گفتگوهای تنهایی

[ماه آسمونی]

ایستاده....
و...
لخند زنان!
پایش را
روی گلویم فشار میدهد...
تنهایی!

 

[ماه آسمونی]

گاهی باید بغضت را بخوری و اشکت را تف کنی
که مبادا دل کسی بلرزد.................
حتی در تنهایی خودت هم حق اشک ریختن نداری
چرا که قرمزی چشماهیت ، دل می شکند ... آری...........
کوه بودن به سنگ بودن نیست...

 

[ماه آسمونی]

 

[رجایی اشکان]

دیگه دلم نه پول میخواد
نه آغوش
نه مهمونی
نه حتی آینده
دلم بچگیمو میخواد...
پاهای شنی
دستای کاکائویی
دلم میخوادوقتی بلال میخورم کل صورتم زغالی شه
100 بار یه سرسره ی 1 متری رو برم
بازم خسته نشم...
چایی رو با 10 تا قند بخورم
بستنی و پفک و لواشک رو باهم بخورم
سرچیزای مسخره اینقد بخندم بیوفتم کف اتاق
دلم میخواد مثل بچگیا بوی سیگار حالمو بد کنه
آدامس بچسبونم زیر میز کلاسا
عیدیامو بریزم تو اون قلک
دلم میخواد بازم رو دیوار نقاشی بکشم
مورچه ها رو بکشم...
دلم میخواد وقتی گریه میکنم
مادرم اشکمو پاک کنه نه پیرهن تنم....
دلم میخواد شبا تو خواب غلت بزنم
جای اینکه حرف بزنم!
1000 تومن تو جیبم باشه اما دلم خوش باشه
از شاخه درختا بالا برم
غروبای بعضی روزا فقط منتظر "آنشرلی" باشم
ولم کنی تا صبح تو شهر بازی بمونم
مادرم که نماز میخونه برم جلوش اینقد ادا در بیارم تا بخنده
نمازشو بشکنه و بعدش فرار کنم
بزرگترین اشتباهم این بود که آرزو کردم بزرگ شم
دنیای بزرگا خیلی سرد و تنهاست‎.......

 

[الناز تبریز]

تـــو چـــه گـــفتی سهــــــراب؟
قــایقی خـــــواهــــم ســـاخــــت ...
با کـــــــدوم عمـــــــر دراز ؟
نـــــوح اگـــر کشـتی ســـاخــت ؛ عمـــر خــــود را گـــذراند
با تبــــر روز و شبـش ؛ بـــر جــــان درختــــــان افتــــاد
سـالیــــان طــــول کشیــــد ؛ عـــاقبــت امـــا سـاخـــت
پـــس بگــــو ای سهـــــراب ...
شعـــــر نــــو خــــواهــــــم ســـاخـــــت
بیخیــــــال قــــایـــــق ... یـــــا کـــه میگفتـــی ...
تــــا شقــــایـــق هســــت زنـــــدگی بــایــــدکــــــرد ؟
ایـــــن سخـــــن یعنــی چــــــه ؟
بــــا شقــــایــق بـــاشی ... زنــــدگــی خـــواهـــی کــــرد
ورنـــــــه ایـــــن شعــــــر و سخــــــن
یـــــک خیـــــال پــــــــوچ اســـــت
پــــس اگـــر میگفتــــی ...
تــــا شقــایــــق هســـت ؛ حســــرتی بــایــــد خــــورد
جملــــه زیبـــاتــــر میشــــد
تـــــو ببخشـــــم سهــــــراب ...
کـــه اگـــر در شعـــرت ؛ نکتــــه ای آوردم ؛ انتقــــادی کــــردم
بخـــدا دلگیـــرم ؛ از تمـــام دنیـــــا ؛ از خیــــال و رویــــا
بخـــدا دلگیــــرم ؛ بخـــــدا مــــن سیـــــرم ؛ نـــوجــوانی پیــــرم
زنـــدگی رویــــا نیســـت
زنــــدگی پـــــــر درد اســــت
زنــــدگی نـــامـــــرد اســــت !!! زنــــدگی نـــامـــرد اســـت

 

[seyed*hamid]

ب سلامتی دوستام که حضور تک تکشون واسم مهمه. هرشب رصدشون میکنم

اصن مشخصه!!!

 

[آرزوخانوم]

امروز باتمام دنیاقهرم
امااگر توصدایم کنی برمیگردم
وباهمان لحن همیشگی میگویم "جانم"
من اینم
ساده ام
صادقم
زوددل میبندم
زود میشکنم
زود میبخشم
دیرمیروم
امااگه بروم
برای همیشه رفته ام...

