m@hn@z.d
پسندها
2,270

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • خودتون و عجقه :دی
    صفای شما
    راستی ما ساعتمون یه ساعت کشیدیم عقب شما نکشیدین ؟
    می خوام یا بابای این مدلی بگیرم تا بچش این شکلی بشه :دی
    سلااااااااام مهنااااااااااااااااااااااااااااااااااااااز گلي
    خوبييييييييييييييييييي؟
    شوي گرام خوبن؟
    سلامشو برسوووووووون
    دلم واست تنگ نشده بود... (شكلك زبونك ) اما خيلي هواتو كرده بودم
    خواهش ميكنم ...
    كجاي كاري خانوم مهندس پاييزم تموم شد ...
    خيلي هم پر از تلاش و انرژي و پر شور حال است ... شكلك زبون درازي
    سییییییییییلاااااامممممممم
    همساده
    به به
    خوش به حالتون ما که خفه شدیم
    دیروز 85
    پریروز 90
    امروز ولی بهتر بود دوباره از امروز داره خنک می شه و من لباس گرم ندارم ....:دی
    کالاتراوا؟؟!! نمیدونم. طراحی منظر هم داره؟
    من فعلا برنارد چومی رو یادمه، طراح پارک دولاویلت...
    دیگه معمار معروف... امم...یادم اومد میام بهت میگم
    سلام عزیز:gol:
    ممنون لطف کردی

    بابا تبریک نمیخواد من همونم والا:D
    آرایشگر و ادای نذر!

    در لوس آنجلس آمریكا، آرایشگری بود که نذر كرد اگر بچه‌دار شود، تا یك ماه سر همه مشتریان را به رایگان اصلاح كند. بالاخره خدا خواست و او بچه‌دار شد! روز اول یك شیرینی فروش ایتالیائی وارد مغازه شد. پس ازپایان كار، هنگامیكه قناد خواست پول بدهد، آرایشگر ماجرا را به او گفت. فردای آن روز وقتی آرایشگر خواست مغازه‌اش را باز كند، یك جعبه بزرگ شیرینی و یك كارت تبریك و تشكر از طرف قناد دم در بود. روز دوم یك گل فروش هلندی به او مراجعه كرد و هنگامی كه خواست حساب كند، آرایشگرماجرا را به او گفت. فردای آن روز وقتی آرایشگر خواست مغازه‌اش راباز كند، یك دسته گل بزرگ و یك كارت تبریك و تشكر از طرف گل فروش دم در بود. روز سوم یك مهندس ایرانی به او مراجعه كرد. در پایان آرایشگرماجرا را به او گفت و از گرفتن پول امتناع كرد. حدس بزنید فردای آن روز وقتی آرایشگر خواست مغازه‌اش را باز كند، با چه منظره‌ای روبروشد؟ فكركنید.
    .
    .

    .
    .
    .
    چهل تا ایرانی، همه سوار بر آخرین مدل ماشین، دم در سلمانی صف كشیده بودند و غر می‌زدند كه پس این مردك چرا مغازه‌اش را باز نمی‌كند !
    آره خواهرم !
    ولی چادر گل گلی خوفتره ها! :D
    چرا پوشیه نزدی راستی ؟ :razz:
    سلام
    از اینکه جواب شما دیر شد باید ببخشید . درگیر کار هستم .
    از اینکه یاد یاد ما بودید هم تشکر دارم .
    توی رویت هم که دارید چیزای جدید کشف میکنید . خوبه . به ما هم بگید چیکارا کردید
    موفق باشید .
    دلم میخواد ادامه بدم چون واقعا دلم میسوزه برای این نسل ...

    ولی چه کنم که ...

    باید بازم فکر کنم
    گفتم که من عجیبم

    تازه چیزای دیگه هم هست که در ادامه ی داستان قصد داشتم رو کنم که نشد ...


    جوک گنجیشکه قشنگتر بود
    عنکبوته قرص اکس می خوره پتو میبافه





    به یه خره میگن چرا گوشات درازه میگه هر خوشکلی یه نقصی داره





    یه دفعه دو تا هزار پا همدیگر رو بغل میکنن میشن زیپ
    یه مورچه با یه فیل ازدواج میکنن فیله بعد از دو روز میمیره مورچه میگه ای بابا دو روز زندگی کردیم حالا یه عمر باید قبر بکنیم

    یک روز یک گنجشک با یک موتوری تصادف می کند و بی هوش می شود. وقتی به هوش می آید، می بیند در قفس است. می زند توی سرش و می گوید: «بیچاره شدم، موتوریه مرد!»
    خیلی قشنگه :)
    بسلامتی :-*
    قطعاتشم خوبه
    فقط ویندوزش انگار Windows 7 Home Premium هستش.....اگه Windows 7 Ultimate بود بهتر بود...
    مهناز این عبارت رو عینا کپی کن توی اون Bar بالای صفحت که آدرس توشه و Enter بزن....ببین زیر System نوشته چند بیت؟
    Control Panel\All Control Panel Items\System
    مگه خاطراتمو نخوندید ؟

    خوب باید اخلاقمو میفهمیدید ؟

    نه بابا من گفتم که خیلی هم اهل خنده هستم ولی یهو فاز عوض میکنم و نمیتونم هر چیزی رو تحمل کنم

    به قول مکانیکیا :

    i'm rigid
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا