آیا میدانید جالب و خواندنی

yasser_proe

عضو جدید
کاربر ممتاز
آیا میدانید دریاچه بایکال کهنسالترین دریاچه دنیا است ، قدمت آن به ۷۰ میلیون سال میرسد
آیا میدانید مساحت خیلج فارس ۲۴۰ هزار کیلومتر مربع میباشد
آیا میدانید اولـیـن تــمـاس تـلفـنی ایـران سـال ۱۲۸۵ خـورشـیـدی در تـهـران برقرار شد
آیا میدانید نوعی كوسه دارای ۳۵۰۰ دندان می بـــاشد كه از هیچ یك از آنها استفاده نمیكند
آیا میدانید بـدن انـســان برای حفظ تعادل خود در حـال ایستادن از ۳۰۰ عضله استفاده میكند
آیا میدانید سرعت سریعترین حلزون ۲.۳ میلیمتر در ثانیه میباشد یعنی ۱ کیلومتر در ۵ شبانه و روز
آیا میدانید چـگـالـی زمـیـن از سیارات دیـگر منظومه شمسی بیشتر است
آیا میدانید هر فرد هنـگام غــذا خوردن بطور مـتـوسط ۲۹۵ بار عمل بلعیدن را انجام می دهد
آیا میدانید خواب كمتر از ۶ ساعت و بیشتر از ۸ خطر ابتلا به دیابت را افزایش میدهد
آیا میدانید خطر ابتلا به آنفلوانزای مرغی ۱ بر ۱۰۰ میلیون میباشد
آیا میدانید که دروان حاملگی کرگدن نیز به ۴۹۰ روز است
آیا میدانید پستانداران بغیر از انسان و میمون، رنگها را بدرستی تشخیص نمیدهند
آیا میدانید مونالیزا فاقد ابرو میباشد زیرا در دوران رنسانس تراشیدن ابرو مد بوده است
آیا میدانید تقریبا نیمی از كل نشریات جهان در دو كشور آمریكا و كانادا منتشر میگردند
آیا میدانید نوشابه های زرد رنگ زیان بارتر از نوشابه های سیاه رنگ هستند
آیا میدانید شش چپ اندكی از شش راست كوچكتر تا فضای كافی برای قرارگیری قلب فراهم آید
آیا میدانید هر چشم مگس دارای ۱۰ هزار عدسی میباشد
آیا میدانید مقاومت موش صحرایی در برابر بی آبی بیشتر از شتر میباشد
آیا میدانید جمعیت میمونهای هند بالغ بر ۵۰ میلیون می باشد
آیا میدانید تعداد چشمان عقربها به ۱۲ عدد میرسد
آیا میدانید اثر سیب در بیـدار نـگـهـداشتن افـراد در شـب بـیشـتر از قـهــوه و كافئین است
آیا میدانید فاصله سطح كره زمـیـن تـا مـركز آن حدود ۶۳۷۰ كیلومتر است
آیا میدانید اغلب ماتیكها حاوی فلسهای ماهی میباشند
آیا میدانید دارچین بسیار کشنده است اگر به صورت وریدی به انسان تزریق شود باعث مرگ میشود
آیا میدانید فقط یک نفر از ۱ میلیارد نفر بیش از ۱۱۶ سال عمر می‌کند.
آیا میدانید عمومی ترین نام در دنیا محمد است.
آیا میدانید بلندترین زن دنیا ۲.۳۶ سانتی متر قد دارد
آیا میدانید طولانی ترین لباس عروس دنیا به طول ۱۰ متر است
آیا میدانید روز تولد شما حداقل با ۹ میلیون نفر دیگر یکی است.
آیا میدانید جلیقه ضد گلوله ، ضد آتش ، برف‌پاك‌كن شیشه و چاپگرهای لیزری را زنان اختراع کردند
آیا میدانید تمامی خرس‌های قطبی چپ ‌دست هستند
آیا میدانید فیلها تنها جانورانی هستند كه قادر به پریدن نیستند
آیا میدانید بطور متوسط ، مردم آنقدر از عنكبوتها میترسند كه نمیتوانند آنها را بكشند
آیا میدانید مورچه همیشه بر روی سمت راست بدن خود سقوط میكند
آیا میدانید صندلی الكتریكی توسط یك دندانپزشك اختراع شد
آیا میدانید استفاده از هدفون در هر ساعت باكتریهای موجود در گوش را تا ۷۰۰ برابر افزایش میدهد
آیا میدانید نظیر اثرانگشت ، اثر زبان هر شخص نیز متفاوت است
آیا میدانید زنان تقریبا ۲ برابر مردان چشمک می‌زنند.
آیا میدانید انسان‌های راست دست به طور میانگین ۹ سال بیش از چپ دست‌ها عمر می‌کنند.
آیا میدانید لئوناردوداوینچی قیچی را اختراع کرد.
آیا میدانید درآمد مایکل جوردن از کمپانی نایک، بیش از درآمد تمام کارکنان این کمپانی است.
آیا میدانید هیچ کلمه ای در زبان انگلیسی با کلمه month هم قافیه نمی‌شود.
آیا میدانید مورچه ها بعد از مرگ در اثر سم پاشی به پهلوی راست می‌افتند.
آیا میدانید هر انسانی در طول زندگی‌اش به طور میانگین ۸ عنکبوت را در حال خواب می‌خورد.
آیا میدانید گربه ماهی بیش از ۲۷,۰۰۰ عضو چشایی دارد.
آیا میدانید کشتی ملکه الیزابت دوم بابت هر گالون سوخت فقط ۱.۵ متر حرکت می‌کند
آیا میدانید هر آمریکایی به طور میانگین ۲ کارت اعتباری دارد.
آیا میدانید حشراتی مانند مورچه و زنیور و … هم دیکتاتوری دارند
آیا میدانید اگر اکسیژن هوا بیشتر بود حشرات بزرگتر و یک سنجاقک به اندازه یک شاهین میشد
آیا میدانید سریع ترین جت دنیا دارای سرعت ۳۶۰۰ کیلو متر است
آیا میدانید طول همه ریشه های یک نیشکر ۲۰ کیلومتر است
آیا میدانید ملکه میوه ها جوز هندی است
آیا میدانید وزن ۱ قاشق چایخوری از سیاه چاله ها ۲ میلیارد تن است
آیا میدانید این مطالب را از آبیته می خوانید
آیا میدانید وزن خورشید ۲ میلیارد میلیارد میلیارد تن است
آیا میدانید نعره یک نوع شیر تا ۳ کیلومتری شنیده میشود
آیا میدانید چشم جغد ۸۰ بار از چشم انسان قوی تر است
آیا میدانید ۵۰ ٪ جمعیت جهان هیچگاه در طول حیات خود از تلفن استفاده نكرده است
آیا میدانید مورچه در مایکروویو زنده میماند
آیا میدانید دود سیگار موجود در محیط بیشتر از مواد قندى در پوسیدگی دندان کودکان نقش دارد
آیا میدانید پروانه ها، چشم های مرکب دارند که تعداد آنها گاهی به ۱۸ هزار می رسد
آیا میدانید یک نوع پشه وجود دارد که در ثانیه ۱۰۰۰ بار بال میزند
آیا میدانید نمک از ۵ هزار سال پیش در سفره ما انسانها بوده است
آیا میدانید قانون تبدیل ماده به انرژی انشتین چیست >> انرژی = جرم ضرب در مجذور سرعت نور
آیا میدانید كره زمین از ۱۰۲ عنصر بوجود آمده و این ۱۰۲ عنصر در بدن انسان وجود دارد
آیا میدانید اگر در ۱ سال هیچ مگسی نمیرد حجم مگسهای متولد شده با حجم زمین برابر میشود
آیا میدانید تعداد چینی‌های که انگلیسی بلدند، از آمریکایی‌های که انگلیسی بلدند، بیشتر است
آیا میدانید وزن كوه یخی متوسط الحجم ۲۰ میلیون تن است
آیا میدانید که در تهران روزانه ۲۷ نفر به خاطر الودگی هوا جان خود را از دست می دهند.
آیا میدانید قدمت انرژی تاریک در فضا به ۹ میلیارد سال میرسد
آیا میدانید انسان سالانه بیش از ۱۰ میلیون مرتبه پلک می زند
آیا میدانید ناخن‌های انگشتان دست، تقریبا چهار برابر ناخن‌های پا رشد می‌کنند
آیا میدانید دلفین‌ها هم مانند گرگ‌ها هنگام خواب یك چشمشان را باز می‌گذارند
آیا میدانید مغز انسان ۲ ٪ از وزن بدن است ولی ۲۵% اكسیژن دریافتی را به تنهایی مصرف میكند
آیا میدانید بیشتر سردردهای معمولی از کم نوشیدن آب می باشد.
آیا میدانید که یک چهارم خاک روسیه در سال پوشیده از برف است
آیا میدانید ابررسانا موادی که می‌تواند در حرارت پایین جریان را بدون مقاومت از خود عبور دهند
آیا میدانید ظروف پلاستیكی تقریبا ۵۰ هزار سال در برابر تجزیه و فساد مقاومند.
آیا میدانید در تمام وجود شما بیش از یك مشت گچ «كلسیم» وجود دارد.
آیا میدانید موش دو پای افریقائی از میدان دیدی برابر ۳۶۰ درجه برخوردار است.
آیا میدانید زمان بارداری فیل به ۲ سال می رسد.
آیا میدانید بیشترین ضربان قلب راقناریها با ۱۰۰۰ بار در دقیقه دارد
 

عباس13659

عضو جدید
آیا میدانید جالب و خواندنی تیر ماه ۸۹

آیا میدانید مزه غذاها بیشتر مربوط میشه به بینی نه زبان
آیا میدانید از ۵۹ میلیون انگلیسی ، ده میلیونش سیگارى هستند.
آیا میدانید در هر ثانیه خورشید ۵۴۰ میلیون تن هیدروژن را به ۴۹۵ میلیون تن هلیم تبدیل میکند .
آیا میدانید فرایند ۴۵ میلیون تن ماده به انرژی تبدیل میشود که به شکل نور به زمین میرسد.
آیا میدانید تشکیل و تولد سیاره ای مشابه زمین حداقل به سه میلیون سال نیاز دارد.
آیا میدانید برای فرار از جاذبه زمین سرعت ۱۱کیلومتر در ثانیه کافی هست.
آیا میدانید در دنیا بیش از دو میلیارد نفر دسترسی به برق ندارند.
آیا میدانید ۸ دقیقه و ۱۷ ثانیه طول می‌کشد تا نور خورشید به زمین برسد
آیا میدانید جویدن آدامس هنگام خوردن پیاز، مانع از اشک‌ریزی شما می‌شود
آیا میدانید ناخن‌های انگشتان دست، تقریبا چهار برابر ناخن‌های پا رشد می‌کنند
آیا میدانید حرف E بیشتر از تمام حروف انگلیسی، در کلمات بکار می‌رود در حالیکه حرف Q کمترین کاربرد را دارد
آیا میدانید خوردن یک عدد سیب اول صبح، بیشتر از یک فنجان قهوه باعث دور شدن خواب آلودگی می‌شود
آیا میدانید دلفین‌ها هم مانند گرگ‌ها هنگام خواب یک چشمشان را باز می‌گذارند
آیا میدانید قدیمی‌ترین آدامسی که جویده شده، متعلق به ۹۰۰۰ سال پیش بوده است
آیا میدانید اگر می‌خواهی از آرواره یک تمساح جان سالم به در ببری، انگشت‌هایت را در چشمانش فرو کن. فوراً به ‌شما اجازه می‌دهد که فرار کنی
آیا میدانید وقتی شخصی در سریلانکا سرش را از طرفی به طرف دیگر تکان می‌دهد، یعنی «باشه»
آیا میدانید یکی از شگفتی‌های ریاضی این است‌ که وقتی عدد ۱۱۱۱۱۱۱۱۱ را در خودش ضرب کنی، جواب خواهد شد: ۱۲۳۴۵۶۷۸۹۸۷۶۵۴۳۲۱
آیا میدانید «Dreamt» تنها کلمه‌ایست که در زبان انگلیسی با mt تمام می‌شود
آیا میدانید «یویو» اولین بار به عنوان یک سلاح در فیلیپین استفاده می‌شد
 

