یک راز ...قانون جاذبه را به کار ببریم!!حتی شما!!

یک راز ...قانون جاذبه را به کار ببریم!!حتی شما!!

  • بله

    رای: 556 90.7%
  • خیر

    رای: 29 4.7%
  • در مورد آن اطلاعی ندارم.

    رای: 28 4.6%

  • مجموع رای دهندگان
    613
  • نظرسنجی بسته .

آرامش زندگي

عضو جدید
دوستان سلام
:thumbsup2:يه خبر خوب:thumbsup2:

alone ديروز صبح ساعت 10 بابا شد.:lol:
:w17:از طرف خودم و بقيه دوستان خوبمون به ايشون تبريك مي‌گيم.:w17:


اميدوارم بچه سالم و قوي و نامداري باشه.

alone جان از آسمونت طلا بباره.
 

*anis*

عضو جدید
دوستان سلام
:thumbsup2:يه خبر خوب:thumbsup2:

alone ديروز صبح ساعت 10 بابا شد.:lol:
:w17:از طرف خودم و بقيه دوستان خوبمون به ايشون تبريك مي‌گيم.:w17:


اميدوارم بچه سالم و قوي و نامداري باشه.

alone جان از آسمونت طلا بباره.
واااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااي مباركههههههههههههههههههههههههههههههههههه
چه خبر خوبي
alone جان قدم نورسيدت مبارك
خوشحااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااال شدم
 

آرامش زندگي

عضو جدید
اگر گفتید فرق واحد پول ایران و انگلیس چیه؟ :yellowcard:
در انگلیس شما يك كيف اسکناس مي بريد و با اوون ماشين مي خريد....اما در ايران شما يك ماشين اسكناس مي بريد و با آن يك كيف مي خريد.
اگر گفتيد فرق گردش در تهران و پاريس چيه؟ :w34:
در پاريس هر وقت خواستيد گردش كنيد از ماشين پياده مي شيد و در تهران هر وقت خواستيد گردش كنيد سوار ماشين مي شيد.
اگر گفتيد فرق يك تخم مرغ در تهران و در مسكو چيه؟ :lol:
در مسكو اگر تخم مرغ را زير مرغ بگذارند بعد از 21 روز احتمالا يك جوجه از تخم بيرون مي آيد....اما در تهران ممكن است از تخم مرغ هر موجودي بيرون بيايد...مثلا يك شتر.
اگر گفتيد فرق محل كار ايراني ها و امريكايي ها چيه؟ :thumbsup:
مردم امريكا در خانه استراحت مي كنند...در اداره كار مي كنند و در خيابان تفريح...اما مردم ايران در خانه تفريح مي كنند...در اداره استراحت و در خيابان كار..
اگر گفتيد فرق يك نويسنده ايراني با يك نويسنده آلماني چيه؟ :w10:
يك نویسنده آلمانی وقتی نوشته هايش چاپ شد معروف مي شود و يك نويسنده ايراني وقتي جلوي چاپ نوشته هايش گرفته شد معروف مي شود..
اگر گفتيد فرق يك تاجر ايراني با يك تاجر عرب چيه؟
تاجر عرب از وقتی شناخته شد موفق و خوشبخت مي شه.... اما تاجر ايراني از وقتي شناخته شد ناموفق و بد بخت مي شه.
اگر گفتيد فرق پليس راهنمايي و رانندگي ايران با جاهاي ديگه دنيا چيه؟ :whistle:
در همه جاي دنيا وقتي ترافيك ايجاد بشود سرو كله پليس راهنمايي و رانندگي پيدا مي شود...اما در ايران وقتي سرو كله پليس پيدا مي شود ترافيك ايجاد مي شود.
اگر گفتيد فرق يك آدم موفق در ايران با ساير نقاط جهان چيه؟ :neutral:
در همه جاي دنيا وقتي كسي موفق شود همه به او نزديك مي شوند و با او شريك مي شوند و به او كمك ميكنند ...اما در ايران وقتي كسي موفق شود همه از او فاصله مي گيرند و رابطه شان را با او قطع مي كنند و جلوي كارش را مي گيرند.
اگر گفتيد فرق يك زنداني در ايران با يك زنداني در اروپا و امريكا چيه؟ :Ph34r:
در اروپا و امريكا وقتي كسي زنداني مي شود اعتبارش را از دست مي دهد....اما در ايران وقتي كسي زنداني مي شود اعتبار به دست مي آورد.
اگر گفتيد فرق سيستم اداري ايران با سيستم اداري كانادا چيه؟ :cowboy:
سيستم اداري كانادا چون كار مردم را راه مي اندازد و به آنها كمك مي كند از مردم پول مي گيرد....اما سيستم اداري ايران چون جلوي كار مردم را مي گيرد از آنها پول مي گيرد.
اگر گفتيد تفاوت دشمن در ايران و جاهاي ديگر دنيا چيه؟ :w13:
در همه جاي دنيا وقتي آدم دشمن داشته باشد جلوي كارش گرفته مي شود....در ايران وقتي آدم ها دشمن داشته باشند تازه انگيزه كار پيدا مي كنند.
 

آرامش زندگي

عضو جدید
دانشجو!

دانشجو!

دانـــشـــــجـــــــــو

معني لغوي :
درس بخون
ا
ويزون مباش

نق
نزن
شوخي نکن
جو گير نشو
و
رزيده باش

از ديد هاي مختلف دانشجو کيست ؟
از ديد مسئولين بالا رتبه دانشگاه :
- مهمترين رکن يک دانشجوي نمونه ، پرداخت به موقع شهريه است .
- در مرحله اول ثبت نام دو چيز کافيست : اول پذيرفته شدن و دوم ارائه فيش واريزي شهريه ، ما بقي مدارک باشد براي بعد ( اصلا" نيار )
- دانشجو فردي است که بايد به موقع و قبل از استاد سر کلاس حضور داشته باشد .
- نگاه او قبل از کلاس به کفشهايش ، و در داخل کلاس به جزوه هايش باشد .
- فاقد هر گونه آرايش ظاهري ، باطني ، داخلي و خارجي باشد .
- از خانه مستقيم به داخل کلاس رفته و بعد از کلاس نيز بدون اتلاف وقت مستقيم به خانه مشرف شود .
- هر چه استاد و مسئولين دانشگاه گفتند ، بگويد چشـــــــــــم .
- کاري به کار کسي نداشته باشد ( کلا" چيکار داره که کي به کي يا ، كي با کي تا کي واسه چي چيکار داره !!! )
- اگر دانشجويي مذکر با دانشجويي مونث در محيط دانشگاه هم کلام شد بايد به کميته انضباطي مراجعه نموده و توسط منضبطين اونجا جيز شوند .
- پسرها اينور، دخترها آنور ( اونورتر لطفا" ) در غير اينصورت جيــــــــــز
 

آرامش زندگي

عضو جدید
از ديد اساتيد محترم و زحمتکش : ( من ارادت ... )

- سر کلاس سکوت رعايت شود .
- سوالات سخت مطرح نشود .
- هر کس بيش از 4 جلسه غيبت کند بي تربيت ميباشد در نتيجه حذف .
- کسي تيکه نيندازد .
- افراد آخر کلاس ، نديد حذف
- تقلب = مرگ
- پروژه شما کپي است ، نمره بي نمره
- نمره باقالي نيست که آخر ترم بين دانشجويان پخش شود بنابراين يا درس يا صفر يا حذف.