 

[AvA-6586]

دارم فکر میکنم چقدر خوب می شد
نزدیک صورتم نفس می کشیدی
می دانی؟؟؟
من رک تر از آنم که نبوسمت

 

[AvA-6586]

بی تو هم می شود
زندگی کرد
قدم زد، چای خورد، فیلم دید، سفر رفت،...
فقط بی تو نمی شود به خواب رفت!
​

 

[AvA-6586]

ایســــــتــــاده ام ... بگـــذار ســـرنوشـــت راهـــش را بـــرود ... !

مـــن ، همیــن جا ،
کنار قـــول هـایت ،
درســــت روبــروی دوســـت داشتـــنت
و در عمــــق نبـــودنت ،
محـــــکم ایــستاده ام !!

 

[رجایی اشکان]

این آدم ها نمیدانند

نوشتن برای کسی که

خواننده ی این نوشته ها نیست

چقدر طاقت فرسا ست
​

 

[رجایی اشکان]

ﺗَـــﻠﺨـــــــه❥
ﭼِـﺸــــامـــــ غــَــم دارهــ❥
وَلـــی هــــر کــی مـیــبــیــنه مــیـگــهـــ❥ چِـــشـــاتــــ ســــــگ دارهــ❥

 

[AvA-6586]

کَـــــر شدم !!! چقدر نوشته های اینجا بلند گریه می کنند !
انگار تقصیر هم ندارند … !
انگار زیاد منتظر ماندند ،

و شاید حدیث بی قراریست و یا …
عاشقانه هایی که نوشتن ندارد…
و من …
هنوز رویا می بافم …

 

[AvA-6586]

حرفت که میشود با خنده میگویم یادش بخیر..

فراموشش کردم
اما نمیدانند هنوز هم کسی اشتباه تماس میگیرد

سست میشوم که نکند تو باشی...

 

[علی121]

دلم میسوزه
خیلی زود همه میرن
خیلی زودتر از اون چیزی که فکر کنی تنها میشی
آدمای اطرافمون خیلی جالبن
موقعی که خوشحالن و به قولی زندگیشون خوب میچرخه،
خیری از من نمیگیرن اما تا وقتی یکم زندگی اذیتشون میکنه
ما یادشون می افتیم.خیلی جالبه..
دلم میسوزه
امروز دختر خانمی اومده تو پارک تبلیغ یک کتاب رو میکنه
تا بلکه بخرم..بعد میگه اگه بخری، شمارمم میدم چون نظرتم
میخوام بدونم اونم یه ادم تنهاس..تنهاش گذاشتن که این کارو
میکنه..
دلم میسوزه..
واسه تنهایی حتما نباید خودت باشی و هیچکس دیگه نباشه،
اینکه کسی باشه ولی درکت نکنه یعنی تنهایی
اینکه کسی باشه ولی نبینیش یعنی تنهایی
اینکه وقتی میری تو خیابون سرت پایین باشه،لباس مشکی بپوشی،
هندزفری تو گوشت باشه و داریووش برات بخونه ...این یعنی تنهایی..
دلم میسوزه..خیلی هم دلم میسوزه

 

[mahtab2689]

دلم میسوزه
خیلی زود همه میرن
خیلی زودتر از اون چیزی که فکر کنی تنها میشی
آدمای اطرافمون خیلی جالبن
موقعی که خوشحالن و به قولی زندگیشون خوب میچرخه،
خیری از من نمیگیرن اما تا وقتی یکم زندگی اذیتشون میکنه
ما یادشون می افتیم.خیلی جالبه..
دلم میسوزه
امروز دختر خانمی اومده تو پارک تبلیغ یک کتاب رو میکنه
تا بلکه بخرم..بعد میگه اگه بخری، شمارمم میدم چون نظرتم
میخوام بدونم اونم یه ادم تنهاس..تنهاش گذاشتن که این کارو
میکنه..
دلم میسوزه..
واسه تنهایی حتما نباید خودت باشی و هیچکس دیگه نباشه،
اینکه کسی باشه ولی درکت نکنه یعنی تنهایی
اینکه کسی باشه ولی نبینیش یعنی تنهایی
اینکه وقتی میری تو خیابون سرت پایین باشه،لباس مشکی بپوشی،
هندزفری تو گوشت باشه و داریووش برات بخونه ...این یعنی تنهایی..
دلم میسوزه..خیلی هم دلم میسوزه

 

[ماه آسمونی]

تنهایی یعنی همدمت اینترنت باشه ...............