vafaaa

عضو جدید
کاربر ممتاز
ایا میدانید روز تولد شما حداقل با 9 میلیون نفر دیگر یکیست؟

آیا میدانیددارچین بسیار کشنده است اگر به صورت وریدی به انسان تزریق شود؟

آیا میدانید زنان تقریبا 2 برابر مردان چشمک میزنند؟؟

آیا میدانید اگر یک ماهیه قرمز دا در اتاق تاریک قرار دهید سفید میشود؟

آیا میدانید ادرار گربه زیر نور سیاه میدرخشد؟؟

آیا میدانید چشمهای شتر مرغ از مغزش بزرگتر است؟؟

آیا میدانید ما در طول زندگیمان 18 کیلو پوست می اندازیم؟

آیا میدانید غیر ممکن است بتوانی با چشم باز عطسه کنی؟؟
 

hamid2012

عضو جدید
آیا میدانستید که تـنها در طول زمانی که این جمله را می خوانید در حدود ۵۰ هزار سلول بدنتان میمیرد و سلول های جدید جایگزین آن می شود ؟
آیا میدانستید که در طـول یـک ساعت قلب شما آنقدر سخت کار می کند کـه مــی تـــوانــد انرژی حمل یک جسم یک تنی به اندازه یک کیلومتر از سطح زمین را تامین کند ؟
آیا میدانستید که اولین دوقلوهای آزمایشگاهی اولین بار در سال ۱۹۸۱ به دنیا آمدند ؟
آیا میدانستید که اگر سلول های موجود بر روی پوست بدن انسان را به دنبال هم بچینیم، طول آن به ۴۵ مایل خواهد رسید ؟
آیا میدانستید که در طول یک سال، قلب یک انسان عادی ۴۰ میلیون بار می تپد ؟
آیا میدانستید که بیشتر انسانها در یک دقیقه ۲۵ مرتبه پلک می زنند و بطور میانگین هر انسان سالانه بیش از ۱۳ میلیون مرتبه پلک می زند ؟
آیا میدانستید که معده شما باید هر دو هفته یکبار ماده مخاطی جدید ترشح کند در غیر اینصورت خودش را هضم خواهد کرد ؟
آیا میدانستید که شش سمت چپ کوچکتر از شش سمت راست است تا فضایی برای قلب ایجاد شود ؟
آیا میدانستید که جراحی چشم یکی از پیشرفت های چشمگیر در طب باستان به شمار می رود ؟
آیا میدانستید که عطسه در هنگام خارج شدن از دهان، سرعتی بالغ بر ۱۰۰ مایل بر ساعت دارد ؟
آیا میدانستید که اگر بدن شما خشک و یخ زده شود ۱۰% به وزن آن اضافه خواهد شد که این مقدار وزن اضافی را مایکرو ارگانیسم هایی که بر روی بدن قرار دارند، تشکیل می دهند ؟
آیا میدانستید که براساس آمارهای اخیرسازمان جهانی سلامتی، روزانه در حدود ۱۰۰ میلیون فعالیت جنسی رخ میدهد؟
آیا میدانستید که زمانیکه گوشت و شیر را با هم می خورید، بدن به هیچ وجه کلسیم شیر را جذب نمی کند و بهتر است میان مصرف گوشت و شیر حداقل ۲ ساعت فاصله باشد ؟
آیا میدانستید که هر انسان در حدود نیم ساعت یک تک سلولی بوده است ؟
آیا میدانستید که ما یک داروخانه کامل در بدن خود داریم و می توانیم هر دارویی را در بدن خود تولید کنیم ؟
آیا میدانستید که طول قد هر انسان سالم برابر هشت وجب دست خود اوست ؟
آیا میدانستید که محـقـقان اخیـراً بـه ایـن نتیجه رسیده اند که کلیه انسان ۵۰۰ عملکرد متفاوت دارد ؟
آیا میدانستید که ساختمان عملکرد دست وال، سگ، پرندگان (بال ها) و انسان دقیقاً مشابه است ؟
آیا میدانستید که سریع ترین عضله بدن انسان زبان اوست ؟
آیا میدانستید که شبکه چشم ۱۳۵ میلیون سلول احساس دارد که مسئولیت گرفتن تصاویر و تشخیص رنگها را بر عهده دارد ؟
آیا میدانستید که چشم انسان حدود ۱۳۵ میلیون سلول بینایی دارد که معادل یک دوربین ۱۳۵ مگاپیکسل عمل می کند ؟
آیا میدانستید که چشم سالم انسان میتواند ده میلیون رنگ را مختلف را ببیند و آنها را از یکدیگر تمیز دهد ؟
آیا میدانستید که گوش و بینی شما در تمام طول عمر به رشد خود ادامه می دهند ؟
آیا میدانستید که چشم‌های ما از بدو تولد همین اندازه بوده‌اند، اما رشد گوش و بینی ما هیچ‌وقت متوقف نمی‌شوند ؟
آیا میدانستید که دندان تنها بخش از بدن انسان است که ترمیم نمی شود ؟
آیا میدانستید که شواهد نشان داده است که انسان از هفتاد هزار سال پیش لباس بر تن می کرده است ؟
آیا میدانستید که عمر مفید انسانها در کف دستشان اینگونه (۸۱ – ۱۸ = ۶۳) نوشته شده است ؟
آیا میدانستید که ضریب هوشی انسان های معمولی بین ۸۵ تا ۱۰۵ است ؟
آیا میدانستید که هر تار موی انسان میتواند تا وزن ۱۰۰ گرم رشد کند ؟
آیا میدانستید که یک انسان نهایتا میتواند با سرعت ۳۵ کیلومتر در ساعت بدود ؟
آیا میدانستید که کالبد شکافی انسانهای جدید بسیار بیشتر از انسانهای قدیمی طول میکشد ؟
آیا میدانستید که انسان با خوردن ۲۰ نیش از زنبور عسل در آن واحد خواهد مرد ؟
آیا میدانستید که هر انسان میتواند ۱ دقیقه نفس خود را حبس کند و رکوردش در جهان ۸۵ دقیقه است ؟
آیا میدانستید که وزن اسکلت انسان بالغ ۱۳ تا ۱۵ کیلوگرم است ؟
آیا میدانستید که انسان اولیه (ناندرتال ها) و اجداد اولیه انسان هر دو در یک زمان در اروپا بودند ؟
آیا میدانستید که یک انسان ۸ ثانیه بعد از قطع گردن هنوز به هوش است ؟
آیا میدانستید که لایه بیرونی پوست انسان هر ۲ هفته یکبار با سلولهای جدید تعویض میشود ؟
آیا میدانستید که انسان ۹ هزار سال پیش از میلاد برای اولین بار به کشاورزی پرداخت ؟
آیا میدانستید که دویست میلیون موجود زنده روی زمین وجود دارد که انسان یکی از آنها است ؟
آیا میدانستید که کبد انسان در ۳۰۰ تا ۵۰۰ روز نو میشود، یعنی اینکه از سلولهای جدیدی برخوردار میشود ؟
آیا میدانستید که تقریبا ۶۵ ٪ وزن انسان را اکسیژن تشکیل میدهد ؟
آیا میدانستید که انسان برای اولین بار در ۱۷۸۳ پرواز را تجربه کرد و توانست ۸ کیلومتر با بالن پرواز کند ؟
آیا میدانستید که جنین انسان بعد از ۱۷ هفته (۴ ماه) می تواند خواب هم ببیند ؟
آیا میدانستید که تنها موجودای که میتواند به پشت بخوابد انسان است ؟
آیا میدانستید که بدن یک انسان در طول عمرش به طور متوسط ۱۳۰۰ لیتر عرق تولید میکند ؟
آیا میدانستید که انسان‌های راست دست به طور میانگین ۹ سال بیش از چپ دست‌ها عمر می‌کنند ؟
آیا میدانستید که کره زمین از ۱۰۲ عنصر بوجود آمده و این ۱۰۲ عنصر در بدن انسان وجود دارد ؟
آیا میدانستید که حس بویایی انسان قادر به دریافت و تشخیص ده هزار بوی متفاوت است ؟
آیا میدانستید که حدود ۱۰ درصد وزن بدن انسان (بدون آب) را باکتریها تشکیل میدهند ؟
آیا میدانستید که از دست دادن تنها ۱% از آب بدن موجب تشنگی میشود ؟
آیا میدانستید که بیشتر سردردهای معمولی از کم نوشیدن آب است ؟
آیا میدانستید که ناخن‌های انگشتان دست، تقریبا چهار برابر ناخن‌های پا رشد می‌کنند ؟
آیا میدانستید که قد انسان تا ۲۰، ۲۵ سالگی و گاها ۴۰ سالگی بلند می‌شود و از چهل سالگی به بعد، قد انسان هر دو سال حدود ۶ میلی‌متر کوتاه می‌شود ؟
آیا میدانستید که دهان انسان روزانه یک لیتر بزاق تولید می‌کند ؟
آیا میدانستید که وزن پوست بدن انسان بالغ بر ۲/۷ کیلوگرم (دو و هفت دهم) است ؟
آیا میدانستید که کمبود خواب، زودتر از کمبود غذا موجب مرگ انسان می‌شود ؟
آیا میدانستید که انسان در سال ۳۰۰۰ قد متوسط ۲ متر و ۱۲۰ سال عمر و پوست قهوه‌ای خواهد داشت ؟
آیا میدانستید که هر چروک ایجاد شده در ابرو نتیجه ۲۰۰۰۰۰ اخم است ؟
آیا میدانستید که عمر پرزهای چشایی انسان از ۷ تا ۱۰ روز است ؟
آیا میدانستید که اندازه قلب هر فرد به اندازه مشت اوست ؟
آیا میدانستید که قلب انسان بطور متوسط ۱۰۰ هزار بار در سال میتپد ؟
آیا میدانستید که قلب انسان هنگام تپیدن میان دو تپش استراحت میکند این یعنی اگر فرد ۷۰ سال عمر کرده باشد قلبش به اندازه ۴۰ سال استراحت کرده است ؟
آیا میدانستید که وزن اسکلت انسان بالغ بر ۱۳ تا ۱۵ کیلوگرم است ؟
آیا میدانستید که انسانهای امروزی بطور متوسط شش سال از عمر را تلویزیون نگاه می کنند و شش سال را هم صرف غذا خوردن میکنند و یک سوم از عمر را هم در خوابند ؟
آیا میدانستید که مغز انسان تنها ۲ درصد از وزن انسان را تشکیل می دهد ولی ۲۵ درصد اکسیژن دریافتی بدن را به تنهایی مصرف می کند ؟
آیا میدانستید که مغز بیشتر انرژی را در بدن مصرف میکنند به همین دلیل هم از سایر نقاط بدن گرمتر است ؟
آیا میدانستید که مغز یک انسان در طول یک روز بیشتر از تمام تلفن های جهان به سلول ها پیام عصبی می فرستد ؟
آیا میدانستید که پیام های عصبی با سرعتی برابر با ۱۷۰ مایل در ساعت به مغز رسیده و از مغز به سلول های عصبی می رسند ؟
آیا میدانستید که مغز در هنگام خواب فعالتر از وقتی است که تلویزیون می بینید ؟
آیا میدانستید که بطور متوسط یک انسان در طول زندگی خود در حدود ۴۴ پوند گرد و خاک را تنفس می‌کند ؟
آیا میدانستید که در تمام انسانهای کره زمین ۹۹۹ % شباهت ژنتیکی وجود دارد ؟
آیا میدانستید که طول رگهای بدن انسان پانصد و شصت هزار کیلومتر است ؟
آیا میدانستید که در یک سانتی متر پوست شما ۱۲ متر عصب و ۴ متر رگ و مویرگ است ؟
آیا میدانستید که در هـر ۳ سانتی متـر از پوست، ۴ هزار بافت عصبی، ۱۳۰۰ سـلول عصبی، ۱۰۰ غده عرق، ۳ میلیون سلول، و ۳۰۰۰ رگ خونی وجود دارد ؟
آیا میدانستید که اگر رگ های خونی موجود در ۵ سانتی متر از پوست را در امتداد هم قرار دهیم، طول آن به ۲۰ فوت می رسد ؟
آیا میدانستید که اگر تمام رگهای خونی را در یک خط بگذاریم تقریبا ۹۷۰۰۰ کیلومتر میشود ؟
آیا میدانستید که بدن انسان پنجاه هزار کیلومتر رشته عصبی دارد ؟
آیا میدانستید که تنها قسمت بدن که خون ندارد قرنیه چشم است ؟
آیا میدانستید که استرس تا ۵ برابر سیستم ایمینی بدن را پایین می آورد ؟
آیا میدانستید که کبد یا جگر تنها عضو داخلی بدن است که اگر با عمل جراحی قسمتی از آن برداشته شود دوباره رشد میکند ؟
آیا میدانستید که اکثر افراد در کمتر از ۷ دقیقه خوابشان می‌برد ؟
آیا میدانستید که آب دریا بهترین ماسک برای صورت انسان است ؟
آیا میدانستید که ورزش کردن در گرما به کاهش اشتها کمک می‌کند ؟
آیا میدانستید که خطر بیماری قلبی و سرطان ریه در افراد غیر سیگاری که در خانه در معرض دود سیگار اطرافیانشان هستند، بیست و پنج درصد بیشتر از دیگران است ؟
آیا میدانستید که بدن ما به طور مداوم خود را ترمیم می کند هر سه ماه یکبار بافت استخوانی به طور کامل تعویض می شود و هر ماه پوست جدید رشد می کند به راحتی می توانیم فرآیند پیری را به تاخیر بیندازیم ؟
آیا میدانستید که بدن یک انسان معمولی به اندازه کافی شامل: سولفور برای کشتن تمام شپش های بدن یک سگ، کربن برای ساخت ۹۰۰ مداد، پتاسیم برای آتش زدن یک توپ فوتبال، چربی برای ساختن ۷ قالب صابون، فسفر برای درست کردن سر ۲۲۰۰ کبریت و آب برای پر کردن ۱۰ تنگ را دارد ؟
آیا میدانستید که پیشانی انسان مرکز دمای انسان است یعنی اگر شما دمای پیشانیتان را تغییر دهید دمای بدنتان هم به همان انداره تغییر میکند این یکی از دلایلی است که وقتی ما می خواهیم ببینیم که آیا تب داریم یا نه دستمان را روی پیشانی میگذاریم ؟
منبع : عصر ایران
 

barfo.sarma

عضو جدید

آیا میدانید: که بلندترین بادگیر جهان در یزد به ارتفاع ۳۴ متر قرار دارد.آیا میدانید: طولانی ترین پرواز ثبت شده از مرغ ۱۳ ثانیه است ؟آیا میدانید: شایع ترین آیتم فراموش شده برای مسافران مسواک است !؟آیا میدانید: آمریکایی ها روزانه ۴۴ میلیون روزنامه دور میریزند ؟آیا میدانید: که یک نوع پشه وجود دارد که در ثانیه هزار بار بال میزند.آیا میدانید: که چشم انسان معادل یک دوربین ۱۳۵ مگا پیکسل عمل می کند.آیا میدانید: ماه کامل ، ۹مرتبه درخشانتر و پرنورتر از ماه نیمه است.آیا میدانید: بازی تنیس در اصل فقط با دست خالی بود .آیا میدانید: برنج غذای اصلی برای ۵۰ ٪ مردمان جهان است .آیا میدانید: باد به تنهایی هیچ صدایی ندارد مگر اینگه به شیئی برخورد کند .آیا میدانید: مدونا و مایکل جکسون، هر دو در سال ۱۹۵۸ متولد شدند .آیا میدانید: فلامینگو می تواند زانوی خود را به عقب خم کند .آیا میدانید: عقرب زیر نور اشعه ماواری بنفش میدرخشد .آیا میدانید: دو کشور چین و آمریکا بیشترین تولید کننده سیـر در دنیا را دارند .آیا میدانید: ماه اوت، دارای بالاترین درصد از ولادت هاست .آیا میدانید: طول عمر سنجاب ۹ سال است .آیا میدانید: به ازای هر انسان ۲۰۰ میلیون حشره وجود دارد .آیا میدانید: توپ گلف به طور متوسط ​​تا ۳۳۶ فرورفتگی دارد .آیا میدانید: جنگل انبوه آمازون به تولید نیمی از اکسیژن جهان کمک میکند .آیا میدانید: قایق برای اولین بار در مصر ساخته شد .آیا میدانید: ۹۶ ٪ از شمع های فروخته شده توسط زنان خریداری شده .آیا میدانید: یک خرس ۴۲ دندان دارد .آیا میدانید: که ۹۰ ٪ از کوه یخ در زیر آب قرار می گیرد .آیا میدانید: ۷۰% از اسباب بازی های جهان در چین تولید میشود .آیا میدانید: فرغون در چین اختراع شد .آیا میدانید: نامگذاری طوفان ها و طوفان های گرمسیری به طور رسمی در سال ۱۹۵۳ آغاز شدآیا میدانید: زرافه می تواند گوش خود را با زبان ۲۱ اینچی خود را تمیز کند .آیا میدانید: پای شما دارای ۲۶ استخوان است .آیا میدانید: مغز انسان به طور متوسط ​​حاوی حدود ۷۸ ٪ آب است .آیا میدانید: مغز شما بین ۲۰ تا ۲۵ ٪ از اکسیژن برای نفس کشیدن استفاده می کند .آیا میدانید: گربه های سفید با چشمان آبی معمولا ناشنوا هستند .آیا میدانید: یک فرد به طور متوسط ​​۲۵ سال زندگی را صرف خواب خواهد کرد .آیا میدانید: شایع ترین بیماریهای روانی عبارتند از اضطراب و افسردگیآیا میدانید: ۴۲ ٪ از زنان و ۲۵ ٪ مردان دست خود را پس از استفاده از توالت عمومی نمیشویندآیا میدانید: سگ های کوچک معمولا بیشتر از نژاد های بزرگتر زندگی میکنند .آیا میدانید: گربه های خانگی بوی مرکبات را دوست ندارند .آیا میدانید: ۸ ٪ از مردم دارای دنده های اضافی هستند .آیا میدانید: مردمک اختاپوس مستطیل شکل است.
 

(M&M)

کاربر بیش فعال
استاد شجریان شوالیه شد!

استاد شجریان شوالیه شد!

وزارت فرهنگ کشور فرانسه عالی‌ترین نشان فرهنگی خود را تا چند روز دیگر قرار است به محمدرضا شجریان اهدا کند. 

به گزارش شرق، این خبری بود که مجید سرسنگی رییس «خانه هنرمندان» در مراسم بزرگداشت جلیل شهناز که در خانه هنرمندان برگزار می‌شد؛ در لابه‌لای صحبت‌های خود اعلام کرد. محمدرضا شجریان؛ استاد آواز ایران هم در این مراسم حضور داشت. 

سرسنگی اعلام کرد که این خبر برای نخستین‌بار منتشر می‌شود. مراسم اهدای این نشان ، هفته آینده برگزار می‌شود. به این ترتیب محمدرضا شجریان بعد از شهرام ناظری دومین خواننده ایرانی است که این «نشان» را از آن خود می‌کند. شهرام ناظری در سال مولوی این نشان را از آن خود کرد. نشان شوالیه جایزه ملی لیاقت فرانسوی است که برای اولین‌بار در سوم دسامبر ۱۹۶۳ توسط ژنرال شارل دوگل نامگذاری شد.

این نشان به تمام نظامیان (فعال یا غیرفعال) و شهروندان غیرنظامی که لیاقت آن را به دست آوردند اهدا می‌شود. تاکنون از ایران محمود حسابی (بنیانگذار فیزیک و مهندسی نوین در ایران)، عباس کیارستمی (کارگردان سینما)، پری صابری (کارگردان تئاتر)، جلال ستاری (اسطوره‌شناس)، محمدعلی سپانلو (شاعر)، لیلا حاتمی و اصغر فرهادی این نشان را دریافت کردند. 

بسیاری، محمدرضا شجریان را پرآوازه‌ترین هنرمند موسیقی اصیل ایرانی می‌دانند. او یکی از معدود خوانندگان ایرانی است که به دنبال مکتب موسیقی سنتی ایران؛ ادامه‌دهنده راه افرادی چون میرزا عبدالله‌خان فراهانی و درویش‌خان و از شاگردان تاج اصفهانی است. روزنامه «ونکوورسان» او را یکی از مهم‌ترین هنرمندان موسیقی جهان توصیف کرده ‌است. 

محمدرضا شجریان، هم‌اکنون رییس شورایعالی خانه موسیقی ایران و از بنیانگذاران گروه شهناز است. او شیوه‌های آوازی اقبال‌السلطان، تاج اصفهانی، میرزا ظلی، ادیب خوانساری، حسین قوامی را دنبال کرده و شیوه خودش را بنیان گذاشته است. 

شجریان در آستانه انقلاب با همراهی هنرمندانی چون محمدرضا لطفی، حسین علیزاده، کامکارها و شهرام ناظری گروه «چاووش» را راه‌اندازی کردند. این گروه؛ خالق مشهورترین آثار موسیقی ایران چون «ایران،‌ای سرای امید» است.
 

Ice Dream

عضو جدید
کاربر ممتاز
پیکر «ریچارد فرای» - ایران‌شناس آمریکایی - سوزانده شد

پیکر «ریچارد فرای» - ایران‌شناس آمریکایی - سوزانده شد

پیکر «ریچارد فرای» - ایران‌شناس آمریکایی - سوزانده شد تا دیگر گوش و چشمی منتظر رسیدن خبر عملی شدن وصیتش، یعنی دفن شدن در اصفهان - شهری که آن را دوست داشت - نباشد.

به گزارش ایسنا، هفتم فروردین‌ماه امسال (27 مارس 2014) «ریچارد نلسون فرای» - ایران‌شناسِ آمریکایی - در سن 94 سالگی در شهر بوستون آمریکا درگذشت. او سال‌ها پیش وصیت کرده بود تا پس از مرگ، در کنار زاینده‌رود در اصفهان دفن شود؛ اما با وجود موافقت دو رییس‌جمهور وقت ایران با این پیشنهاد، به‌دلیل اتفاق‌هایی که پس از مرگش افتاد، برای خاکسپاری به ایران منتقل نشد، تا این‌که چندی پیش، پیکر او در همان شهر بوستون سوزانده شد.

دکتر تورج دریایی - یکی از همکاران ایرانی پروفسور فرای در آمریکا و استاد تاریخ ایران و جوامع فارسی زبان دانشگاه کالیفرنیا در شهر ارواین آمریکا - با تأیید خبر سوزانده شدن پیکر فرای، به خبرنگار ایسنا گفت: دو هفته‌ی پیش، خانواده‌ی پروفسور فرای پس از 73 روز انتظار برای رسیدن خبری از ایران و دادن اجازه برای دفن پیکر این ایران‌شناس در این کشور، بالاخره تصمیم گرفت پیکر او را بسوزاند؛ اما هنوز نمی‌دانم قرار است با خاکستر او چه کنند.

«ریچارد نلسون فرای» در نوجوانی با مطالعه‌ی داستان‌های تاریخی، به شرق و تاریخ آن علاقه‌مند شد. به همین دلیل، همزمان با تحصیل در رشته‌ی فلسفه در دانشگاه ایلینوی، در رشته‌ی تاریخ نیز به تحصیل پرداخت و زبان‌های عربی و ترکی و همچنین هنرهای اسلامی را آموخت. او پس از آشنایی با «آلبرت اومستد» مجذوب سخنان او درباره‌ی کشفیات جدید موسسه‌ی شرق‌شناسی در تخت جمشید شد و مطالعات خود را در این زمینه دنبال کرد. پس از گذراندن دوره‌های چین‌شناسی و باستان‌شناسی چین و ژاپن، نزد «محمد سمسار» که مدرک دکتری از دانشگاه پنسیلوانیا داشت، زبان فارسی را آموخت.

فرای به کمک او، کتاب «تاریخ بخارا» اثر نرشخی را ترجمه کرد و همین، به رساله‌ی دکتری او در دانشگاه هاروارد تبدیل شد. او در سال‌های ۱۹۴۳ و ۱۹۴۴ میلادی به ایران، افغانستان و هند سفر کرد و در این سفرها به آثار باستانی علاقه زیادی پیدا کرد. فرای از سال 1948 تا 1990 عضو هیئت علمی دانشگاه هاروارد بود و به‌عنوان استاد مهمان در کشورهای مختلف از جمله ایران (شیراز) به تدریس پرداخت.

فرای از سال 2001 تا 2010 عضو افتخاری سازمان «پرشن گلف آن‌لاین» بود و همواره با ارسال نامه خطاب به تحریف‌کنندگان، از نام «خلیج فارس» دفاع می‌کرد.

از کتاب‌های بسیاری که فرای درباره‌ی تمدن ایران و ایرانیان نوشته‌ است، می‌توان به ترجمه‌ی «تاریخ بخارا»، «میراث باستانی ایران»، «عصر زرین فرهنگ ایران» و «تاریخ باستانی ایران» اشاره کرد.

