گفتگوهای تنهایی

وضعیت
موضوع بسته شده است.

بهار00

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
خیلي بده

دلت هوای

روزهایي رو

بکنه که

میدوني دیگه

هیچوقت برنمیگرده
 

بهار00

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دلتنگ که میشوی فال میگیری
چشمانت را میبندی
ومیگویی...
میشود بگویی او دلش تنگ هست یا نه..! ؟
وحافظ هم که انگار دلش به حال بیقرارت
سوخته است میگوید :
یوسف گمگشته باز آید به کنعان غم نخور...

و همان جاست که میباری و در دل میگویی
یوسف من اصلا گم نشده حافظ جان...
یوسف من جایی حوالی این نزدیکیها
مرا گم کرده...

دلتنگ که میشوی میفهمی!
همه این روزها که با خودت گفتی،
یادم تو را فراموش... بیشتر معنایش برایت این بوده
یادم خودم را فراموش...
یادم احساسم را فراموش...
یادم دلم را فراموش.....
بی آنکه بدانی اینها فراموش نمیشوند!

ساکت میشوند...
آرام میگیرند...
آتش میزنند...
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
خرداد بیچاره
هنوز بهار است، اما
نه باران دارد
نه شکوفه....
مثل من که هنوز عاشقم اما
نه تو را دارم
نه نشانت را!

#راحیل_نیکفر
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
-خدا کند به کسی چون خودت دچار شوی!.

که بی قرار نباشد؛
که بی قرار شوی....

#سیدمحمد_حسینی
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
‍ سالهاست وقت خداحافظی می گوید : "می بینمت"
"خداحافظ" نمی گوید.
با گفتن "می بینمت" قول و قرار دیدار بعدی را می گذارد انگار،
یک طوری که ته دلت قرص می شود به دوباره دیدنش!
سفر که باشد زنگ می زند و می پرسد:
"مراقب خودت که هستی؟"
یک طوری که اگر مواظب خودت هم نباشی عذاب وجدان می گیری و سعی می کنی به مراقبت! هیچ وقت نمی گوید: "دوستت دارم"
تاکید می کند که: "می دانی که دوستت دارم"
یک جوری که از هر دوستت دارمی قشنگ تر است! بعضی آدم ها حرف نمی زنند،
با کلمات بازی می کنند،
راحت خرجشان نمی کنند.
شعرشان می کنند، دلنشین تر، مهربان تر
حتی، مادری می کنند برای کلمات!
مثل مادر همین امروز صبح،
با موهای سفید نقره ایش،
وقتی مهربان نگاهم کرد و گفت: "تو که اینجا باشی پیر نمی شوم"
خصلت مادرها همین است گویا،
بلدند شعر کنند جملات را ...

#مریم_سمیع_زادگان
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
مشكل اينجاست كه ما نه براى خودمان بلكه براى آدمهاى اطرافمان زندگى ميكنيم!؛
لباسى ميپوشيم كه مردم خوششان بياد...
عطرى ميزنيم كه مردم لذت ببرند...
رشته اى درس ميخوانيم كه كلاس داشته باشد...
با كسى ازدواج ميكنيم كه دهانِ مردم را ببنديم...
بچه دار ميشويم كه برايمان حرف در نياورند...
و اين داستان تا آخرِ عمر ادامه دارد!
ما اگر كارى براى دلِ مان ميكرديم وضعِ مان اين نبود،همين.
#علي_قاضي_نظام
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
مردها كه ميروند
واقعا ميروند
شوخی ندارند
منت كشی و زنگ و خواهش و نگاه حاليشان نيست
چنان ميروند كه انگار هيچ وقت نبوده اند
حتی رد پايشان راهم روی برف جا نميگذارند، محض دلخوشی.

اما...
اما هيچ زنی،
قسم ميخورم هيچ زنی
واقعا نميرود ...
اصلا زنها پای رفتن و دل جا گذاشتن ندارند.
هيچ زنی واقعا نميرود
فقط تركت ميكند تا دنبالش بروی...

