نتایح جستجو

  1. eksir

    بهترین شعری رو که دوست داری چیه؟

    ويرانه، نه آن است كه جمشيد بنا كرد ويرانه، نه آنست كه فرهاد فرو ريخت ويرانه، دل ماست كه با هر نظر تو صد بار بنا گشت و دگر بار فرو ريخت
  2. eksir

    شعر نو

    مثل آب مثل آب خوردنی سنگ های پایه را به باد می دهند اختران تشنه را به چاههای خشک می کشند مثل آب خوردنی خون سالیان سال را بی حساب خرج می کنند و ذخیره برای روزهای بد نمی دهند مثل آب مثل آب خوردنی می زنند سر بلندتر سر زمانه را به دار می پرکنند مهربانترین دل زمین داغ را به سرب آن...
  3. eksir

    رباعی و دو بیتی

    در خدمت خلق زندگی ما را کشت واندر پی تان دوندگی ما را کشت هم منت روزگار و هم منت خلق ای مرگ بیا که زندگی ما را کشت
  4. eksir

    خودتو با یه شعر وصف کن...!

    از بس ز آشنائي مردم رميده‌ام دائم تلاشِ معني بيگانه مي‌كنم
  5. eksir

    // ... به نفر بعدیتون یک شعر هدیه بدین ...\\

    آن چه اسکندر طلب کرد و ندادش روزگار جرعه‌ای بود از زلال جام جان افزای تو عرض حاجت در حریم حضرتت محتاج نیست راز کس مخفی نماند با فروغ رای تو
  6. eksir

    مشاعرۀ سنّتی

    یاقوت جان فزایش از آب لطف زاده شمشاد خوش خرامش در ناز پروریده
  7. eksir

    زندگی در شعر

    چه فکر می کنی ؟ که بادبان شکسته زورق ِ به گل نشسته ای ست زندگی ؟ در این خراب ِ ریخته که رنگ ِ عاقبت ازو گریخته به بن رسیده راه ِ بسته ای ست زندگی ؟ چه سهمناک بود سیل ِ حادثه که همچو اژدها دهان گشود زمین و آسمان ز هم گسیخت ستاره خوشه خوشه ریخت و آفتاب در کبود ِ دره های آب غرق شد
  8. eksir

    به نفر قبلیتون یه شعر هدیه بدین

    وای از این افسرده‌گان فریاد اهل درد کو ؟ ناله مستانه دل‌های غم پرورد کو ؟ ماه مهر آیین که میزد باده با رندان کجاست باد مشکین دم که بوی عشق می‌آورد کو ؟
  9. eksir

    رباعی و دو بیتی

    گويند که هم صحبتی حور خوش است هجران و وصال و عشق پر شور خوش است اما من از عشق و وصل تو فهميدم آواز دهل شنيدن از دور خوش است
  10. eksir

    بهترین شعری رو که دوست داری چیه؟

    ارغوان شاخه همخون جدا مانده من آسمان تو چه رنگ است امروز؟ آفتابی ست هوا؟ یا گرفته است هنوز ؟ من در این گوشه که از دنیا بیرون است آفتابی به سرم نیست از بهاران خبرم نیست آنچه می بینم دیوار است آه این سخت سیاه آن چنان نزدیک است که چو بر می کشم از سینه نفس نفسم را بر می گرداند ره چنان...
  11. eksir

    شعر نو

    نه هراسی نیست من هزاران بار تیرباران شده ام و هزاران بار دل زیبای مرا از دار آویخته اند و هزاران بار با شهیدان تمام تاریخ خون جوشان مرا به زمین ریخته اند سرگذشت دل من زندگی نامه انسان است که لبش دوخته اند زنده اش سوخته اند و به دارش زده اند
  12. eksir

    اشعار و نوشته هاي عاشقانه

    آن شب که بوی زلف تو با بوسه نسیم مستانه سر به سینه مهتاب می گذاشت با خنده ای که روی لبت رنگ می نهفت چشم تو زیر سایه مژگان چه ناز داشت
  13. eksir

    سخنان بزرگان، جملات کوتاه و زیبا

    انسان هر چه بالاتر برود احتمال ديده شدن وصله ي شلوارش بيشتر مي شود.
  14. eksir

    سخنان بزرگان، جملات کوتاه و زیبا

    خودت را بشناس اما به آن مبال
  15. eksir

    سخنان بزرگان، جملات کوتاه و زیبا

    اگر شخصي باعث رنجش شما مي شود، به اين دليل است که خود در اعماق وجود خود رنج مي کشد و رنج او لبريز مي شود. بنابراين او مستحق مجازات نيست بلکه نيازمند کمک است. اين همان پيام او براي شما است.
  16. eksir

    سخنان بزرگان، جملات کوتاه و زیبا

    هيچ چيز در زندگي شيرين تر از اين نيست كه كسي انسان را دوست بدارد. من در زندگاني خود هر وقت فهميده ام كه مورد محبت كسي هستم, مثل اين بوده است كه دست خداوند را بر شانه خويش احساس كرده ام .
  17. eksir

    سخنان بزرگان، جملات کوتاه و زیبا

    از استثنائـات است كه كسي را بـه خاطر آنچه كه هست دوست بدارند . اكثر آدمها چيزي را در ديگران دوست دارند كه خود به آنها امانت مي دهند : خودشان را ، تفسير و برداشت خودشان را از او ...
  18. eksir

    مشاعرۀ سنّتی

    تا همتم به دست طلب زد در بلا دربست شد مسخر من کشور بلا
  19. eksir

    بهترین شعری رو که دوست داری چیه؟

    جز نقش تو در نظر نیامد ما را جز کوی تو رهگذر نیامد ما را خواب ارچه خوش آمد همه را در عهدت حقا که به چشم در نیامد ما را
  20. eksir

    تک بیتی های ناب وپرمعنا

    جان خوشست اما نمیخواهم که جان گویم تو را خواهم از جان خوشتری باشد که آن گویم تو را
بالا