پرونده‌ی دفن فرای در ایران شاید با سوزاندن پیکر او بسته شد؛ اما پرونده‌ی بی‌وفایی مسوولان ایرانی در عمل به عهد خود و جامه‌ی عمل پوشاندن به آخرین خواسته‌ی کسی که سال‌های زیادی از عمرش را در راه شناختن و معرفی کردن ایران گذاشت، همچنان باز است.
.
فرارو
 

Hosse!N_206

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
مراقب کلاه برداری جدید صدا و سیما باشید - (تبلیغ شماره های 90)

مراقب کلاه برداری جدید صدا و سیما باشید - (تبلیغ شماره های 90)

اخیرا تو تلویزیون خیلی تبلیغ میشه که با تلفن ثابت به این شماره ها تماس بگیرید تو مسابقه شرکت کنید یا حرف بزنید و جایزه بگیرید
این شماره ها عموما" 10 رقمی و با شماره 90 یا 99 شروع می شوند !

این شماره ها در واقع خط هایی هستند که جهت کسب درآمد ازشون استفاده میشه بدین صورت که اگه کسی به اون شماره تماس بگیره و به فرض 10 دقیقه صحبت کنه و هزینه تماس طبقه تعرفه مخابرات مثلا" 10000 تومن باشه ، علاوه بر هزینه مخابرات ، 10000 تومن دیگه روی قبض تلفن شما میاد و میره به حساب همون شماره تلفنی که باهاش تماس داشتید ... یعنی قبض شما 20000 میاد که فقط 10000 کارکرد شما بوده و 10000 شما تقدیم به صاحب خط مقابل کردید!

این هم یه روش درآمده که خیلی تو تلویزیون تبلیغات میکنن !
شاید خیلی ها تون بدونید ... و خیلی هاتون ندونین به بعنوان یه تلفن معمولی از کنارش بگذرید !
 
آخرین ویرایش:

ali hoseini

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
این که کلاهبرداری نیست. این از اول بوده. از چندین سال پیش. شماره هایی که با 99 شروع میشن(من اینا رو دیدم تاحالا، اگه شماره دیگه ای باشه نمیدونم) هر صحبتی که باهاش بکنی به ازای مقدار مکالمه هزینه ی خدماتی که از طریق این خط ارائه میشه (مثلا رفع ایرادات کامپیوترتون و یا داستان گفتن برای بچه هاو ....) به حساب صاحب خط میره. دیگه اون که نمیاد الکی خدمات بده. البته باید موقعی که از طریق تی وی این تبلیغ رو میکنن اعلام کنن این رو . شاید خیلیا ندونن. اما من میدونستم.
ممنون
 

Ice Man

مدیر تالار مهندسی برق
مدیر تالار
نفس کار کلاه برداری نیست، ارائه خدمات هست که به اختیار تماس گیرنده و با قبول تعرفه انجام می گیره.

اما نحوه تبلیغات یه نوع کلاهبرداری هست چون در تمامی آگهی ها قانونا (به صورت ریز هم اگه باشه) باید تعرفه خدمات اطلاع رسانی بشه که نمیشه.
 

ali hoseini

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
سگ‌کشی شغلی با درآمد چند صد میلیونی!

سگ‌کشی شغلی با درآمد چند صد میلیونی!

«این حیوانات هم مخلوق خدا هستند و ما حق نداریم جانی که خدا به ایشان داده، از آنها بگیریم؛ این مثل کفر است، چراکه انگار به خدا می‌گوییم آنچه تو می‌دهی، ما می‌توانیم بگیریم!».

به گزارش تابناک، چند روز پیش، اهالی محله خانه چوبی در منطقه باغمیشه تبریز، نیمه‌های شب در حالی با سر و صدای شلیک گلوله و زوزه سگ‌های مجروح از خواب برخاستند و به این کار اعتراض کردند که فکر نمی‌کردند دخالتشان در این کشتار بی‌رحمانه به نرخ تهدید شدن خودشان با سلاح گرم تمام شود!

داود، جوانی که با خانواده‌اش در این منطقه زندگی می‌کند، در این باره می‌گوید: ساعت سه نیمه شب، وقتی همراه با چند تن از همسایگان برای اعتراض به کشتار بی رحمانه سگ‌ها از ساختمان بیرون شدیم، متوجه شدیم که یک خودرو پیکان با چراغ گردان زرد رنگ و یک دستگاه نیسان ـ که هر دو نشانه شهرداری منطقه 5 تبریز رویشان درج شده بود‌ ـ به همراه شش تن از مأموران شهرداری در حال کشتار سگ‌های ولگرد هستند؛ در حالی که چند سال است در شهرمان پناهگاه نگهداری از این حیوانات وجود دارد و می‌شود این زبان بسته‌ها را اینچنین فجیع نکشت.

وی می‌افزاید: در حالی که تلاش داشتیم مانع کشته شدن سگ‌ها شویم، ‌مأموران نخست ما را پس زدند و بعد که پافشاری ما را دیدند‌، یکی از ایشان اسلحه خود را به سمتم گرفت و تهدیدم کرد که مزاحم کارشان نشوم. بعد سگ مجروح را با شلیک گلوله به شکل دردناکی کشتند و با بیل، لاشه‌اش را روی تل لاشه‌های جمع شده پشت نیسان انداختند و رفتند.

داود که بر این باور است جان گرفتن از حیوانی که جان از خدا گرفته، فرقی با کفر ندارد، این توضیحات را ‌می‌دهد و بعد به نامه‌ای اشاره‌ می‌کند که همراه چند تن از اهالی محل برای شهردار شهر نوشته‌اند و در آن علاوه بر توقف کشتار مخلوقات خدا، تهدید شدن با اسلحه را از سوی مأموران ‌هم در آن درج کرده‌اند تا شاید فرجی شده و اوضاع را تغییر دهند؛ اما به نظر نمی‌رسد توفیق چندانی از این راه به دست آورند؛ این فال بد هنگامی آشکار می‌شود که به تجارت پشت پرده ماجرا دقیق می‌شویم.

بر خلاف آنچه گفته می‌شود، کشتار غیرقانونی سگ‌های ولگرد، خیلی بیشتر از آنکه برای رفاه شهروندان باشد، برای‌ درآمد از این راه است؛ چه در استان البرز و شهر کرج که شکایت اهالی را به همراه دارد و بی فایده می‌ماند، چه پیرامون پایتخت و افتضاحی نظیر آنچه در محدوده چهاردانگه رقم خورد و چه در کلانشهر تبریز که گاه شنیده می‌شود، سگ‌کش‌های فعال در آن، برای تأمین لاشه حیوان و دریافت پول بیشتر به بیابان‌های کیلومترها آن سوتر از شهر هم سرکشی کرده و بدن بی جان ساکن در آن نقاط را هم به جای حیوانات ولگرد در شهر به فروش می‌رسانند!

کافی است بدانیم بنا بر اعداد و ارقام کمینه، تنها از محل کشتار و تحویل لاشه سگ‌های ولگرد، به ازای هر قلاده بیش از پنجاه هزار تومان به جیب مجری (بخوانید سگ کش) سرازیر شده و بعد برای معدوم سازی و خرده ریزهای دیگر کار، هزینه گزاف دیگری از بیت‌المال پرداخته می‌شود و همه این روند به قدری بزرگ است که شنیده‌ها درباره بودجه معدوم سازی حیوانات موذی این شهر که وزارت کشور در اختیارشان قرار می‌دهد، به عددی نزدیک به هشتصد میلیون تومان سر می‌ساید.

جالب اینجاست که اگر این بودجه را خیلی کمتر از این هم در نظر بگیریم، باز به اختصاص مبلغی چندین میلیارد تومانی در سطح کشور برای این امر خواهیم رسید که نه تنها شگفت‌آور است، بلکه حکایت از حجم انبوه نابسامانی در این ارتباط دارد؛ به ویژه آنکه می‌بینم هرگز آماری در این ارتباط ‌انتشار نمی‌یابد، هیچ کسی به شلیک غیرقانونی گلوله به این حیوانات اعتراض نمی‌کند و از همه مهم تر، هرگز نسل سگ‌های ولگرد در شهری ور نمی‌افتد!

رقم‌های درشت رد و بدل شده برای سگ‌کشی را جور دیگری هم می‌توان ثابت کرد؛ زمانی که می‌بینیم در کلان شهرهایی چون مشهد یا تبریز، پناهگاه‌هایی برای نگهداری حیوانات بی پناه دایر شده، ولی همچنان اخبار شلیک دردناک گلوگه به این حیوانات از این شهرها مخابره می‌شود؛ یعنی نه تنها هیچ تلاشی برای واگذاری امر به این پناهگاه‌ها نمی‌شود، بلکه احتمالا به ایشان به چشم رقیبی که تجارت پر سود برخی را تهدید می‌کند، نگریسته می‌شود که باید از سر راه برداشته شوند.

سگ کشی؛ شغلی با درآمد چند صد میلیون تومانی و بودجه میلیاردی!
ژیلا پورایرانی، مدیر یکی از پناهگاه‌هاست؛ پناهگاه حیوانات پردیس در کلان شهر تبریز که با کمک خیرین، مجموعه‌ای برای نگهداری از حیوانات بی سرپناه ساخته و در آنجا از شمار بسیاری سگ و گربه نگهداری و مراقبت می‌کند؛ پناهگاهی که پس از سالها فعالیت وی و دوستانش به صورت پراکنده، از سه سال پیش دایر شده و دست بر قضا، در زمان آشکار شدن وضعیت اسفناک معدوم گاه حیوانات ولگرد تبریز، هم وجود داشته اما نه آن زمان به بازی گرفته می‌شده و نه اکنون.

پورایرانی در این باره می‌گوید: سال‌هاست ‌از مسئولان شهری خواسته‌ایم به جای بهره بردن از آخرین راه و کشتن حیوانات، روند کشتار سگ‌ها را متوقف کرده و آنها را به پناهگاه انتقال دهند تا ما کار واکسیناسیون و انگل زدایی‌شان را انجام داده و در نهایت عقیمشان کنیم اما گوش کسی بدهکار نیست. حتی چند روز پیشتر از وقوع رویداد شهرک باغمیشه هم وقتی اتفاقی شهردار را دیدم، این درخواست را مطرح مردم اما هنوز خبری نشده است.

وی با تأکید بر اینکه کشتار سگ‌ها علاوه بر اینکه ظلم در حق این حیوانات است، بار روانی منفی زیادی به جامعه وارد می‌آورد، می‌افزاید: در حالی که مسئولان شهرهای مجاور از ایده ما الگوبرداری کرده و با حمایت مسئولان، پناهگاه‌هایی برای نگهداری از حیوانات زنده گیری شده ساخته ‌‌‌اند و در شهری مثل مراغه موفق شده‌اند معدوم سازی سگ‌ها را به کل ریشه کن کنند، مسئولان تبریز کماکان بر استفاده از سلاح برای کشتار سگ‌ها تاکید دارند و حتی شنیده‌ایم که به تازگی قرارداد جدیدی با پیمانکار در این باره منعقد نموده‌اند.

سگ کشی؛ شغلی با درآمد چند صد میلیون تومانی و بودجه میلیاردی!پورایرانی در پاسخ به این سوال که چرا شما برای جمع آوری این حیوانات از سطح شهر اقدام نمی‌کنید، می‌گوید: بارها و بارها برای این لامر طرح و پروپوزال تهیه کرده و ارائه داده‌ایم و خواستار واگذاری این امر به تشکل های مردم نهاد شده‌ایم اما موافقت نکردند. حتی از ایشان خواستیم که حیوانات را زنده گیری کرده و در اختیار ما قرار دهند که با این درخواست هم موافقت نشده است، در حالی که ما برای کمک به مسئولان آستین بالازده و پناهگاه دایر کرده‌ایم وگرنه همه برای خود شغل دیگری هم داریم و به این کار به چشم مادی نگاه نمی‌کنیم.

مدیر پناهگاه پردیس در ادامه به تجربه موفق مجموعه‌شان در این باره اشاره کرده و می‌گوید: یک هفته جمع آوری سگ ها را به ما سپردند و در آن هفته همه سگ هایی که دیده شدنشان به 137 گزارش می‌شد را زنده گیری کرده و به پناهگاه بردیم اما بعد ورق برگشت و عذر ما را خواستند.

این فعال حقوق حیوانات می‌افزاید: همه این اتفاقات در حالی رخ می‌دهد که سگ کشی غیرقانونی است و بر اساس قانون، می‌بایست مراکزی برای نگهداری این حیوانات ساخت و در آنجا یا عقیم سازی انجام شود یا مرگ بدون درد برای این حیوانات انجام شود که هزینه هر دو به مراتب بیش از 50 هزار تومنی است که برای کشتن این حیوانات می‌پردازند اما نمی‌دانیم چرا وقتی ما پیش قدم می‌شویم تا عقیم سازی را عهده دار شده و به کمکشان بیاییم، قبول نمی‌کنند؟

بدین ترتیب سخت نیست که حدس بزنیم وقتی آمپول مورد نیاز برای یوتانایز (مرگ بدون درد) نرخی حدود یکصد و پنجاه هزار تومان دارد و عقیم سازی به مراتب گران تر از آن است، چرا مسئولان شهرداری سگ کشی را راه ارزان تر یافته اند اما قطعا می‌توان از ایشان پرسید که چرا وقتی مرکزی خودگردان برای انجام این کار پیشقدم می‌شود، از پیشنهادشان استقبال نمی‌شود؟ آیا عاملی غیر از درآمد سرشار سگ کشی این بی محلی ها را سبب می‌شود؟!
 

(M&M)

کاربر بیش فعال





من در تمام طول این نیم قرن کوشیدم تا این سنت ریشه دار خنیاگری ایرانی را با همه زوایا و گوشه ها، همه غنا و عظمت و تنوعش حفظ کنم و پاس بدارم و سپس آن را به آیندگان منتقل کنم.





موسیقی ایرانی تنها یک سنت موسیقایی نیست، تنها یک فرهنگ غنی و ریشه دار و کهنسال نیست، بلکه در عین حال نموداری دقیق و روشن از یک تمدن دیرپا و ماندگار است که طی هزاران سال در دل این جغرافیای رنگارنگ شکل گرفته است و من در تمام طول زندگی ام و در بیش از نیم قرن حضورم در عرصه موسیقی ایرانی، همیشه و در همه حال کوشیده ام تا نه فقط پاسدار ارزش ها، اصول و شکوه و عظمت این سنت موسیقایی ،

 نه فقط مفسر این فرهنگ غنی بلکه پاسدار این تمدن باشم. موسیقی ایرانی همیشه و در هر حال، بازتاب دهنده جلوه های مختلف این تمدن کهنسال و رنگارنگ بوده است، بازتاب دهنده معماری و مهندسی ایرانی در دل خاک و خشت و لعاب و آرامش و سکوت و خلوص و خلوت انسی که در آن موج می زند و از انسانی گفته است که این در این خانه های دلباز و روشن رو به نور، در دل حضور دایمی طبیعت و خورشید و آب ، در جست و جوی لحظه ای آرامش و آسایش و خلوت و مهربانی بوده است.

 موسیقی ایرانی بازتاب دهنده شعر و ادب غنی و کهنسال این سرزمین و نظم دقیق و مهندسی شده حیرت انگیزش بوده که در تمام طول تاریخ پربارش از خنیاگران کهن تا همه آن شاعران درخشان و گذر از همه پیچ و خم های تاریخ ، تنها نمایش دهنده حیرت انسان این مرز و بوم از زیست در جهان بود و از پرستش و حمد و ثنای خالق و خلق و آواها و نواهای موسیقی ایرانی هم چیزی جز ستایش حضور در این جهان و حیرت و بهت و ستایش از این نظم و تکامل نیست. هنرمند ایرانی ، برعکس هنرمند غربی، فردیت اش یعنی مایه رسیدن و خلق و آفرینش هنری را همیشه در حیرت از کشف و شهود این جهان با نظم و اصول صرف کرده است. موسیقی ایرانی، جشن و شور درک این حیرت، این کشف و شهود، این شکوه و عظمت است.

من در تمام طول این نیم قرن کوشیدم تا این سنت ریشه دار خنیاگری ایرانی را با همه زوایا و گوشه ها، همه غنا و عظمت و تنوعش حفظ کنم و پاس بدارم و سپس آن را به آیندگان منتقل کنم. کوشیدم که این سنت خنیاگری را که در عمق این تمدن کهنسال ریشه دارد، از چنگ نوازان هخامنشی تا موسیقیدانان ساسانی و سپس قاریان کلام وحی پاسداری کنم و اگر می توانم چیزی بر آن بیفزایم و اگر همیشه کوشش کردم تا حافظ و پاسدار دقیق این سنت باشم تنها به این قصد بوده که در غیاب آن معماری با شکوه، آن شعر و ادب غنی و درخشان ، کتابت و خطاطی و مینیاتور و دیگر مایه های هنری این تمدن، موسیقی ایرانی اکنون تنها بازمانده، حافظ و پاسدار و نماینده یک تمدن کهنسال اما در حال نابودی یا دستکم دگرگونی است، باشد. 

موسیقی ایرانی، سینه به سینه در دل عاشقان حفظ شده، از پستویی به گوشه ای پناه برده، طی قرن ها پالاییش و نظم یافته، فردیت های هنرمندان در طی تاریخ به آن افزوده شده، غنا و تکامل یافته و اکنون فشرده شده و خلاصه شده ویژگی های یک تمدن است. من کوشش کردم تا آن را حفظ کنم. به تمام و کمال آن خدشه ای وارد نکنم، حرمت اش را بدارم و اگر می توانم چیزکی به غنایش اضافه کنم، تا دیگرانی شاید آن را متحول کنند و از آن چیزی کامل تر بسازند.

برخود لازم می دانم که از سفیر فرانسه در ایران، به عنوان نماینده ملت دوست و عاشق هنر فرانسه، از رایزن فرهنگی سفارت فرانسه و همکارانشان بابت این نشان و این افتخار تشکر کنم که مرا شایسته دریافت این نشان دانستید و از همه دوستانم، از همه حاضران و سروران و اصحاب هنر و اندیشه که در مجلس حضور دارند و مردمی را نمایندگی می کنند که عاشقانه دوستشان دارم تشکر کنم. خوشحالم در همه زندگی ام هرگز به این مردم و به سرزمینم پشت نکردم ، در کنارشان بوده ام ، برای آنها تلاش کردم و خواهم کرد.

