اشعار و نوشته هاي عاشقانه

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
مــــرد نــیـــسـتــم امــا ...

حـــرفــم یـــکی اسـتــــ !

" تـــــو "...
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
مــــرد نــیـــسـتــم امــا ...

حـــرفــم یـــکی اسـتــــ !

" تـــــو "...
" دلتنگی "

فقط یک اسم مستعار است

برای تمام حس هایی که

اسمشان را نمی دانیم

و هر کدامشان برای خود یک

دلتنگی اند ......




 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز



برف می بارد و من ،
راه به راه که می روم ،
روی آن به رسم یادگاری می نویسم ،
جای تو خالی .
چه فردا خودت خط بزنی ،
چه آفتاب .
 

mehrdad2012

عضو جدید
کاربر ممتاز
از دیده به جای اشک خون می آید
دل خون شده ، از دیده برون می آید
دل خون شد از این غصّه که از قصّه عشق
می دید که آهنگ جنون می آید
می رفت و دو چشم انتظارم بر راه
کان عمر که رفته ، باز چون می آید؟
با لاله که گفت حال ما را که چنین
دل سوخته و غرقه به خون می آید
کوتاه کن این قصه ی جان سوز ای شمع
کز صحبت تو ، بوی جنون می آید
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز

نَفـَـسم بـَنـد آمـده

ـهـمان نفسـی کـ تــا


دیــروز زیــر گوشتــ مــدام


تکــرا می کــرد « دوستتــ دارم . . . » !

 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
نگاه کن ...

و بگذار در امنیت آرام پلک هایت !!

دمی قرار بگیرم..

تا قــــــــــــــرار بگیرم..


 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
فرارم از تو است

و قرارم در تو

برانی ام به که رو کنم؟!

نخوانی ام به که خو کنم؟!



 

mehrdad2012

عضو جدید
کاربر ممتاز
رودها در جاری شدن
و علف ها در سبز شدن معنی پیدا می کنند
کوه ها با قله ها
و دریاها با موجها زندگی پیدا می کنند
وانسان ها
همه ي انسان ها
با عشق، فقط با عشق
پس بار خدایا بر من رحم کن
بر من که می دانم ناتوانم رحم کن
باشد که خانه ای نداشته باشم
باشد که لباس فاخری بر تن نداشته باشم
اما نباشد، هرگز نباشد
که در قلبم عشق نباشد، هرگز نباشد
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز


هوایت که به سرم می زند

عجیبسرگیجه می گیرم
فدای سر ت / م!

بهای ناچیزی است برای

گشتن به دور تو!!!
 

mehrdad2012

عضو جدید
کاربر ممتاز
مرا اینگونه نگاه نکن دل من پر از
سکوت است سکوتی که اگر نمایان شود
عالمی را به آتش می کشد در پس پوسته ی
حرفهای من سکوتی پر معنا نهفته است صدها جلد کتاب
یک دقیقه آن است و در تاکستان ابدیت یک شاخه انگور دارد
شرابی که از آن افشرده ام دنیاییی را مست میکندودیگری را می کشد
مرا رها مکن .

 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز



حمـاقـت کـه شاخ و دم نــدارد!

حمـاقـت یـعنـﮯ مـن کـه

اینقــدر میــروم تـا تـو دلتنـگ ِ مـن شـوﮮ!

خـبری از دل تنـگـﮯ ِ تـو نمـی شود!

