نتایح جستجو

  1. eksir

    انّا لله و انّا الیهِ الرّاجِعون - تسلیت ونوس خانوم

    مراتب تسليت وهمدردی عميق خويش را بمناسبت درگذشت پدر بزرگوارتان اعلام مي دارم براي ان مرحوم بهشت برين وبراي عزاء دارانش صبر جميل و اجرعظيم را آرزو می نمايم.
  2. eksir

    عکس : دختر با غیرت و پدر ...

    عکس : دختر با غیرت و پدر ...
  3. eksir

    اشعار و نوشته هاي عاشقانه

    صبـر کن گریه زمین گیر شود بعد برو آسمان قصه ی منـدیر شود بعد برو دلم از ناله ی بشکسته ی تو سیر نگشت تا دل از قامت تو سیر شود بعـد برو سال ها ساعت عمرم به تماشای تو رفت دست بگذار پسر پیر شود بعـد برو خسته ی اشکی اگرهست تو هم صبر نمای این سفر اشک به زنجیـر شود بعد برو جان مرغی که پر و بال تکیده...
  4. eksir

    ♡... مـــادر... ♡

    مادر با دستي گهواره اي وبا دست ديگر جهان را تكان مي دهد.
  5. eksir

    مشاعرۀ سنّتی

    سعدي سعدي در دیده به جای سرمه سوزن دیدن برق آمده و آتش زده خرمن دیدن در قید فرنگ غل به گردن دیدن به زانکه به جای دوست، دشمن دیدن
  6. eksir

    خودتو با یه شعر وصف کن...!

    بي خبر از حال خود ؛سوي بيابانم زمزمه ي العطش ، در پي بارانم خاك به سر مي كنم؛سر به خاك ميبرم سجده عشق مي كنم ، در پي يارانم
  7. eksir

    مشاعرۀ سنّتی

    تابود بار غمت بر دل بی‌هوش مرا سوز عشقت ننشاند ز جگر جوش مرا نگذرد یاد گل و سنبلم اندر خاطر تا به خاطر بود آن زلف و بناگوش مرا
  8. eksir

    دفتر مدیریت تالار ادبیات

    با سلام و عرض ادب خدمت خواهر خوب و فرهيخته گلابتون عزيز كه ميبايست ايشان را با اسم هنري ياد كنم و برادر خوب محسن خان جا داره همين جا از زحمات اين دو بزرگوار قدر داني كنم و يك خسته نباشي جانانه نثار اين دو گل بنمايم خواستم تايپكي در اين تالار با عنوان<< مرگ در ادبيات >>ارائه كنم چون فكر...
  9. eksir

    خودتو با یه شعر وصف کن...!

    سایه خون شد دلم از بس که نشستم خاموش خیز تا قصه ی آن سرو سرافراز کنم
  10. eksir

    مشاعرۀ سنّتی

    روی بنما و مرا گو که ز جان دل برگیر پیش شمع آتش پروا نه به جان گو درگیر
  11. eksir

    // ... به نفر بعدیتون یک شعر هدیه بدین ...\\

    اي كه هرگز نكند سايه فراموش تو را ياد كردي به سلامم به سلامت باشي
  12. eksir

    اشعار و نوشته هاي عاشقانه

    ای به داد من رسیده تو روزای خود شکستن ای چراغ مهربونی تو شبای وحشت من ای تبلور حقیقت توی لحظه های تردید تو منو از شب گرفتی تو منو دادی به خورشید اگه باشی یا نباشی برای من تکیه گاهی برای من که غریبم تو رفیقی جون پناهی
  13. eksir

    داستانها و مطالب کوتاه، زیبا، پنداموز و تامل برانگیز

    روزي بهلول نزديك رودخانه لب جويي نشسته بود و چون بي كار بود مانند بچه ها با گل ها چند باغچه كوچك ساخته بود در اين هنگام زبيده زن هارون الرشيد از آن محل عبور مي نمود چون به نزديك بهلول رسيد سوال نمود بهلول چه مي كني؟ بهلول جواب داد بهشت مي سازم زن هارون گفت از اين بهشت ها كه ساخته اي مي فروشي ؟...
  14. eksir

    سخنان بزرگان، جملات کوتاه و زیبا

    اگر ميخواهي برنده باشي گاهي اوقات بايد يواش حركت كني
  15. eksir

    سخنان بزرگان، جملات کوتاه و زیبا

    عشقتو قبل از اينكه سر بره ابراز كن
  16. eksir

    سخنان بزرگان، جملات کوتاه و زیبا

    قبل از اينكه تنهايت شروع بشه به خدا توكل كن......
  17. eksir

    تاريخچه اهنگ اي ايران اي مرز پرگهر

    زمانی که نیروهای انگلیسی و دیگر متفقین تهران را اشغال کرده بودند، «حسین گل گلاب» تصنیف سرای معروف، از یکی از خیابان های معروف شهر می گذرد. او مشاهده می کند که بین یک سرباز انگلیسی و یک افسر ایرانی بگو مگو می شود و سرباز انگلیسی، کشیده محکمی در گوش افسر ایرانی می نوازد. گل گلاب پس از دیدنِ این...
  18. eksir

    ♡... مـــادر... ♡

    آسمان آسمان را گفتم می توانی آیا بهر یک لحظه ی خیلی کوتاه روح مادر گردی صاحب رفعت دیگر گردی گفت نی نی هرگز من برای این کار کهکشان کم دارم نوریان کم دارم مه وخورشید به پهنای زمان کم دارم خاک را پرسیدم می توانی آیا دل مادر گردی آسمانی شوی وخرمن اخترگردی گفت نی نی هرگز من برای...
  19. eksir

    مشاعرۀ سنّتی

    مولانا مولانا تو شین و کاف و ری را خود مگو شکر که هست از نی مگو القاب جان حی یکی نقش و کلامی را چو بی‌صورت تو جان باشی چه نقصان گر نهان باشی چرا دربند آن باشی که واگویی پیامی را
  20. eksir

    اشعار و نوشته هاي عاشقانه

    يا رب ز شراب عشق سر مستم كن وز عشق خودت نيست كن و هستم كن از هر چه بجز عشق خودت تهي دستم كن يكباره به بند عشق پا بستم كن
بالا