نتایح جستجو

  1. eksir

    [IMG]

    [IMG]
  2. eksir

    [IMG]

    [IMG]
  3. eksir

    [IMG]

    [IMG]
  4. eksir

    [IMG]

    [IMG]
  5. eksir

    داستان هاي كوتاه

    استاد دانشگاه با این سوال شاگردانش را به يك چالش ذهنی کشاند:آیا خدا هر چیزی که وجود دارد را خلق کرد؟ شاگردی با قاطعیت پاسخ داد:"بله او خلق کرد" استاد پرسید: "آیا خدا همه چیز را خلق کرد؟" شاگرد پاسخ داد: "بله, آقا" استاد گفت: "اگر خدا همه چیز را خلق کرد, پس او شیطان را نیز خلق کرد. چون شیطان...
  6. eksir

    [IMG]

    [IMG]
  7. eksir

    نزنم نمك به زخمي كه هميشگي ست باري كه نه خسته نخستين نه خراب آخرينم

    نزنم نمك به زخمي كه هميشگي ست باري كه نه خسته نخستين نه خراب آخرينم
  8. eksir

    همگي تشريف بياريد...جشن تولد محسن جانه

    دوست عزيز و گرامي محسن جان چه لطیف است حس آغازی دوباره، و چه زیباست رسیدن دوباره به روز زیبای آغاز تنفس… و چه اندازه عجیب است ، روز ابتدای بودن! و چه اندازه شیرین است امروز… روز میلاد… روز تو! روزی که تو آغاز شدی! تولد ت مبارک
  9. eksir

    اشعار و نوشته هاي عاشقانه

    امشب به کوی عاشقان با دیدهام سر میزنم امشب نشان عشق را بر قلب دلبر میزنم امشب فدایش می شوم با اشتیاق و عاشقی امشب به پای دلبرم با شوق پر پر میزنم
  10. eksir

    خودتو با یه شعر وصف کن...!

    سکوت مرز تنهايي من است. حرف هايم را که در سکوت نهفته بر لب بشنو.. مگذار زمزمه شود، فرياد شود، طبل شود، بگذار معصومانه در دل آهنگ شود حرف شود، آه شود، با سکوت شبانه هم رنگ شود.
  11. eksir

    به نفر قبلیتون یه شعر هدیه بدین

    کــس نمیگوید کــه یـاری داشـت حـق دوستی حق شناسان را چه حال افتاد یاران را چه شد
  12. eksir

    بهترین شعری رو که دوست داری چیه؟

    شاه شمشادقدان خسرو شیرین دهنان که به مژگان شکند قلب همه صف شکنان مست بگذشت و نظر بر من درویش انداخت گفت ای چشم و چراغ همه شیرین سخنان تا کی از سیم و زرت کیسه تهی خواهد بود بنده من شو و برخور ز همه سیمتنان کمتر از ذره نه‌ای پست مشو مهر بورز تا به خلوتگه خورشید رسی چرخ زنان بر جهان تکیه...
  13. eksir

    غزل و قصیده

    در پیش بیدلان جان، قدری چنان ندارد آری کسی که دل داد پروای جان ندارد پرسی ز من که دارد؟ زان بی‌نشان نشانی هر کس ازو نشانی دارد نشان ندارد یک جو وفا ندیدم از روی خوب هرگز دیدم تمام هر کس این دارد آن ندارد بر من نه از ترحم کم کرده یار بیداد تاب جفا ازین بیش در من گمان ندارد هاتف غلامی تو...
  14. eksir

    رباعی و دو بیتی

    جان اگر بايد به کويت نقد جان خواهيم کرد سر اگر بايد به راهت ترک سر خواهيم کرد تا که ننشيند به دامانت غبار از خاک ما روي گيتي را زآب ديده تر خواهيم کرد
  15. eksir

    خودتو با یه شعر وصف کن...!

    آی ... ای دریغ و حسرت همیشگی! ناگهان چقدر زود دیر می شود !
  16. eksir

    اشعار و نوشته هاي عاشقانه

    ای عشق به شوق تو گذر می کنم از خویش تو قاف قرار من و من عین عبورم
  17. eksir

    بهترین شعری رو که دوست داری چیه؟

    نه من سراغ شعر مي روم نه شعر از من ساده سراغي گرفته است تنها در تو، به شادماني مي نگرم ... هرگز تا بدين پايه بيدار نبوده ام تنها در تو، به حيرت مي نگرم ... هرگز تا بدين پايه عاشق نبوده ام پس اگر اين سكوت تكوين خواناترين ترانه ي منست تنها مرا زمزمه كن اي ساده، اي صبور حالا از همه ي اينها گذشته...
  18. eksir

    شعر نو

    ای مهربانتر از من با من در دستهای تو ایا کدام رزمز بشارت نهفته بود ؟ کز من دریغ کردی تنها تویی مثل پرنده های بهاری در آفتاب مثل زلال قطره بباران صبحدم مثل نسیم سرد سحر مثل سحر آب آواز مهربانی تو با من در کوچه باغهای محبت مثل شکوفه های سپید سیب ایثار سادگی است افسوس ایا چه کس تو را...
  19. eksir

    اشعار و نوشته هاي عاشقانه

    ای قوم به حج رفته کجایید کجایید معشوق همین جاست بیایید بیایید معشوق تو همسایه و دیوار به دیوار در بادیه سرگشته شما در چه هوایید گر صورت بی‌صورت معشوق ببینید هم خواجه و هم خانه و هم کعبه شمایید ده بار از آن راه بدان خانه برفتید یک بار از این خانه بر این بام برآیید آن خانه لطیفست نشان‌هاش...
  20. eksir

    خودتو با یه شعر وصف کن...!

    من در صدف تنها با دانه ای باران پیوسته می ایمختم پندار مروارید بودن را غافل که خاموشانه می خشکد در پشت دیوار دلم دریا
بالا