یه روزی که اسمون دلش گرفت
واسه ی دوری ماه خوشگلش
اشکاشوریخت چه اروم و صبور
اما راه نداد کسی رو تو دلش
خیلی از فانوسکا به جای ماه
دلشون می خواست تو اسمون باشن
ارزو شون بود جای ماه نقره ای
تو دل بزرگ اسمون جا شن
گر چه کم بود ولی سوسو میزدن
به امید اینکه اسمونی شن
واسه ی رسیدن به اسمون
دلاشونو به دریا میزدن
اسمون از اون بالا حتی ندید
چشمک هزار هزار فانوسک
واسه اون مهم نبود یه عمری رو
بشه تنها وبمونه تک تک
اسمون منم که ماه خوشگلم
منو با خودم گذاشت و رفت
اونی که بعد از یه عمری عاشقی
رفت و هیچ وقت دیگه پیشم بر نگشت
با وجود این همه فانوسک
من هنوز به عهد ماه پابندم
من هنوز به چشمک فانوسکا
جای دل بستن دارم می خندم
تو دلم به جای ماه خوشگلم
هیچ کسی نیومد و خونه نکرد
چشم هیچ کسی مثه چشمای اون
منه دیوونه رو دیوونه نکرد.
واسه ی دوری ماه خوشگلش
اشکاشوریخت چه اروم و صبور
اما راه نداد کسی رو تو دلش
خیلی از فانوسکا به جای ماه
دلشون می خواست تو اسمون باشن
ارزو شون بود جای ماه نقره ای
تو دل بزرگ اسمون جا شن
گر چه کم بود ولی سوسو میزدن
به امید اینکه اسمونی شن
واسه ی رسیدن به اسمون
دلاشونو به دریا میزدن
اسمون از اون بالا حتی ندید
چشمک هزار هزار فانوسک
واسه اون مهم نبود یه عمری رو
بشه تنها وبمونه تک تک
اسمون منم که ماه خوشگلم
منو با خودم گذاشت و رفت
اونی که بعد از یه عمری عاشقی
رفت و هیچ وقت دیگه پیشم بر نگشت
با وجود این همه فانوسک
من هنوز به عهد ماه پابندم
من هنوز به چشمک فانوسکا
جای دل بستن دارم می خندم
تو دلم به جای ماه خوشگلم
هیچ کسی نیومد و خونه نکرد
چشم هیچ کسی مثه چشمای اون
منه دیوونه رو دیوونه نکرد.