 

Joe_Bel

کاربر فعال تالار مهندسی برق ,
کاربر ممتاز
بازیکنان مسلمان جام جهانی ۲۰۱۴ برزیل

بازیکنان مسلمان جام جهانی ۲۰۱۴ برزیل

جام جهانی ۲۰۱۴ برزیل هفته جاری با اشتراک تعداد زیادی از بازیکنان مسلمان آغاز شد. فوتبالیست‌های مسلمان حالا جز جدایی‌ناپذیر بازی فوتبال شده است.
گروه بین الملل: تعدادی از فوتبالیست‌های مسلمان جزو ستارگان این دوره‌ از مسابقات فوتبال جام جهانی در برزیل هستند.
ستاره‌های مسلمان که در جام جهانی ۲۰۱۴ برزیل می‌درخشند

ادین ژکو - Edin Dzeko



ادین ژکو – Edin Dzeko

ادین ژکو متولد ۱۷ مارس ۱۹۸۶ سارایوو بوسنی، کشور یوگسلاوی است. وی سابقه بازی در تیم های زلجنیکار، تپلیس، وولفسبورگ و منچستر سیتی را دارد.
ژکو در نوامبر ۲۰۰۹ سفیر نخست یونیسیف در بوسنی معرفی شد.
ادین ژکو در جام جهانی ۲۰۱۴ برزیل به نفع تیم بوسنی بازی می‌کند.
مسعود اوزیل - Mesut Ozil



مسعود اوزیل – Mesut Ozil

مسعود اوزیل متولد ۱۵ اکتبر ۱۹۸۸ در گلزنکیرشن، بازیکن فوتبال ترک تبار تیم ملی آلمان و لیگ برتر آرسنال است. اوزیل سابقه بازی در تیم های وستفالیا ۰۴، شالکه ۰۴، وردربرمن را دارد.
سامی خدیرا - Sami Khedira



سامی خدیرا – Sami Khedira

سامی خدیرا متولد ۴ آوریل ۱۹۸۷ اشتوتگارت در آلمان است. خدیرا در حال حاضر در رئال مادرید و تیم ملی آلمان بازی می‌کند.
سامی خدیرا در سال ۲۰۱۰ به رئال مادرید پیوست و تا سال ۲۰۱۵ با این تیم قرارداد بست.
کریم بنزما - Karim Benzema



کریم بنزما – Karim Benzema

کریم مصطفی بنزما متولد ۱۹ دسامبر ۱۹۸۷ لیون در فرانسه است. او الجزایری الاصل است. فوتبال حرفه‌ای را از باشگاه لیون فرانسه آغاز نمود و از آن تیم به رئال مادرید پیوست. او از سال ۲۰۰۲ در رده های مختلف سنی در تیم ملی فرانسه عضویت داشته است. بنزما در جام جهانی ۲۰۱۴ برزیل در نقش مهاجم به نفع فرانسه بازی خواهد کرد.
مامادو ساکو - Mamadou Sakho



مامادو ساکو – Mamadou Sakho

مامادو (محمد) ساکو یکی دیگر از بازیکنان مسلمان تیم ملی فوتبال فرانسه در این رقابت‌ها است که عضو تیم لیورپول انگلیس است. این بازیکن ۲۳ ساله سنگالی‌الاصل است.
 
آخرین ویرایش:

Joe_Bel

کاربر فعال تالار مهندسی برق ,
کاربر ممتاز
تاکنون حضور 102 بازیکن مسلمان در قالب 12 تیم حاضر در جام جهانی 2014 برزیل محرز شده است. البته احتمال کم و زیاد شدن آن در اثر آسیب دیدگی یا سایر اتفاقات وجود دارد.
این تعداد بازیکن مسلمان در بین 736 بازیکن شرکت کننده در این رقابت ها که با حضور 32 تیم برگزار می شود، حضور دارند.
براساس این گزارش، تیم های: ایران، بوسنی و هرزگوین، الجزایر، کامرون، ساحل عاج، غنا، نیجریه، بلژیک، فرانسه، برزیل، آلمان و سوییس از بازیکنان مسلمان برخوردارند.

الوئام اضافه کرد: این تعداد بازیکن مسلمان، از آمار رسمی حاصل شده است و شاید آمار غیر رسمی تعداد بازیکنان مسلمان حاضر در جام جهانی را افزایش دهد.
« اریک ابیدال» بازیکن بارسلونای اسپانیا نیز قبل از ورود به زمین بازی، بر خواندن سوره الحمد تاکید می کند که این مساله از سوی تماشاچیان مورد تشویق قرار گرفت.



تعدادی از بازیکنان مشهور فوتبال پیش از این برای گرویدن به دین اسلام علاقه مندی نشان داده اند، افزود: «روبین فان پرسی» ستاره هلندی و «ادین هازارد» ستاره بلژیکی از جمله این بازیکنان هستند.تیم های الجزایر و بوسنی و هرزگوین در صدر بیشترین بازیکنان مسلمان قرار دارند و پس از این تیم ها، تیم ایران است.
ساحل عاج با 8 بازیکن، غنا با 7 بازیکن، فرانسه با 5 بازیکن و بلژیک با 4 بازیکن از تیم هایی هستند که بازیکنان مسلمان را در خود جای داده اند.



در ترکیب تیم های سوییس 3 بازیکن مسلمان، آلمان، کامرون و نیجریه هر یک دو بازیکن مسلمان و برزیل یک بازیکن مسلمان حضور دارند.
الوئام عربستان سعودی، تیم هایی که در جام جهانی 2014 برزیل از بازیکن مسلمان برخوردارند را به شرح زیر اعلام کرد:

♦♦ الجزایر و بوسنی و هرزگوین: به صورت کامل (هر یک با 23 بازیکن مسلمان).
♦♦ ایران: (22 بازیکن مسلمان و یک بازیکن مسیحی به نام آندرانیک تیموریان).



♦♦ ساحل عاج: (ابوبکر باری، سلیمان بامبا، عثمان ویرا دیاراسوبا، کولو توره، اسماعیل دیوماندی، یحیی توره، اسماعیل تیوته و سلیمان کالو).
♦♦ غنا: (رشید سومالیا، آندره ایو، رابیو محمد، سولی علی مونتاری،مبارک واکاسو، جوردن ایو و عبدالمجید واریس).
"فرانک ریبری" هافبک فرانسوی بایرن مونیخ و "آلتینتاپ" بازیکن سابق بایرن مونیخ و رئال و هافبک کنونی گالاتاسرای در جریان دیدار دوستانه بایرن مونیخ با الوحده با پوشیدن لباس احرام عمره مفرده را به جا آوردند.



♦♦ فرانسه: (بکاری سانیا، مامادو (محمد) ساکو، فرانک ریبری، موسی سیسکو و کریم بن زما).
♦♦ بلژیک: (ناصر چادلی، موسی دیمبلی، مروان ویلانی و عدنان یانوزای).
♦♦ سوییس: (‍ژردان شکری، حارس سفروویچ و ادمیر محمدی).
♦♦ آلمان: (مسعود اوزیل و سامی خدیرا).
♦♦ کامرون: (اورلین شیدجو و ابوبکر وینسن).
♦♦ نیجریه: (رامون عزیز و احمد موسی).
♦♦ برزیل: فرد.

 

nayyerr

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
مشکلات جوانان ما در جامعه چیست؟

مشکلات جوانان ما در جامعه چیست؟

سلام دوستان
اگه حوصله ندارین یا به هر دلیلی دوست ندارین تاپیک رو نخونین ولی دوست دارم نظر تون رو با توجه به شرایط خودتون یا دوستانتون درباره عنوان تاپیک بدونم.


جوان دیروز

نه تنها تفاوت مکانها در جوامع مختلف که تفاوت زمانی در یک جامعه واحد نیز می تواند منشأ تغییر عوامل مشکل زا باشد. روزگاری نه چندان دور، در جوامع خودمان، جوان تا به اصطلاح سبیلی سیاه می کرد و صدایش دورگه می شد، بزرگترها هم وظیفه خود می دانستند تا سر و سامانی برایش فراهم کنند. زندگی ها ساده و دوست داشتنی بود. فاصله های کمتر، صمیمیت های بیشتر را بهمراه داشت توقعات کمتر، آرامش و لذت بیشتری به زندگی ها داده بود. گاهی چند نسل را در یک خانه دور هم می دیدی که با صفای خاصی روزگار می گذارنند. اتاق پدربزرگ و مادر بزرگ، اتاق پدر و مادر و اتاق فرزندان با عیالشان همه دور یک حیاط گلین و در اطراف باغچه کوچک گلی یا تک درخت زیبایی بود. بچه ها برای دیدن خاله و دائی و عمووعمه،سال به سال منتظر عید یا عروسی و عزایی
نمی شدند. خواهربرادرها، پدرومادرها، و بچه ها همه و همه، هر روز همدیگر را
می دیدند، مشکلات یکدیگر را خوب می شناختند و مشکل گشای هم بودند. البته این از الزامات معماری و امکانات شهر نشینی آن زمان بود، اما هر چه شهر ها بیشتر توسعه یافتند و امکانات سهولت معیشت بیشتر شد، الزامات دیگری را به دنبال خود آورد. خانه ها کوچک تر و مرفه تر، نیازهای مادی خانواده ها به هم کمتر و در نتیجه استقلال و دوری آنها از یکدیگر را فراهم کرد. آن زمان کسب و کار و زندگی هم پیچیدگی امروزین را نداشت، جوان تا به سن بلوغ می رسید، حرفه ای هم از پدر و یا دیگران آموخته بود و همزمان با بلوغ جسمانی از نظر اجتماعی نیز رشد لازم را جهت تشکیل زندگانی بدست اورده بود. اگر نگاهی به سن ازدواج پدربزرگها و مادر بزرگها نه پدران و مادران خود، داشته باشیم می توانیم این واقعیت را در یابیم که در گذشته های نه چندان دور پسران و دختران جوان، همزمان با بلوغ، ازدواج
می کردند و چه بسا در مواردی که نویسنده خود نیز سراغ دارد، برخلاف امروزی ها که فاصلة عقدها تا ازدواج ها بخاطر تهیة جهیزیه، ادامه تحصیل و نظائر آن است، آقا داماد انتظارشان فقط برای بلوغ کامل جسمانی عروس خانم بود. هر چه از آن زمان به زمان خودمان نزدیکتر می شویم، شاهد افزایش تدریجی سن ازدواج در میان نسل های واسط بین خودمان و آنهائیم.

مشکلات جوان امروز

از همین روست که برای شناخت مشکلات نسل فعلی باید به گذشته برگردیم، ببینیم چه عواملی باعث این تغییر و افزایش تدریجی در سن ازدواج شده است. شناسائی آن عوامل و برنامه ریزی بنیادین و اساسی برای حذف و یا در مواردی چنانچه از ضرورتهای زندگی امروزین باشد، پذیرش اصل و برخورد با تبعات منفی آنهاست که می تواند ما را در رسیدن به حل یکی از مشکلات جوانان یعنی افزایش سن ازدواج مددنماید. خداوندی که ما را آفریده، در یک مقطع سنی به همگان توان جسمی و بلوغ جنسی را عطا فرموده است. غریزه جنسی در خلقت خداوندی، برای بقای نسل بشری است و استفاده درست و بهنگام آن می توان سلامت فرد و جامعه بهمراه داشته باشد. خداوند عالم غریزه جنسی را به بشر برای آنکه آنرا سرکوب کند یا با روش های نادرست ارضاء نماید نداده است. جوانی که در ۱۶ یا ۱۷ سالگی به بلوغ می رسد تا سن ازدواج، در جامعه امروزی چه باید بکند؟ پاسخ به این سؤال را چوامع غربی، در آزادی و بی بندوباری یافته اند، که ناشی از افکار و تعلیمات فرویدیسم است، داروی مسکنی که دردهای دیگری را به دنبال خود خواهد آورد و نا بهنجاریهای بمراتب بدتری را برای آنها بوجود آورده است. هر چند ما با روش های عملی غربی جهت رفع نیازهای جنسی اختلاف اساسی داریم، اما نمی توانیم چشم بر برخی واقعیت ها بپوشیم که مبنی و خاستگاه فکری این روش ها بوده اند. آنها برای مبارزه با عقده های ناشی از سرکوب غرایز و پیامدها و تبعات منفی آن راه کارهایی را برگزیده اند که هیچ گاه و در هیچ شرایطی نمی تواند با اعتقادات جوامع مسلمان سر سازگاری داشته باشد. جوامع مسلمان ازدواج شرعی و قانونی را تنها راه حل این موضوع می دانند. حال یک جوان مسلمان در جوامع امروزین چه راه و چاره ای دارد؟ آیا این اطمینان وجود دارد و یا می توانیم این توقع را داشته باشیم که دختران و پسران ما امروزه در اوج بمباران دنیای رسانه ها، همه بدون استثناء می توانند مریم مقدس (س) و یوسف پاک (ع)، زمانه باشند.

عوامل افزایش سن ازدواج

در گذشته های نه چندان دور، با ساختار جوامع ان روز و پائین بودن سن ازدواج ها، مشکلی در این زمینه وجود نداشت. از آن روز تا بحال چه عواملی موجب افزایش سن ازدواج گردیده با کدام آن عوامل می توان و باید برخورد حذفی داشت و با کدام آنها باید ساخت چون از ضروریات است و تنها برای تبعات منفی آن برنامه ریزی نمود. عواملی که با آنها باید برخورد حذفی داشت، عبارتندازآداب ورسوم وتوقعات و سنت های غلط و دست و پاگیر که ابتدا باید آنها را شناخت و سپس ارزشهای مثبت را جایگزین نمود. این امر وظیفه نهادهایی نظیر روحانیت، رسانه ها و مراجع فرهنگی است. مشکلی اساسی است که با سالیان آمده و یک شبه نیز نمی توان آنرا رفع نمود.کار تحقیقاتی و کارشناسی و حوصلة اجرایی می خواهد و هر چند که جای سخن در این مقال زیاد است، ولی از آنجا که هدف اصلی این نوشتار نیست به همین مختصر بسنده می شود.

یک جوان امروزه، اگر خیلی جوان موفقی بوده باشد و مراتب تحصیلی را تا حد لیسانس بدون وقفه و با موفقیت گذرانده و دوران نظام وظیفه را هم سپری کرده باشد، یک جوان بیست و پنچ ساله ای است که تازه آماده بکارشده، ولی به خیل بیکاران پیوسته است. بنابراین مشکل بیکاری نیز عامل عمده دیگری است که افزایش سن ازدواج را در پی دارد، این امر نیز برای بررسی، ریشه یابی و راه کارهای اجرائی خواص خود، مقال و مجال دیگری را می طلبد. گرانی و تورم و بخصوص غول مسکن، هر کدام نقش ویژه ای در این فرایند دارند.

از عوامل دیگر در افزایش سن ازدواج جوانان، طولانی بودن زمان تحصیلات است. آیا
می توان با این مسأله نیز نظیر بیکاری یا آداب و رسوم دست و پا گیر، برخورد نمود و راه حل را در زدودن و از بین بردن آن دانست و یا آموزش و تحصیل علم از ضروریات زندگانی امروزه است و دانائی محوری اساسی هر جامعه ای است که بخواهد در جهان امروز با عزت، حیات سرافرازانه داشته باشد.

در جوامع گذشته، بجز آنانی که پی تحصیلات دینی و حوزوی بودند، دیگر دبستان و دبیرستان و دانشگاهی نبود و در مکتب خانه ها هم، تحصیل علم در خواندن و نوشتن و آموزش قرائت قرآن کریم و برخی متون ادبی نظیر حافظ خلاصه می شد و اینها همه زمان زیادی نمی برد. کمی بعدتر، خواندن و نوشتن و داشتن سواد چند کلاسه مثلاً تا ششم دبستان و به اصطلاح داشتن تصدیق ششم برای تصدی برخی پست های حساس نظیر رئیس بلدیه (شهرداری) بودن کافی بود و اگر دیپلمه ای آن پیدا می شد،استحقاق وزارت داشت.

آن روزگار گذشت و اینک تا چندی پیش اگر مشکل دیپلمه های بیکار را داشتیم ، این روزها معضل تحصیل کرده های دانشگاهی بیکار را داریم ، این امر نمی تواند شاخص مثبتی باشد بلکه نمودار ناهماهنگی بین نیازها و امکانات در جامعه است و در مواردی ناکارآمدی درعملکرد نهادهای مسئول در جذب و کار آفرینی برای نیروها ، علیرغم نیازهاست . در حال حاضر بناچار زمان بری دوران تحصیلات خود عاملی اساسی در افزایش سن ازدواج است . غربی ها به گمان خود مسئله را حل کردند و اکنون در تبعات دیگری گرفتارند .

ما چه باید بکنیم ؟ کسب دانش از ضروریات اجتماعی و از آموزه های اساسی دینی ماست ازدواج و بخصوص ازدواج زود هنگام مخصوصاً در مورد دختران از سفارشهای موکد روایی واعتقادی ماست . وضع موجود را همه می بینیم . وضعیت ایده آل در این رابطه چگونه میتواند باشد؟ آیا می توان همزمان با طبیعت و خلقت خداوندی یعنی بلوغ جسمانی ، شرائطی فراهم آورد که جوانان رشد و بلوغ اجتماعی لازم را هم درزمان حاضر کسب کرده باشند .

راه کارهای اجرائی

در گذشته فاصله ای میان بلوغ جسمانی و رشدوبلوغ اجتماعی جوانان نبود ،آیا در حال حاضر می توان راه کارهایی اندیشید و این فاصله را به حداقل رساند ؟ آیا می توان بر خلقت خداوندی اشکال گرفت که چرا معاذالله ،سن بلوغ را در این سنین قرار داده است و یا اشکال از ما و برنامه ریزی های ماست . آیامی توان با برنامه ریزی صحیح آموزشی و کاهش دوران تحصیل در مقطع پیش از دانشگاه ،‌همزمان با بلوغ جسمانی ، حداقل وضعیتی پایدار و آینده مشخصی را نیز برای جوان امروز ترسیم نمود . آیا می توان با مطالعه نیازهای واقعی جامعه به متخصصین و تحصیل کرده های دانشگاهی و پذیرش متناسب با این نیاز و هدایت سایر جوانان به مشاغل و نیازهای دیگر در جامعه هم برای جوان تحصیل کرده دانشگاهی و هم برای سایر جوانان ، آینده شغلی را تنظیم و تضمین نمود ؟

زمان بر بودن دوران تحصیلات ، عاملی آشکار در افزایش سن ازدواج است . برای کاهش این زمان بری به دو صورت میتوان برخورد نمود . یکی اصلاح دروس و دیگری تنظیم و تغییر زمان بندی دورانهای دبستان ، راهنمایی ودبیرستان است . بدیهی است نمی توان از مواد ودروس ضروری علمی کاست .

