عشق يعني کوچه کوچه انتظار رؤيت خورشيد در باغ بهار
عشق يعني با جنون تا اوجها رفتن از ساحل به بام موجها
عشق يعني يک تغزل شعر ناب مثنويهاي خداي آفتاب
عشق يعني سوختن با شعلهها سبز گشتن در شکوه قلهها
عشق يعني هاي هاي اشکها در فرات بيوفا با مشکها
دستافشان رقص سرخي واژگون سعي در محراب با قانون خون
گفتمان مادران داغدار حسرت ديدار گلها در بهار
يک نماد از قصه جام شراب رويکردي سبز در تفسير آب
عشق يعني يک شهود بيکران سينهاي با وسعت هفت آسمان
در حضور آن فروغ تابناک سر تاويل شفق در جام تاک
پايکوبي بر فراز دارها يک غزل با ميثم تمارها
يا قنوتي هم صداي آبها در نماز صبح با مهتابها
عشق يعني با جنون تا اوجها رفتن از ساحل به بام موجها
عشق يعني يک تغزل شعر ناب مثنويهاي خداي آفتاب
عشق يعني سوختن با شعلهها سبز گشتن در شکوه قلهها
عشق يعني هاي هاي اشکها در فرات بيوفا با مشکها
دستافشان رقص سرخي واژگون سعي در محراب با قانون خون
گفتمان مادران داغدار حسرت ديدار گلها در بهار
يک نماد از قصه جام شراب رويکردي سبز در تفسير آب
عشق يعني يک شهود بيکران سينهاي با وسعت هفت آسمان
در حضور آن فروغ تابناک سر تاويل شفق در جام تاک
پايکوبي بر فراز دارها يک غزل با ميثم تمارها
يا قنوتي هم صداي آبها در نماز صبح با مهتابها