گفتگوهای تنهایی

وضعیت
موضوع بسته شده است.

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
می خواهم بمیرم ! !

این خواستن توانستن نیست ، آرزوست.


شاید تکرار حرفهایی که برای همگان آشناست..


نمی توان برای رهایی این چنین جنگید..


نمی توان آه پر هیاهوی ماندگان را نشنید..


این از حرف های کودکانه هم ساده تر است..


با ترس نمی گویم....

 

AvA-6586

کاربر فعال تالار حسابداری ,
کاربر ممتاز
[FONT=times new roman,times,serif]در پیش چشــم همـه [/FONT]

[FONT=times new roman,times,serif]برای مـن دسـت نیـافتنـی بـودی[/FONT]

[FONT=times new roman,times,serif]حـرفـی نیسـت...[/FONT]

[FONT=times new roman,times,serif]امـا بی انصـاف...[/FONT]

[FONT=times new roman,times,serif] لااقـل در پیـش چشـم مـن[/FONT]

[FONT=times new roman,times,serif] بـرای همـه دم دستـی نبـاش[/FONT]...
 

smart student

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
 

غمین

عضو جدید
کاربر ممتاز
رد پاهایم را پاک می کنم

به کسی نگویید

من روزی در این دنیا بوده ام

خدایا می شود استعفا دهم؟؟؟؟؟؟؟؟

کم آورده ام......


 

غمین

عضو جدید
کاربر ممتاز
هستند کسانی که از شدت دلتنگی به کما رفته اند...

حرف می زنند

راه می رونند

نفس می کشند

اما چیزی حس نمی کنند

هیچ جیز

فقط فکر و فکر می کنند.
 

غمین

عضو جدید
کاربر ممتاز
وقتی خدا تقسیم آرزو کرد
گفت آرزوها تموم شده ،
تو بمان با تنهایت و شبهایی که خیس بارانم !
تنهایی
یعنی آرزوی مرگ کنی تا حتی شده برای تشییع جنازت یه عده دورت جمع بشن . . .
 

غمین

عضو جدید
کاربر ممتاز
چه رسم جالبی است ،

محبتت
را میگذارند پای احتیاجت ،

صداقتت
را میگذارند پای سادگیت ،

سکوتت
را میگذارند پای نفهمیت ،

نگرانیت
را میگذارند پای تنهاییت ،

و وفاداریت
را پای بی کسیت ،

و آنقدر تکرار میکنند که تو

باورت میشود که
تنهایی و بی کس و محتاج..
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
گريه نكن...

گريه نكن...



[FONT=&quot]گفتي هر وقت خواستي گريه كني برو زير بارون كه نكنه يه نامردي اشكتو ببينه و بهت بخنده![/FONT]
[FONT=&quot]گفتم اگه بارون نيومد چي؟؟؟[/FONT]
[FONT=&quot]گفتي اگه چشم قشنگ تو بباره آسمونم گريش ميگيره[/FONT]
[FONT=&quot]گفتم يه خواهش...[/FONT]
[FONT=&quot] هروقت آسمون چشمم خواست بباره تنهام نذار [/FONT]
[FONT=&quot]گفتي چشم[/FONT]
[FONT=&quot]حالا امروز من دارم گريه ميكنم اما آسمون نميباره توهم اون دور دورا وايستادي و داري بهم ميخندي[/FONT]
 

ماه آسمونی

عضو جدید
کاربر ممتاز
گفتي هر وقت خواستي گريه كني برو زير بارون كه نكنه يه نامردي اشكتو ببينه و بهت بخنده!
گفتم اگه بارون نيومد چي؟؟؟
گفتي اگه چشم قشنگ تو بباره آسمونم گريش ميگيره
گفتم يه خواهش...
هروقت آسمون چشمم خواست بباره تنهام نذار
گفتي چشم
حالا امروز من دارم گريه ميكنم اما آسمون نميباره توهم اون دور دورا وايستادي و داري بهم ميخندي

:cry: عالی بود داداش عالی بود
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دست هایم یخ بسته اند بی آنکه سردم باشد.
دلم می خواهد تمام کبوترهای دنیا را به زیر سقف فروریخته این خانه دعوت کنم.
کمی چای بنوشیم تا بلکه یخ ام در این هوای سرد بهاری باز شود.

راستی چقدر درون خانه سرد است ؟ چقدر سرفه می کنم ؟!
می دانی ...
سرفه هایم بوی تند و زننده ی "زندگی" را می دهد؛
می خواهم بالا بیاورم تمام نفس کشیدن هایم را .
اصلآ کی به اتمام خواهم رسید ؟
سقف متزلزل این خانه شکسته ترک برداشته چرا روی سرم فرو نمی ریزد ؟
چرا من هنوز نفس می کشم ؟
چرا من هنوز به جرم "زنده بودن" بازداشتم ؟
چرا قاضی حکمم را یک سره نمی کند ؟
قضاوت با خودت ...
 

AvA-6586

کاربر فعال تالار حسابداری ,
کاربر ممتاز
ﺣــــﻮﺍﺳﺖ ﺑـﮧ ﺩﻟﺘــ ﺑﺎﺷﺪ . . .ﺁﻥ ﺭﺍ ﻫـ ــﺮﺟﺎﯾـﮯ ﻧﮕــﺬﺍﺭ!