البته اصلاح و حذف و یا درمواردی اضافه نمودن برخی مواد درسی و کاربردی و به روز تر کردن آموزش ها امری ضروری است و همواره در گذشته هم وجود داشته است .ولیکن هرگز درچارچوب یک طرح کلی،اساسی وهماهنگ باکلیه مقتضیات اسلامی نبوده است .این اصلاحات هیچگاه در قالب یک نگرش عمیق و بنیادین که بخواهد بنیان آموزشی را تغییر دهد که بر اساس یک الگوی غربی شکل گرفته است، نبوده است . این واقعیت را باید بپذیریم که ما با توجه به باورها وارزش ها،امکانات، استعدادها و نیازها و توانمندیهای خود؛ یک برنامه و زمان بندی بومی و ملی را درامر آموزش تدوین نکردیم و همان برنامه زمانی آموزشی را که سالها قبل از انقلاب نیز در این سرزمین اجرا می گردید ،پیروی و ادامه دادیم . غافل از آنکه این الگوی غربی ، دوازده سال از عمر عزیزان ما را گرفته و در نهایت هر ساله جمع کثیری از دیپلمه های پشت کنکور مانده را روی دست ما باقی می گذارد . افرادیکه نه تنها از عمر و نوجوانی و تحصیل آموزش خود بهره چندانی نبرده و آموزش های آنها در صورت عدم ورود به دانشگاه، کاربرد و فائده ای برای آنها نداشته است . بلکه هزینه وسرمایه های ملی نیز در این زمینه بهدر رفته است .تنهاحاصل از این دوازده سال ، یک خواندن و نوشتن است که آنهم را برخی به درستی فرا نگرفته اند .

از آن گذشته اگر ما طبق اعتقادات و باورهای خود بخواهیم جوان مسلمان،عفیف و سالمی داشته باشیم ، باید با کوتاه تر کردن و کاربردی تر نمودن آموزش در پایان دوران آموزش قبل از دانشگاه،برای آنانکه موفق به وورد به دانشگاه نمی شوند حداقل مهارت و کارائی جهت جذب به بازار کار فراهم آوریم تا جوانان ما اولین و بنیادی ترین عاملی را دارا باشند که برای تشکیل زندگانی مستقل ، ضروری است و آنهم امراشتغال است.غربیها هر چقدر که دوران آموزش جوانان طول بکشد از نظر عفت و پاک دامنی جوانان خود نگرانی ندارند، حتی در مدارس به آنها آموزش مسائل جنسی نیز می دهند که چگونه عمل کنند که دچار ایدز یا بیماریهای مقاربتی نشوند . ما که تفاوت بنیادین اعتقادی و عملی با آنها در این زمینه داریم و نگرش کاملاً بیگانه با نگرش آنها داریم ،اما همان روشی را در امر آموزش از نظر زمان بندی و زمان بری دوره های آموزشی داریم که آنها نیز دارند و اینجاست که حکایت همان حکایت الاغ لنگ و سودای سواری و سپه سالاری است ، با روش و ابزاری معیوب و نامتناسب به دنبال اجرای اهداف عالی و متعالی رفتن است .

البته آنچه محدوده های طبیعی توان بشری است ، رعایت آنهم امری بدیهی و ضروری است . مسلماً چنانچه کسی برای تقلیل زمان بری ، توصیه به اموری نماید که از بدیهیات و تجربیات پذیرفته شده در امر آموزش است مسموع نخواهد بود .مثلاً اگر کسی توصیه به شروع دوره دبستان در سنینی کمتر از آنچه توان یک کودک است داشته باشد که به تجربه نظائر این موارد در مسائل آموزشی به اثبات رسیده است . مواد و دروس علوم نیز چیزی نیست که بومی و غیر بومی داشته باشد ( البته علوم انسانی حساب جداگانه‌ای دارد ) اما روشهای کسب علوم
می تواند ، برنامه ریزی بومی و محلی داشته و مطابق با نگرشها و هدفهای اساسی مختلف ، روشهای کسب متفاوت را نیز در پی داشته باشد مسلماً آنچه در یک نظام آموزشی بر اساس اهداف اسلامی و منافع ملی طراحی و برنامه ریزی شده باشد ، روش هائی خاص و متفاوت در برخی زمینه ها و مخصوصاً از نظر زمان بندی را طلب می نماید . دختران و پسران در جامعه ما در حدود حداکثر۱۶ سالگی به بلوغ کامل جسمانی می رسند ، و حداقل دو سال در اوج هیجانات جنسی را قبل از ورود به دانشگاه در اتمام دوره متوسطه می گذرانند . آیا
نمی توان راه کارهائی اندیشید و حداقل ۲ سال از طول دوران آموزش پیش از دانشگاه را کاهش داد . آیا این امر با حذف برخی دروس غیر ضروری برای آنانیکه در حد دیپلم خواهند ماند و یا انتقال برخی از این دروس به دوره های پیش دانشگاهی عملی نیست . آیا چه ضرورتی دارد که سال تحصیلی ما عملاً بین ۷ الی ۸ ماه در سال بیشتر نباشد . آنچه به طور قطع در این زمینه می توان بیان نمود آنکه حداقل یک سوم از یکسال شمسی از عمر با ارزش دانش آموزان ما در تعطیلات میگذرد . آیا با تجدید نظر ، اصلاح و مختصر تغییراتی نمی توان حداقل سالی حدود یکماه از این تعطیلات طولانی را کاست که دراینصورت جمعاً خود بخود ، یکسال در کل دورة تحصیلی ، فرصت تحصیلی فراهم میگردد . و بطور طبیعی یکسال از زمان دوران تحصیل کاسته می شود . با حذف و اصلاح دروس نیز ، کاهش حداقل یکسال دیگر عملی است. تمامی این اقدامات برای کاهش دوران تحصیلی پیش از ورود به دانشگاهها است و هدف از آن کاهش تفاوت سن بلوغ جسمانی با سن بلوغ و رشد اجتماعی است و فائده آن تعیین تکلیف سریعتر و مشخص شدن وضعیت آینده جوانان است . اگر در گذشته همزمان با بلوغ جسمانی بلوغ اجتماعی جوانان نیز از نظر اشتغال و وضعیت آینده زندگی بطور کامل فراهم بود، بدین طریق نه به صورت کامل و نهائی ، بلکه خط سیر و آینده هر جوان زودتر تعیین می گردد و با تعیین و تشخیص این آینده ، افراد و خانواده ها می توانند برای امر ازدواج فرزندان خود با روشن بینی و آینده نگری بهتری تصمیم بگیرند .البته بدیهی است که تمامی جوانان پس از اتمام این دوارن به دانشگاه ها راه نمی یابند زیرا هم ظرفیت پذیرش دانشگاه ها محدود است وعلاوه بر آن جامعه نیز نیاز به مشاغل گوناگون دیگری دارد بی تناسب بودن امر پذیرش دانشجو در دانشگاه ها و نیاز جامعه از عوامل دیگری است که موجبات بیکاری تحصیل کردگان دانشگاهی را فراهم میکند . در حالیکه برای برخی مشاغل ونیازهای اجتماعی ، کمبود احساس می گردد . کمتر کسی است که برای برخی کارها و مشاغل فنی و تعمیراتی مربوط به نیازهای روزمره، به کارگاهی مراجعه نموده و بلافاصله بدون نوبت دهی به کار او رسیدگی شود. این نشانگر آن است که درجامعه ای که بسیاری به دنبال کار می گردند ، تقاضا و ظرفیت خالی برای برخی مشاغل فنی وجود دارد . تحقیق، سنجش و برأورد نیازهای گوناگون ، بهمراه برنامه ریزی آموزش فنی و حرفه ای متناسب با آن ، می تواند این نیاز دو جانبه را برطرف سازد . یعنی هم خدمات مفید به تقاضای جامعه داده شود و هم افراد بیکار را جذب بازار کار نماید .

حذف عملی دو واژه پشت کنکوری و دیپلمه بیکار

برنامه ریزی آموزشی ما می تواند به نحوی باشد که ما از دو واژه دیپلمه بیکار و یا پشت کنکوری مصداق و معنایی درجامعه نداشته باشیم . در حقیقت کنکور ،یا مسابقه ورود به دانشگاه نباید پس از اتمام تحصیلات دوره متوسطه برگزار گردد و در یک آزمون چند ساعته و توأم با دلهره ،‌سرنوشت تحصیلی را به نحوی رقم زد که در آن نقش شانس نیز بی تأثیر نیست. بلکه این مسابقه ورودی باید حداقل دو سال قبل از اتمام دورة ده ساله تحصیلی پیشنهادی پیش از ورود به دانشگاه تمام شده باشد و در دو سال پایانی دوره ده ساله ، آنانکه شایستگی ادامه تحصیل دانشگاهی برای آنان فراهم است ، دروس خاص پیش دانشگاهی خود را بگذرانند . یعنی دوره دانشگاهی اسماً و عملاً یکی باشد . وفقط پذیرفته شدگان دانشگاهی در آن به تحصیل بپردازند، نه آنکه جمع کثیری از آنان پس از کنکور از ورود به دانشگاه بازمانده و حرفه و فنی نیز نیاموخته باشند . آنانکه موفق ورود به دوره های پیش دانشگاهی نمی شوند در دو ساله پایانی ، تنها به فراگیری آموزشهای فنی و حرفه ای متناسب با نیازهای هر منطقه و محل بپردازند بعبارتی دیگر پشت کنکوریهای ما دو سال زودتر تکلیف شان مشخص شده و در نتیجه آموزش های لازم را برای ورود به بازار کار می بینند .

و به این ترتیب واژه دیپلمه بیکار یا پشت کنکوری نیز خود بخود بدون مصداق می‌گردد . البته زبدگان این گروه نیز امکان ادامه تحصیلات عالی طبق برنامه فعلی برایشان میسر است. آن دسته از دانش آموزان نیز که از پذیرفته شدگان مدارس پیش دانشگاهی هستند و تعداد کل آنها با ظرفیت پذیرش دانشگاهها برابری دارد ، طی این دو سال دروس خاص خود را کامل تر و جامع تر از حالت فعلی گذرانیده و در یک آزمون نهائی دیگر و در کنکوری که هیچ پشت کنکوری ندارد .تنها برای تصاحب و ورود به رشته های مختلف در هر گروه به رقابت
می پردازند .

یعنی کسانی در کنکورنهائی شرکت می کنند که همه ا زدو سال پیش جز پذیرفته شدگان قطعی دانشگاهها بوده اند و طی این دو سال در مدارس پیش دانشگاهی حضور داشته و اینک رقابت نهائی آنها فقط حکم انتخاب رشته را دارد . البته هر دو گروه یعنی هنرجویان مدارس فنی و حرفه ای و نیز دانش آموزان مدارس پیش دانشگاهی طی دوره دو ساله خود آزمونهای متعددی را می گذرانند که نتایج آن آزمونها نیز در پذیرفته شدن آنها در سطو.ح بالاتر دانشگاهی و آموزشکده های فنی موثر خواهد بود . برای عملیاتی کردن این برنامه ها ، پس از اتمام دوره دبستان ، طی یک دوره حداقل سه ساله ، در مراحل و مقاطع مختلف و متعدد،
می توان به ارزیابی دانش آموزان پرداخت .مجموعاً هشت سال زمان مناسب و کافی برای سنجش توان و استعداد دانش آموزان است . پس از این دوران ۸ ساله در مرحله دوساله پیش دانشگاهی فقط پذیرفته شدگان قطعی متناسب با نیاز جامعه و ظرفیت دانشگاهها پذیرفته
می شوند و هر فردی بنابر توان وا ستعداد خود و برحسب نمراتی که در دوره ۸ ساله قبلی کسب نموده اند در یکی از گروه های ریاضی ، تجربی ، وغیره متناسب با ظرفیت پذیرش دانشگاهها مشغول به تحصیل می شود وجود این برنامه ،‌موجب جدی گرفتن و در نتیجه کاهش افت تحصیلی در کلیه مقاطع تحصیلی توسط دانش آموزان واولیای آنهاست.مزیت بزرگ این روش آن است که دوران پیش دانشگاهی عملاً‌به وجه تسمیه خود رسیده و برخی دانش آموزان این دوره بر خلاف وضعیت فعلی به جمع دیپلمه های پشت کنکوری نخواهند پیوست .

بلکه این گروه جذب مدارس فنی و حرفه ای شده و در دوسال آخر دوران متوسطه حرفه متناسب با نیاز جامعه و توان و استعداد و علاقه خود را می آموزند ا لبته این برنامه مستلزم گسترش کمی و کیفی مدارس فنی و حرفه ای است.هم رشته ها نیاز به توسعه و گسترش مطابق با نیازهای جامعه دارد و هم اساتید نیاز به بازآموزی و همچنین فضاها نیاز به توسعه دارند . هزینه صرفه جوئی شده ناشی از حذف دو ساله از دوران دوازه ساله ، می تواند در جهت توسعه مدارس فنی و حرفه ای بکار گرفته شود .

وضعیت تحصیلی دختران

از موارد مهم دیگری که نیاز به بازنگری اساسی دارد ، وضعیت تحصیلی دختران در جامعه است . آنچه مورد غفلت واقع می شود ، نقش اساسی زنان در تربیت افراد انسانی است . کم رنگ شدن اهمیت و جایگاه خانواده است .

زنان که خود مرد آفرینان روزگارند ، تحت تأثیر برخی تبلیغات فمنیست مأبانه رفاقت را به رقابت تبدیل نموده اند . برخی دست اندرکاران نیز ، از ترس آنکه به اتهامی گرفتار آیند ، مواضع اصولی خود را بیان نمی کنند . آنچه تبلیغ می شود امر برابری زنان و مردان است و ازآنچه غفلت می گردد امر نیازمندی مردان و زنان به یکدیگر است ، برابری در جائی مطرح می شود که برتری وجود داشته باشد ، حال آنکه طبق آیه کریمه هیچ برتری جز تقوا میان ابناء بشر از زن و مرد و سیاه وسفید و … نیست . تفاوتهای طبیعی در خلقت زن و مرد، اساس نیازمندی و همکاری و در نتیجه سکونت و آرامش است واقعیت آن است که زنان به مردان و مردان به زنان در وظایف و تکلیفی که بطور طبیعی به آنها واگذار شده نیازمندند . رسیدگی ، به امور فرزندان از بدو تولد و امر خطیر تربیت آنها ، زنان را بیشتر به مسئولیت های خانه و خانواده و امر تأمین معاش و دیگر نیازها، مردان را طبیعتاً بیشتر به مسئولیت های اجتماعی سوق می دهد امر مقدس و بسیار خطیر و ارزشمند خانه داری ،‌آنچنان تحت تأثیر هجوم ارزشهای دیگری قرار گرفته است و ارزش واقعی خود را از دست داده که امروز کمتر زنی است دوست داشته باشد . وی را خانه دار بنامند . ریشه یابی این انگیزه را
می توان در برداشت غلط از خانه داری دانست که با خانه نشینی در بعضی اذهان یکی دانسته می شود خانه داری مستلزم خانه نشینی نیست ، یک خانه دار در عین حضور در اجتماع
می تواند وظایف خویش را نیز به خوبی انجام دهد . در اینجا نیز باید فرق و مرز میان حضور و قبول مسئولیت مشخص باشد ، لازمه حضور اجتماعی هم تنها با قبول مسئولیت نخواهد بود یک بانوی خانه دار برای خانه داری بهتر نیاز به تحصیل و آموزش دارد و این امر می تواند در مدارس و حتی دانشکده های خاص با گستره وسیعی از رشته های مناسب زنان تدریس شود رشته های هنری و زنانه خاص به تنهائی موردنظر نیست رشته های مربوط به پزشکی و پرستاری روانشناسی مشاوره و وکالت ،‌تربیت دبیر ، علوم مذهبی و … که می تواند خدمات خاص خود را به قشر زنان انجام دهد ؛ نیز شامل عنوان رشته های مناسب زنان است .

بانوان دانش آموختگان دانشگاهی ،علاوه بر کارائی و ثمر بخشی به خود و خانواده های خود می توانند خدمات مشاوره و راهنمائی خوبی نیز به خانواده های دیگر بدهند ، اگر جامعه و نظامی برای امر خانواده و خانه داری بخواهد اهمیت قائل باشد ، باید نهادها و سازمانهای را برای خدمات اینگونه افراد ایجاد نماید و ارزش خدمات آنها را نیز بپردازد .

سخن در امر زنان و نقش و وظایف خطیر آنان در رابطه با ویژگیهای فطری و آفرینشی در این اشارت نمی گنجد . در امر آموزش های خود با توجه به نقش زنان و مردان طبق آموزه های اصیل اسلامی و بدون هیچگونه تأثیر پذیری از جنبش ها و گرایشات فمنیست مأبانه ، باید برنامه ریزی خود را داشته باشیم .

اجرای این امر مستلزم تغییر نگرش و روش های آموزشی از ابتدای دبستان های دخترانه تا پایان تحصیلات دانشگاهی است بدیهی است در مقطع پیش دانشگاهی و مدارس فنی و حرفه ای دختران و پسران ما در رشته های مختلف متناسب با ویژگیهای جنسیتی خود تحصیل خواهند کرد .

کارائی و بهره وری زنان در برخی مشاغل خاص بمراتب بیشتر از مردان است باید امکان حضور آنها در اینگونه موارد را به صورتی نهادینه و سازمان دهی نمود.

شما اگر اتومبیلتان صدمه ای ببیند ، آنرا نزد صافکار و تعمیرکار می برید اما اگر روزگاری دلتان شکست ، خسته وفرسوده شدید ، کسالت روحی پیدا کرده اید ، در مصاحبت همسر و مادر و خواهر ، بهتر نتیجه می گیرید یا دیگران ؟

تغییر و جهت دهی بعضی مطالب درسی و تطابق آن با ارزشهای اسلامی از ابتدای دبستان تا کتب معارف در سطوح بالاتر نیز امری ضروری است هنوز سارای ما انار دارد و دارا انار ندارد . چه اشکالی دارد که از همان ابتدا سارای امروز ما حجاب داشته باشد و دارای ما حیا . این یک مثال ساده دررابطه با تغییر وجهت دهی مطالب درسی مطابق با ارزشهای خودی است که از همین سارا و دارا شروع و موارد مشابه دیگر را نیز در بر می گیرد .

