نتایح جستجو

  1. gh_engineer

    مشاعرۀ سنّتی

    ما عیب کس به مستی و رندی نمی​کنیم جامم به دست باشد و زلف نگار هم
  2. gh_engineer

    مشاعرۀ سنّتی

    تا از نتیجه فلک و طور دور اوست تبدیل ماه و سال و خزان و بهار هم
  3. gh_engineer

    مشاعرۀ سنّتی

    مخمور جام عشقم ساقی بده شرابی پر کن قدح که بی می مجلس ندارد آبی
  4. gh_engineer

    مشاعرۀ سنّتی

    دوش سودای رخش گفتم ز سر بیرون کنم گفت کو زنجیر تا تدبیر این مجنون کنم قامتش را سرو گفتم سر کشید از من به خشم دوستان از راست می​رنجد نگارم چون کنم
  5. gh_engineer

    مشاعرۀ سنّتی

    دانست که خواهد شدنم مرغ دل از دست و از آن خط چون سلسله دامی نفرستاد
  6. gh_engineer

    مشاعرۀ سنّتی

    دیر است که دلدار پیامی نفرستاد ننوشت سلامی و کلامی نفرستاد
  7. gh_engineer

    مشاعرۀ سنّتی

    همای اوج سعادت به دام ما افتد اگر تو را گذری بر مقام ما افتد
  8. gh_engineer

    مشاعرۀ سنّتی

    وه که جدا نمی​شود نقش تو از خیال من تا چه شود به عاقبت در طلب تو حال من
  9. gh_engineer

    مشاعرۀ سنّتی

    و گر بنشیند اندر محفل عام دو صد فریاد برخیزد ز هر سو
  10. gh_engineer

    مشاعرۀ سنّتی

    لب خندان شیرین منطقش را نشاید گفت جز ضحاک جادو
  11. gh_engineer

    مشاعرۀ سنّتی

    من این طمع نکنم کز تو کام برگیرم مگر ببینمت از دور و گام برگیرم
  12. gh_engineer

    مشاعرۀ سنّتی

    مجنون رخ لیلی چون قیس بنی عامر فرهاد لب شیرین چون خسرو پرویزم
  13. gh_engineer

    مشاعرۀ سنّتی

    یک روز به شیدایی در زلف تو آویزم زان دو لب شیرینت صد شور برانگیزم
  14. gh_engineer

    مشاعرۀ سنّتی

    در کس نمی​گشایم که به خاطرم درآید تو به اندرون جان آی که جایگاه داری
  15. gh_engineer

    مشاعرۀ سنّتی

    مپرس از من که هیچم یاد کردی که خود هیچم فرامش می​نگردی
  16. gh_engineer

    مشاعرۀ سنّتی

    ولیک با همه عیب از تو صبر نتوان کرد بیا و گر همه بد کرده​ای که نیکویی
  17. gh_engineer

    مشاعرۀ سنّتی

    ما در خلوت به روی خلق ببستیم از همه بازآمدیم و با تو نشستیم
  18. gh_engineer

    مشاعرۀ سنّتی

    مرده از خاک لحد رقص کنان برخیزد گر تو بالای عظامش گذری وهی رمیم
  19. gh_engineer

    مشاعرۀ سنّتی

    توبه گویندم از اندیشه معشوق بکن هرگز این توبه نباشد که گناهیست عظیم
  20. gh_engineer

    مشاعرۀ سنّتی

    مرا به عاشقی و دوست را به معشوقی چه نسبتست بگویید قاتل و مقتول
بالا