گفتگوهای تنهایی

[بهار00]

وقتی که می رفتی بهار بود

تابستان که نیامدی پاییز شد

پاییز که برنگشتی پاییز ماند

زمستان آمد اگر نیایی پاییز می ماند

تو را به دل پاییزی ات قسم می دهم

فصل ها را به هم نریز

 

[معمار فرناز]

گفتگوهای تنهایی

مبارک...

نبودنت مبارک...

بی من بودنت...

با او ,او, او...بودنت!

نخواستنت...

رفتنت...

عاشقانه رها کردنت...

ندیدنت...وعده هایت...ارزوهای محالت...

نادیده گرفتن عشقت مبارک...همه و همه...

از بین بردن ارزوهای شیرینم مبارکت باد...

کشتن احساساتم مبارکت باد...

قهرمان!!!بازوان قوی داشتی؟

یا دل سنگی که توانستی یک شبه.....!

هر چه که بودی...

ضربه ات کاری بود...

ضربه ای به بهای زندگی!

و در اخر مقابل ان همه سرسنگینی هایت...

"" فراموش شدنت مبارکم باد! ""

 

[رجایی اشکان]

يه وقتايي نميشه ...
يه آدمايي دير ميان
يا خيلي زود !
بعضي آدمان دير ميان و زود ميرن .
بعضيام جرعت موندن ندارن
بعضي وقتا به درد بعضي آدما نمي خوري
بايد همه ي خودت رو بريزي توي چمدون و بذاري بري
بيشتر آدمايي كه تو صف گرفتن كارت پروازن
خيلي قبل تر ها رفتن،دل كندن
فقط منتظر بودن پاهاشون با دلشون راه بياد
بعضي حرفا نبايد زده شه
بعضي اتفاقا نبايد بيفته
گاهي وقتا دو دقيقه زمان واسه به آتيش كشيدن خروارها علاقه كافيه
دل كندم ...
دل كندم...
و باز هم دل كندم...
و كسي نيست بفهمه دل كندن درد ناك ترين مصدر دنياست ...

 

[ماه آسمونی]

ٰیـه ٰوقــتایے
ﯾﻬـﻮ ﺗﺼﻤیـﻢ ﻣﯿﮕـﯿﺮﯼ ﻋـﻮﺽ ﺷـی !
ﻧﺸـﻮﻥ ﻣﯿـﺪﯼ ﮐﻪ ﺑﻪ ٰﺁﯾﻨـﺪﻩ
ﺍﻣﯿــﺪﻭﺍﺭﯼ!
ٰﺁﻫﻨـﮓ ﺷـﺎﺩ ﭘﻠـی میکنی
ٰﺷﯿﻄـﻨﺖ ﻣﯿﮑﻨـی!
ﯾــﻪ ﻣـﺪّﺕ ﺍﺩﺍﻣـﻪ ﻣﯿـﺪﯼ!!
ٰو ٰبعدش ...
ﺑـﻪ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﯼ ﺗﻤـﻮﻡ ﺍﻭﻥ ﻣﺪﺗـے ﮐﻪ
ﺧـﻮﺩﺗـﻮ ﻧﮕﻪ ﺩﺍﺷﺘـے ﻭ ﺗﻈﺎﻫـﺮ ﮐـﺮﺩﯼ !
ٰگـﺮﯾـﻪ ﻣﯿﮑﻨــے......

 

[nahid_]

نخ می دهی
به مردمِ
این شهر لعنتی!
بیچاره من!
که دورترین بادبادکم..

 

[AvA-6586]

با آرامش

کنارم بنشین


من چشم های خواب آلودم


محتاج لب هایت می شود


برای شب بخیرهایت......

 

[AvA-6586]

با تو هیچوقت بازی نکردم
نمیدانم چرا باختم

 

[ماه آسمونی]

ب سلامتی خودم ک بودنم واسه هیشکی مهم نیس..............

 

[AvA-6586]

ب سلامتی خودم ک بودنم واسه هیشکی مهم نیس..............

چقدر اشناس

 

[AvA-6586]

هر روز دارد
دلم "تنگ تر" می شود
نمی دانم، شاید هم امشب
روی اولین "دیوار مهربانی "
آویزانش کنم . . .​

 

[AvA-6586]

بهار
و این‌همه دل‌تنگی؟!
نه،
شاید فرشته‌ای
فصل‌ها را به اشتباه ورق زده باشد!

 

[ماه آسمونی]

چقدر اشناس

ای شیطون آوا

 

[AvA-6586]

رفت و آمد


قشنگی نبود!!


تو می رفتی


باران می آمد...