برمیگردم چـون

دلـتنـگـت مــی شــوم!!!
 

mehrdad2012

عضو جدید
کاربر ممتاز
طعم خیس اندوه و اتفاق افتاده یه آه خداحافظ یه فاجعه ی ساده خالی شدم از رویا حسی منو از من برد یه سایه شبیه من پشت پنجره پژمرد ای معجزه خاموش یه حادثه روشن شو یه لحظه فقط یه آه هم جنس شکفتن شو از روزنه این کنج خاکستری پرپر مشغول تماشای ویرون شدن من شو برگرد به برگشتن از فاصله دورم کن یه خاطره با من باش یه گریه فرورم کن از قرقر بی رحم این تجربه من سوز پرواز رهایی باش به زیافت دیروز به کوچه که پیوستی شهر از تو لبالب شد لحظه آخر لحظه شب عاقبت شب شد آغوش جهان رو به دلشوره شتابان بود راهی شدن حرف نقطه چین پایان بود
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز


دیـشب تو خــواب با بــارون مُسابقـه دادم ،


اون باریــد و مَن گــریـه کـردم و بـاهــاش از تـُو حــرف زدم،


اون دِلـتـنـگِ خـورشیـد شـُده بــود و مــن دِلـتـنـگِ تو .

 

امیر افشار

عضو جدید
کاربر ممتاز
[h=4]تو همانی که دلم لک زده لبخندش را
او که هرگز نتوان یافت همانندش را
[/h][h=4]منم آن شاعر دلخون که فقط خرج تو کرد
غزل و عاطفه و روح هنرمندش را
[/h][h=4]از رقیبان کمین کرده عقب می‌ماند
هر که تبلیغ کند خوبی ِ دلبندش را!
[/h][h=4]مثل آن خواب بعید است ببیند دیگر
هر که تعریف کند خواب خوشایندش را

مادرم بعد تو هی حال مرا می‌پرسد
مادرم تاب ندارد غم فرزندش را
[/h][h=4]عشق با اینکه مرا تجزیه کرده است به تو
به تو اصرار نکرده است فرآیندش را
[/h][h=4]قلب ِ من موقع اهدا به تو ایراد نداشت
مشکل از توست اگر پس زده پیوندش را
[/h][h=4]حفظ کن این غزلم را که به زودی شاید
بفرستند رفیقان به تو این بندش را :
[/h][h=4]«منم آن شیخ سیه روز که در آخر عمر
لای موهای تو گم کرد خداوندش را »
[/h]
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
میل باز کردن پنجره حتی لحظه ای در سر انگشتانم نمی لغزد.

نگاهم حتی به اندازه یک پلک زدن خیره نمی ماند.

لبهایم حتی به اندازه یک بوسه بر هم نمینشینند.

دلم،

دلم به اندازه یک دلتنگی خالی ست......
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
ما نگوییم بد و میل به ناحـق نکنیم
جامه کس سیه و دلق خود ازرق نکنیم
عیب درویش و توانگر به کم و بیش بد است
کار بد مصلحت آن اسـت که مطلق نکنیم
رقم مغلطه بر دفتـر دانـش نزنیم
سر حق بر ورق شـعبده ملحق نکنیم
شاه اگر جرعه رندان نه به حرمت نوشد
التفاتـش به می صـاف مروق نکنیم
خوش برانیم جهان در نظر راهروان
فکر اسـب سیه و زین مغرق نکنیم
آسمان کشـتی ارباب هنر می‌شکند
تکیه آن به که بر این بحر معلق نکنیم
گر بدی گفت حسـودی و رفیقی رنجید
گو تو خوش باش که ما گوش به احمق نکنیم
حافظ ار خصـم خطا گفت نگیریم بر او
ور به حق گفت جدل با سخن حق نکنیم.
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد

.



دیدمت
یک شب
به دریا زل زدی
کاش دریای تو بودم
دل به دریا میزدی .

 
آخرین ویرایش:

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد


چرا زهم بگريزيم،راهمان که يکي است
سکوتمان،غممان،اشک وآهمان که یکی است
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز

Click this bar to view the full image.



دیدمت
یک شب
به دریا زل زدی
کاش دریای تو بودم
دل به دریا میزدی .
[/QUOTE]

او مرا از چشمش انداخت و من بلندش کردم تا اوج




من روشنش کردم



اما او



خاموشي ام را جشن گرفت



...
 