- موارد زير رعايت شود :
- پچ پچ ممنوع
- غيبت ممنوع
- صحبت ممنوع
- سبقت ممنوع
- جاده لغزنده است
خطر برخورد با ...
- حذف


از ديد دانشجويان پسر ( بيکاراشون البته ):
( نكته مهم : درتمامي موارد مثبت انديشي فراموش نشود لطفا" )

- عشق است دوران دانشجويي مخصوصا" اگه يک شهر ديگه باشي
- شهريه رو که بابا جوني ميده خرجمونم که خداجوني ميرسونه
- شب با بر و بچس بريزيم دور هم و تا صبح ول باشيم و بگيم و بخنديم
- کلاسهاي صبح براي خالي نبودن عريضه ( يا غريزه !! ) است .


- ساعتهاي سرو وعده هاي غذايي :
شام : ساعت 3 صبح به بعد – صبحانه : اگه بيدار بوديم ساعت 12 يک تيکه نون به خاطر رفع بوي نامطبوع دهان ميلنبانيم . – نهار : خدا خير بده دانشگاه که حداقل يک سلف داره و هر چند غذاش به رستورانهاي شهرمون نميرسه !! ولي شکمتو براي چند ساعتي پر ميکنه .

- مواد غذايي زمان دانشجويي :

قليون هلو نعناع ، تخمه ، مرغ همسايه ، تخم مرغ ( همسايه ) ، سيب زميني ، سوسيس ، قليون اينسري با طعم ليب سيمو ( سيب ليمو غني شده ) ، انواع کنسروجات ، نون بسته اي کپک زده ، انواع ترشيجات خونگي ، انواع بطري هاي 1.5 ليتري ( شك نكنيد كه داخلش آب ، نوشابه رژيمي ، يا گاها" دلستر خانواده ميباشد . )

- تفريحات سالم :

- قليون
- ..... بازي ( فرض کنين حکما" مار و پله منظورمه !! )
- .... بازي ( فکر کنين سهوا" عروسک بازي منظورمه )
– اس ام اس بازي ( معمولا" طرف اس ام اس داخل خوابگاه دختران يافت ميشود )
- کشتي ( از فرنگي و آزاد گرفته تا کشتي چوخه و کشتي کج ، همون تو سرو كله هم زدن خودمون)
- خدا پدر گراهام بيامرزه که تلفن اختراع كرد و مجدادا" خدا اپراتورهاي مخابرات زياد كنه كه يكي مثل ايرانسل وقت خالي دانشجويان پر کرده و براي رفع خستگي و فراقت از بار سنگين درسها با طرح بنفش و قهوه ايش ميتوني از بوق ساعت 12 تا خود ساعت 6 فکتو نرمش بدي
- قبل از رفتن دانشگاه حدود يک ساعت از وقتهاي باطله جلو آينه ميگذره و اينجا موها و ريش و سبيل تازه روييده بسيار نمايان شده و دقت و تمرکز بيشتري لازم دارن
– آب بازي تفريح سالمي هست که در هر خونه اي جاي خاص خودش داره و باعث تميزي و شادابي روحيه دانشجويان شرکت کننده ميشود.
– در زمانهاي گذشته ( اونموقع ماها هيچكودوممون نبوديم.. ) دانشجويان هفته اي يک بار براي خلاص شدن از يکنواختي و ايجاد تنوعي در برنامه هاشون مراسم جر دادن داشتند که خوب الان ، به خاطر تورم و خارج شدن از زندگي غار نشيني کمتر از اين مراسم ديده ميشود و تقريبا" به منسوخجات پيوسته است . اين مراسم به صورت خيلي ناگهاني و پنهاني شروع ميشد به اين صورت که زير پوش و يا پيراهن همخونه ي عزيز جرانده* ميشد و به محض روي دادن چنين اتفاقي همگي بايد خودشون آماده جريده* شدن ميکردن و آرام و با صحه صبر توسط دوست ديگر جرانده* ميشدن و در اينجا دوستاني که مقاومت ميکردند غير از هدف اصلي که پيراهن و معمولا" زيرپوششان بود جاهاي ديگرشون هم مورد تجريد* قرار ميگرفت و منجرد* ميشد ( * صرفهاي مختلف جـــر بر وزنهاي مختلف )

- مراسم قبل از خواب که بعضي وقتها مانع از خواب ميشود و بعضا" آسيبهاي جسمي خطيري در پي دارند . ( منظورم همون بالش بازي و يا نمونه غير انساني اون به وجود آوردن چندين طبقه انساني و يا لحاف تشکي ، بر روي اولين نگون بختي هست که خوابش برده )
- ضبط ، سي دي هاي مختلف ، ام پي تري و كلا" هر چي كه از توش صدا در بياد ، از نون شب واجب تراست .
- ابداع حرکات موزوني که گاها" به صورت سمبل در اومده و داخل کلاسهاي درس هم نمايان ميشود .


 

آرامش زندگي

عضو جدید
عوايد و دست يافتهاي اين گروه در طول و آخر ترم :

- نمرات درخشان
- سوز عاشقي
- سينه اي پر از آه و پر از دود
- لباسهايي مستاجر*
- لوازم منزلي که گوياي وقايعي تاريخي هستند و در طول اين دوران شاهد گذر زمان و اتفاقات زيادي بوده اند از قبيل سوراخهاي فراوان و دور سوخته به خاطر زغال قليون ، رنگهاي زرد آثار چاي و آبهاي مخصوص مراسم ، موهاي فراوان به علت ريزش شديد موها و پشمونجات
- اعضا و جوارحي مصدوم به علت درگيريهاي مختلف
- فراگيري آشپزي مخصوصا" انواع تخم مرغ و مشتقات آن، عدس پلو ، ماکاروني ، پلوتن ( تن ماهي + برنج) ، طريقه پيچيدن كالباس خشك و ليونر در لاي نان بيات و ...
- زخم معده
- بي خوابي مفرط و جغد گونه
- گوش گرفتگي ( به دليل ازدياد مكالمات )
- مرض شست گرفتگي ( به علت تعدد ارسال اس ام اس )

- در رفتگي عنبيه چشم ( شك نكنيد به خاطر درس خوندن شديد )



دانشجو از ديد دانشجويان دختر بيکار :

- مخارج شهريه و خورد و خوراک با ددي جون
- چقدر زندگي بدون آقا بالا سر خوش ميگذره ... آخيش ...
- با اينكه دختران دائما" در حال غيبت هستند ولي هميشه در سر کلاسها حضور به هم ميرسانند .( هر كي گفت چطوري !!؟ )
- كتابت، ويراستاري ، طراحي و صفحه آرايي جزوات مهمترين کار و حضور در کلاسها مهمترين وظيفه در داخل دانشگاه است .
- گذراندن دوره هاي حرفه اي و پيشرفته علمي به نام « آمار گيري » ، که در اين زمينه مطلب فراوان است و به راحتي ميتوان چندين روز اندر مزاياي آمار و آمارگيري در دختران بحث كرد .( فقط همينو بگم که سرعت پخش آمار و انتقال اخبار از سرعت نور بالاتر هست و کافيه يکي از پسران کلاس پاچه شلوارش پشت کفشش گير کرده باشه ، تا مستخدم خوابگاه متوجه اين امر مهم ميشه و دلايل پيدايش و رخداد چنين اتفاقي در ميزگردهاي شبانه مطرح ميشه و نتيجه آخر اينه که پسرک عاشق يکي از دختران اون جمع هست .)