نیاز به اقدامات همه جانبه

سخن اصلی پیرامون راه کارهای تسهیل امر ازدواج جوانان بود با یک بررسی و بازنگری
می توانیم حداقل دو سال از دوران دوازه ساله پیش از دانشگاه را کاهش دهیم. اما ساده نگری است که تصور کنیم با این اقدام کل مشکل را حل کرده ایم این امر بستری را فراهم می نماید تا با اقدامات تکمیلی دیگر ، مشکل گشای این معضل گردد . در آیات کریمه قرآن کریم، آنجا که به ازدواج جوانان امر می فرماید ، خطابی عام دارد . خطابش به پدر و مادرها و خانواده ها به تنهایی نیست . با امر «‌انکحواالا یامی منکم والصالحین من عبادکم وامائکم….» مخاطب خود را کل افراد جامعه قرار داده است . در این خطاب هم پدر و مادرها ، هم افراد جامعه و هم مسئولین جامعه قرار دارند. نظام حاکمیت هم مسئولیت دارد آیا این مسئولیت با پرداخت وام ازدواج و امثالهم پایان می پذیرد یا برنامه ریزی های دیگری توام با نظارت دقیق بر اجرای آن طلب می نماید . برخورداری از تأمین اجتماعی از حقوق ملت در قانون اساسی جمهوری اسلامی است آنچه از تأمین اجتماعی در ذهنیت ها و عملکرد امروز ماست بیشتر ناظر به دوران بیکاری و بازنشستگی ، دارو و درمان و نظائر اینهاست . تأمین اجتماعی انسانها در این موارد از اهم وظائف است اما سئوال این است که آیا تأمین اجتماعی یک انسان در ابتدای جوانی نیزنمی تواند در این راستا قرار گیرد . با نگرشی به متوسط طول عمر در جامعه ما و با کسر آن مقداری که در ابتدای جوانی صرف می گردد تا یک جوان بتواند استقلالی در معیشت و زندگانی بدست آورد ، مقدار باقیمانده چقدر است؟

آیا بهترین سالهائی که می تواند در ارتقای شخصیت فرهنگی و معنوی بکار رود باید در دغدغه ها و نگرانی های مادی معاش سپری شود آیا همانگونه که در سنین پیری و بازنشستگی تأمین اجتماعی در نظر گرفته می شود ، نمی توان آنرا به این سالهای ارزشمند یعنی دوران تحصیل و جوانی هم تعمیم وگسترش داد . و به جای آنکه وامی یکجا پرداخت شود ، آنرا ماهیانه و در حد رفع نیازهای واقعی و اساسی به دانشجویان و کسانیکه مشغول به تحصیل در دانشگاه ها هستند و ازدواج نکرده اند پرداخت نمود و بازپرداخت آنرا پس از شروع به کار از آنها دریافت نمود و برای آنانکه آموزشهای فنی وحرفه ای لازم را فراگرفته اند و موفق به ورود به دانشگاهی نشده اند در قالب‌هائی که بیشتر تعاونی است ، وامهائی را جهت اشتغال آنها در نظر گرفت . حتی الامکان خوابگاههای دانشجویان متأهل را نیز گسترش داد وخیرینی را که بحمدا… در مملکت ما کم نیستند ؛ به این امر خداپسندانه هدایت نمود و از جانب دیگر فرهنگی را در میان جامعه رواج و گسترش داد و حمایت نمود که خانواده ها ، فرم معماری خانه ها را به نحوی در نظر بگیرند ، تا فرزندان جوان آنها نیز بتوانند با یکی دو اتاق اضافه در کنار انها زندگی نموده و از برخی امکانت نظیر سرویس و آشپزخانه و برخی وسائل خانگی بطور مشترک استفاده نمایند تا زمانیکه استقلال کامل مادی خود را به دست آورند . حمایت و تشویق از این فرم معماری ودر نظر گرفتن تسهیلات ویژه برای ساخت آن از جانب نهادهای ذیربط می تواند نتایج خوب و مفیدی را دراین زمینه ببار آورد . واقعیت آن است که نمی توان انتظار حل مشکلات را تنها از حاکمیت داشت ، همه افراد و پدر و مادرها نیز با همکاری خود می توانند نظیر گذشته های نه چندان دور با احیای سنت های خوب گذشته مشکل گشا باشند .

یکی از عوامل ازدواج زودهنگام در نسل های گذشته ، عدم وجود خدمت سربازی در آن دورانهاست . آیا در این زمینه نیز نمی تواند تجدید نظری صورت پذیرد ؟

آیا با در نظر گرفتن واقعیت وجودی ملت ما از نظر اعتقاد به نظام و فداکاری در این زمینه که آنرا بخوبی در گذشته به اثبات رسانده اند ، ما را بر آن نمی دارد که برای امر مقدس و ضروری دفاع از کیان نظام برنامه ای خاص خود هر چند مغایر با سایر نظامها داشته باشیم که از این امتیاز و ویژگی برخوردار نیستند آیا نمی توان با کاهش زمان خدمت سربازی ، گام بلند دیگری در راستای کاهش سن ازدواج بپردازیم . البته کمبود در این زمینه را با تقویت و افزایش استخدام در کادر دائم نیروهای نظامی و انتظامی جبران کنیم . که در این صورت ضمن تأمین نیاز در این امر حیاتی ، یعنی توان دفاعی کافی ، با استخدام و ایجاد اشتغال جدید ، گوشه ای از معضل بیکاری را نیز کاسته ایم .

چنانچه ما بتوانیم با اقداماتی نظیر کاهش زمان تحصیلی و خدمت سربازی ، زمان رشد و بلوغ اجتماعی و سن آمادگی ازدواج را از این حیث کاهش داده و به سن بلوغ جسمانی نزدیک نمایئم و از نظر تأمین اجتماعی جوانان نیز اقداماتی مناسب داشته باشیم باز جای این پرسش اساسی وجود دارد که با توجه به ساختارهای اقتصادی فعلی و وجود معضل بیکاری ، آیا این اقدامات به تنهائی می تواند مشکل گشا باشد ؟

مسائل جامعه انسانی در ارتباط پیچیده و تنگاتنگ و در تأثیری متقابل با یکدیگرند .

همه این اقدامات برای رسیدن سریعتر به اشتغال و در نهایت استقلال افراد است . اگر امکان اشتغال وجود نداشته باشد ، اقدامات فوق هم برآیندی منفی داشته و تنها بر سرعت و میزان رشد بیکاری افزوده ایم . بجای آنکه به کاهش سن ازدواج رسیده باشیم . اصلاح در ساختار آموزشی ، مبارزه فرهنگی با آداب و رسوم و توقعات غلط و دست و پا گیر گسترش تأمین اجتماعی ، واقدامات نظیر دیگر ، کاری از پیش نخواهد برد . مگر آنکه همگی توأم با یک اقتصاد سالم ، پویا و پاسخگوی نیازها باشد که بتواند موانعی نظیر بیکاری و گرانی و تورم، بخصوص در بخش مسکن را نیز چاره نماید . مسائل اقتصادی پیوندی عمیق با اخلاق و فرهنگ عمومی دارند و دارای تأثیرات متقابل بر یکدیگرند . اگر مشکلات اقتصادی مان را تسلسلی ، حلقه به حلقه بررسی نمائیم در پایان به نقش زیر بنایی و نه روبنائی اخلاق
می رسیم . برای مثال همین مشکل بیکاری، عوامل متعددی دارد که یکی از آنها را عدم سرمایه گذاری در بخش تولید می دانیم. در این رابطه عملکرد بانکها نقشی اساسی دارد که متأسفانه به اقرار برخی اساتید و بزرگواران حوزه ، درگیر مسائل ربوی است . از طرفی میدانیم اساس معاملات اسلامی ، اعتماد طرفین قراردادها و عقود به یکدیگر است که در قالب مزارعه ، مضاربه، شراکت و امثالهم شکل می گیرد . اما آنچه اینک در بانکها صورت می گیرد بر اساس عدم اعتماد طرفین قراردادها و عقود به یکدیگر است وگرنه هیچ دلیل دیگری بر ثبوت نرخ سود در معاملات بانکها وجود نداشت و بانکها می توانستند با اعتماد به مشتری ، پس از پایان قرارداد ، سود واقعی عملکردها را دریافت دارند . نه سود قطعی و ثابت و معین شده از ابتدا ، که این امر بانکها را از عقود واقعی اسلامی دور می سازد بنابراین در پایان سلسله علت ها ، به اعتماد آفرینی می رسیم که امری اخلاقی و معنوی است

بنا به فرموده امام راحل (ره):

« این مسلم است که از نظر اسلامی حل تمام مشکلات وپیچیدگی ها درزندگی انسان تنها با تنظیم روابط اقتصادی به مشکل خاصی حل نمی شود ونخواهد شد . بلکه مشکلات را در کل یک نظام اسلامی باید حل کرد و از معنویت نباید غافل بود که کلید دردهاست .»

( صحیفه نور ، ج۴،ص ۲۱۳)

راه حل نهائی ، اعتماد به قشر سالم و مومنی است که همواره در همه جوامع وجود دارند و راه اندازی صندوق های مالی کاملاً ‌اسلامی که بر مبنای این اعتماد، عقود اسلامی را به درستی اجرا می نمایند و واسطه مالی هستند بین سرمایه های خرد سپرده گذاران و سرمایه گذارانی که این سپرده ها را به جریان تولید و بازرگانی می اندازند .

بدیهی است با حمایت از این گونه صندوقها و توسعه آنهاست که به تدریج می توان به اقتصادی سالم دست یافت .

آیا راه حل اقتصاد ما ، افزایش احداث بانکهای خصوصی است که با درصد بهره بالاتر، هر روز بر نکبت اوضاع اقتصادی افزوده می گردد؟

سخن اصلی را فراموش نکنیم برای اینکه بتوانیم به نقش و رسالت الهی خود که تشکیل امت وسط ونمونه است برسیم ، باید که برنامه ریزی ها و الگوی های رفتاری ما کاملاً‌ منطبق با احکام شریعت مبین اسلام باشد . امروز مشکل اصلی جامعه ما مسائل جوانان است حل شایسته این معضلات راهنما و الگوی خوبی برای سایر جوامع مسلمان و حتی غیر مسلمان
می تواند باشد . که چشم امید به عملکرد ما دو‌خته‌اند . با الگوهای روشی غربی در بخش آموزش، اقتصاد و … نمی توانیم به اهداف بلند الهی خود برسیم . این اسب و الاغ های لنگ غربتی ، هرگز ما را به سپه سالاری نخواهند رساند بر ماست که هر چه سریعتر در تمامی بخش ها و نهادهای اجتماعی خود ، ساختارها و روش های بجا مانده از قبل را که با اهداف اسلامی سازگار نیستند با اقدامی کارشناسانه و محققانه ، از ریشه و بن تغییر دهیم تا از ثمرات شیرین آن ، فرد فرد جامعه امکان تنفس و زندگی در نظامی را بیابند که شرائط نیل به حیات طیبه در آن مهیا شده باش​
 

elham1985

عضو جدید
مروری بر زیباترین جمله های احسان علیخانی

مروری بر زیباترین جمله های احسان علیخانی

من و تو همیشه نشستیم در انتظار اینکه یه روز خوب بیاد... کاش یه ذره بفهمیم چی‌کاره‌ایم! فرقمون با بقیه کائنات و موجودات چیه؟ اونوقت به جای غر زدن به دنیا به خودمون و قوت و اندازه های خودمون نگاه می کنیم...خوش به حال تو که مردم می‌تونن اگر کسی هستی روی تو حساب کنن و روی دیوار دلت یادگاری بنویسن. خوش به حال تو که مردم می‌تونن روی فکرت، جیبت، دستات حساب کنن. خوش به حال کسی که می‌تونیم اعتمادشو پس انداز کنیم.
حالا که دیگر از آن تب و تاب زمان پخش پربیننده ترین برنامه ماه مبارک رمضان یعنی «ماه عسل» گذشته فرصت بهتری است برای مرور کردن چیزهایی که شنیدیم و به دلمان نشست. هرچند که یکی از انتقادات اساسی که به اجرای احسان علیخانی در این برنامه می شد پرگویی اش بود اما خوشبختانه این پرگویی به گزافه گویی بدل نشد و اتفاقا لا به لای بعضی از حرفهای سخنانی دلچسبی هم شنیدیم. بر این شدیم تا این جملات را جدا کنیم و در قالب مطلبی مجزا به نگارش درآوریم. البته در میان این حرفهای قابل تاملی که می‌خوانید با یک سری جملات هم برخورد کردیم که مدام از زبان احسان علیخانی تکرار می شد و دیگر در شب های پایانی شنیدنش از اتفاقات بامزه این برنامه برای مخاطبان بود. آن جمله ها هم اینها بود و قطعا برای شما هم به شدت آشناست ، نه؟:«ممنون که مارو خوب رصد میکنید»، «مامانا بهترین ناظرپخشای ما هستند»، «این نکته رو هم بگم و تمام!» ، «من که به بزرگ‌ترها درس پس میدم ، دارم با رفیقام حرف می زنم.»، «خوشا به سعادت کسایی که....» ،«اینجا همون بزنگاهیه که...» ، «ا‌نشاءالله این دقایق گوشت بشه بچسبه به تنتون!» و «ماهتون عسل». با صرف نظر از همه این جملات، این شما و این گزین گویه های «عمو عسلی» البته با حفظ همان ادبیات محاوره احسان علیخانی: *خوش به حال کسایی که تو زمین خدا امید کسیو ناامید نمی‌کنن ؛ شاید امید تنها چیزیه که اون آدم داشته باشد... *بچه اعتماد به نفس داشتن رو از پدرش یاد میگیره و عزت نفس داشتن رو از مادرش.... *من و تو همیشه نشستیم در انتظار اینکه یه روزخوب بیاد... کاش یه ذره بفهمیم چی‌کاره‌ایم! فرقمون با بقیه کائنات و موجودات چیه؟ اونوقت به جای غر زدن به دنیا به خودمون و قوت و اندازه های خودمون نگاه می کنیم. *خوش به حال کسایی اگر هم اشتباهی می کنن دستشون ، قلمشون ، ذهنشون و فریادشون بیشتر از آنکه به سمت توجیه بره به سمت فکر کردن به اشتباهه میره و حداقل به خاطر اشتباهشون سکوت می‌کنن و لابه لای سکوتشان از خدا می خواهند که چرا این‌جوری شد؟ *خوش به حال کسایی که یا آرزو نمی‌کنن یا اگه آرزو می‌کنن اندازش تلاش می‌کنن. یا باید آرزوهامونو اندازه تلاشمون باشه یا تلاشمون اندازه آرزوهامون باشه. خوش به سعادت کسایی که قبل از اینکه به هرگزینه ای فکر کنن روی پای خودشون می ایستن. *خوش به حال کسایی که شبیه تعدادی از شما هستند کسایی که قدرتی را در خودشان کشف کردن و آن هم «نه» گفتن ساده است. خوش به حال و سعادت کسی که می‌تونه توی چشم آدما زل بزنه و بگه نه. و خوش به حال کسایی که اگه آره می‌گن تا تهش هستن و اگه حرف میزنن تا بیخش می‌ایستن.

*خوش به حال تو که مردم می‌تونن اگر کسی هستی روی تو حساب کنن و روی دیوار دلت یادگاری بنویسن. خوش به حال تو که مردم می‌تونن روی فکرت ، جیبت ، دستات حساب کنن. خوش به حال کسی که می‌تونیم اعتمادشو پس انداز کنیم. * روی نگین انگشتری امام حسن (ع) حک شده بود «حسبی الله». این خیلی جمله بزرگیه و شاید برای دهن من بزرگ باشه اما شاید کسایی باشن که این جوری زندگی می کنن که خدا اولین و آخرین گزینه همه راه های زندگیشونه. *خوش به حال کسایی که جنگیدن حتی اگه شکست خوردن ، خوش به حال کسایی که اگه تو این ثانیه به گذشتشون فکر می‌کنن مقاطع مختلفی و بزنگاه‌های متنوعی‌رو به ذهنشون می آرن و فکرمی کنن که تو اون تقاطع ، تو اون دست به یقه شدن با زور دنیا تونستن ازپسش بربیان و از تمام انرژی ، پتانسیل، زور ، فهم و درک و بصیرتشون تونستن استفاده کردن. یه جنگنو دوست داشتنیه حتی اگه تو صحنه ای بازنده باشه. خوش به حال کسایی که در سفری که هممون پیش رو داریم توی ایستگاهی که منجر به واقعیت میشه باهاش خوب روبرو میشن و با واقعیت کنار می آن. به ویژه کسایی که خوب بی رحمی و بی معرفتی دنیا رو شناختن . خوش به حال کسایی که می تونن چیزی به اسم گره ، دغدغه ، مشکل ، حال بد، شرایط غیرمنتظره و بزنگاه جدی رو باهاش روبرو بشن و با حالشون تطبیق بدن.
*خوش به حالتون،گلی به جمالتون اگه برای بخشیدن آدمها اگه برای بخشیدن کسایی که گلایه‌ای ،بغضی ، ناراحتی ، کینه ای تو سینتون گذاشتن دنبال دلیل و بهونه عجیب و غریبی نمیگردین. ساده قهر می‌کنین اما خیلی ساده هم آشتی می کنید. *خوش به حال کسایی که قواره زندگی رو فقط برای قدوبالای خودشان برازنده نمی دونن. بلکه با بخشیدنش به کسی هم کیف می‌کنن ، ذوق می‌کنن و حظ می برن!خوش به حال کسی که دلش اینقدر بزرگه که زندگی کردن خوب دیگران توش جا میشه. *خوش به حال کسایی که اگر هرمسیری‌رو تو زندگیشون می رن حداقل آدرس برگشتشو هم بلدن و می دونن از کجا قراره برگردن و دوباره خودشونو پیدا کنن. *خوش به حال تو اگه می‌تونی بگذری. درست تو جایی که حق باتوئه و تو قدرتشو داری که انتقام بگیری اما می گذری ؛ چون اینقدر قدرتشو داری که ببخشی. * خوش به حال کسایی که توی بهترین ثانیه‌ها توی شب قدر بهترین‌ها رو که «عافیت» باشه برای همه می‌خوان. خوش به سعادتت اگه حتی زورت نمی‌رسه ، اگه جیبت پرپول نیست و اگه اعتباری جایی نداری حداقل با زبونت با گرمای دستات دلی‌رو به دست میاری و گره‌ای باز می‌کنی. *خوش به حال شما اگه که اندازه دنیا رو شما معلوم می کنید نه اینکه دنیا اندازه شما رو معلوم کنه.خوش به سعادتت اگه که میدونی یه جای خالی تو دنیا هست و می دونی این برای منه یا برای شماست و قرارنیست کسی جای کس دیگه ای بگیره که بخواهیم همه رو هل بدیم تا به جایی برسیم که برای ما نیست. *خوش به حال کسایی که تا ته خط در مسیری که فکر می‌کنن درسته حرکت میکنن ؛ حتی اگه زمین بخورن ، مسخره شن،پیرهن پاره کنن،کفش پاره کنن ، حتی اگه احساس می‌کنن نفس‌های آخریه که جونشون می‌تونه تحملش کنه. خوش به سعادت تو اگه امیدواری...
شاد باشید
علی
 

m.sabri

عضو جدید
اعتیاد دختر 28 ساله به خوردن آجر +تصاویر

اعتیاد دختر 28 ساله به خوردن آجر +تصاویر

آجر یکی از عجیب ترین چیزهایی است که ممکن است یک نفر بخورد، اما این اتفاقی است که برای یک زن 28 ساله رخ داده.
آجر یکی از عجیب ترین چیزهایی است که ممکن است یک نفر بخورد، اما این اتفاقی است که برای یک زن 28 ساله رخ داده. پاتریس بنجامین رامگولام مبتلا به یک بیماری به اسم «پیکا» است که باعث می شود به خوردن چیزهای غیرخوراکی علاقمند شود. او که همیشه هوس خوردن آجر می کند، از دیوار اتاق خوابش می کند و می خورد؛ ضمن اینکه می گوید خوردن آجر، باعث نشده سلامتش به خطر بیفتد:تقریبا مثل کسی هستم که به مواد معتاد است... بدنم طلب می کند.


