مشاعرۀ سنّتی

b65241

کاربر بیش فعال
روز صحرا و سماعست و لب جوی و تماشا / در همه شهر دلی نیست که دیگر بربایی
 

b65241

کاربر بیش فعال
سعدی آن نیست که هرگز ز کمندت بگریزد / که بدانست که دربند تو خوشتر که رهایی
 

b65241

کاربر بیش فعال
دعوي درست نيست گر از دست نازنين/چون شربت شکر نخوري زهر ناب را

سلام
 

b65241

کاربر بیش فعال
من ندانستم از اول که تو بی مهر و وفایی / عهد نابستن از آن به که ببندی و نپایی
 

shadow_IR

کاربر بیش فعال
من ندانستم از اول که تو بی مهر و وفایی / عهد نابستن از آن به که ببندی و نپایی
یاد او کردم ز جان سد آه درد آلود خاست

خوی گرمش در دلم بگذشت و از دل دود خاست


چون نفس امشب فرو بردم جدا از صبح وصل

کز سر بالین من آن سست پیمان زود خاست
 

b65241

کاربر بیش فعال
تو را نادیدن ما غم نباشد /که در خیلت به از ما کم نباشد
من از دست تو در عالم نهم روی/ولیکن چون تو در عالم نباشد


 
آخرین ویرایش:

mohammad$

عضو جدید
در پس نگاه من!

تو همان کوچه غریبی،

که واژه های غربتت

رسیده تا مهتاب کوچه ام!

می دانمت!

بیا و در پس نگاه خیسم بمان!
 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
naghmeirani اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه مشاعره 109
Fo.Roo.GH مشاعرۀ شاعران مشاعره 11

Similar threads

بالا