- تفريحات سالم :

ميزگردهاي شبانه پيرامون پسرهاي دانشگاه
- گذراندن کلاسهاي آرايشگري و گريم
- طراحي لباس و ابداع مد
- آشنا شدن با قليان و طريقه چاغ* نمودن و کا دود کردن آن (* اين چاغ با اون چاق فرق داره )
- سر کار گذاشتن پسرها
- نقاشي کردن در جزوات و تزئين آنها جهت اهدا به نيازمندان !!
- جستجو و تحقيق در علل کنشهاي متفاوت پسران
- آموزش رذالت و شيطنتهاي پسر کش ( تمام تفريحاتي که پسرها انجام ميدن در ميان دختران هم رايج شده و کافيست دوباره براي درك بيشتر مطلب تفريحات پسران رو مرور کنين ، با اين تفاوت که در دختران آخرش هميشه كار به گيس و گيس کشي ختم ميشه )
- آشنا شدن با انواع خوراکهاي سرد ( فست فود ) و کافي شاپهاي شهر
- هفته اي هشت شب شرکت در تولد هم اتاقيها
- جمع آوري شماره پسرها و ملغب شدن به 118
- تک زنگ زدن بي موقع و شبانه به گوشي پسران ( اونهايي هم که خيرخواه هستن براي اينکه دوستشونو صبح براي کلاس بيدار کنن تا صبح پلک رو هم نميذارن )
- شرکت در تمامي تورهاي سياحتي ، زيارتي ، علمي تخيلي ، تفريحي ، تحصيلي ، ترويجي ، تدريجي و ... ( كه آخرش هم هيچي .. )

عوايد و دست يافتهاي اين گروه در طول و آخر ترم :
- فراگيري هر نوع آرايش و مد لباس
- تغيير قابل توجه از لحاظ ظاهري نسبت به بدو ورود به دانشگاه
- کم آوردن حافظه گوشي جهت درج اس ام اس و شماره دوستان
- تغيير ماهيت از يک دختر آروم به دختري شيطون و بازيگوش
- يادگيري انواع مهارتهاي شوهرداري و شوهر نداري
- آشنايي با چگونگي برخورد با معضلات اجتماعي ، اقتصادي ، سياسي و رئاليسمي
- شکست در عشق
- در بعضي مواقع متاهل شدن و رسيدن به هدف اصلي و والاي دانشگاه و دانشجويي
- گوش گرفتگي ، شست گرفتگي ، در رفتگي قوزك دست ، ترميم بيني و ...
- زخم معده و متورم شدن ماهيچه هاي چند گانه فک


دانشجو از ديد دانشجويان شاغل ( دختر و پسر فرقي نميکنه )

- اين جيب اون جيب کردن و دويدن براي جور کردن هزينه هاي بالاي شهريه
-
دنبال رفع تداخل کلاسها و ساعات کار
-
گرفتن پاچه اساتيد جهت منعطف کردن آنها
- واکس زدن کفش کارفرما جهت اخذ مرخصي تحصيلي يا ساعتي
-
گرفتن جزوه از هر کس و ناکسي و کپي کردن آن
-
صبح كار ، وسطش كلاس ، وسط كلاس بدو سر كار ، سر كار فكر غيبت خوردن در كلاس ، سر كلاس فكر باد كردن امور كار
- سرو وعده هاي غذايي يا ممکن نميباشد و يا در بين کلاسها يا در بين راه به صورت ضربتي صورت ميگيرد .
-
خوابيدن در سر کلاس
-
فکر پاس کردن چک ، جواب دادن به مسئول ، راه انداختن مشتري و ... به جاي تمرکز روي درس !!
-
فکر درس ، تمرين ، پروژه ، ميانترم ، پايانترم و .... به جاي تمرکز در کار!!

عوايد و دست يافتهاي اين گروه در طول و آخر ترم :
- سر گيجه و موج گرفتگي
- جيبي خالي كه داخلش فقط يك كارت سوخت خاليتر پيدا ميشود
- پس انداز منفي و هجوم اقساط
- يک مشت جزوات درهم و برهم که چيزي از توش در نمياد
- افت شغلي
- زخم معده و لاغري مفرط و چشماني گود و چهره اي زرد
- کلکسيوني از پاچه اساتيد و مسئولين محترم
- کوهي از ديون که تا ساليان دراز بايد حملشون کرد
- فراموش کردن هرگونه تمايلات و هنرهاي قديمي و بي ميل شدن جهت ادامه آنها
- کم شدن روابط دوستانه و خانوادگي در حد طرد از جمع


جيگر آدم خون ميشه براي اين قبيل دانشجويان . خدا قوت مرد* ( * در اينجا مرد هم براي آقايون و هم براي خانومها بكار برده شده ... به معني قوي ، دوست داشتني ، توانا ، خدا قوت ، تو ميتوني و ... )

در مجموع دانشجويي مثل پس گردني و يا تو گوشي هست که هم ميتونه از خواب بيدارت کنه و هم ميتونه بهت آسيب برسونه اين خود ما هستيم که انتخاب ميکنيم شدت ضربش چقدر باشه ..
 

*afsane*

عضو جدید
سلام.امشب خدا رو با همه وجودم حس كردم.و چه حس خوبي.هنوز تو شوكم.ازش خواستم يه نشونه واسم بفرسته كه بدونم تنهام نزاشته وپشتمه.واسم نشونه فرستاد.از جايي كه اصلا فكرشم نميكردم.قربون بزرگيش برم.خيلي دوسش دارم.الان منتظر يه معجزه ام .يه معجزه كه :w21:زندگيمو عوض كنه و منو به رويام برسونه.
 

feshfeshe

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام.امشب خدا رو با همه وجودم حس كردم.و چه حس خوبي.هنوز تو شوكم.ازش خواستم يه نشونه واسم بفرسته كه بدونم تنهام نزاشته وپشتمه.واسم نشونه فرستاد.از جايي كه اصلا فكرشم نميكردم.قربون بزرگيش برم.خيلي دوسش دارم.الان منتظر يه معجزه ام .يه معجزه كه :w21:زندگيمو عوض كنه و منو به رويام برسونه.


سلام دوست گرامی
خوب دوست من راستش من یه همچنین حسی رو تقریبا 3.5 ماه پیش داشتم خیلی حس خوبیه الانم که به اون حسم فکر میکنم باورش برام خیلی شیرینه میدونی که از چی دارم حرف میزنم ، خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه مثالی ازش زد ولی نمیدونم تو پست داستانهای کوتاه بود که آرامش زندگی عزیز داستان گنجشکی رو برامون بعنوان هدیه قرار داد خیلی خوب بود یا اون داستان کوتاهی که یه شخصی قصد داشته که با ادراک خودش عظمت خدا رو تعیین کنه و اتفاقی به کنار دریا میره و میبینه که یه پسر بچه ای داره از آب دریا تو چاله ای که خودش کنده میریزه براش خیلی عجیب بود!
دوست من خدا خیلی بزرگه و همون که الان همه ی ما اجازه دوست داشتنش رو داریم یکی از قدرتهای بزرگی خداست چون برای رسیدن به خودش برای هرکدوم از ما راهی در نظر گرفته یعنی همه ی ما از راههای مختلفی حس کردیم خدای متعال رو پس یه قولی به خودت بده که همیشه قدر این لحظه رو برای خودت برای همیشه داشته باشی و همیشه یادت باشه که اون همیشه هست این ما هستیم که .....فراموش میکنیم.

