گفتگوهای تنهایی

وضعیت
موضوع بسته شده است.

AvA-6586

کاربر فعال تالار حسابداری ,
کاربر ممتاز
من باختــم به خـود بـاختــم
به تصویــر غلـط فرشتـه های آدمـ نمــا بـاختــم
. . .
حـال کـه حماقتــ هایــم را می شمــارمـ
آرامــ . . . آرامــ . . .
ایـن جمـله در ذهنــم طنیــن انـداز می شـود
سنـگـ بــاش
تــا سنـگســاز نشــوی …
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
[FONT=&quot]دلم تنگ است...[/FONT]
[FONT=&quot]دلم گرفته...[/FONT]
[FONT=&quot]سخت درگیرم در همهمه دلتنگی هایم![/FONT]
[FONT=&quot]بیزارم از کسانی که اطرافم هستند[/FONT]
[FONT=&quot]دلم گرفته...[/FONT]
[FONT=&quot]از این لحظات طاقت فرسا و شکننده[/FONT]
[FONT=&quot]چقدر دروغ میشنوم این روزها[/FONT]
[FONT=&quot]و چقدر مملو از نیستی میشوم[/FONT]
[FONT=&quot]دلم یک ایوان پر از تنهایی میخواهد[/FONT]
[FONT=&quot]و یک گهواره کوچک مخصوص خودم[/FONT]
[FONT=&quot]که دلم را بگذارم رویش[/FONT]
[FONT=&quot]و هی تکانش بدهم[/FONT]
[FONT=&quot]لالایی بخوانم برایش[/FONT]
[FONT=&quot]هی دل کوچولوی من ..[/FONT]
[FONT=&quot]هی دل زخمی من[/FONT]
[FONT=&quot]هی دل تنها ی من[/FONT]
[FONT=&quot]بخواب آرام[/FONT]
[FONT=&quot]هی دل غمگین من ..[/FONT]
[FONT=&quot]دلم یک نسیم کوچک میخواهد که بیاید و آتش درونم را ارامتر کند[/FONT]
[FONT=&quot]دیگراز این دنیای فانی چیزی نمیخواهم[/FONT]
[FONT=&quot]هیچ چیز دلگرمم نمیکند[/FONT]
[FONT=&quot]نه آدمها نه چیزهای مجلل اطرافم[/FONT]
[FONT=&quot]هیچ چیز آرامم نمیکند....[/FONT]
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
[FONT=&quot] [/FONT]
[FONT=&quot]گفتم:میری؟ [/FONT]
[FONT=&quot]گفت:آره [/FONT]
[FONT=&quot]گفتم:منم بیام؟ [/FONT]
[FONT=&quot]گفت:جایی که من میرم جای 2 نفره نه 3 نفر[/FONT]
[FONT=&quot]گفتم:برمی گردی؟[/FONT]
[FONT=&quot]فقط خندید [/FONT]
[FONT=&quot]اشک توی چشمام حلقه زد [/FONT]
[FONT=&quot]سرمو پایین انداختم [/FONT]
[FONT=&quot]دستشو زیر چونم گذاشت و سرمو بالا آورد[/FONT]
[FONT=&quot]گفت:میری؟ [/FONT]
[FONT=&quot]گفتم:آره[/FONT]
[FONT=&quot]گفت:منم بیام؟ [/FONT]
[FONT=&quot]گفتم:جایی که من میرم جای 1 نفره نه 2 نفر[/FONT]
[FONT=&quot]گفت:برمی گردی؟ [/FONT]
[FONT=&quot]گفتم:جایی که میرم راه برگشت نداره [/FONT]
[FONT=&quot]من رفتم اونم رفت ولی اون مدتهاست که برگشته[/FONT]
[FONT=&quot]و با اشک چشماش خاک مزارمو شستشو میده...[/FONT]
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
از تکرار غریبانه ترین روزهای زندگیم
که عاری از دوست داشتن بود
و مملو از تنهایی
و روزهایی که سردیش را هنوز هم حس میکنم
و روزهایی که با تمام غصه هایم
زیر باران گریه کردم
راه رفتم و آسمان را قسم دادم
هنوزاین روزها چشمهایم بارانی است
دلم تنگ است...
دلم گرفته...
سخت درگیرم در همهمه دلتنگی هایم!
بیزارم از کسانی که اطرافم هستند
دلم گرفته...
از این لحظات طاقت فرسا و شکننده
چقدر دروغ میشنوم این روزها
و چقدر مملو از نیستی میشوم
دلم یک ایوان پر از تنهایی میخواهد
و یک گهواره کوچک مخصوص خودم
که دلم را بگذارم رویش
و هی تکانش بدهم
لالایی بخوانم برایش
هی دل کوچولوی من ..
هی دل زخمی من
هی دل تنها ی من
بخواب آرام
هی دل غمگین من ..
دلم یک نسیم کوچک میخواهد که بیاید و آتش درونم را ارامتر کند
دیگراز این دنیای فانی چیزی نمیخواهم
هیچ چیز دلگرمم نمیکند
نه آدمها نه چیزهای مجلل اطرافم
هیچ چیز آرامم نمیکند....
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
راستش نمیدانم الان....
دلـم گرفتــه اسـت یــا دلـگیــرم یـا شایـد هـم دلـم گیـر اسـت
نمــی دانــم
اصـلاً هیــچ وقـت فــرق بیــن اینــها را نفهـمیــدم
فقـط مـی دانـم دلـم یـک جـوری مـی شـود
جــوری کـه مثــل همیــشـه نیــسـت
دلـم کـه اینـطــور مـی شـود ، غصـه هـای خــودم کـه هـیچ ،
غصـه ی همــه ی دنیــا مـی شـود غصـه ی مـن
بعــد دلــم بـدجــور غروب زده میشود
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
خدا لعنت کند بر واژه ها حتی خداحافظ !