 

[علی121]

تنهااااااااااااااااایی...
تنهایی یعنی اینکه انقدر بی کسی که باید
درد و دلاتو غمهاتو شادیاتو، به جا اینکه با
یه کسی تقسیم کنی، بیای همه اینارو تایپ کنی....
درد و دلای من، غمهای من با تایپ کردن از بین نمیرن
اما چه کنم؟؟اینم مثل سیگاره...تلقین میکتم که از بین میرن

 

[علی121]

 

[رجایی اشکان]

آهاى آدمایى که شکستن قلب آدما شده سرگرمیتون
یه روزى یه جایى یکى میاد و قلبتونو تیکه تیکه میکنه
به عدالت خدا شک نکنید!
​

 

[رجایی اشکان]

ﻧﻪ ﺣﻮﺻﻠـــﻪ ﯼ ﺩﻭﺳـــﺖ ﺩﺍﺷﺘــﻦ ﺩﺍﺭﻡ
ﻧﻪ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫـــــــﻢ ﮐﺴـﯽ
ﺩﻭﺳﺘـــــــــﻢ ﺩﺍﺷﺘـﻪ ﺑﺎﺷﺪ
ﺍﯾـﻦ ﺭﻭﺯﻫـــﺎ ﺳـــــَــــﺮﺩﻡ
ﻣﺜـﻞِ ﺩﯼ , ﻣﺜـﻞِ ﺑﻬﻤـــﻦ , ﻣﺜـﻞِ ﺍﺳﻔﻨــــــﺪ
ﻣﺜـﻞِ ﺯﻣﺴﺘــــ ـــــ ــﺎﻥ
ﺍﺣﺴــــــﺎﺳـﻢ ﯾـﺦ ﺯﺩﻩ
ﺁﺭﺯﻭﻫـــــــــﺎﯾـﻢ ﻗﻨﺪﯾــــﻞ ﺑﺴﺘــﻪ
ﺍﻣﯿــــــﺪﻡ ﺯﯾــﺮ ﺑﻬﻤــﻦ ِ ﺳــﺮﺩ ِ
ﺍﺣﺴــﺎﺳﺎﺗﻢ ﺩﻓــــــــﻦ ﺷـﺪﻩ
ﻧﻪ ﺑﻪ ﺁﻣـــــﺪنﯼ ﺩﻝ ﺧﻮﺷــﻢ
ﻭ ﻧﻪ ﺍﺯ ﺭﻓﺘـــــﻦی ﻏﻤﮕﯿــﻦ
ﺍﯾـﻦ ﺭﻭﺯﻫـــﺎ ﭘــُﺮ ﺍﺯ ﺳﮑـــــــــﻮﺗـﻢ
خسته ام از جنس قلابی آدمها...

 

[ماه آسمونی]

نترس از هجوم حضورم چیزی جز تنهایی بامن نیست.............

 

[ماه آسمونی]

کَـــــر شدم !!! چقدر نوشته های اینجا بلند گریه می کنند !
انگار تقصیر هم ندارند … !
انگار زیاد منتظر ماندند ،

و شاید حدیث بی قراریست و یا …
عاشقانه هایی که نوشتن ندارد…
و من …
هنوز رویا می بافم …

نه دلتنگم
نه منتظر
نه بی قرار
نه عاشق
نه .....

من فقط میخوام قلبم سبک بشه و این همه سنگینی نکنه ....

خدایا خودت ارامش بهم بده....

 

[ماه آسمونی]

دلم

آرامـش می خـواهـد ...

شده بـه انـدازه ی خوردن ِ یـک فنـجان چـای

کـوتـاه بـاشد ...

 

[AvA-6586]

نترس از هجوم حضورم چیزی جز تنهایی بامن نیست.............

 

[رجایی اشکان]

برایم مهم نیست از بیرون چگونه به نظر می آیم...
کسانی که درونم را می بینند برایم کافیند...
برای آن هایی که از روی ظاهرم قضاوت میکنند حرفی ندارم...
با خود می گویم بگذار همان بیرون بمانند.
​

 

[رجایی اشکان]

هیچ انتظاری از کسی ندارم!
و این نشان دهنده ی قدرت من نیست!
مسئله، خستگی از اعتمادهای شکسته است.
​

 

[AvA-6586]

چه کسی گفته که من تنهایم ؟
من ، سکـوت ، خاطرات ، بغض و اشک همیشه با همیم …
بگذار تنهایی از حسودی بمیرد !

 

[AvA-6586]

ﺗﻨﻬﺎیی ﺣﻖ کسی ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺧﻴﺎﻧﺖ ﻣﻴﻜﻨﺪ
ﺍﻣﺎ ﻧﺼﻴﺐ کسی ﻣﻴﺸﻮﺩ ﻛﻪ ﻭﻓﺎﺩﺍﺭ ﺍﺳﺖ . . .
تنم انگار تابستان سرشت است
تن ِ تو اول ِ اردیبهشت است
دهانم ماه مرداد است در یزد
لبت، بانوی من ، “ یخ در بهشت ” است

 

[رجایی اشکان]

بعضی زخم ها هست که هر روز باید روشونو باز کنی و نمک بپاشی!

تا یادت نره که سراغ بعضی از آدما نباید رفت،

نباید، نباید، نباید!!