...scream...

عضو جدید
کاربر ممتاز
خیابان

شعر ِ بلندی ست

وقتی من با قدم های ِ تو قدم می زنم ...

و شب

یکباره یکپارچه می شود

از خواب هایی که تو را به من می رسانند

وقتی

من با چشم های ِ تو چشم می بندم ...


" مهدیه لطیفی "
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
[FONT=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]
[/FONT]​
[FONT=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]در پیراهنی از حریر ابر[/FONT]
[FONT=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]به لهجه باران[/FONT]
[FONT=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]با من حرف می زنی[/FONT]
[FONT=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]و تمام وسعت دلم[/FONT]
[FONT=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]لبالب از زلال تو می شود[/FONT]
[FONT=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]بگو چگونه باید ترانه سرود[/FONT]
[FONT=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]وقتی تمام عاشقانه ها[/FONT]
[FONT=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]در تو ردیف می شود؟![/FONT]
[FONT=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]نه...........[/FONT]
[FONT=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]تو نمی گذاری[/FONT]
[FONT=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]نمی گذاری که من هم[/FONT]
[FONT=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]شاعر شوم[/FONT]
[FONT=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]با تو باید مثل باران حرف زد[/FONT]
[FONT=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]به زلالی گوشه چشمانت.[/FONT]
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
رهایم کن…


از این بن بست بی فردا رهایم کن


از این دیروز و امروزها رهایم کن


رهایم کن….


از این صحرای بی باران رهایم کن


از این مرداب ماندنها رهایم کن


رهایم کن…


از این شبهای بی تابی رهایم کن


از این خواب پریشانی رهایم کن


رهایم کن…


از این دریای طوفانی رهایم کن


از این امواج سوزانی رهایم کن


رهایم کن…


از این دنیای دلتنگی رهایم کن


از این روزای تکراری رهایم کن


رهایم کن…


از این بی تو بودنها رهایم کن


از این دلهره نبودنها رهایم کن
 

خیال شیشه ای

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
من

اسیر اشک تمساح و واژه های ناشناخته نمی شوم.

نامم در دهانت نگردد

که دروغی می شود

بزرگ......

فقط برو....

نمان...!


 

پریناز68

عضو جدید
بیا قرار بگذاریم که دیگر قرار نگذاریم!

بیا قرار بگذاریم که . . .
هیچ وقت با هم قرار ی نداشته باشیم !
بگذار همیشه اتفاق بیافتد !
این طور بهتر است من هر لحظه منتظر اتفاقم !
منتظر ِ یک اتفاق که " تــــو " را به " مـن " برساند.
 

sweetest

عضو جدید
کاربر ممتاز
شاید تو

سکوت میان کلامم بـاشی

دیده نمیشوی

اما مـن، تـو را اِحساس مـیکنم

شاید تو

هیاهـوی قلبم باشی

شنیده نمیشوی

اما من، تـو را نـفس مـیکشم
 

خیال شیشه ای

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
اِنـقِـــضــــــــــای خـــــــاص بـودَن هایَـــت به پایان رسید


بـــــــــــــــــالا مــــی آوَ رَ م


تـَمــام ِ "دوستَـتــــــــــ دارم " هایی را که به خُوردَم داده ای


شــاید که دیگر دَر من تَــمــــام شَــــوی ...
 

خیال شیشه ای

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
سربــــــــــه هوا نیستم!
اما همیشه چشم به آسمــان دارم
حال عجیبی اســــــــــــت
شاید *تـــو* دقایقی پیش به آن نگاه کرده باشی!!!!
 

خیال شیشه ای

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
وقتی به لحظه رفتنت فکر می کنم

بی اختیار
لبخند می زنم



نمی دانی که این لبخند
؛ تلخ ترین لحظه ی زندگی ام را به تصویر می کشد..
 
  • Like
واکنش ها: noom

Similar threads

بالا