مشکل از وقتی شروع شد که او 18 ساله بود و مادربزرگش گفت، عمو و عمه پاتریس عادت داشتند دیوار را بخورند: فکر کردم کار عجیبی است، اما کنجکاو شدم که چه مزه ای می دهد. مزه اش کردم و خوشم آمد و از همانجا شروع شد...
او در ابتدا 6 قاشق چایخوری در روز از آجر می خورد و آنقدر کارش بالا گرفت که وقتی خانه دوستان و خویشان می رفت هم از دیوار آنها می کند و می خورد. پاتریس که از اضطراب و افسردگی هم رنج می برد، این کارش را مثل راه فراری از این مشکلات می داند.



 

mirza_seraj

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
سایت رسمی ویژه برنامه جام جهانی - کریم بنزما ، مهاجم تیم ملی فرانسه با انتشار عکسی پیرامون ماه رمضان فرا رسیدن "ماه خدا" را به مسلمانان تبریک گفت.به گزارش بیست چهارده، بنزما با انتشار عکسی که در آن کلمه "رمضان کریم" نوشته شده است ، فرا رسیده ماه مبارک رمضان را تبریک گفت. بنزما که اصالتی الجزایری دارد، یکی از بازیکنان مسلمان تیم ملی فرانسه است.
 

sanijoon

کاربر فعال تالار مقالات ,
کاربر ممتاز
سمیر نصری ستاره غایب فرانسه در این جام سال قبل بعد از گلزنی بدین شکل عید فطر رو به مسلمونا تبریک گفته بود.

 

parmehr

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
اطلاعات عمومی

اطلاعات عمومی

با عرض سلام خدمت دوستای خوبم

این تاپیک جهت تسهیل دسترسی دوستان به برخی از اطلاعاتی هست

که به صورت عمومی دانستن آن خالی از لطف نمی باشد.

قابل توجه دوستان
دوستانی که میخواهند پستی ارسال نمایند
ابتدا باید با دقت قوانین و شرایط کامل این تاپیک را مطالعه نمایند سپس اقدام به ارسال مطلب مورد نظر خود فرمایند


لطفا کلیه مطالب مربوط به

اطلاعات عمومی

اطلاعات علمی

دانستنی های مفید

خبرهای که به نظرتون برای دوستان جالب و جدید
(غیر از سیاسی و جنجالی) هست

در این تاپیک بذارید

قبل از ارسال هر پست به یاد داشته باشید

* از گفتگوی سیاسی بپرهیزید :warn:

** اسپم اکیدا ممنوع می باشد:warn:

*** قبل ارسال مطلب مورد نظرتون ابتدا یه بررسی کنید ببینید اگه مربوط به هر کدام از تالار های موجود می بلاشد در آن تالار مطلب خود را قرار دهید
مطالبی که برای ارسال آن در سایر تالار ها مکان مناسبی پیدا نکردید اما به نظرتون اطلاعات مفیدی بود که دوست داشتید دوستانتون هم از آن استفاده کنند
در این تاپیک پست بگذارید.
(قرار دادن پست توسط شما دلیلی برای تایید ما و حذف نشدن آن مطلب نمی باشد مطالبی که در آن هرگونه توهین یا نغض قوانین باشگاه ویا جنجال برانگیز باشد حذف و به شخصی که پست را ارسال نموده اخطار داده میشود و در صورت تکرار و عدم توجه به تذکرات اخراج خواهد شد)

**** درصورت تمایل از پست قرار گرفته شده جهت حمایت، تایید و تشودیق از گزینه تشکر استفاده نمایید ارسال پست جهت تشکر ضرورتی ندارد و در صورت مشاهده حذف میگردد.


با تشکر از همکاری شما با تاپیک اطلاعات عمومی:gol::gol::gol:
 

mehrdad2012

عضو جدید
کاربر ممتاز
چاپ سه بعدی با استفاده از خورشید و شن(عکس)

چاپگر سه بعدی قابلیت ایجاد هر شکلی از کاسه تا مجسمه و حتی مبلمان را دارد. این ماشین قادر است منطقه ای بیابانی را به تاسیسات تولیدی پیشرفته برای طراحی پیشرفته مبدل کند.
پرتوهای خورشیدی را می توان برای تامین نیروی هر وسیله ای از خانه ها تا ابزارک ها به کار گرفت، اما "مارکوس کایزر" برای پروژه پایانی دانشگاهی خود از خورشید برای ایجاد یک چاپگر با توانایی چاپ ظروف شیشه ای استفاده کرده است. کایزر ایده نوآورانه خود به نام "سولار سینتر" را در منطقه صحرا در مصر اجرایی کرده است.

این طراحی جالب توجه از یک چاپگر سه بعدی دیجیتال و پرتوهای خورشید برای تبدیل شن به کاسه های شیشه ای و مجسمه هایی باورنکردنی استفاده می کند. سولار سینتر از هفت بخش تشکیل شده است: پنل فتوولتائیک، نقطه کانونی برای رسم پرتوهای خورشیدی، یک ردگیر خورشید، لنز فرزنل (برای بزرگنمایی پرتوها)، یک باتری، کنترل الکترونیک و چادری نقره ای به نام "آفیس" که کایزر می تواند هنگام نظارت بر فرآیند با استفاده از آن خود را از خورشید داغ محافظ

ت کند.





(چاپگر سه بعدی قابلیت ایجاد هر شکلی از کاسه تا مجسمه و حتی مبلمان را دارد. این ماشین قادر است منطقه ای بیابانی را به تاسیسات تولیدی پیشرفته برای طراحی پیشرفته مبدل کند. در داخل چاپگر سه بعدی خورشیدی شن بیابان جایگزین رزین سنتی در فرآیند تولید می شود. شن ذوب شده و با استفاده از چاپگر سه بعدی به شکل های مختلف در می آید. کل فرآیند به زیبایی اشیا تولیدی است.)

گردآوری اطلاعات عمومی

آکاایران
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

m.sabri

عضو جدید
باز و بسته شدن چشمان مومیایی این کودک

باز و بسته شدن چشمان مومیایی این کودک

سال‌ها است كه شایعه شده این مومیایی كوچك در طول روز چشم‌هایش را باز و بسته می‌كند، شایعه‌ای كه در نهایت توسط محققان ایتالیایی رد شد.
محققان ایتالیایی ادعاهای موجود درباره مومیایی سیسیلی که گفته می‌شود هرروز چشمانش را باز و بسته می‌کند را رد کردند.
براساس گزارش دیسكاوری، این ادعای عجیب پس از فیلمبرداری مداوم و روزانه از این مومیایی كه به كودكی دو ساله تعلق دارد، مطرح شد و سال‌ها است كه به آن دامن زده شده‌است.
این هفته نیز روزنامه‌های ایتالیایی دوباره اعلام كردند روزالیا لامبوردو، مومیایی دختربچه دوساله‌ای كه در سال 1920 درثار ابتلا به ذات‌الریه جانش را از دست داده، در طول یك روز بارها پلكش را باز و بسته می‌كند تا چشمان آبی‌رنگ و سالمش دیده شوند.
روزالیا كه یكی از سالم‌ترین مومیایی‌هایی است كه در جهان وجود دارد، مشهورترین مومیایی از هشت‌هزار مومیایی است كه در كاتاكومب‌های (دخمه‌هایی مملو از قبر) نهفته در زیر معبد كاپوچین در پالرمو سیسیل وجود دارند.
این مومیایی كه زیبای خفته نامگذاری شده‌است، دختربچه‌ای دو ساله است كه گویی درحال چرت‌زدن است. صورت آرام این كودك دوساله را تارهای موی مجعد و طلایی رنگی احاطه كرده و روبان موهایش هنوز روی سرش دیده می‌شود.
سال‌ها است كه شایعه شده این مومیایی كوچك در طول روز چشم‌هایش را باز و بسته می‌كند، شایعه‌ای كه در نهایت توسط محققان ایتالیایی رد شد.
به گفته سرپرست كاتاكومب‌های كاپوچین، این پدیده در حقیقت خطای دیدی است كه در اثر فیلتر شدن نور توسط شیشه محافظ مومیایی ایجاد می‌شود. از آنجایی كه چشمان چشمان این كودك كاملا بسته نشده‌است، فیلتر شدن نور توسط شیشه محافظ مومیایی توهم باز و بسته شدن چشم این كودك را ایجاد می‌كند.
 

m@hboubeh

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
برخورد پلیس ها با روزه خواران در تهران

برخورد پلیس ها با روزه خواران در تهران

همزمان با شروع ماه مبارک رمضان، پلیس تهران بزرگ طرح ویژه برخورد با تظاهر به روزه خواری را در اماکن عمومی پایتخت به اجرا گذاشته است.

به گزارش روز شنبه مرکز اطلاع رسانی فرماندهی انتظامی تهران بزرگ، ماموران موتورسوار و خودرویی پلیس پایتخت با هرگونه تظاهر به روزخواری از جمله استعمال دخانیات برخورد می کنند.

ماموران پلیس اماکن تهران بزرگ ضمن بازدید از اغذیه فروشان در نقاط مختلف شهر نسبت به برخورد با واحدهای صنفی متخلف این حوزه و پلمپ آنها اقدام می کنند.

سرهنگ ˈعلیرضا محرابیˈ رییس پلیس امنیت تهران بزرگ در این باره گفت: تسهیلات ویژه ای برای اغذیه فروشان، طباخی ها و حلیم فروشی ها در نظر گرفته شده است، بدین صورت که این صنوف می توانند از اذان مغرب تا سحر به فعالیت های صنفی خود ادامه دهند.

وی با تاکید بر این که برابر دستور صادره با فعالیت غیرمجاز اغذیه فروشی ها در تهران به طور جدی برخورد می شود، اظهار کرد: مامورین پلیس پایتخت با هرگونه تظاهر به روزه خواری به طور جدی برخورد کرده و با توجه به هماهنگی های به عمل آمده با مقام محترم قضایی خودروی افرادی که تظاهر به روزه خواری کنند، توقیف می شود.

وی همچنین از تامین امنیت بوستانها، مراکز فرهنگی، تفریحی و مذهبی تهران پس از افطار در ماه مبارک رمضان خبر داد و گفت: برابر تدابیر اتخاذ شده مامورین پلیس تهران با گشت های پیاده و موتور سوار تامین امنیت این مراکز را برعهده خواهند داشت.

محرابی افزود: شهروندان تهرانی در صورت مشاهده فعالیت غیرمجاز واحدهای صنفی پذیرایی می توانند مراتب را از طریق شماره 110 به پلیس اعلام تا موضوع در اسرع وقت رسیدگی شود.























 

m.sabri

عضو جدید
چگونه تا 100 سالگی عمر کنیم

چگونه تا 100 سالگی عمر کنیم

[h=2]هیچکس دوست ندارد به پیری فکر کند اما باید واقع بین بود و با این پدیده طبیعی و اجتناب‌ناپذیر کنار آمد[/h]
به گزارش نامه نیوز، در حقیقت عادت‌های امروز ما نقش بسیار مهمی در اینکه چقدر از این گذر عمر را واقعا زندگی کرده‌ایم ایفا می‌کنند. «الکساندر ایمیچ» لهستانی، مسن‌ترین مرد جهان به تازگی در سن 111 سالگی درگذشت. مرکز کنترل و پیشگیری امراض آمریکا (CDC) میانگین عمر و امید به زندگی در آمریکا را 76 سال اعلام کرده که بدین ترتیب ایمیچ بسیار بیشتر از این میزان عمر کرده است. اگرچه خود وی شرط طول عمر خود را داشتن ژن خوب اعلام کرده اما با این حال برخی عادت‌های سالم زندگی به شما کمک می‌کنند که ضمن طول عمر بیشتر، زندگی شادتر و سالمتری نیز داشته باشید.

به گزارش پایگاه اینترنتی هلث دات کام، برخی از این عادت‌های مفید زندگانی شامل موارد ذیل می‌شوند:

یافتن سرگرمی

پیدا کردن یک سرگرمی دلخواه به انسان حس خوش موفقیت و تهذیب نفس داده و به کاهش استرس کمک می‌کند.

استفاده مرتب از نخ دندان

استفاده از نخ دندان فوایدی فراتر از تمیزی دندان‌ها دارد چرا که این عمل تمام باکتری‌هایی را که سبب التهاب لثه‌ها می‌شوند از بین می‌برد. این مسئله همچنین خطر ابتلا به بیماری‌های قلبی و بروز سکته مغزی را کاهش می‌دهد.

سفر

استراحت و فاصله گرفتن از کار ضمن کاهش خطر بیماری‌های قلبی یک تا دو سال به عمر شما می‌افزاید.

خواب کافی

بدن در طول خواب سلول‌های خود را ترمیم می‌کند. پس خساست در خوابیدن هیچ سودی برایتان ندارد. علاوه بر این خواب کافی بر کیفیت زندگی تاثیر مثبتی می‌گذارد. پس در هر شبانه روز حداقل هفت تا هشت ساعت بخوابید.

حفظ روابط زناشویی صمیمانه

داشتن روابط زناشویی خوب و با حس مثبت منجر به آزاد شدن هورمون «اکسی‌توسین» که یک هورمون کاهنده استرس است می‌شود. مطالعات محققان دانشگاه کبک در کانادا نشان می‌دهد.

اجتماعی بودن

افراد اجتماعی 50 درصد بیش از افراد منزوی عمر می‌کنند. این یافته‌ها که در سال 2010 میلادی کشف شده تاثیر منفی انزوا و نداشتن دوست را با سیگار کشیدن برابر می‌داند.

تغذیه صحیح

انسان باید با خوردن غذاهای سالم به بدن خود سوخت‌رسانی کند تا بتواند زندگی سالمی داشته باشد. مصرف غذاهای پرچرب و شور را محدود کنید. همچنین در خوردن قند و شکر که خطر بیماری‌های قلبی، چاقی و سایر امراض مزمن را افزایش می‌دهد، امساک کنید. در عوض به دنبال خوردن غذاهای مقوی و مفید که سرشار از ویتامین‌ها، مواد معدنی، فیبر و پروتئین هستند، باشید.

ورزش و باشگاه

ورزش نه تنها برای قلب مفید است بلکه سبب افزایش ترشح هورمون اندروفین می‌شود. این ترکیب شیمیایی که کاهنده درد است سبب بهبود خلق و خو و نشاط نیز می‌شود. پس به طور میانگین هفته‌ای 150 دقیقه ورزش کنید.

دوری از استرس

نتایج یک مطالعه که در نشریه «Clinical Endocrinology & Metabolism» منتشر شده نشان می‌دهد افزایش هورمون استرس موسوم به «کورتیزول» سبب افزایش خطر مرگ و میر ناشی از بیماری‌های قلبی عروقی می‌شود. پس لزوم انجام ورزش‌های آرامش بخش نظیر یوگا و مدیتیشن را فراموش نکنید.

ترک سیگار و مشروبات الکلی

ایمیچ که خود سابق بر این سیگار می‌کشیده سیگار و مشروبات الکلی را به کلی کنار گذاشته بود. سیگار به تنهایی در آمریکا عامل یک پنجم مرگ و میرها است. این آماری است که CDC اعلام کرده است. همچنین مصرف الکل سبب بروز مشکلات جدی کبدی و حتی مرگ و میر ناشی از آن می‌شود.
 

m@hboubeh

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
حقیقتهای قابل توجه و جالب درمورد مردان ثروتمند دنیا

حقیقتهای قابل توجه و جالب درمورد مردان ثروتمند دنیا

بیل گیتس مؤسس شرکت بزرگ مایکروسافت با میزان دارایی در حدود ۷۸.۹ میلیارد دلار، در حال حاضر ثروتمندترین مرد دنیا محسوب می‌شود. بیل گیتس از زمانی که در اوایل دهه ۸۰ با همکاری پاول آلن انقلابی را در صنعت کامپیوترها ایجاد کرد مورد توجه عموم قرار گرفت.
بیل گیتس بزرگ تمام اسباب بازی‌هایی را که می‌توانید تصور کنید که متعلق به افراد ثروتمند است را دارد. از جت شخصی گرفته تا خانه ۶۵۰۰ متر مربعی که نام آن را Xanadu ۲ گذاشته است.
در ادامه این مطلب با ثروتمندترین مرد دنیا بیشتر آشنا می‌شوید.
- بیل گیتس در 28 اکتبر سال 1955 در شهر سیاتل به دنیا آمد. در دوره نوجوانی علاقه وی به کسب علم به قدری بود که تمام کتاب‌های دایرة‌المعارف World Book را از اوا تا آخر خواند.



- والدین بیل وی را در مدرسه لیک ساید در سیاتل ثبت نام کردند. جایی که پاول آلن همکار وشریک وی در تأسیس مایکروسافت هم در آنجا در خوانده بود. وی دز سخنرانی در سال 2005 اعلام کرد که ایده راه اندازی شرکتی که بتواند به قدری پیشرفت کند که یک کامپیوتر شخصی را در اختیار همه افراد قرار دهد از همین مدرسه شکل گرفت.



- در سال 1973 بیل گیتس وارد دانشگاه هاروارد شد. با وجود اینکه رشته اولیه وی برای تحصیل در این دانشگاه حقوق بود؛ بعد از گذشت مدت کوتاهی رشته خود را تغییر داد و رشته علوم ریاضی و کامپیوتر را انتخاب کرد.
- هاروارد جایی است که بیل گیتس با استیو بالمر ملاقات می‌کند و بعدها وی را به مایکروسافت می‌آورد و در نهایت وی را پس از خود مدیر عامل مایکروسافت می‌کند.



- دو سال بعد از ورود به هاروارد بیل گیتس ترک تحصیل می‌کند تا مایکروسافت را به همراه پاول آلن تأسیس کند. از آنجایی که وی هیچگاه موفق به تکمیل تحصیلات تکمیلی خود نشد دانشگاه هاروارد در سال 2007 دکترای افتخاری را به بیل گیتس اهدا کرد.



