گفتگوهای تنهایی

وضعیت
موضوع بسته شده است.

(رها)

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
در این روز هزاران درخت
در حسرت نبودنت می‌کارم
با اشک‌هایم آبیاری می‌کنم
ولی تا تو نیایی
از شکوفه خبری نیست
حتی در بهار!

#نادر_باقری
 

***##***

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
تا دیروز فکر می کردم

تمام قله های جهان را

می توانم فتح کنم.

تازه امروز فهمیدم

چه نفس گیر است

بالا رفتن از پله های خانه ای که

تو

دیگر در آن نیستی!
 

***##***

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
 

(رها)

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
چین دامنم که مرتب شد
زنگِ در را امتحان می‌کنم
عطر چای که در خانه پیچید
زنگِ در را امتحان می‌کنم
و همین که زیبایی‌ام اعتماد آینه را جلب کرد
زنگِ در را امتحان می‌کنم

و این‌همه یعنی در این خانه زنی‌ست
که حس زن‌بودن روزی چهاربار
رنگ لاکش را عوض می‌کند.
می‌خواهم زن باشم،
نگران عقربه‌هایی که دیرآمدن‌ات را
خلاف چین‌های دامن‌ام می‌چرخند،
نگران صدای کفش‌هایی
که دیرتر از عطر چای در خانه می‌پیچد
می‌خواهم زن باشم،
درست در لحظه‌ای که باید زن باشم

#لیلاکردبچه
 

(رها)

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
زمستان
نه از سرزمین‌های شمالی می‌رسد
نه از پیش‌بینی اخبار هواشناسی،
از خریدن دستکش‌های چرمی آغاز می‌شود
که گاهی دست‌هایمان
و اغلب پیری دست‌هایمان را پنهان می‌کند

نمی‌بینی؟
ما پیر شده‌ایم
بی‌آنکه کسی دستمان را گرفته باشد

دستت را به من بده!
پشت‌سرمان حرف
و پشت هرحرف، گلوله‌ای داغ پنهان است

دستت را به من بده!
آفتاب زمستان از پشت که می‌تابد
بیشتر گرم‌مان می‌کند.
 

***##***

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
کاش می شد.. یک لحظه جایمان را با هم عوض کنیم.. شاید تو می فهمیدی چقدر بی انصافی و من می فهمیدم چرا؟
 

***##***

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دلم برا بچگیام تنگ شده اون زمانی که دغدغه ام فقط رسیدن غروب بود که برم با دوستام خاله بازی کنم وخوش باشم نه الان که انقد دغدغه دارم که فقط منتظر رسیدن مرگم هستم خسته و دلشکسته ام دلم می خواد برگردم به گذشته...
 

*محیا*

کاربر فعال مهندسی کشاورزی ,
کاربر ممتاز
کودکی هایم را دوست دارم چون پر است از مهربانی های پدر و مادرم :heart: پدر و مادرم را بیشتر از همه دنیا دوست دارم چون مهربانی را به من آموختند:heart:
 

***##***

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
کوچ پرنده ها را دوست ندارم
میدانم
پرنده ای که کوچ کند
دل کندن را بلد است
من " یاکریم های " پنج دری خانه مادر بزرگم را
به تمام پرستو های مهاجر
ترجیح میدهم
یا این
گـــــــنـــجـــشـــک های کـــوچـــک
که تمام زمستون را میلرزند
اما ...
میمانند ...
تا من پشت پنجره ام تنها نباشم ...
 

(رها)

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
هر صبح که بیدار می‌شوم
با چند زن ملاقات می‌کنم

زنی که با بی‌میلی
از تخت بیرون می‌آید
و پسرک زیبایش را در خواب می‌بوسد
و حاضر می‌شود که برود
تا عصر دنبال نان!

زنی که هی ظرف می‌شورد
و گرد می‌گیرد
و هی هنوز فکر می‌کند
چقدر همه جا خاک نشسته!

زنی که لیست می‌نویسد
و زنبیل برمی‌دارد و می‌رود خرید

زنی که از کله‌ی سحر تا بوق سگ
در سرش شعر می‌بافد
و هی می‌نویسد و هی خط می‌زند!

زنی که می‌خندد
زنی که می‌گرید
زنی که می‌جنگد
زنی که می‌شکند
زنی که می‌زاید
زنی که می‌میرد
و زنی که عاشق توست

هاااای زنی که عاشق تو‌ست...

بین خودمان باشد
من او را از همه بیشتر دوست دارم!

از همه زیباتر است
وقتی با فکر #تو لبخند می‌زند!

#هستی_دارایی
 

(رها)

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
نفس‌های مرا مگذار
پای زندگی کردن
بدنیا آمدن هرگز
دلیل زنده بودن نیست

#معصومه_صابر
 

بهار00

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
سکـــــــــــــوتــــــ بالآتَـــــــــــــــــرین گِریه یه دختَـــــــــره
وقتی سکـــــــــــــوتــــــــ میکنه
یَنـــــــی واقِعَــــــــاً شِکَستـــــــــــــــــه..:cry:
 

naight

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
بعد از تو...

