گفتگوهای تنهایی

[رجایی اشکان]

[FONT=&quot]چقد سخته وقتی بعضی چیزا رو میشنوی[/FONT]
[FONT=&quot]مثل بعضی کلمات...[/FONT]
[FONT=&quot]بعضی حرف ها...[/FONT]
[FONT=&quot]بعضی اصطلاحات...[/FONT]
[FONT=&quot]بعضی جاها...[/FONT]
[FONT=&quot]بعضی چیزا...[/FONT]
[FONT=&quot]ک تداعی گر کلی خاطره اس برات.[/FONT]
[FONT=&quot]وقتی ک بخودم میام، میبینم چشام پره اشکه...[/FONT]
[FONT=&quot]هیچ کاریشم نمیتونم بکنم، خودش خود بخود میاد.[/FONT]
[FONT=&quot]فقط باید سری حالتمو عوض کنم تا کسی نفهمه...[/FONT]
[FONT=&quot]ولی ی نفر همون اول اول حالمو خوب فهمید...[/FONT]

 

[رجایی اشکان]

[FONT=&quot]دیگر نمیدانم چه بگوییم و چه چیزی را به توصیف بکشانم. انگار تمام کلمات ته گرفتند و چیزی برای گفتن باقی نمانده است.انگار چشمانم را بسته ام و دیگر نظاره گر هیچ چیزی نیستم و گویی کاملا نسبت به اطرافم بی تفاوت شده ام و احساسی برای ابراز نمی بینم.
مثل اینکه سازهایم برای رقصیدن از بین رفته اند.
ممکن است دلیلش این باشد:
زندگی آنطور که بخواهد پیش می رود حتی اگر من نخواهم...[/FONT]

 

[رجایی اشکان]

[FONT=&quot]خسته شدم ....[/FONT]
[FONT=&quot]خسته شدم از این همه تنهایی[/FONT]
[FONT=&quot]خسته شدم از حرفهای مردم[/FONT]
[FONT=&quot]خسته شدم از نگاه های مرموزانه مردم[/FONT]
[FONT=&quot]خسته شدم از این زندگی[/FONT]
[FONT=&quot]خسته شدم از این دنیایی که برایم بی معنی شده[/FONT]
[FONT=&quot]خسته شدم از نبود کسی که در رفتنش مقصر بودم[/FONT]
[FONT=&quot]خسته شدم از همه بدی های دنیا[/FONT]
[FONT=&quot]خسته شدم از دنیایی که هیچ ارزشی نداره[/FONT]
[FONT=&quot]خسته شدم از دل شکستم[/FONT]
[FONT=&quot]خسته شدم از آرزوهای برباد رفته ام[/FONT]
[FONT=&quot]خسته شدم از زخم هایی که بر روی دلم جا خوش کرده اند[/FONT]
[FONT=&quot]خسته شدم از بی توجهی دیگران به این تنهایی[/FONT]
[FONT=&quot]خسته شدم از زندگی تمام شده ام[/FONT]
[FONT=&quot]خسته شدم از....[/FONT]
[FONT=&quot]

[/FONT]

 

[رجایی اشکان]

[FONT=&quot]فلسفه تنهایی را هرچقدر هم که خوب ببافند[/FONT][FONT=&quot]

[/FONT][FONT=&quot]باز هم بی قواره بر تن ادم زار میزند[/FONT][FONT=&quot] ...

[/FONT]​

[FONT=&quot]
[/FONT]

 

[رجایی اشکان]

[FONT=&quot]زندگي غمکده اي بيش نبود[/FONT][FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot]سهم ما جز غم و تشويش نبود[/FONT][FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot]به کدام خاطره اش خوش باشيم[/FONT][FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot]که کدام خاطره اش نيش نبود[/FONT][FONT=&quot][/FONT]

 

[AvA-6586]

تکان می دهد خانه را سالی که می آید …
سرگرمیِ خوبی ست :
تو عکسِ قابت را و من قاب عکست را عوض می کنم و آغاز می شود سال تنهایی !

 

[بهار00]

نمیدانم نامش چیست !
نمیدانم چه میکند !
.
...حتی خبری از رنگ چشمهایش هم ندارم !!!
رنگ موهایش هم نمیدانم !
لبخندش را . . .
.

فقط میدانم...

"باید باشد و نیست"

 

[بهار00]

[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]پاییز که رفت...
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]من هم پنجره ها را می بندم...
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]پرده ها را می کشم...[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]نیازی به نور نیست...[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]می نشینم بر روی تمام حرفهای گذشته...[/FONT]

[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]و چای سرد می نوشم...[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]تمام سکوت هایم را یکجا رو می کنم...[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]و پک عمیقی بر احساسم...[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]آنوقت منتظرت می مانم...[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]آنقدر آرام...[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]تا به حضور خودم شک کنم[/FONT][FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif] ...
[/FONT]
[/FONT][/FONT]

 

[AvA-6586]

دلم هوای خودم را کرده است
ایــن روزهـــا
بیشــتر از هــر زمــانی

دوسـت دارم خــودم باشــم !!
دیگــر نـه حــرص بدســت آوردن را دارم

و نه هـــراس از دســت دادن را ..
هرکـــس مـــرا میـــخواهد بـخـــاطــر خــودم بخواهــد
دلــم هـــوای خـــودم را کـــرده

 

[hossein.8667]

آدم ها زمانی که کارشان با شما تمام میشود رفتارشان تغییر می کند...