- بیل گیتس شروع به انجام پروژه‌های توسعه نرم افزاری برای کامپیوتر MIT Altair؛ اولین کامپیوتر شخصی دنیا کرد. در سال 1977 بیل گیتس و آلن به نیو مکزیکو نقل مکان کردند تا شرکت نرم افزاری تازه تأسیس خود را بنا کنند. در این تصویر 11 کارمند اولیه مایکروسافت را بعد از تأسیس می‌بینید.



- مایکروسافت در سال 1985 ویندوز را عرضه کرد و در سال 1986 فروش عمومی آن را آغاز کرد. تا سال 1987 بیل گیتس 31 ساله دیگر میلیاردر شده بود.



- در سال 1995 بیل گیتس با میزان دارایی 12.9 میلیارد دلار ثروتمندترین فرد دنیا نامیده شد. از آن زمان تا کنون وی در لیست ثروتمندترین افراد در دنیا قرار داشته است.
- در سال 1988 پرونده مایکروسافت به دادگاه فرستاده شد. اتهام این شرکت تک قطبی کردن صنعت نرم افزارهای کامپیوتری بود.



- بیل گیتس به همراه همسر و سه فرزندش در این خانه بزرگ در شهر مدینا واشنگتن زندگی می‌کنند. خانه محل سکونت گیتس از لحاظ تکنولوژی بسیار پیشرفته است. سیستم تنظیم اتوماتیک دما و نور بخشی از آن است. این خانه زیبا 24 سرویس حمام دارد. و گاراژ آن گنجایش 23 خودرو را دارد. ارزش این خانه چیزی در حدود 121 میلیون دلار است.



- سال گذشته بیل گیتس خانه ای ویلایی را به ارزش 8.7 میلیون دلار در ولینگتون فلوریدا خریداری کرد.



- بیل گیتس بخشی از اوقات فراغت خود را در کمپ آپوسویت که یک مرکز اسکی دور افتاده در گرین لند است می‌گذراند.



- بیل گیتس علاقه زیادی به خودروهای سریع دارد. در طی این سال‌ها وی یک پورشه 930 توربو، یک مرسدس، یک جگوار X16، یک کاررا کربیولت و یک فراری 348 را خریداری کرده است. وی در اوایل تاسیس مایکروسافت با پورشه 911 خود به انجام مسابقه در بیابان می‌پرداخت.



- سرمایه گذار معروف؛ ورن بافت یکی از دوستان نزدیک و صمیمی بیل گیتس بوده و بارها به بنیاد خیریه بیل و ملیندا گبتس کمک‌های میلیونی کرده است. علاوه بر این بیل گیتس عضو هیئت مدیره Berkshire Hathaway نیز است.



- بیل گیتس در سال 2000 از سمت مدیر عاملی مایکروسافت کناره گیری کرد و در حال حاظر به عنوان مشاوره مدیر عمل کنونی مایکروسافت ساتیا نادال فعالیت می‌کند. وی در این سال‌ها توجه خود را بیشتر بر روی فعالیت‌ها و سفرهای خیریه به همراه همسرش متمرکز کرده است.



- گیتس در سال 1997 با هزینه 21 میلیون دلار یک جت شخصی خریداری کرد تا بتواند سفرهای خود را به نقاط مختلف برای انجام امور خیریه راحت‌تر انجام دهد.

 

Tybe Engineer

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
باهوش ترین انسان تاریخ که دیوانه شد

باهوش ترین انسان تاریخ که دیوانه شد

شرح زندگانی ویلیام سیدس ماجرای انسانی بود که در چھار سالگی یک نابغه شد. در چھل سالگی این نبوغ از وجودش رخت بربست و عجیب تر اینکه او خود از این موضوع خشنود بود.



ویلیام کوچک در دو سالگی قادر بود کتابھای دبیرستانی را بخواند و از شش ماھگی توانست حروف الفبا را تشخیص دھد. این نابغه کوچک در چھارمین سالروز تولد خود بنا به دستور پدرش دو مقاله پانصد کلمه ای را یکی به زبان فرانسه و دیگری را به زبان انگلیسی نوشت.
یکسال بعد، ھنگامی که پدرش از نبوغ فرزندش بخود می بالید ویلیام سیدیس کوچک در روز تولدش دست به کار خارق العاده دیگری زد و یکبار دیگر نبوغ فکری خود را آشکار ساخت. او این بار مقاله ای درباره علم تشریح به رشته نگارش درآورد. پدرش پرفسور بوریس سیدیس این رساله را به دانشگاه ھاروارد برد تا کار بی نظیر فرزند نابغه اش را به ھمکاران دانشمند خود نشان دھد. آنان از این ھمه استعداد و نبوغ براستی حیرت کردند ولی این کودک ھنوز برای آنھا و پدرش اعجاب دیگری در آستین داشت. در زمانی که فقط ١٠ سال از عمرش سپری می شد یک کتاب درسی به زبان یونانی درباره علم ھندسه نوشت.
در یازده سالگی به دانشگاه ھاروارد راه یافت. البته او دو سال پیش آماده ورود به دانشگاه بود اما مقامات دانشگاه صلاح دیدند پیش از ثبت نام مدتی صبر کنند. شخصی که در دو سالگی یک نابغه بشمار میرفت در بیست سالگی طعم تلخ شکست را چشید.

[h=4]چه اتفاقی افتاده بود؟![/h] روزشمار رویدادھای زندگی او سر نخ ھایی در اختیار ما میگذارد لیکن پاسخ قانعه کننده ای به ما نمی دھد. بوریس سیدیس در دانشگاه ھاروارد به تدریس روانشناسی در زمینه حالات غیر طبیعی اشتغال داشت او نویسنده برجسته ای بود و بخاطره نگارش چند کتاب درباره مبحثی که تدریس میکرد از شھرت زیادی برخوردار گردید بود و ھنوز از او بعنوان یکی از اعضای برجسته دانشگاه ھاروارد یاد میکردند. دکتر سیدیس اندکی پیش از آنکه پسرش بدنیا بیاید تصمیم مھم و خطرناکی گرفت.
او تصمیم گرفت پاره ای از تئوریھا و نظرات خود درباره پدیده پیشرفت ذھنی را روی فرزند خویش آزمایش نماید و در حقیقت از فرزندش به عنوان یک خوکچه آزمایشی استفاده کند. ولی نمیدانست با این اقدام زندگی فرزند خود را به تباھی خواھد کشاند. او بر این باور بود که مغز یک موجود زنده را میتوان درست مثل عضلات بدن پرورش داد و این کار را از نخستین روزھای زندگی فرزندش آغاز کرد.

ھنگامی که ویلیام کوچک قدم به این جھان گذاشت آینده اش در لب تختخواب او قرار گرفت. پدر خودخواھش حروف الفبا را روی میله ای بالای سر او آویزان کرد و روزی چند بار این حروف را به طفل نوزادش نشان میداد و نام آنھا را با صدای بلند میخواند و آن بچه کوچک ھم عینا تقلید میکرد اینکار ساعتھا و روزھای متوالی ادامه یافت و شگفت اینکه ویلیام کوچک ھنگامی که فقط شش ماه از عمرش میگذشت قادر بود این حروف را تشخیص دھد حاصل کار موفقیت آمیز بود اما بعد مغز کوچک ویلیام بجای قصه و اشعار کودکانه ھر روز با متون کتابھای درسی بمباران می شد.
بجای قصه ھای شیرین، جغرافیا, ھندسه, فیزیولوژی و زبان یونانی بخورد این طفل بیچاره داده می شد. اجازه نداشت خود را با ھیچگونه بازیچه ای سرگرم سازد. دنیای او را بازیھای بی رحمانه پدر پر کرده بود ھر ماه که میگذشت پیشرفت ذھنی باور نکردنی این طفل بیش از پیش شکوفا می شد بطوری که موجبات شگفتی ھمکاران پدرش و بھت و حیرت مادر بیچاره اش را فراھم ساخت. ولی با گذشت زمان نقطه کوری در این نبوغ چشمگیر پدیدار گشت.
ھنگامیکه ویلیام به سن ھشت سالگی رسید خنده ھای بی موردی سر میداد و در مواقعی با غامض ترین مسائل فکری روبرو میشد واکنشھای عصبی در او بروز میکرد. این نشانه بدبختی و مصیبت بشمار میرفت که پدرش از درک آن عاجز بود. این برنامه تغذیه فکری اجباری ھنگامی به اوج رسید که ویلیام به سن چھارده سالگی پا گذاشت در آن روز در حضور جمعی از دانشمندان سال ١٩١٢ درباره بعد چھارم به سخنرانی پرداخت و درست در لحظه ای که آنان را سخت تحت تاثیر سخنان خود قرار داده بود ناگھان بی اراده و با حالتی عصبی زیر خنده زد و از ھیچ روی قادر نبود خنده خود را کنترل کند پس از آنکه مدتی دراز در آسایشگاه پورتسماث واقع در نیو ھمشیر بستری شد دوباره به دانشگاه ھاروارد بازگشت و با موفقیت فارغ التحصیل گردید.
او به خبرنگاران گفت که یگانه آرزویش در زندگی آن است که مانند یک موجود طبیعی زندگی کند. ویلیام سیدیس با خواسته پدرش به مقابله برخاست و کوشید خود را از بند تجربیات بیرحمانه او آزاد سازد. او در آموزشگاه رایس واقع در ھوستن به تدریس پرداخت و دریافت که از فوت و فن سازش با مردم کمترین سررشته ای ندارد و مردم چه در داخل مدرسه و چه در خارج از آن میگریختند و از او دوری میکردند برای ھمین دلش انباشته از تنفر و شورش علیه پدرش و علیه جھانی بود که در آن میزیست. مردم را کوچک و خود را برتر از دیگران میدانست عاقبت به اتھام تحریک و برپا کردن اغتشاش به ١٨ ماه زندان محکوم شد.
پس از این چندین ماه غیبش زد و دیگر کسی از او خبری نداشت تا آنکه روزی یکی از دوستان قدیمی پدرش به او اطلاع داد که فرزند جوانش با نام مستعار دیگری در فروشگاھی به کار اشتغال یافته و ھفته ای ٢٣ دلار دریافت میدارد. او از اوج نبوغ به زیر سقوط کرد. ویلیام سیدیس در برابر اصرار مداوم یک آشنای قدیمی که از او خواسته بود در حضور مردم درباره امکان زندگی در کره مریخ به سخنرانی بپردازد به مدت یک ساعت ھمه شنوندگان را مجذوب سخنان خویش ساخت. اما ناگھان از حرکت اتومبیل ھا در خیابان به خنده افتاد و ھمه رشته ھا را پنبه کرد. در تابستان سال ١٩44 در گیر و دار جنگ جھانی دوم کمتر کسی به مرگ انسان ژولیده ای که بر اثر بیماری ذات الریه در مسافرخانه ای در بروکلین در گذشته بود توجه نشان نمیداد.
ارثی که از پدرش به او رسیده بود ھمچنان دست نخورده باقی ماند. ویلیام سیدیس نابغه حتی در دشوارترین روزھای پایان عمر خویش که دچار مضیقه مالی شدیدی بود حاضر نشد به میراث پدر و مادری که مغز و اندیشه او را به نابودی کشانده بودند دست بزند.
منبع : نودهشتیا
 

نقاب خردادی

کاربر بیش فعال
وضعیت کودکان در فلسطین چگونه‌ است؟

وضعیت کودکان در فلسطین چگونه‌ است؟

العالم از داخل مجتمع پزشکی "الشفاء" در غزه، از وضعیت بسیار دردناک کودکانی که هدف حملات جنایتکارانه صهیونیستها قرار گرفته اند؛ گزارشی ارائه داد



به گزارش
باشگاه خبرنگاران جوان به نقل از پایگاه خبری شبکه العالم ، حملات هوایی رژیم صهیونیستی به غزه ، داستان ها و ماجراهایی را به وجود آورده که قهرمانان آن کودکان هستند.
برخی از این کودکان شهید شده اند و برخی از آنان همچنان به دلیل زخم های عمیقی که درنتیجه حملات رژیم صهیونیستی برداشته اند، در رنج و درد هستند. رژیم اشغالگر قدس، اجساد اطفال فلسطینی را به مثابه سوختی برای شعله ور کردن تجاوزش قرار داده است.


یکی از این کودکان فلسطینی درحالیکه از شدت درد نفسش به شماره افتاده است، به خبرنگار العالم گفت: وقتی من را به بیمارستان آوردند، حالم خیلی خیلی بد بود .. الان شکمم درد می کند.
هر روز که از تجاوز می گذرد وقایعی اتفاق می افتد که دلها را به درد می آورد.


"شیما" که به دلیل جراحات بدنش هنوز درد می کشد، نمی داند که مادر و برادر 2 ساله اش شهید شده اند. پدر شیما که همسر و فرزندش را از دست داده می گوید: صهیونیستها چیزی به عنوان هدف ندارند، و کودکان ما را هدف قرار می دهند؛ سؤال من این است که چرا کودکان را هدف قرار می دهید؟


"خالد" که پدر و مادر و تمام برادرانش را از دست داده تلاش می کند تا با کلمات کوتاهی بگوید که گناه او چه بوده که بدنش را سوزانده اند. پدربزرگ خالد می گوید: اینها (صهیونیستها) مجرم هستند و دین ندارند. گناه این کودک چیست؟


تا کنون حدود 30 کودک شهید شده اند و بیمارستان ها مملو از صدها زخمی است که برخی از آنها منتظر درمان و برخی در انتظار مرگ هستند.


چهره ها و اسامی این کودکان متفاوت است اما همه آنان قربانی یک جنایت شده اند. کودکانی که تنها گناهشان این است که در غزه زندگی می کنند. سازمان های بین المللی وقتی این صحنه ها را می بینند باید در انسانیت خود تجدید نظر کنند.
 

ali hoseini

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دروغ بزرگ تلویزیون کره‌شمالی به مردم این کشور/ امشب در فینال جام جهانی با پرتغال بازی داریم!

دروغ بزرگ تلویزیون کره‌شمالی به مردم این کشور/ امشب در فینال جام جهانی با پرتغال بازی داریم!

ایسنا نوشت:
تلویزیون حکومتی کره‌شمالی در خبری عجیب به مردمش اعلام کرد که این تیم به فینال جام جهانی صعود کرده است.
این برای اکثر مردم جهان تبدیل به یک امر عادی شده که رهبر کره شمالی، کیم جونگ اون حکومت خود را طوری رهبری می‌کند که رسانه‌های این کشور از جمله همه کانال‌های تلویزیونی در دستان اطرافیانش است و هیچ خبر منفی از جامعه به مردم رسانده نمی‌شود.
اخیرا اما یک ویدئو در سایت پر بازدید "یوتیوب" قرار گرفته که نشان می‌دهد کره شمالی به فینال جام جهانی 2014 برزیل راه یافته و باید با پرتغال بازی کند. این ویدئو دستمایه گزارش بسیاری از رسانه‌های جهان از جمله سی بی سی کانادا و یاهو قرار گرفته است.
شاید باور این که شرایط داخلی کره شمالی آرام و خوب است، برای مردم این کشور چندان سخت نباشد، اما کلیپی از تلویزیون این کشور پخش شده که اگر مردمان این کشور عجیب و غریب آن را هم باور کنند دیگر باید به همه چیز شک کرد!
در این کلیپ به مردم کره شمالی نشان داده شده که تیم کشورشان پس از عملکرد درخشان در مرحله گروهی و شکست تیم‌های ژاپن ، آمریکا و چین به ترتیب با نتایج هفت بر صفر، چهار بر صفر و دو بر صفر با عبور از سه تیم دیگر به فینال رسیده و باید برای قهرمانی با پرتغال مصاف دهند!
این اخبار در حالی به گوش مردم کره شمالی رسیده که این تیم بر خلاف جام جهانی 2010 این بار اصلا به این تورنمنت صعود نکرده و حتی به مرحله پایانی مقدماتی جام جهانی در آسیا هم نرسید. در این کلیپ صحنه‌های حساس بازی‌ها هم گنجانده شده تا میزان باورپذیری این خبر نیز بالا برود!



اینم یه فیلم از انتظار مردم کره شمالی برای بازی تیمشون تو فینال جام جهانی:

http://khabaronline.ir/detail/365091/World/asia
 

ali hoseini

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
وضعیت فلسطین و کشتار وحشیانه اون و عملکرد نژادپرستانه اسراییل رو نمیشه کتمان کرد. باید همه ی مردم دنیا از فلسطینیا دفاع کنن.
اما در این میان چند نکته هم قابل تامله که شاید گفتنش در زمانی که مردم بی دفاع غزه به این صورت تحت ظلم هستند خوب نباشه و برای برخی این سو تفاهم رو پیش بیاره که اسراییل هم کمی حق داره.
1- عملکرد بسیار ضعیف و مدیریت ناکارآمد حماس و عملکردهای شخصی اسماییل هنیه و خالد مشعل. این جنبش بعضی وقتها عملکردهای منافقانه داره و در ضمن بعضی وقتها کارهایی میکنه که به نظر میاد هدفشون کاملا دفاع از فلسطین و اسلام و اینا نیست و خیلی هم هدف مقسی ندارند. همچنین دفاع و پشتیبانی اونها از اخوان المسلمین مصر و قرضاوی و سلفیون و اخیرا حمایت بعضیشون از داعش لنسان رو مکدر میکنه. همچنین نان به نرخ روز خوردن اونها زمانی که توی سوریه (بزرگترین حامی حماس) اوضاع خراب بود و سریع از دوست دولت سوریه تبدیل به دشمن دولت سوریه شدند.
2- عدم اتحاد و همدلی میان فلسطینا بطوریکه تویه یه فلسطین به اون کوچیکی (جوری که من از نقشه فهمیدم مثلا به اندازه یه استان کوچیک ما) چنیدن گروه جهادی و سیاسی وجود داره و اختلافات عمیقی بین فتح و حماس هست.
3-توی این قضیه اخیر با اینکه اسراییل و صهیونیستهای شهرک ننشین واقعا حق برخورد و تلافی اونجوری رو نداشتن، فلسطینیا میتونستن با برخورد و مجازات عاملان کشتار اون سه اسراییلی نذارن غائله به اینجا برسه که بازم میگم این توجیهی برایعملکرد وحشیانه اسراییل نیست همونطور که اسراییلی ها و شهروندانشون در تلافی این اقدام فلسطین چندین جنایت وحشتناک رو علیه فلسطینیا انجام دادن.
4-
5-
6-
حرفایی هم هست میشه بعدها در موردش صحبت کرد.
 

Similar threads

بالا