گفتگوها و گفتمان‌های مهندسان شیمی

جواب دادم به پست
میتونید مراجعه کنید و بخونید
ممنون از همه دوستان


اول سلام عرض میکنم به همه دوستان خوبم ...



ببینید وقتی سوالی رو جایی مطرح می کنید پیگیر جوابش هم باشید...:D
پست زیر رو ببینید :
#12433


ممنون سامان جان ..:gol:
 

Chemical_Engineer

کاربر فعال
سلامون علیکم!
فضای ناامیدی بر تاپیک چیره شده:smile:
مطلبی دیدم که فکر کنم حرف دل همه بیکاران و جوونای ایرانی باشه:
------------------------------------

کامنت دردناک یک دختر 26 ساله برای ظریف در فیس بوک


به گزارش پارسینه یک دختر ناشناس برای آخرین پست دكتر ظریف جمعه 26 مهر ماه کامنتی پردرد گذاشته است که به شرح زیر است:


سلام آقای ظریف

وقتتون بخیر


امیدوارم حالتون بهتر شده باشه

من یه دختر 26 ساله ایرانی ساكن ایرانم (ببخشید که نمیتونم خودم رو کامل معرفی کنم)
امیدوارم کامنت منو کامل بخونید.

من متاهلم ، سه ساله که عقد کردم اما به خاطر مشكلات مالی نمیتونیم عروسی کنیم، شوهرم دانشجوی دكتراست و کار پیدا نمیکنه ...بی پولی و بی کاری دمار از روزگار ما در آورده، پدرم یه بازنشسته ست و از پس خرید جهزیه بر نمیاد.

من اخیرا کارشناسی ارشد نوبت روزانه قبول شدم، یکی از دانشگاه های عالی تهران، یکی از بهترین رشته ها، هفته ای 3 روز میام تهران. شاید باورتون نشه اما من از پس کرایه اتوبوسم به تهران بر نمیام ...من نمیتونم هفته ای 40 هزارتومن برای غذا و کرایه و ... هزینه کنم... شوهرم توان حمایت منو نداره و از پدرم هم نمیتونم پول بگیرم، وام دانشجویی هم که به جایی نمیرسه و هنوز ندادن ...بارها به انصراف از تحصیل فكر کردم اما بغض گلومو میگیره، چون من برای قبولی خیلی زحمت کشیدم... نمیدونم شما بچه دارین یا نه ، نمیدونم خودتون و بچه هاتون چطور درس خوندین اما همه امكانات خودتونو بذارید کنار و درس خوندن تو بدترین شرایطو تصور کنید. مدام فكر میکنم اینایی که میرن دانشگاه بین الملل چقدر پول دارن؟؟؟ چطوری من نمیتونم هفته ای 40 هزارتومن پول بدم برای درس و اونا .... دیگه دارم افسرده میشم.

همین برنامه رو برای جهزیه هم دارم...همیشه عقد کردن برای دخترا یعنی مهمونی، گردش، خوشی، خرج کردن، مسافرت... منم نوعروسم، اما از این زندگی فقط یه چیز بهم رسیده ، اونم حسرته.

من نمیخوام بهم بگین " متاسفم". من خودمو معرفی نكردم چون ترحم کسی رو نمیخوام. من فقط حقمو میخوام...

من ایرانی ام، چرا تو مملكت خودم، جایی که کل طایفه ام بخاطرش شهید و جانباز دادن رفاه ندارم؟؟؟ چرا بی کارم؟؟؟ چرا تغذیه خوب ندارم؟؟؟ چرا بی پولم؟؟؟ چرا با این معدل و این رزومه باهام مثل یه تفاله برخورد میشه؟؟؟ این انرژی هسته ای کو؟ کجاست؟ چیش به من رسیده؟ منو تو انرژی اتمی استخدام میکنن؟؟؟ یا شوهر استعداد درخشانمو؟؟؟ قبضامون که مدام گرونتر و زیادتر میشه، تابستونا که برق قطعه، پس کو تامین انرژی؟؟؟؟ ..چرا مملكت من راحت از دزدی 3 هزار میلیارد تومنی میگذره ولی 24 ساعت بنده به دو ریال یارانه ی مردم؟؟؟ یارانه ای که بودنش برای آدمایی مثل من معنی حفظ آبرو رو داره. تو این وضع گرونی...