ﺍﯾــﻦ ﺭﻭﺯﻫــﺎ ﺩﻝ ﺭﺍ ﻣﯿــﺪﺯﺩﻧﺪ . . .
ﺑــﻌﺪ ڪﮧ ﺑﮧ ﺩﺭﺩﺷـــﺎﻥ ﻧـﺨــﻮﺭﺩ
ﺟـﺎﯼ ﺻـــﻨﺪﻭﻕ ﭘـﺴﺘـــ
ﺁﻧــ ــﺮﺍ ﺩﺭ ﺳﻄﻞ ﺁﺷـــﻐﺎﻝ ﻣﮯ ﺍَﻧﺪﺍﺯﻧﺪ !
ﻭ ﺗــﻮ ﺧﻮﺑــ ﻣـﯿﺪﺍﻧﮯ
ﺩﻟﮯ ﮐﻪ ﺍَﻟﻤﺜﻨﮯ ﺷﺪ! ﺩﯾــﮕﺮ ﺩِﻟــــ ﻧﻤـﯿﺸﻮﺩ....

 

AvA-6586

کاربر فعال تالار حسابداری ,
کاربر ممتاز
تنـــــهایی ﺑﻬﺘــــﺮﺍﺳــــﺖ
ﺍﺯ ﺑﻮﺩﻥ ﺑﺎ ﮐﺴــﯽ ﮐﻪ ﺑﻮدنش ﺩﺭﻭﻍ ﻣﺤـــﺾ ﺍﺳــﺖ
ﺩﻟـــــــﺶ ﮐﻪ ﻫــﯿﭻ …
ﺣﻮﺍﺳﺶ ﻫﻢ ﺑﻪ ﺗـــﻮ ﻧﯿﺴـــﺖ
ﻓﻘـــﻂ ﺯﻣﺎﻧـــﯽ ﺑﺎ ﺗﻮﺳــﺖ ﮐﻪ
ﮐﺴـــﯽ ﺭﺍ ﻧـــﺪﺍﺭﺩ….
 

AvA-6586

کاربر فعال تالار حسابداری ,
کاربر ممتاز
انصـــاف نبـــود …
رفــتنت با خــودت بـاشــد ،
فـــرامـــوش کــردنت بــا مــن
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
تنهام خیلی ...
سکوت....
خفقان....
احساس میکنم خیلی دلم پر....
باز هم تنهام...
حوصله ندارم ...
فقط سکوت بی هدف ..
انتظار...
دوست دارم فقط یه گوشه بشینم..
حرفی ندارم...
یه حس عجیب تو دلم ریشه کرده ...
ریشه اش تموم دلمو پر کرده....
دارم خفه میشم ...
بدجوری هم...
کسی نیست ...
تنهای تنهام...
خودم هستم و دل تنهام....
ناراحت و بیخیالم....
نمی دونم ....
 

anahita1370

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دلم با تو بود

تو ولی سرد شدی

آنقدر سرد که به ناچار گرمایم را به تو بخشیدم

و تو به من تهمت سرد شدن زدی.....!
 

غمین

عضو جدید
کاربر ممتاز
بخوان مرا خط به خط

معنایم کن واژه به واژه، حرف به حرف

تمام بغض هایم، اشک هایم، نگفته هایم را مرهم باش…

که من از برم این قصه ی تنهایی را…
 

غمین

عضو جدید
کاربر ممتاز
عشــــقت شوخــــی زیبایی بود که با قلــــــب من کردی
زیبــا بـــــود …امّا…شوخی بــــود
حالا …
تو بی تقصیری! خدای تو هم بی تقصیر است
تمام این تنهایی تاوان اشتباه خود من است

 

AvA-6586

کاربر فعال تالار حسابداری ,
کاربر ممتاز
گــریان شده دلـــــم….
همچـــون دختـــرکـــی لجبـاز…
پا به زمین می کـــوبد…
تــــو را میـــخواهد….
فقط “تـــــو” را…
 

AvA-6586

کاربر فعال تالار حسابداری ,
کاربر ممتاز
شبانه هایم برای تو
عشق هم …
خاطره ی مُرده ای باشد
برای وقت های کسالت
:heart:
 

غمین

عضو جدید
کاربر ممتاز
گاهی

پروانه ها هم اشتباه

عاشق می شوند
بجای شمع

گرد چراغهای بی احساس

خیابان می میرند

 

غمین

عضو جدید
کاربر ممتاز
من
بی تو
شعر خواهم نوشت
تو بی من
چه خواهی کرد
اصلاً
یادت هست
که نیستم
 

غمین

عضو جدید
کاربر ممتاز
شده یه چیزی تو دلت سنگینی كنه....؟؟؟

خیلی سخته ادم كسی رو نداشته باشه...

دلش لك بزنه كه با یكی درد دل كنه ولی كسی نباشه...

نتونه به کسی اعتماد كنه هر چی سبك سنگین كنه تا دردش رو به یكی بگه ...

نتونه آخرش برسه به یه بن بست ..
.
تك وتنها با یه دلی كه هی وسوسش می كنه اونو خالی كنه ...
 
وضعیت
موضوع بسته شده است.

Similar threads

بالا