 

[hossein.8667]

دیگر از هر غمی که بخواهی، یک جفت در من هست،درست مثل حیواناتِ کشتی نوح. حالا فقط منتظریم آب بیاید،
بلندمان کند و
برویم دریا را بگردیم..

 

[AvA-6586]

دوری مان

برای تو نمی دانم چگونه می گذرد ...

اما برای من .... !

انگار بر گلویم خنجر گذاشته اند و نمی‌بُرند .... !!!

 

[hossein.8667]

عاشق کلمه و ترکیب های تازه ام
مثل کلمه ی تو
که با من ترکیب تازه ای می شود..

 

[ماه آسمونی]

نشستم که این روزا بگذرن

روزهایی که دلتنگی دادن به من
نمی تونی که جای من باشی و

تا این حد تو دنیا تنهاشی و
بسوزی و بسازی و هیچی نگی
برات غیر ممکن بشه زندگی
بیانو بگیرن همه حس تو
فقط – بمونه با تو
یه کاری کنم از خودت بگذری
یه شب هر چی داری بذاری بگذری

بشینی به یه نقطه ای خیره شی
نشه غصه هات و به هیچکس بگی

یه کاری کنم از خودت بگذری

یه شب هر چی داری بذاری بگذری
بشینی به یه نقطه ای خیره شی
نشه غصه هات و به هیچکس بگی
یه شب هرچی داری بذاری بری

توی لحظه ویرون بشه باورت

نمونه کسی دیگه دور و ورت
به دنیا و به آدما شک کنی

رو دیوار تنهایی تو هک کنی
تو باشی و روزای پر اضطراب
شبایی که با گریه میری به خواب
ندونی چی باشی برات بهتره
اونی که میاد کی قراره بره
یه کاری کنم از خودت بگذری
یه شب هرچی داری بذاری بری

​

 

[پسر بهاری]

 

[ماه آسمونی]

وقتی جایی که عقلت تونست جلوی احساستو بگیره

یعنی دل دیگه خسته است

 

[رجایی اشکان]

[FONT=&quot]اگه کسی تو چشات نگاه کرد و قلبت لرزید عجله نکن، [/FONT][FONT=&quot]
[/FONT][FONT=&quot]چون ممکنه یه روز کاری با قلبت بکنه که چشات بلرزن[/FONT][FONT=&quot]... [/FONT][FONT=&quot][/FONT]

 

[AvA-6586]

عزیــزم چه زیبـا اجـــرا میکنـی ،

خط به خط تمام گفتــــه هایم را

خواســـته هایم را

امـــــــــــا...

برای دیگری ؟!؟

 

[AvA-6586]

هیــس !
کــــمی آرامــــتـــر تنـــــها شــــو
بی صـــــدا تــــر بـــشــــکــــن
آهــــســــتــــه تـــر سراغـــــش را بگـــــیـــــر
مـــمــــکــن است بــــیـــدار شــــود
وجــــــــدان نــــــداشتــــــه اش !
​

 

[hossein.8667]

چه آسان تماشاگر سبقت ثانيه‌ هاييم
و به عبورشان می خنديم
چه آسان لحظه‌ ها را به کام هم تلخ می کنيم
و چه ارزان می فروشيم لذت با هم بودن را
چه زود دير می شود
و نمی دانيم که ؛ فردا می آيد
شايد ما نباشيم ...

 

[رجایی اشکان]

[FONT=&quot]باید خودم را ببرم خانه ![/FONT]
[FONT=&quot]باید ببرم صورتش را بشویم[/FONT][FONT=&quot]…[/FONT][FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot]ببرم دراز بکشد[/FONT]
[FONT=&quot]دلداریش بدهم ، که فکر نکند![/FONT]
[FONT=&quot]بگویم نگران نباش ، میگذرد[/FONT][FONT=&quot]…[/FONT][FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot]باید خودم را ببرم بخوابد[/FONT]
[FONT=&quot]“مــــــــــن” خسته است [/FONT][FONT=&quot]…[/FONT][FONT=&quot]![/FONT]

 

[رجایی اشکان]