#فاطمه_حيدری
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
تا کی باید بهت بگم ؟
من بلد نیستم حرف بزنم،
بلد نیستم آرومت کنم،
تا کی بگم وقتی پشت تلفن بغض میکنی جلوی دهنت رو میگیری من صداش رو میشنوم!
وقتی میخوای نفس بکشی نفس کشیدن وسط گریه ات با بقیه موقع ها فرق داره!
تا کی بگم من بلد نیستم حرف بزنم آرومت کنم پشت تلفن گریه نکن؟
تا کی باید بهت یاد بدم وقتی داری پی ام میدی ایموجی گریه نزن؟
ننویس دارم گریه میکنم ،
من بلد نیستم بنویسم ،
بلد نیستم آرومت کنم ، میفهمی ؟
هوی با توام !
وقتی من پیشت نیستم نزار بفهمم داری گریه میکنی نزار بفهمم گریه کردی ،
من اینجور وقت ها نه بلدم بنویسم نه حرف بزنم وقتی گریه میکنی من فقط بلدم بغلت کنم ،
از پشت تلفن ،
از پشت پی ام نمیشه بغلت کرد که !
میشه ؟
الوو ؟ حواست با منه ؟
بازم که داری گریه میکنی !
#مهدي_اقتدار
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
ی وقتایی از کسی که انتظار نداری
رفتاری میبینی یا حرفی میشنوی ، که هزار نفر هم بیان تا ارومت کنند
تو دیگه حسهات مثل قبل نمیشه
لطفا موقعی که دارید حرفی میزنید یادتون باشد شاید دلی را بشکنید

ایناز
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
نو که بیاد به بازار کهنه میشه دل آزار!
قدیمها در مورد لباس بود ، الان به رابطه هامون هم اختصاص دارد!
به لطف فضای مجازی ، محل کار، تور و .... روابط اجتماعیمان با هر دو گروه اجتماعی زیاد شده است!
گاهی یکسری دوست صمیمی میشوند، یکسری مثل خواهر و برادر، یکسری همکار و..‌..
و در این بین ما ادمها عاشق می شویم!!
مهم این است ما یاد نگرفتیم با دو گروه اجتماعیمان چطور برخورد کنیم!
تنها از کلمات استفاده میکنیم!
اما میدانی قلب انسان بازیچه کلمات نیست ؛
انجا که به یکی بگویی معشوق ، قلب می شود معشوق!
دوست می شود دوست !
خواهر و برادر میشود خواهر و برادر !
همکار می شود همکار !
قلب خیلی زیبا بین روابطمان تمیز قائل می شود
اما این خودمان هستیم که با نوع حرف زدن، رفتار و ... ممکن است برای معشوقمان سوتفاهم ایجاد کنیم!
دوست عزیز هر وقت معشوق میگیری
لااقل طرف مقابلت را نسبت به دوستانت حساس نکن مخصوصا هم گروه معشوقه ات !
وقتی تنها شدید نروید سراغ دوستی که تا زمانی که معشوقه بود تحویلش هم نگرفتید !
یاد بگیرید طوری برخورد کنید که قلبتان خواستارش است !
یاد بگیرید با کلمات بازی نکنید ، نیمی از احساسمان بر اثر همین کلمات ایجاد یا نابود می شود!!!!