من فقط یه بار زندگی میکنم... میخوام شاد باشم... دیگه بسمه غصه خوردن... در عوض کار میخوام و پول و یه خونه نقلی با یه جهزیه ساده یه دفترچه بیمه

نمیدونید این آخری شده رویای من... من نمیدونم مشكل کمر شما چیه ولی درد شمارو خوب میفهمم. درد از کمر شروع میشه تا مچ پا میاد... انگار یه رشته داغ تو پای آدمه که کشیده میشه. من نمیتونستم برم دكتر اما علائم و دردامو تو اینترنت سرچ کردم و فهمیدم چه بیماری دارم. نه میشه ایستاد، نه میشه نشست، نه میشه خوابید... من اینجا به درد تسلیم میشم ... من میمیرم از درد اما نمیتونم برم دكتر ،نمیتونم ام آر آی بگیرم.

چون بیمه ندارم، چون پول ندارم، هزینه های درمان سرسام آوره، سلامتی شده به قیمت خون آدم... خوش بحال شما که برای دردتون طبیب دارید (البته هرچی که دارید حلال و خوشتون. خدا به روزیتون بركت بده. انشاءالله که حالتونم خوب بشه.)، من از ترس اینكه شوهر و پدرم شرمنده م نشن به کسی نمیگم چقدر درد میکشم...

میبینید ... فرق من و شما همینه... زندگی من به یه تاره مو بنده ولی شما مسئولین زندگی آروم و قشنگتونو بی استرس ادامه میدین. واسه همینه که شما با خیال راحت خبر از مذاكرات بعدی میدید و من اشک تو چشام حلقه میزنه که ای خدااااااااا پس کی تموم میشه؟؟؟
همه اینارو گفتم که بدونید کسایی مثل من هستند که فقط زنده اند اما بارها و بارها آرزوی مرگ میکنند.

کاری کنید که تحریما تموم بشه، یه کاری کنید ارزونی بشه ، کرایه خونه کم بشه ، مواد غذایی ارزون بشه، بازار کار رونق پیدا کنه، دارو و درمان به قیمت خون آدم نباشه، امنیت و رفاه داشته باشیم. کاری کنید که منه بچه درس خون، منی که تو زندگیم فقط تلاش کردم، صبر کردم و پامو کج نذاشتم، بخاطر فشار اقتصادی تو این سن وسال این همه مریضی عصبی نداشته باشم و فكرم مدام پی انصراف از تحصیل نباشه، یه کاری کنید جوونا راحت ازدواج کنن اینطوری فسادم کم میشه. فقط یکم سریع تر ... میترسم آخرش به عمر ما قد نده.

تو رو خدا... دیگه بسه تحریم...
یکی میگفت باید قبر دهه شصتیا رو گودتر بكنند چون آرزوهای زیادی دارن که باید با خودشون به گور ببرن...
خواهش میکنم جواب کامنتمو بدید. یا حق
 

P O U R I A

مدیر مهندسی شیمی مدیر تالار گفتگوی آزاد
مدیر تالار
سلامون علیکم!
فضای ناامیدی بر تاپیک چیره شده:smile:
مطلبی دیدم که فکر کنم حرف دل همه بیکاران و جوونای ایرانی باشه:
------------------------------------

کامنت دردناک یک دختر 26 ساله برای ظریف در فیس بوک


به گزارش پارسینه یک دختر ناشناس برای آخرین پست دكتر ظریف جمعه 26 مهر ماه کامنتی پردرد گذاشته است که به شرح زیر است:


سلام آقای ظریف

وقتتون بخیر


امیدوارم حالتون بهتر شده باشه

من یه دختر 26 ساله ایرانی ساكن ایرانم (ببخشید که نمیتونم خودم رو کامل معرفی کنم)
امیدوارم کامنت منو کامل بخونید.

من متاهلم ، سه ساله که عقد کردم اما به خاطر مشكلات مالی نمیتونیم عروسی کنیم، شوهرم دانشجوی دكتراست و کار پیدا نمیکنه ...بی پولی و بی کاری دمار از روزگار ما در آورده، پدرم یه بازنشسته ست و از پس خرید جهزیه بر نمیاد.

