من و دوچرخه ام...
![]()
عشق می میرد
ومی گویند: عشق هرگز نمی میرد!!!
ولی من کشتم، من آن را دردلم کشتم
درون هق هق دلتنگی ام
درون های های وشیون تنهایی ام
به وقت مردن ققنوسی، که میسازد برای مرگ خود آتش
ومی سوزد درون شعله های داغ دست خویش
من کشتم ! تورا کشتم!
درون سینه ام آتش زدم عشقت
ومن رد نگاهت را به روی جای جای
سینه ام کشتم!
ومن عشقت چنان بردار می آویزم از گردن
و اومحکوم بر اعدام
به جرم کشتن طفل دلم
آن کودک ناکام
ومن خود را در این آتش
که گر می گیرد از نفرت
درون جان خود کشتم...!
وانسان باز می گوید که عشق....
هرگز نمی میرد؟؟؟!!!
صبــح یعنـی ، تــــو !
...
وقـتی کـه لبخـــنـد مــیزنـــی ...
![]()
Thread starter | عنوان | تالار | پاسخ ها | تاریخ |
---|---|---|---|---|
![]() |
جشن نامه (اشعار و نوشته هاي سرور و شادماني جهت عروسي ) | اشعار و صنايع شعری | 3 | |
![]() |
اشعار سعید پلیمر | اشعار و صنايع شعری | 4 | |
![]() |
دفتر تالار اشعار و صنایع شعری | اشعار و صنايع شعری | 49 | |
![]() |
مناظره(گفتگو با اشعار) | اشعار و صنايع شعری | 639 | |
![]() |
اشعار دفاع مقدس | اشعار و صنايع شعری | 27 |