موفق باشی دوست گرامی:gol::gol:
 

feshfeshe

عضو جدید
کاربر ممتاز
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]زندگی مانند یک پیانو است.[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif] [/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]کلید های سفید خوشی ها و موفقیت ها و کلید های سیاه مشکلات و ناراحتی های آن هستند. [/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif] [/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]هر گاه کلیدهای سفید و سیاه با هم نواخته شوند ، آن گاه این آهنگ زندگیست.[/FONT]
 

foodtechnology

عضو جدید
کاربر ممتاز
يك تاجر آمريكايى نزديك يك روستاى مكزيكى ايستاده بود كه يك قايق كوچك ماهيگيرى از بغلش رد شد كه توش چند تا ماهى بود!


از مكزيكى پرسيد: چقدر طول كشيد كه اين چند تارو بگيرى؟
مكزيكى: مدت خيلى كمى !


آمريكايى: پس چرا بيشتر صبر نكردى تا بيشتر ماهى گيرت بياد؟
مكزيكى: چون همين تعداد هم براى سير كردن خانواده‌ام كافيه !


آمريكايى: اما بقيه وقتت رو چيكار ميكنى؟
مكزيكى: تا ديروقت ميخوابم! يك كم ماهيگيرى ميكنم!با بچه‌هام بازى ميكنم! با زنم خوش ميگذرونم! بعد ميرم تو دهكده مىچرخم! با دوستام شروع ميكنيم به گيتار زدن و خوشگذرونى! خلاصه مشغولم با اين نوع زندگى !


آمريكايى: من توي هاروارد درس خوندم و ميتونم كمكت كنم! تو بايد بيشتر ماهيگيرى بكنى! اونوقت ميتونى با پولش يك قايق بزرگتر بخرى! و با درآمد اون چند تا قايق ديگه هم بعدا اضافه ميكنى! اونوقت يك عالمه قايق براى ماهيگيرى دارى !
مكزيكى: خب! بعدش چى؟


آمريكايى: بجاى اينكه ماهى‌هارو به واسطه بفروشى اونارو مستقيما به مشترىها ميدى و براى خودت كار و بار درست ميكنى... بعدش كارخونه راه ميندازى و به توليداتش نظارت ميكنى... اين دهكده كوچيك رو هم ترك ميكنى و ميرى مكزيكو سيتى! بعدش لوس آنجلس! و از اونجا هم نيويورك... اونجاس كه دست به كارهاى مهمتر هم ميزنى ...


مكزيكى: اما آقا! اينكار چقدر طول ميكشه؟
آمريكايى: پانزده تا بيست سال !


مكزيكى: اما بعدش چى آقا؟
آمريكايى: بهترين قسمت همينه! موقع مناسب كه گير اومد، ميرى و سهام شركتت رو به قيمت خيلى بالا ميفروشى! اينكار ميليونها دلار برات عايدى داره !


مكزيكى: ميليونها دلار؟؟؟ خب بعدش چى؟
آمريكايى: اونوقت بازنشسته ميشى! ميرى به يك دهكده ساحلى كوچيك! جايى كه ميتونى تا ديروقت بخوابى! يك كم ماهيگيرى كنى! با بچه هات بازى كنى !
با زنت خوش باشى! برى دهكده و تا ديروقت با دوستات گيتار بزنى و خوش بگذرونى!!!

 

feshfeshe

عضو جدید
کاربر ممتاز
[FONT=Verdana, Arial, Helvetica, sans-serif]معرفی برخی از شیوه های ارزشیابی خدا[/FONT]
[FONT=Verdana, Arial, Helvetica, sans-serif] امروز روز امتحان خداست[/FONT]
[FONT=Verdana, Arial, Helvetica, sans-serif] دیروز هم روز امتحان خدا بود[/FONT]
[FONT=Verdana, Arial, Helvetica, sans-serif] فردا هم خدا ما را امتحان می کند[/FONT]


[FONT=Verdana, Arial, Helvetica, sans-serif] خدا در امتحانش هیچ مطلبی خارج از کتابش از ما انتظار ندارد.[/FONT]

[FONT=Verdana, Arial, Helvetica, sans-serif] خدا برای افکار بدی که برای تقلب در سر داشتیم اما عملی نکردیم مجازاتی در نظر نمیگیرد.[/FONT]

[FONT=Verdana, Arial, Helvetica, sans-serif] امتحان خدا فقط عملی است.[/FONT]

[FONT=Verdana, Arial, Helvetica, sans-serif] خداوند در امتحانش نیاز به مراقب ندارد، او به تنهایی مراقب همه ماست.[/FONT]

[FONT=Verdana, Arial, Helvetica, sans-serif] در امتحان خدا تقلب ممکن نیست.[/FONT]

[FONT=Verdana, Arial, Helvetica, sans-serif] خدا از دانسته های ما امتحان می کند و اگر خلافی از سر فراموشی یا ندانستن مرتکب شویم نمره ای کسر نمی کند.[/FONT]

[FONT=Verdana, Arial, Helvetica, sans-serif] خدا برخی حرف های مهم را برای اینکه، کندذهن ترین افراد هم یاد بگیرند و عذری برای انها باقی نماند ده ها بار تکرار کرده است.[/FONT]

[FONT=Verdana, Arial, Helvetica, sans-serif] قوانین کتاب خدا کلی و بدون استثنا هستند. هرکس ذره ای کار نیک انجام دهد، خدا آن را می بیند. همینطور اگر ذره ای کار بد انجام دهد آن را هم می بیند.[/FONT]

[FONT=Verdana, Arial, Helvetica, sans-serif] خدا در امتحانش از ما می خواهد خودمان بخوانیم و با انصاف خود نمره بدهیم.[/FONT]

[FONT=Verdana, Arial, Helvetica, sans-serif] در امتحان خدا، اگر نمره بدی بگیریم باز هم به تو امید می دهد، که هنوز پایان راه نیست. سعی کن جبران کنی.[/FONT]

[FONT=Verdana, Arial, Helvetica, sans-serif] و اگر نمره خوبی بگیری، تو را به بهشت رضایت در آن دنیا مهمان میکند.[/FONT]

[FONT=Verdana, Arial, Helvetica, sans-serif] خدا ما را از نمره های خوبمان آگاه میکند [/FONT][FONT=Verdana, Arial, Helvetica, sans-serif]ولی [/FONT][FONT=Verdana, Arial, Helvetica, sans-serif]خدا نمره های بد تو را به رخت نمی کشد، او حتی نمره های بد ما را از چشم اطرافیانمان مخفی می کند.[/FONT]
[FONT=Verdana, Arial, Helvetica, sans-serif] می دانید اگر از نمره های بد یکدیگر خبر داشتیم چه می شد؟[/FONT]

[FONT=Verdana, Arial, Helvetica, sans-serif] در امتحان خدا اگر تصمیم بگیری گذشته را جبران کنی تمام منفی هایت را خط می زند تا مثبت شوند و سمت چپ همه صفرها، یک عدد 2 می گذارد.[/FONT]

[FONT=Verdana, Arial, Helvetica, sans-serif] خدا هر روز آماده امتحان است، کافی است مردانه تصمیم بگیری خدا حاضر است باز تو را امتحان کند.[/FONT]