من اخیرا کارشناسی ارشد نوبت روزانه قبول شدم، یکی از دانشگاه های عالی تهران، یکی از بهترین رشته ها، هفته ای 3 روز میام تهران. شاید باورتون نشه اما من از پس کرایه اتوبوسم به تهران بر نمیام ...من نمیتونم هفته ای 40 هزارتومن برای غذا و کرایه و ... هزینه کنم... شوهرم توان حمایت منو نداره و از پدرم هم نمیتونم پول بگیرم، وام دانشجویی هم که به جایی نمیرسه و هنوز ندادن ...بارها به انصراف از تحصیل فكر کردم اما بغض گلومو میگیره، چون من برای قبولی خیلی زحمت کشیدم... نمیدونم شما بچه دارین یا نه ، نمیدونم خودتون و بچه هاتون چطور درس خوندین اما همه امكانات خودتونو بذارید کنار و درس خوندن تو بدترین شرایطو تصور کنید. مدام فكر میکنم اینایی که میرن دانشگاه بین الملل چقدر پول دارن؟؟؟ چطوری من نمیتونم هفته ای 40 هزارتومن پول بدم برای درس و اونا .... دیگه دارم افسرده میشم.

همین برنامه رو برای جهزیه هم دارم...همیشه عقد کردن برای دخترا یعنی مهمونی، گردش، خوشی، خرج کردن، مسافرت... منم نوعروسم، اما از این زندگی فقط یه چیز بهم رسیده ، اونم حسرته.

من نمیخوام بهم بگین " متاسفم". من خودمو معرفی نكردم چون ترحم کسی رو نمیخوام. من فقط حقمو میخوام...

من ایرانی ام، چرا تو مملكت خودم، جایی که کل طایفه ام بخاطرش شهید و جانباز دادن رفاه ندارم؟؟؟ چرا بی کارم؟؟؟ چرا تغذیه خوب ندارم؟؟؟ چرا بی پولم؟؟؟ چرا با این معدل و این رزومه باهام مثل یه تفاله برخورد میشه؟؟؟ این انرژی هسته ای کو؟ کجاست؟ چیش به من رسیده؟ منو تو انرژی اتمی استخدام میکنن؟؟؟ یا شوهر استعداد درخشانمو؟؟؟ قبضامون که مدام گرونتر و زیادتر میشه، تابستونا که برق قطعه، پس کو تامین انرژی؟؟؟؟ ..چرا مملكت من راحت از دزدی 3 هزار میلیارد تومنی میگذره ولی 24 ساعت بنده به دو ریال یارانه ی مردم؟؟؟ یارانه ای که بودنش برای آدمایی مثل من معنی حفظ آبرو رو داره. تو این وضع گرونی...

من فقط یه بار زندگی میکنم... میخوام شاد باشم... دیگه بسمه غصه خوردن... در عوض کار میخوام و پول و یه خونه نقلی با یه جهزیه ساده یه دفترچه بیمه

نمیدونید این آخری شده رویای من... من نمیدونم مشكل کمر شما چیه ولی درد شمارو خوب میفهمم. درد از کمر شروع میشه تا مچ پا میاد... انگار یه رشته داغ تو پای آدمه که کشیده میشه. من نمیتونستم برم دكتر اما علائم و دردامو تو اینترنت سرچ کردم و فهمیدم چه بیماری دارم. نه میشه ایستاد، نه میشه نشست، نه میشه خوابید... من اینجا به درد تسلیم میشم ... من میمیرم از درد اما نمیتونم برم دكتر ،نمیتونم ام آر آی بگیرم.

چون بیمه ندارم، چون پول ندارم، هزینه های درمان سرسام آوره، سلامتی شده به قیمت خون آدم... خوش بحال شما که برای دردتون طبیب دارید (البته هرچی که دارید حلال و خوشتون. خدا به روزیتون بركت بده. انشاءالله که حالتونم خوب بشه.)، من از ترس اینكه شوهر و پدرم شرمنده م نشن به کسی نمیگم چقدر درد میکشم...

میبینید ... فرق من و شما همینه... زندگی من به یه تاره مو بنده ولی شما مسئولین زندگی آروم و قشنگتونو بی استرس ادامه میدین. واسه همینه که شما با خیال راحت خبر از مذاكرات بعدی میدید و من اشک تو چشام حلقه میزنه که ای خدااااااااا پس کی تموم میشه؟؟؟
همه اینارو گفتم که بدونید کسایی مثل من هستند که فقط زنده اند اما بارها و بارها آرزوی مرگ میکنند.