که یعنی آتشی افتاده در من با خداحافظ !


سکوت افتاده مثل رعشه ای بر استخوانهایم


شبیه موج سرد ساحل دریا خداحافظ:cry:
 

AvA-6586

کاربر فعال تالار حسابداری ,
کاربر ممتاز
شاید قانون دنیا همین باشد ، من صاحب آرزویی باشم که شیرینی تعبیرش از آن دیگریست …
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
این قصه هم رسیده به پایان خداحافظ

جان شما و خاطره هامان خداحافظ

من میروم بدون تو اما دعایم کن


در اولین تراوش باران خداحافظ
 

AvA-6586

کاربر فعال تالار حسابداری ,
کاربر ممتاز
یک عالمه اتفاق دوره ام کرده اند
نه می افتند…
نه می روند…
فقط می
رقصند!
 

بهار00

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
[FONT=&quot]سگ مظهر وفاداریست[/FONT]

[FONT=&quot]اما میگویند:مثل سگ پشیمان میشوی![/FONT]

[FONT=&quot]گویا...[/FONT]

[FONT=&quot]آخر وفاداری،[/FONT]

[FONT=&quot]پشیمانی است...[/FONT]

 

بهار00

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
هستند کسانی که از شدت دلتنگی به کما رفته اند!
حرف نمیزنند…
راه میروند…!
نفس میکشند…
ولی چیزی را حس نمیکنند!
فقط فکرمیکنند و فکرمیکنند و فکرمیکنند….!
 

ros.

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
ﻧﻪ ﺣﻮﺻﻠـــﻪ ﯼ ﺩﻭﺳـــﺖ ﺩﺍﺷﺘــﻦ ﺩﺍﺭﻡ
ﻧﻪ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫـــــــﻢ ﮐﺴـﯽ ﺩﻭﺳﺘـــــــــﻢ ﺩﺍﺷﺘـﻪ ﺑﺎﺷﺪ
ﺍﯾـﻦ ﺭﻭﺯﻫـــﺎ ﺳـــــَــــﺮﺩﻡ..
ﻣﺜـﻞ ﺩﯼ , ﻣﺜـﻞ ﺑﻬﻤـــﻦ,ﻣﺜـﻞ ﺍﺳﻔﻨــــــﺪ
ﻣﺜـﻞ ﺯﻣﺴﺘــــ ـــــﺎﻥ ﺍﺣﺴــــــﺎﺳـﻢ ﯾـﺦ ﺯﺩﻩ
ﺁﺭﺯﻭﻫـــــــــﺎﯾـﻢ ﻗﻨﺪﯾــــﻞ ﺑﺴﺘــﻪ
ﺍﻣﯿــــــﺪﻡ ﺯﯾــﺮ ﺑﻬﻤــﻦ ِ ﺳــﺮﺩ ِ ﺍﺣﺴــﺎﺳﺎﺗﻢ ﺩﻓــــــــﻦ ﺷـﺪﻩ..
ﻧﻪ ﺑﻪ ﺁﻣـــــدنی ﺩﻝ ﺧﻮﺷــﻢ ﻭ ﻧﻪ ﺍﺯ ﺭﻓﺘـــــنی ﻏﻤﮕﯿــﻦ
ﺍﯾـﻦ ﺭﻭﺯﻫـــﺎ ﭘــُﺮ ﺍﺯ ﺳﮑـــــــــﻮﺗـﻢ
 

AvA-6586

کاربر فعال تالار حسابداری ,
کاربر ممتاز
دلـــتنگــی یــعنـــی : یـــک شب دل ات بـــماند روی دستت
و نــفهمی چــطــور مـــیتوانـــی . .
بــــدون او

آرامـــش کنـــی . .

:cry:
 

AvA-6586

کاربر فعال تالار حسابداری ,
کاربر ممتاز
گیرم تمام این صفحه را هم عاشقانه نوشتم!!

از این ستون تا آن ستون...

هیچ فرجی نخواهد شد..

وقتی که دیگر " دلش " برایم "
تنگ " نمیشود..
 

AvA-6586

کاربر فعال تالار حسابداری ,
کاربر ممتاز
همین که لابلای کلماتم نفس می کشی..

راه می روی..
همین که پناه واژه هایم شده ای..
همین که سایه ات هست.

همین که کلماتم از بی "تو"یی یتیم نشده اند..
کافی ست برای یک عمر آرامش..
باش..
حتی همین قدر دور..
حتی همین قدر دست نیافتنی..
 

مریم.س

عضو جدید
کاربر ممتاز
 
وضعیت
موضوع بسته شده است.

Similar threads

بالا