[FONT=Verdana, Arial, Helvetica, sans-serif]خدا خوشحال می شود اگر امتحانت خراب شد، از او سراغ بگیری و در خانه اش را بکوبی.[/FONT]

[FONT=Verdana, Arial, Helvetica, sans-serif] خداوند در لحظات امتحان نیز تو را تنها نمی گذارد و تو را نهیب می زند و راهنمایی می کند.[/FONT]
[FONT=Verdana, Arial, Helvetica, sans-serif]البته اگر[/FONT]
[FONT=Verdana, Arial, Helvetica, sans-serif] گوش هایت را پنبه نگذاشته باشی، حتما صدایش را می شنوی.[/FONT]

[FONT=Verdana, Arial, Helvetica, sans-serif] بیشتر پرسش های خدا تکراری اند.[/FONT]

[FONT=Verdana, Arial, Helvetica, sans-serif] خداوند مردم پیش از ما را نیز همانگونه امتحان کرده است که، امروز ما را[/FONT]

[FONT=Verdana, Arial, Helvetica, sans-serif] جالب آن است که[/FONT]
[FONT=Verdana, Arial, Helvetica, sans-serif] خدا، خود پرسش امتحانی مردمان پیش از ما را در کتابش آورده است و بر آن ها تاکید کرده است[/FONT]

[FONT=Verdana, Arial, Helvetica, sans-serif] و عجیب تر این که[/FONT]
[FONT=Verdana, Arial, Helvetica, sans-serif] با پرسش های تکراری سالهای قبل هم نمره نمی آوریم.[/FONT]

[FONT=Verdana, Arial, Helvetica, sans-serif] خدا فردا هم امتحان می گیرد ولی ممکن است فردا ما نباشیم،[/FONT]
[FONT=Verdana, Arial, Helvetica, sans-serif] بیایید تصمیم بگیریم همین امروز از خدا نمره قبولی بگیریم.[/FONT]
 

sima.eng

عضو جدید
کاربر ممتاز
Alone بابا كجايي؟
اين آرامش رو بايد تنبيه كني. بيا ديگه.
عزيزم آرامش جون خواهش مي كنم مطالب مرتبط رو تو اين قسمت بگذاريد. مطالبي كه گذاشتيد مربوط به تاپيك لطيفه و جك ميشه قربون شكل ماهتون.
 

alone_1980

عضو جدید
کاربر ممتاز
دوستان سلام
:thumbsup2:يه خبر خوب:thumbsup2:

alone ديروز صبح ساعت 10 بابا شد.:lol:
:w17:از طرف خودم و بقيه دوستان خوبمون به ايشون تبريك مي‌گيم.:w17:


اميدوارم بچه سالم و قوي و نامداري باشه.

alone جان از آسمونت طلا بباره.

دوستان گلم سلام چهارشنبه صبح، روز ولادت حضرت مسيح و روز بزرگداشت خانواده(ولادت حضرت آدم و نزول سوره هل‌عطا) بود پسر شاخ شمشاد من هم مي‌دونست پيش خودش فكر كرد كه بهترين موقعيت براي ولادت هستش و پا به عرصه هستي نهاد.:w11::w11:

از اين موضوع خيلي خوشحالم و نميدونين كه چه حالي ميده.
اسمش هم آرتين هستش.

معني:
آرتين به فتحه الف (آرتا) پاك و مقدس، به زبان زرتشتي
آرتين شجاع و دلير، به زبان پهلوي
يكي از فرماندهان دلير و شجاع دوران منوچهرشاه، شاه پيشدادي كه در تيراندازي بسيار توانا بوده است.
 

آرامش زندگي

عضو جدید
Alone بابا كجايي؟
اين آرامش رو بايد تنبيه كني. بيا ديگه.
عزيزم آرامش جون خواهش مي كنم مطالب مرتبط رو تو اين قسمت بگذاريد. مطالبي كه گذاشتيد مربوط به تاپيك لطيفه و جك ميشه قربون شكل ماهتون.


سلام خوبي؟
ممنون از لطفت، يني بچه‌هاي تاپيك خودمون شوخي و خنده نمي‌خوان؟ خستگي دركردن نمي‌خوان؟ خوشحال نشن؟ خنده نكن؟ ....
عزيز من دوست دارم تو تاپيك شما هم مطلب بگذارم ولي همانطوريكه مي‌بيني به تاپيك خودمون هم كمتر مي‌رسم. ولي اگر ميل داشتي مي‌توني اين مطالب را به اونجاها هم كپي كني. (اگر به نظرت جالب مي‌رسه) دوست خوبم.
به هر حال بعضي مطالب محض تفنن گذاشته ميشه.
 

آرامش زندگي

عضو جدید
خانم اسکاول شین:

خانم اسکاول شین:

در ذیل متنی از رو بیان می کنم . لطفا این متن رو دقیق بخونید:​

غنیمت یا موفقیت عظیم معمولاً لحظه ای از راه می رسد که ابداً انتظارش را ندارید.آنقدر باید صبر کنید تا قانون عظیم جاذبه به کار افتد. زیرا هرگز در عمرتان مغناطیسی مضطرب و نگران ندیده اید. مغناطیس، بی اعتنا به دنیا، سر جای خود می ایستد. زیرا می داند که سوزنها از جهیدن به سوی او نمی توانند باز ایستند. آرزوهای درست ما زمانی برآورده می شوند که کلاژ را خلاص کرده باشیم.وقتی زیاده از حد چیزی را بخواهید همه جاذبه خود را از دست می دهید.چون دل نگران و هراسان عذاب می کشید و به تقلا می افتید. گاه کشتی های آدمی از روی دریای بی اعتنایی به او می رسند.

اين هم تحليل خانم گيلدا:​
من ۴ سال پیش برای بار اول این متن رو خوندم . برام خیلی جالب بود . وقتی عمیق بهش فکر کردم دیدم واقعا خانم اسکاول با این دید زیباشون انسان فوق العاده ایی بوده اند و خیلی افسوس خوردم که در زمان ما زندگی نکرده اند . من چندین سالی بود که به دنبال هدفی بودم هدفی که هر چه بیشتر بهش فکر می کردم و بیشتر براش تلاش می کردم ازش دورتر و دورتر می شدم. بعد از خوندن این مطلب خانم اسکاول تصمیم گرفتم که هدف مورد نظر را با تمام جزئیاتش در دفترچه ایی بنویسم و بعد اونو رها کنم یعنی من بعد از نوشتن کامل هدفم اونو به طور کامل به خدا سپردم و گفتم اگه خواست خدا باشه به این هدفم می رسم وگرنه من راضی به رضای اونم هستم . و بعد از این تصمیم دیگه اصلا نه در موردش فکر کردم و نه دیگه در موردش با کسی حرف زدم . اتفاق شگفت انگیزی روی داد . بعد از گذشت ۱ ماه از نوشتن هدفم - همون برنامه با تمام اون جزئیات برام روی داد خودم بسیار تعجب کرده بودم . دقیقا مانند گفته خانم اسکاول عمل کردم . یعنی من اونقدر صبر کرده بودم که قانون بزرگ جاذبه خودبه خود اتفاق افتاده بود .
واقعا مطالب خانم اسکاول بسیار شگفت انگیز هستند . بهتون توصیه می کنم که نه تنها یک بار بلکه چندین بار مطالب ایشون رو بخونید طوری که براتون در زندگی قابل درک باشه . مطالب ایشون دارای آنچنان قدرت شگفت انگیزی هستند که تصورش هم نمی شد کرد .