کاری کنید که تحریما تموم بشه، یه کاری کنید ارزونی بشه ، کرایه خونه کم بشه ، مواد غذایی ارزون بشه، بازار کار رونق پیدا کنه، دارو و درمان به قیمت خون آدم نباشه، امنیت و رفاه داشته باشیم. کاری کنید که منه بچه درس خون، منی که تو زندگیم فقط تلاش کردم، صبر کردم و پامو کج نذاشتم، بخاطر فشار اقتصادی تو این سن وسال این همه مریضی عصبی نداشته باشم و فكرم مدام پی انصراف از تحصیل نباشه، یه کاری کنید جوونا راحت ازدواج کنن اینطوری فسادم کم میشه. فقط یکم سریع تر ... میترسم آخرش به عمر ما قد نده.

تو رو خدا... دیگه بسه تحریم...
یکی میگفت باید قبر دهه شصتیا رو گودتر بكنند چون آرزوهای زیادی دارن که باید با خودشون به گور ببرن...
خواهش میکنم جواب کامنتمو بدید. یا حق
سلام مهندس
دلمون برات تنگشده بود ..
عجب متنی !!:w05:
 

vahid.gerrard

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
سلامون علیکم!فضای ناامیدی بر تاپیک چیره شده:smile: مطلبی دیدم که فکر کنم حرف دل همه بیکاران و جوونای ایرانی باشه:------------------------------------ کامنت دردناک یک دختر 26 ساله برای ظریف در فیس بوک به گزارش پارسینه یک دختر ناشناس برای آخرین پست دكتر ظریف جمعه 26 مهر ماه کامنتی پردرد گذاشته است که به شرح زیر است: سلام آقای ظریف وقتتون بخیر امیدوارم حالتون بهتر شده باشه من یه دختر 26 ساله ایرانی ساكن ایرانم (ببخشید که نمیتونم خودم رو کامل معرفی کنم) امیدوارم کامنت منو کامل بخونید. من متاهلم ، سه ساله که عقد کردم اما به خاطر مشكلات مالی نمیتونیم عروسی کنیم، شوهرم دانشجوی دكتراست و کار پیدا نمیکنه ...بی پولی و بی کاری دمار از روزگار ما در آورده، پدرم یه بازنشسته ست و از پس خرید جهزیه بر نمیاد. من اخیرا کارشناسی ارشد نوبت روزانه قبول شدم، یکی از دانشگاه های عالی تهران، یکی از بهترین رشته ها، هفته ای 3 روز میام تهران. شاید باورتون نشه اما من از پس کرایه اتوبوسم به تهران بر نمیام ...من نمیتونم هفته ای 40 هزارتومن برای غذا و کرایه و ... هزینه کنم... شوهرم توان حمایت منو نداره و از پدرم هم نمیتونم پول بگیرم، وام دانشجویی هم که به جایی نمیرسه و هنوز ندادن ...بارها به انصراف از تحصیل فكر کردم اما بغض گلومو میگیره، چون من برای قبولی خیلی زحمت کشیدم... نمیدونم شما بچه دارین یا نه ، نمیدونم خودتون و بچه هاتون چطور درس خوندین اما همه امكانات خودتونو بذارید کنار و درس خوندن تو بدترین شرایطو تصور کنید. مدام فكر میکنم اینایی که میرن دانشگاه بین الملل چقدر پول دارن؟؟؟ چطوری من نمیتونم هفته ای 40 هزارتومن پول بدم برای درس و اونا .... دیگه دارم افسرده میشم. همین برنامه رو برای جهزیه هم دارم...همیشه عقد کردن برای دخترا یعنی مهمونی، گردش، خوشی، خرج کردن، مسافرت... منم نوعروسم، اما از این زندگی فقط یه چیز بهم رسیده ، اونم حسرته. من نمیخوام بهم بگین " متاسفم". من خودمو معرفی نكردم چون ترحم کسی رو نمیخوام. من فقط حقمو میخوام... من ایرانی ام، چرا تو مملكت خودم، جایی که کل طایفه ام بخاطرش شهید و جانباز دادن رفاه ندارم؟؟؟ چرا بی کارم؟؟؟ چرا تغذیه خوب ندارم؟؟؟ چرا بی پولم؟؟؟ چرا با این معدل و این رزومه باهام مثل یه تفاله برخورد میشه؟؟؟ این انرژی هسته ای کو؟ کجاست؟ چیش به من رسیده؟ منو تو انرژی اتمی استخدام میکنن؟؟؟ یا شوهر استعداد درخشانمو؟؟؟ قبضامون که مدام گرونتر و زیادتر میشه، تابستونا که برق قطعه، پس کو تامین انرژی؟؟؟؟ ..چرا مملكت من راحت از دزدی 3 هزار میلیارد تومنی میگذره ولی 24 ساعت بنده به دو ریال یارانه ی مردم؟؟؟ یارانه ای که بودنش برای آدمایی مثل من معنی حفظ آبرو رو داره. تو این وضع گرونی... من فقط یه بار زندگی میکنم... میخوام شاد باشم... دیگه بسمه غصه خوردن... در عوض کار میخوام و پول و یه خونه نقلی با یه جهزیه ساده یه دفترچه بیمه نمیدونید این آخری شده رویای من... من نمیدونم مشكل کمر شما چیه ولی درد شمارو خوب میفهمم. درد از کمر شروع میشه تا مچ پا میاد... انگار یه رشته داغ تو پای آدمه که کشیده میشه. من نمیتونستم برم دكتر اما علائم و دردامو تو اینترنت سرچ کردم و فهمیدم چه بیماری دارم. نه میشه ایستاد، نه میشه نشست، نه میشه خوابید... من اینجا به درد تسلیم میشم ... من میمیرم از درد اما نمیتونم برم دكتر ،نمیتونم ام آر آی بگیرم. چون بیمه ندارم، چون پول ندارم، هزینه های درمان سرسام آوره، سلامتی شده به قیمت خون آدم... خوش بحال شما که برای دردتون طبیب دارید (البته هرچی که دارید حلال و خوشتون. خدا به روزیتون بركت بده. انشاءالله که حالتونم خوب بشه.)، من از ترس اینكه شوهر و پدرم شرمنده م نشن به کسی نمیگم چقدر درد میکشم... میبینید ... فرق من و شما همینه... زندگی من به یه تاره مو بنده ولی شما مسئولین زندگی آروم و قشنگتونو بی استرس ادامه میدین. واسه همینه که شما با خیال راحت خبر از مذاكرات بعدی میدید و من اشک تو چشام حلقه میزنه که ای خدااااااااا پس کی تموم میشه؟؟؟ همه اینارو گفتم که بدونید کسایی مثل من هستند که فقط زنده اند اما بارها و بارها آرزوی مرگ میکنند. کاری کنید که تحریما تموم بشه، یه کاری کنید ارزونی بشه ، کرایه خونه کم بشه ، مواد غذایی ارزون بشه، بازار کار رونق پیدا کنه، دارو و درمان به قیمت خون آدم نباشه، امنیت و رفاه داشته باشیم. کاری کنید که منه بچه درس خون، منی که تو زندگیم فقط تلاش کردم، صبر کردم و پامو کج نذاشتم، بخاطر فشار اقتصادی تو این سن وسال این همه مریضی عصبی نداشته باشم و فكرم مدام پی انصراف از تحصیل نباشه، یه کاری کنید جوونا راحت ازدواج کنن اینطوری فسادم کم میشه. فقط یکم سریع تر ... میترسم آخرش به عمر ما قد نده. تو رو خدا... دیگه بسه تحریم... یکی میگفت باید قبر دهه شصتیا رو گودتر بكنند چون آرزوهای زیادی دارن که باید با خودشون به گور ببرن... خواهش میکنم جواب کامنتمو بدید. یا حق
بشینم برای این دختر گریه کنم حالا!!! :( .من ازینم بدترم.خدایا حق مارو خودت بگیر...ماهم دوس داشتیم توی یه خونواده ی مرفه باشیم تا ادامه تحصیل بدیم!! :(
 

lord aragon

عضو جدید
کاربر ممتاز
تبریک عید غدیر

تبریک عید غدیر

تبریک عید غدیر


بسم الله الرحمن الرحيم
امام‌شناسي

پایگاه علوم و معارف اسلام، حاوي مجموعه تاليفات حضرت علامه آية الله حاج سيد محمد حسين حسيني طهراني قدس‌سره