[FONT=&quot]لعنت بر عشق[/FONT]
[FONT=&quot] [/FONT]
[FONT=&quot]من تازه از آخره عشق آمده ام[/FONT]
[FONT=&quot] [/FONT]
[FONT=&quot]عشق یعنی شکستن غرور در برابر آدمی مغرور...[/FONT]
[FONT=&quot] [/FONT]
[FONT=&quot]عشق یعنی فریاد زدن تمام احساس در مقابل آدمی بی احساس...[/FONT]
[FONT=&quot] [/FONT]
[FONT=&quot]عشق یعنی وقتی از احساساتت صحبت می کنی مسخرت کنن...[/FONT]
[FONT=&quot] [/FONT]
[FONT=&quot]عشق یعنی به کلمه دوست داشتن خندیدن...[/FONT]
[FONT=&quot] [/FONT]
[FONT=&quot]عشق یعنی خرد شدن...[/FONT]
[FONT=&quot] [/FONT]
[FONT=&quot]عشق یعنی با تمام وجود خواستن و نرسیدن...[/FONT]
[FONT=&quot] [/FONT]
[FONT=&quot]عشق یعنی بی وفایی...[/FONT]
[FONT=&quot] [/FONT]
[FONT=&quot]عشق یعنی تنهایی...[/FONT]
[FONT=&quot] [/FONT]
[FONT=&quot]َعشق یعنی هیچی[/FONT]
[FONT=&quot] [/FONT]
[FONT=&quot]َعشق یعنی بد بختی[/FONT]
[FONT=&quot] [/FONT]
[FONT=&quot]َعشق یعنی خواری[/FONT]
[FONT=&quot] [/FONT]
[FONT=&quot]َعشق یعنی از دنیا گذشتن[/FONT]
[FONT=&quot] [/FONT]
[FONT=&quot]َعشق یعنی ........................................... مرگ[/FONT]

 

[بهار00]

[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]من از هفت سنگ می ترسم...
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]می ترسم آنقدر...سنگ روی سنگ بچینیم...
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]که دیواری ما را از هم بگیرد...[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]بیا لی لی بازی کنیم...[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]که در هر رفتنی...دوباره برگردیم[/FONT][FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]...
بیا دوباره کودکی کنیم[/FONT][FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]...[/FONT][/FONT][/FONT]

 

[علی121]

چند وقتیست به دنبال تنهایی میگردم...

غافل از آنکه تنهایی سالهاست با من است...

"علی121"

 

[بهار00]

ینقدر تنها هستم که با خیالاتم زندگی میکنم...

با خیالاتم می خندم و گریه میکنم...

با خیالاتم میخوابم...

با خیالاتم تنهایی هایم را پر میکنم...

در خیال خودم انگار دوربرم شلوغ است از آدمهای خوب و مهربان که به من عشق میورزند...


با خیالاتم مینویسم تا احساسم کهنه نشود و خیال کنم که کسی مرا دوست دارد...

 

[رجایی اشکان]

[FONT=&quot]اتاق تاریک[/FONT]
[FONT=&quot] [/FONT]
[FONT=&quot]من و تیغ[/FONT]
[FONT=&quot] [/FONT]
[FONT=&quot]دوتا دست دارم[/FONT]
[FONT=&quot] [/FONT]
[FONT=&quot]یکی قاتل میشه[/FONT]
[FONT=&quot] [/FONT]
[FONT=&quot]یکی قربانی[/FONT]
[FONT=&quot]و[/FONT]
[FONT=&quot]تخت من[/FONT]
[FONT=&quot] [/FONT]
[FONT=&quot]تخت سفیدی که گاگون شده[/FONT]
[FONT=&quot] [/FONT]
[FONT=&quot]اشکال نداره[/FONT]
[FONT=&quot] [/FONT]
[FONT=&quot]این خون منه[/FONT]
[FONT=&quot] [/FONT]
[FONT=&quot]به خونم عادت کن[/FONT]
[FONT=&quot] [/FONT]
[FONT=&quot]چون من دیگه نیستم...[/FONT]

 

[بهار00]

مرا اینگونه باور کن...
کمی خسته ...
کمی تنها...
کمی از یاد رفته ...
کمی مغرور...
کمی بی کَس...
کمی گستاخ...
کمی سر خوش...
کمی…..
کمی باور کردنم سخته !!؟

 

[بهار00]

[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]چند وقتیست...

[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]هر چه می گردم...

[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]هیچ حرفی بهتر از سکوت پیدا نمی کنم[/FONT][FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif] ...

نگاهم اما[/FONT][FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif] ...

گاهی حرف می زند[/FONT][FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]...

گاهی فریاد می کشد[/FONT][FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]...

و من همیشه به دنبال کسی می گردم...[/FONT]

[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]که بفهمد یک نگاه خسته...[/FONT]

[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]چه می خواهد بگوید ...[/FONT]

[/FONT][/FONT]

 

[رجایی اشکان]

 

[hossein.8667]

آنقدر بر شيشه های بخار گرفته شهر
حرف اول نام تو را نوشته ام
ديگر مردم شهر می دانند
نام زيبای تو با کدام حرف شروع می شود...