به نظر شما مشكل ايشون در كدوم قسمت بوده؟
نظرتون رو بفرمائين.
 

آرامش زندگي

عضو جدید
دوستان گلم سلام چهارشنبه صبح، روز ولادت حضرت مسيح و روز بزرگداشت خانواده(ولادت حضرت آدم و نزول سوره هل‌عطا) بود پسر شاخ شمشاد من هم مي‌دونست پيش خودش فكر كرد كه بهترين موقعيت براي ولادت هستش و پا به عرصه هستي نهاد.:w11::w11:

از اين موضوع خيلي خوشحالم و نميدونين كه چه حالي ميده.
اسمش هم آرتين هستش.

معني:
آرتين به فتحه الف (آرتا) پاك و مقدس، به زبان زرتشتي
آرتين شجاع و دلير، به زبان پهلوي
يكي از فرماندهان دلير و شجاع دوران منوچهرشاه، شاه پيشدادي كه در تيراندازي بسيار توانا بوده است.
alone جان خوش به حالت كه اين حس خوبو تجربه مي‌كني، اميدوارم هميشه خوشحال و شاد باشي و اين حس خوب را داشته باشي و به ديگران هم انتقال بدي.:w17::w34::lol:
 

آرامش زندگي

عضو جدید
[FONT=Verdana, Arial, Helvetica, sans-serif]معرفی برخی از شیوه های ارزشیابی خدا[/FONT]
[FONT=Verdana, Arial, Helvetica, sans-serif][/FONT]
[FONT=Verdana, Arial, Helvetica, sans-serif]بیایید تصمیم بگیریم همین امروز از خدا نمره قبولی بگیریم.[/FONT]
سلام خوبي؟
طبق معمول متن شما فوق‌العاده زيبا بود،‌ ممكنه منبعشو لو بدين؟
 

alone_1980

عضو جدید
کاربر ممتاز
Alone بابا كجايي؟
اين آرامش رو بايد تنبيه كني. بيا ديگه.
عزيزم آرامش جون خواهش مي كنم مطالب مرتبط رو تو اين قسمت بگذاريد. مطالبي كه گذاشتيد مربوط به تاپيك لطيفه و جك ميشه قربون شكل ماهتون.
دوستان عزيز سلام خسته نباشيد
لطف كنيد روند تاپيك رو بهم نزنيد و مطالبتون رو كه مربوط به قانون جذب ميشه اعلام كنيد و بنويسيد.
اسپم از اين به بعد ممنوع مي‌باشد.

با تشكر
 

feshfeshe

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام خوبي؟
طبق معمول متن شما فوق‌العاده زيبا بود،‌ ممكنه منبعشو لو بدين؟



سلام عالیم،ممنون شما همیشه بهم لطف داشتید قابل شما دوستان گرامی رو نداره بله چرا که نه من هر سری که مجله موفقیت میخرم یه قسمتی در موفقیت هست به نام online که این مطالب رو از اونجا برمیدارم یا سایتهایی که در داخل اون سایتها ازش استفاده شده بازهم اگه نیاز بود چشم دقیقا نام سایت رو براتون مینویسم و این رو هم بگم که خیلی خوشحالم که از مطالب خوشتان اومده :gol::gol::gol:
 

feshfeshe

عضو جدید
کاربر ممتاز
[FONT=times new roman, times, serif] [FONT=times new roman, times, serif]جبران خلیل جبران توانمندی خویش در دفاع از کیان اندیشه را بدین گونه می نمایاند : " شاید بتوانید دست و پای مرا به غل و زنجیر کشید و یا مرا به زندانی تاریک بیافکنید ولی اندیشه مرا که آزاد است نمی توانید به بند در آورید. ":gol::gol:[/FONT][/FONT]
 

alone_1980

عضو جدید
کاربر ممتاز
هواپیمای کاغذی
Mrs. Hackett has spent the past week teaching her sixth grade class about aerodynamics. To complete the lesson, she arranges a paper airplane competition. Tim asks Jeff to be his partner

خانم هکت به مدت یک هفته بود درس آیرو دینامیک رو در کلاس ششم تدریس میکرد برای تکمیل تدریس مسابقه ای برای ساختن هواپیماهای کاغذی برای دانش آموزان ترتیب داد ..
هر دو دانش آموز با همکاری یکدیگر هواپیمایی کاغذی بسازند به طوری که هر هواپیمایی که مسافت بیشتری را طی کند برنده مسابقه باشد ..تام از جف در خواست کرد که با او همکاری کند.
خانم هکت گفت :کتاباتون رو باز کنین تا قسمت ایرو دینامیک رو دوره کنیم وقتی تموم شد ما همکار هامون رو برای ساختن هواپیمای کاغدی برای مسابقه انتخاب کردیم
خانم هکت نمام هفته گذشته رو به تدریس نیرویی که باعث پرواز میشه گذرونده بود. ام از جف خواست که همکار ش در این مسابقه باشه جف خیلی باهوش و تیز بود ولی در دروسش خیلی موفق نبود و شاگرد زرنگی نبود عده ای به اون لقب دلقک کلاس رو داده بودن و عده ای دیگر به نطرشون اون یه آدم سر به هوا یی بود که تو رویا سیر میکرد اما تام این جوری فکر نمیکرد بلکه به نظرش جف نه تنها دوست خوبی بود بلکه عاشق پیروز شدن بود و این دلیل دیگری بود که تام ترغیب شده بود که جف رو به عنوان شریک انتخاب کند.
معلم گفت:خوب ..بیاین و هر کدوم یه کاغذ بردارین ..15 دقیقه وقت دارین تا هواپیمای کاغذی بسازین بعدش میریم بیرون و اونها رو پرواز میدیم اون تیمی که هواپیماش دورتر بره برنده مسابقه هست.
تام به جف گفت:چه جور هواپیمایی میخوای بسازی؟؟؟
جف پاسخ داد :هنوز نمیدونم
تام گفت:من که میخوام تیزترین چیزی که میتونه هوا رو بشکافه و بره جلو رو بسازم
ام هواپیماش رو ساخت و علامتی که نشون میداد آماده هست رو با خودش داشت. ولی جف هنوز داشت فکر میکرد
هواپیمای یکی از بچه هاجوری بود که میگفتی هر لجظه امکان داره سقوط کنه و یکی دیگه به نظر میومد که اگه باد مساعد بوزه می تونه یه مایل حلو بره ولی جف هنوز یه تا هم به کاغذش نزده بود.
تام دیگه مطمئن بود که اونا تو مسابقه آخر خواهند شد
خانم هکت اعلام کرد : هر کس با تیمش بره تو یه خط بایسته ..می خواهیم هواپیماها تون رو آزمایش کنیم برای داشتن فرصت بیشتر تام از خانم معلم خواست که اونا نفر آخر باشن .. و خانوم هکت هم موافقت کرد
تام به جف گفت :یالا بجنب ..یه کاری بکن ..
مسابقه جالبی بود ..بعضی از هواپیماها به زور 1.5 متر میرفتن بعضیها هم خوب پرواز میکردن ولی یه چیزی مشخص بود که وقت تنگ بود و جف هنوز کاغذ صافش تو دستش بود و هنوز هیج کاری باهاش نکرده بودتام از دوستش خیلی عصبانی و نا امید شده بود جوری که میخواست بزاره و بره .. که یک دفعه خانوم هکت گفت ..تام و..جف ..نوبت بعدی شما هستین .. تام به خط شروع مسابقه رفت و هواپیماش رو پرواز داد ..بد نبود...از حد نرمال بهتر پرواز کرد ..اگه جف حتی میتونست همین قدر هم هواپیماش رو پرواز بده بازم جای شکرش باقی بود و می شد ند جزو رقبای جدی برای بقیه جف به خط مسابقه نزدیک شد در حالی که کاغذش رو پشتش قایم کرده بود بعدش کاغذ صاف و دست نخورده اش رو مث یه شاهکار نشون داد همه کلاس شروع کردن به مسخره کردن جف کاغذش رو مث یه توپ مچاله کرد واونو بسیار دورتر و جلوتر از هواپیماهای بقیه پرتاب کرد...
هواپیمایی که جف ساخته بود از همه دورتر رفت و طرز تفکر معلم و بقیه همکلاسی هاش رو تغییر داد و شاید هم شما رو
و این که برای موفقیت باید تمام امکانات و را ه ها رو در نظر گرفت
-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
;)از آسمان طلا مي‌بارد;)
:gol:گروه موفقيت:gol:
 