قلب امام مركز توحيد است.
اين‌ مجموعه‌ كه شامل‌ 270 درس‌ و در قالب‌ هجده‌ مجلّد است، مجموعه‌اي‌ است‌ از بحثهاي‌ تفسيري‌ ، فلسفي‌ ، روائي‌ ، تاريخي‌ ، اجتماعي‌ دربارۀ امامت‌ و ولايت‌ بطور كلّي‌ ، و دربارۀ امامت‌ و ولايت‌ أميرالمؤمنين‌ عليّ بن‌ أبي‌ طالب‌ و ائمّۀ معصومين‌ سَلام‌ الله‌ عَلَيْهم‌ أجمَعين‌ بالخصوص‌ ، كه‌ بصورت‌ درسهاي‌ استدلالي‌ علمي‌ متّخذ از قرآن‌ كريم‌ و روايات‌ وارده‌ از خاصّه‌ و عامّه‌ و ابحاث‌ حلّي‌ و نقدي‌ پيرامون‌ ولايت‌ ميباشد.

مطالبي از كتاب:


موضوع مجلدات هجده‌گانه:
جلد اول: كليات و مباني امام شناسي
جلد دوم: تعريف اولي الامر
جلد سوم: شناخت شيعه
جلد چهارم: ارتباط ولايت و نبوت
جلد پنجم: حقيقت ولايت
جلد ششم : غدیر
جلد هفتم: غدير
جلد هشتم: ولايت اميرالمومنين
جلد نهم: احتجاجات به غدير
جلد دهم: رابطه پيامبر و اميرالمومنين
جلد يازدهم: قضاوت‌هاي اميرالمومنين
جلد دوازدهم: علوم اميرالمومنين
جلد سيزدهم: حديث ثقلين
جلد چهاردهم: شيعه و تاليف
جلد پانزدهم: صحيفه سجاديه
جلد شانزدهم و هفدهم: مكتب حضرت صادق عليه‌السلام
جلد هجدهم: علوم حضرت صادق عليه‌السلام

================================================== ====

تاپیک: كيميا و جابربن‌ حيّان‌ شاگرد امام‌ صادق‌ علیه السلام


http://www.www.www.iran-eng.ir/showthread.p...84%D8%A7%D9%85

================================================== ============

علامه آیه الله ( لقبی که خدا به ایشان دادن ) سید محمد حسین حسینی طهرانی - کتابهای ایشان رایگان در اینترنت موجود می باشد

علامه آیه الله ( لقبی که خدا به ایشان دادن ) سید محمد حسین حسینی طهرانی - کتابهای ایشان رایگان در اینترنت موجود می باشد




http://www.www.www.iran-eng.ir/showthread.p...A7%D8%B4%D8%AF








دانلود رایگان کتاب های ایشان :

http://www.maarefislam.com/



دانلود رایگان کتاب های ایشان :
http://motaghin.com/fa_default.asp?R...a%26FT%3DFalse

 

P O U R I A

مدیر مهندسی شیمی مدیر تالار گفتگوی آزاد
مدیر تالار



 

Chemical_Engineer

کاربر فعال
یکی تعریف میکرد:
یه روز حوصله م سر رفته بود. به یه شماره نا شناس اس دادم گفتم:
من جسدو میارم همونجا پولو میگیرم!
هیچی دیگه طرف جواب داد:
قرارمون عوض شد؛دفنش کن.
فقط دستشو قطع کن بیار برام تا مطمئن بشم کشتیش!
ترسیدم گوشیم رو خاموش کردم!
مردم روانی شدنا
 

Chemical_Engineer

کاربر فعال
میگم در مورد این آموزش زبان که تو امضاته خلاصه و مفید توضیح میدی چطوریاست؟چه تمایزی نسبت به بقیه آموزش ها داره؟خودت تا انتها رفتی؟البته اولین پستی که تو تاپیکش زده بودی را خوندم ولی دیگه حالش نبود تا آخر برم اگر دوس داشتی بصورت نکته ای و کنکوری بگو ما را به کجا میرسونه؟:smile:
 
بالا