بعد از تو...

[FONT=verdana, arial, helvetica, sans-serif]بعد از تــــــــــــــو[/FONT]
[FONT=verdana, arial, helvetica, sans-serif]
[/FONT]
[FONT=verdana, arial, helvetica, sans-serif]چیز های زیــــــــادی برایم باقی نمانده[/FONT]
[FONT=verdana, arial, helvetica, sans-serif]
[/FONT]
[FONT=verdana, arial, helvetica, sans-serif]یـــــــــک دنیا خاطره....[/FONT]
[FONT=verdana, arial, helvetica, sans-serif]
[/FONT]
[FONT=verdana, arial, helvetica, sans-serif]یک بغـــــــض سنگین...[/FONT]
[FONT=verdana, arial, helvetica, sans-serif]
[/FONT]
[FONT=verdana, arial, helvetica, sans-serif]یــــــک نـــــــــگاه خسته....[/FONT]
[FONT=verdana, arial, helvetica, sans-serif]
[/FONT]
[FONT=verdana, arial, helvetica, sans-serif]چـــــــــشمی همیشه به راه[/FONT]
[FONT=verdana, arial, helvetica, sans-serif]
[/FONT]
[FONT=verdana, arial, helvetica, sans-serif] سکــــــــوتی مرگبار[/FONT]
[FONT=verdana, arial, helvetica, sans-serif]
[/FONT]
[FONT=verdana, arial, helvetica, sans-serif]و یک جعبه ی سیگار ....[/FONT]
[FONT=verdana, arial, helvetica, sans-serif]
[/FONT]

[FONT=verdana, arial, helvetica, sans-serif]
[/FONT]

 

بهار00

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
برای من این ساعت هــا جــور خاصی میگذرنــــد..
نمی دانــی !
هیچ کس نمی دانــد !
پشت نبودن هـــای تــو
زمان چـــه بی رحمانه نبضش می زند...!!!
 

(رها)

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
زن‌ها به جنگ نمی‌روند
فقط موقع خداحافطی
با نگاه‌شان به مردها می‌گویند:
زنده بمانید و برگردید
خانه‌ایی برای آرام گرفتن
قلبی برای دوست داشتن
و امیدی برای بزرگ شدن
در انتظار شماست

و همه‌ی مردها
برای برگشتن به خانه است
که می‌جنگند
حالا یا با خستگی‌هایشان
یا با دشمن...

#لطیف_هلمت
 

(رها)

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
من زخم‌های بی‌نظیری به تن دارم
اما تو مهربان‌ترین‌شان بودی
عمیق‌ترین‌شان
عزیزترین‌شان

بعد از تو آدم‌ها
تنها خراش‌های کوچکی بودند بر پوستم
که هیچ‌کدام‌شان
به پای تو نرسیدند
به قلبم نرسیدند

بعد از تو آدم‌ها
تنها خراش‌های کوچکی بودند
که تو را از یادم ببرند، اما نبردند

تو بعد از هر زخم تازه‌ای
دوباره بازمی‌گردی
و هر بار
عزیزتر از پیش
هر بار عمیق‌تر ...

#رویا_شاه_حسین_زاده
 

(رها)

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
شنبه شد، پنجره از آمدنت وا مانده
دو سه تا دلهره از جمعه، زتو جامانده

جمعه و شنبه دگر فرق ندارد بی‌تو
تا میان من وتو فاصله بر جا مانده

#مسعود_محمدپور
 

بهار00

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دلم میخواهد آنشرلی باشم..تصور کنم..با خیالاتم زندگی کنم...با خیال

بودن تو..

حالا که نیستی میخواهم تصور کنم هستی..همین نزدیک ها..کنار من..!

میخواهم همانند آنه با خود بگویم اشکالی ندارد..تصور میکنم..!!!
 

(رها)

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
بهار شعبده‌باز ماهری باشد کاش
که تو را مثل کبوتری از کلاهش
بیرون بیاورد و پرواز دهد
و بعد سال‌های از دست رفته را
از آستینش در بیاورد
و دوباره آن خرگوش‌های سفید
توی صحنه‌ها بدوند

بهار شعبده‌باز ماهری باشد کاش
که دستمال خیس گریه‌هایمان را
در مشتش جمع کند
و بعد مشتش را که باز می‌کند
از آن همه گریه
فقط گلبرگ‌های گلی مانده باشد
که پرت می‌شود به سمت تماشاچی‌ها

#رویا_شاه_حسین_زاده
 

بهار00

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دلم میان این همه آدم … ،
فقط کمی… ،
سادگی می خواهد… ؛
کسی را می خواهد که نپرسد:
“حواست به من هست؟ ”
“فقط بیاید با اندک نگاهی … ، آرام بگوید :
“حواسم به تو بود:cry::cry::cry:
 
وضعیت
موضوع بسته شده است.

Similar threads

بالا