alone_1980

عضو جدید
کاربر ممتاز
آیا هیچ وقت آدم‌های شاد و موفقی را که به رویاهایشان رسیده‌اند ،‌ دیده‌اید؟ تا حالا دلتان خواسته از آنها بپرسید نظرشان درباره خودشان چیست و اصلا دنیا را چطوری می‌بینند؟ سال‌هاست که درخصوص افراد استثنایی که در تجارت، ورزش و دیگر رشته‌ها موفقند، تحقیق می‌شود. در این سال‌ها بعضی باورهای مهم و اساسی درباره این انسان‌های موفق سالم و شاد به اثبات رسیده است

خودتان بهتر از هر کسی خودتان را می‌شناسید:

مردی یک شب کلید خانه‌اش را گم کرده بود و نمی‌توانست وارد خانه شود. او بیرون منزل در نور چراغ کوچه دنبال کلیدش می‌گشت. کمی بعد همسایه‌اش او را دید و به کمک او آمد تا با هم کلید را پیدا کنند. اما بی‌فایده بود. پس از کلی جستجو همسایه از او پرسید: اگر تو کلید را در منزل گم کرده‌ای،‌ چرا در خیابان دنبال آن می‌گردی؟ مرد پاسخ داد: چون در خیابان نور بیشتر است! حالا تصور کنید شما جهت و معنای زندگی را گم کرده‌اید. اگر از مردم بپرسید اهداف شما در زندگی چه باید باشد، درست مثل این است که در خیابان دنبال کلیدی بگردید که درخانه جا گذاشته‌اید. هیچ‌کس به شما نمی‌تواند بگوید چطور به زندگی‌تان معنا ببخشید. روش دیگران به درد شما نمی‌‌خورد. شما باید درون خودتان را جستجو کنید. حتی اگر یک عمر برای یافتن پاسخ‌های خود جای دیگری را جستجو کرده‌اید، به محض این که به درون خودتان رجوع کنید، می‌بینید که پاسخ سوال‌های زندگی برای شما روشن می‌شود.

اگر گام به گام پیش بروید، به هر چه بخواهید می‌رسید:
حقیقت این است که هر نوع مهارتی را می‌توان یاد گرفت، هر مشکلی را می‌شود حل کرد و هر کاری را می‌توان به نتیجه رساند، فقط اگر مرحله به مرحله پیش بروید و کارهای بزرگ را به قسمت‌های کوچک‌تر تقسیم کنید. وقتی یک کار بزرگ را به چند مرحله کوچک‌تر تقسیم کنید، انجام آن آسان‌تر می‌شود و دیگر به نظرتان سنگین نیست. ما ناخودآگاه در بسیاری موارد این کار را انجام می‌دهیم. مثلا وقتی قرار است یک شماره تلفن را به خاطر بسپاریم، اعداد آن را ۳ تا ۳ تا یا ۲ تا ۲ تا حفظ می‌کنیم.
نکته مهم آن است که اگر می‌خواهید دیوار بین خود و رویاهای زندگی‌تان را بردارید، بهترین کار آن است که آجر به آجر پیش بروید تا به هدفتان برسید.

اگر روش شما جوابگو نیست، آن را عوض کنید:
دکتر اسپنسر جانسون، نویسنده کتاب چه کسی پنیر من را برداشت، فرق بین آدم‌ها و موش‌ها را این طور توصیف می‌کند. وقتی یک موش حس می‌کند تلاش‌هایش به نتیجه نمی‌رسد، روش خود را عوض می‌کند، اما وقتی آدم‌ها حس می‌کنند کاری که انجام می‌دهند به نتیجه نمی‌رسد، عصبانی و خسته می‌شوند و دوست ندارند روش خود را عوض کنند. حتی گاهی اگر کسی راهکار تازه‌ای را به آنها نشان دهد، حالت دفاعی به خود می‌گیرند و می‌گویند: «من همیشه این کار را همین طور انجام داده‌ام. «یا» من آدمی این مدلی هستم.» در اصل این آدم‌ها از پذیرفتن راهکار تازه و انجام آن می‌ترسند و حس می‌کنند ترسشان به این معناست که دیگر روش‌ها اشتباه است. همیشه آنچه به نظر ما طبیعی و صحیح به نظر می‌رسد، در اصل محصول باورهایتان است و به ندرت نشان دهنده همه احتمالات و امکانات پیش رویمان یا تخمین صحیحی از توانایی‌هایمان است. اگر واقعا می‌‌خواهید در زندگی خود نتایج متفاوتی به دست بیاورید باید از حصاری که به منظور راحتی دور خود کشیده‌اید، پا را فراتر بگذارید و راهکارهای متفاوتی را امتحان کنید.

شکست وجود ندارد:
تنها شکستی که در زندگی وجود دارد، این است که دست از یادگیری بردارید. جز این‌ مورد هر نتیجه‌ای که پیش رویتان می‌آید، بازتابی است که به شما می‌گوید آیا راهکار انتخابی شما را به هدف نزدیک‌تر کرده یا دورتر. آدم‌هایی که به اهدافشان می‌رسند، یک خصوصیت مشترک دارند، آنها از شکست و اشتباه نمی‌ترسند، چون می‌دانند هر اشتباه یا شکست فرصتی است برای یادگیری که باید از آن استفاده کرد شکست، لازمه یاد گرفتن است.