#آیناز
 

کلبه تنهایی من

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
جانم هایتان را جز به کسایی که واقعا عزیزتان هستند تحویل هیچ کسی ندهید
این جانم ها گاهی می توانند
جان ادم را بگیرند...
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
عاشقی تنها مختص به زن و مرد نیست و نخواهد بود …
می توان عاشقِ زندگی بود و زندگی کرد
می توان عاشقِ گلدان های کنارِ پنجره بود و لذت برد
می توان عاشقِ دست هایِ پینه بسته ی پدر بود و آن را بوسید
می توان عاشقِ صدایِ دلنوازِ موج هایِ دریا بود و آن را با عشق شنید
می توان عاشقِ نگاهِ همیشگی و لبخندِ خدا بود و امیدوار به بَخشِشش
عاشقی که تنها مختص به زن و مرد نیست …
بیایید از همین لحظه، هر که پرسید:
عاشقی یا نه؟
سرمان را بالا بگیریم
لبخندی بزنیم و بگوییم:
آری عاشِـــــــقـم
عاشقِ هرکسی و هرچیزی که امید و عشق را در من زنده کند …
حاتمه ابراهیم زاده
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
میدونی رفیق گاهی بد باش
خوب بودن این روزها نرخش پایین است
ادمهای این روزها هر چه در توان دارند میکنند
تا نشانت دهند از تو بدبخترند
اما یادشان رفته تو کفش خودت را به پا داری
این روزها خیلی ها راحت از عشق میگویند
اما کسی حرمت عشق را نگه نمیدارد
اصلا مانده ام
عشق چیست
جز هوسی مزمن بر جان خیلیها که همینکه سیراب شدند ، میروند
یکسری هم از ترس تنهایی میگویند عاشقت هستند
اخر عزیز دل تو که عاشق تنهایی خودت نیستی ،چگونه عاشق تنهایی من شوی
رفیق جان بیا
جای دل شکستن و دل دادن
کلا دلمان را در گونی بگذاریم درش را ببندیم و بیندازیمش در عمق اقیانوس ارام
شاید ماهی ها بهتر از ما دل دادن بلد باشند

ایناز
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
توبرنمیگردی...
واین غمگین ترین شعرجهان است
که
ترجمه نمی شود...به هیچ زبانی...



گاهی برای امدنت دست به دعا میشدم
اما دیگر فهمیده ام
دلی که با من نمیتپد
بگذار برای همانی بماند که برایش میتپد
پس خوب جان
تا میتوانی بخند و شاد باش
از دور تماشایتان میکنم
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
یک رابطه ی خوب که بتوان بهش افتخار کرد،
چیزی فراتر از قراردادِ ترکمانچای و عهدنامه ی گلستان است که آدم بیاید تکه ای از جغرافیای تن و روانش را به نامِ کسی سند بزند..
ببین اینکه کسی آدم را برای خودش،برای خودِ خودش بخواهد اصلا چیز بدی نیست.
ولی اینکه بیایی برای کسی مرز تعیین کنی،
خط قرمز بکشی و حتی قهر کنی که چرا دختر یا پسر فامیلت تو پیجِ اینستاگرامته؟
یا اینکه حتی آمارِ مخاطبین دفترچه تلفن طرف را هم داری،
اصلا بیانگرِ حواس جمع بودن نیست...
اوایل قربان صدقه ی غیرت و انحصار طلبی ات می روند و تو هم کلی خوش خوشانت خواهد بود که خداروشکر درکم میکنه..
ولی زمان که می گذرد شخصی که موردِ این همه توجه تو قرار گرفته،
احساس حبس بودن میکند...
عمق فاجعه را میفهمی..؟ تو قصد داشتی عشقت برای خودت باشد ولی کار به جایی می رسد که او حس میکند زندانیِ توست...
و تو کدام زندانی ای را دیده ای که خیالِ آزادی به سرش نزند..؟
بد نیست بین ما جا بیفتد گاهی هم فاصله بگیریم،گاهی طرفمان را باز بگذاریم و بعد ببینیم برمی گردد یا نه..؟
باید قبول کرد عشق مالکیت نیست که تو به کسی بگویی "فلانی تو مالِ منی" نه این اصلا درست نیست..
عشق این است که فلانی حتی اگر هزارتا بهتر و رنگارنگ تر از تو دید باز هم خودش را "متعلق" به تو بداند..تعلق و مالکیت زمین تا آسمان فرق دارند..
بد نیست هر از گاهی درهای رابطه را باز کنی،
این پرنده اگر جلد تو باشد،پریدنی نیست..

#مهسا_پناهی
 
وضعیت
موضوع بسته شده است.

Similar threads

بالا