 

[معمار فرناز]

گفتگوهای تنهایی

تمام زندگي ام دست و پا زدن زير مته دندانپزشكي بود.
بخاطر شيريني بوسه اي در خواب
چراهيچكس تكانم نمي دهد..
از اين بيداري تلخ بي هنگام#ليلاكردبچه

 

[AvA-6586]

بہ سلامتے


همہ‌ے اونایے ڪه


حالشون خوب نيست


ولے مےخندن ڪه


حال بقیہ گرفتہ نشه
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

 

[AvA-6586]

از وقتی تصاحبش کرده ای

موهایم را از ته تراشیده ام
و فکر میکنم زشترین زن دنیا شده ام
و تو موهایت را روی شانه هایت میریزی
و فکر میکنی برایش زیباترین زن دنیا شده ای

غافل از آنکه مردی که موهای تو را
مثل سیم تلفن دور انگشتش می پیچد

و نگاهش به نقطه ای در دور دست ها

خیره می ماند

در خیالش به من زنگ می زند​

 

[AvA-6586]

مرا بشنوی یا نه
مرا جستجو کنی‌ یا نکنی‌
من مرد خـــــداحــافظــی همیشــگی‌ نیستم

 

[♥@SH!M♥]

دل دل نکن ای دل تنها
دلدار تو دلداده،دل کن

[h=1]♥@SH!M♥[/h]

 

[♥@SH!M♥]

من برای تنها نبودن
آدمهای زیادی دورو برم دارم !!!
آن چیزی که ندارم:
کسی برای با هم بودن است..!!!

 

[♥@SH!M♥]

عقاب همیشه تنهاست
ولی لاشخورها همیشه با هم هستن

 

[مولتی متر]

عقاب همیشه تنهاست
ولی لاشغورها همیشه با هم هستن

لاشغور؟؟؟؟ یا لاشخور؟؟؟


ای شیما !! ای عقاب ! ای تنها !

 

[مولتی متر]

[QUتاچیOTE=♥@SH!M♥;8460686]عقاب همیشه تنهاست
ولی لاشخورها همیشه با هم هستن[/QUOTE]
من وتو اینجا تو این تاپیک با هم هستیم لاشخوریم

 

[***##***]

 

[***##***]

 

[***##***]

 

[***##***]

ﺭﻭﺯﮔﺎﺭﯼ ﺟﺎﺩﻩ ﺑﻮﺩﻡ ﺟﺎﺩﻩ ﺍﯼ ﻏﺮﻕ ﺗﺮﺩﺩ ﺟﺎﺩﻩ ﺍﯼ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺭﻓﺖ ﻭ ﺁﻣﺪ، ﻟﺤﻈﻪ ﺍﯼ ﺧﺎﻟﯽ ﻧﻤﯽ ﺷﺪ ﻣﻦ ﮐﻪ ﺑﺴﯿﺎﺭﯼ ﺭﻓﯿﻘﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺁﺑﺎﺩﯼ ﺭﺳﺎﻧﺪﻡ ﻋﺎﻗﺒﺖ ﺧﻮﺩ ﻣاندﻡ ﻭ ﻭﯾﺮﺍﻧﻪ ﺗﻨﻬﺎﯾﯽ ﺧﻮﺩ …

 

[***##***]

در جوخه های اعدام پس از شنیدن فرمان "آتش " سربازی زودتر از همه شلیک میکند سربازی دیرتر وديگر سربازها، درمیان این دو قسم به مکث،، به اختلاف زمانی میان دو شلیک ما همه سربازيم آن که زودتر ماشه میچکاند جلاد آن که دیرتر شلیک میکند عاشق و مابقی مٱموریم گاهی اما یکی اسلحه اش را به سمت دهانی نشانه می رود که فرمان آتش داده است اوست که تنهاست..... حسن_آذری

 

[***##***]

 

[***##***]

كوچه ها را بلد شدم
خیابان ها را..
رنگ ها را..
جدول ضرب را..
و دیگر در هیچ راهی
گم نمیشوم،
اما
هنوز میان آدمها
گم میشوم!

مــــــــــــــــــــن آدمهــــــــــــــــا را
بلــــــــــــــــــد نیســـــــــــــــــــــتم...

 

[***##***]

سخت است صبح بشود....
صبح را حس نکنی!

سخت است گرمای بی دریغ آفتاب
بر پیکر لحظه های بودنت بتابد...
گرم نشوی!

سخت است دوست نداشته باشی...
طلوع صبح فردا را...
امروز را...
که با لبخندی مهربان
به استقبال زندگی ات آمده است...

سخت است که مجبوری
هرروز نمیری!
سخت است که مجبوری
هرروز زندگی کنی!