شما همین حالا در حال شکل دادن به آینده‌تان هستید:
تفاوت بارزی که میان افراد موفق و ناموفق وجود دارد، این است که افراد موفق در حال زندگی می‌کنند اما افراد ناموفق در گذشته سیر می‌کنند. اگر دائم به گذشته بچسبید، تمام زیبایی‌ها و فرصت‌هایی را که زندگی در حال حاضر به شما ارزانی کرده از دست می‌دهید. اگر هم در حال زندگی کنید بسرعت می‌توانید فرصت‌های رسیدن به اهدافتان را صید کنید. مهم نیست در گذشته چقدر تلاش کرده‌اید. هر لحظه از هر روز زندگی فرصت تازه‌ای است تا به خوشبختی و موفقیت نزدیک‌‌تر شوید. اگر بار دیگر ترس‌های قدیمی و باورهای محدودکننده مانع شادی و موفقیت شما شدند، آنها را در ذهن‌تان متوقف و در درون‌تان افکار مثبت و خوش‌بینانه را جایگزین افکار منفی کنید. قدرت باورهای مثبت آنقدر زیاد است که می‌‌توانید به کمک آنها از تمام لحظات زندگی پلی برای موفقیت بسازید.
-------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
;)از آسمان طلا مي‌بارد;)
:gol:گروه موفقيت:gol:

 

feshfeshe

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام دوستان خوبید؟
با اجازه مدیر هر کسی که تمایل داره از این به بعد تو گروه اکتیو جذبی فعالیت کنه لطفا تایم آزاد، شرایط فعالیت،نوع فعالیت، تجربیات در این زمینه( از قبیل همایش، کتاب، فیلم،جزوه و هر مطلبی که خونده) مرتبط با موضوع با شرح کوتاهی تحت لیستی برای جناب مدیر ارسال کنه این شرایط زمان داره پس خواهشا اقدام کنید چون جناب مدیر و خانم ستایش قرار گذاشتن تا بعد از یک هفته شرایط رو بررسی کنند و تصمیم گیری کنند پس هر چه سریعتر نیازمند یاری سبزتان هستیم ممنون
موفق باشید دوستان
 

*afsane*

عضو جدید
سلام دوست گرامی
خوب دوست من راستش من یه همچنین حسی رو تقریبا 3.5 ماه پیش داشتم خیلی حس خوبیه الانم که به اون حسم فکر میکنم باورش برام خیلی شیرینه میدونی که از چی دارم حرف میزنم ، خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه مثالی ازش زد ولی نمیدونم تو پست داستانهای کوتاه بود که آرامش زندگی عزیز داستان گنجشکی رو برامون بعنوان هدیه قرار داد خیلی خوب بود یا اون داستان کوتاهی که یه شخصی قصد داشته که با ادراک خودش عظمت خدا رو تعیین کنه و اتفاقی به کنار دریا میره و میبینه که یه پسر بچه ای داره از آب دریا تو چاله ای که خودش کنده میریزه براش خیلی عجیب بود!
دوست من خدا خیلی بزرگه و همون که الان همه ی ما اجازه دوست داشتنش رو داریم یکی از قدرتهای بزرگی خداست چون برای رسیدن به خودش برای هرکدوم از ما راهی در نظر گرفته یعنی همه ی ما از راههای مختلفی حس کردیم خدای متعال رو پس یه قولی به خودت بده که همیشه قدر این لحظه رو برای خودت برای همیشه داشته باشی و همیشه یادت باشه که اون همیشه هست این ما هستیم که .....فراموش میکنیم.
موفق باشی دوست گرامی:gol::gol:
سلام به شما بزرگوار.ممنون از صحبتاي زيباتون.منم اميدوارم حستون هميشه تازه بمونه.بي شك شيرين ترين لحظه عمر آدم همين لحظه است.براي همه دوستاي خوبم اين حسو آرزو ميكنم:gol::gol:
 

آرامش زندگي

عضو جدید
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]شما با رفتار خود به دیگران آموزش می دهید نه با گفتار خود:[/FONT]​

اگر نمی خواهید کسی کاری انجام بدهد، می توانید از او بخواهید درباره آن حرف بزند . چون انسان ها هر چه بیشتر حرف بزنند، کمتر کار انجام می دهند.
«کارلایل»
 

feshfeshe

عضو جدید
کاربر ممتاز
متشكرم كه پاره‌اي از زندگي من شده ‌اي


People come into your life for a reason, a season or a lifetime.
آدمها براي يك مقصود ، يك دوره خاص يا براي هميشه پا به زندگي شما مي گذارند
.

When you know which one it is, you will know what to do for that person..
When someone is in your life for a REASON, it is usually to meet a need you have expressed.
وقتي بدانيد كه كدام يك هستند، خواهيد دانست كه براي آن فرد چه بايد بكنيد.
وقتي شخصي به خاطر مقصودي به زندگي شما مي آيد، معمولاً براي آن است كه نيازي را كه بيان داشته ايد برآورده سازد
.
They have come to assist you through a difficulty, to provide you with guidance and support,
to aid you physically, emotionally or spiritually.
They may seem like a godsend and they are.
آنها آمده اند كه به شما براي حل مشكلي كمك كنند ،راهنما و حامي شما باشند و يا به لحاظ جسمي ، احساسي و معنوي ياريتان رسانند.
آنها فرستادگان خدا به نظر مي رسند و واقعاً هم هستند
.

They are there for the reason you need them to be.
بنابراين آنها به دلیل نیازی که داشته اید نزد شما هستند.

Then, without any wrongdoing on your part or at an inconvenient time,
this person will say or do something to bring the relationship to an end.
Sometimes they die. Sometimes they walk away.
سپس بدون اينكه گناهي از شما سرزده باشد و در زماني كه فكرش را نمي كنيد اين شخص به شما چيزي خواهد گفت يا كاري خواهد كرد كه رابطه به پايان برسد. گاهي آنها مي ميرند. گاهي مي روند.

Sometimes they act up and force you to take a stand.
گاهي به گونه‌اي غيرمعقول عمل مي كنند و مجبورتان مي كنند جبهه گيري كنيد.

What we must realize is that our need has been met, our desire fulfilled, their work is done.
آنچه بايد دريابيم اين است كه نياز ما برآورده شده و به آرزويمان رسيده ايم. كار ايشان پايان يافته است.

The prayer you sent up has been answered and now it is time to move on.
دعايي كه به سوي آسمان روانه كرده بوديد پاسخ داده شده و اينك موقع حركت است .


Some people come into your life for a SEASON, because your turn has come to share, grow or learn.
They bring you an experience of peace or make you laugh.
They may teach you something you have never done.
They usually give you an unbelievable amount of joy.
Believe it, it is real. But only for a season.


بعضي افراد براي يك دوره خاص به زندگي شما مي آيند چراكه نوبت شماست كه مشاركت كنيد، رشد كنيد و ياد بگيريد.
آنها آرامش به شما هديه مي كنند و شما را مي خندانند.
ممكن است چيزهايي يادتان دهند كه پيش از آن هرگز انجام نداده ايد.
معمولاً شادي باورنكردني به شما مي بخشند، باورش كنيد اين واقعي است .اما فقط براي يك فصل و دوره خاص



LIFETIME relationships teach you lifetime lessons,
things you must build upon in order to have a solid emotional foundation.
Your job is to accept the lesson,
love the person and put w hat you have learned to use in all other relationships and areas of your life.
It is said that love is blind but friendship is clairvoyant.

روابط هميشگي به شما درسهايي براي تمام زندگي مي دهند.
چيزهايي كه بر اساس آن بايد بنيان احساسي محكمي بسازيد.
كار شما پذيرش درس است .
به او عشق بورزيد و آنچه را ياد گرفته ايد در ساير روابطتان و مراحل زندگي تان به كار گيريد.
به اين دليل است كه مي گويند عشق كور است اما دوستي داراي بينش است .


Thank you for being a part of my life,
whether you were a reason, a season or a lifetime
متشكرم كه پاره‌اي از زندگي من شده اي .

چه براي انجام يك مقصود يا يك دوره يا براي هميشه



 

Similar threads

بالا