اگر مراد تو ای دوست بی مرادیِ ماست | مراد خویش دگرباره من نخواهم خواست! | |
اگر قبول کنی ور برانی از بر خویش | خلاف رای تو کردن خلاف مذهب ماست | |
میان عیب و هنر پیش دوستانِ کریم | تفاوتی نکند، چون نظر به عین رضاست | |
عنایتی که تو را بود اگر مُبَدَّل شد | خلل پذیر نباشد ارادتی که مراست | |
مرا به هر چه کنی دل نخواهی آزردن | که هر چه دوست پسندد به جای دوست رواست | |
اگر عِداوَت و جنگست در میان عرب | میان لِیلی و مجنون محبتست و صفاست | |
هزار دشمنی افتد به قول بدگویان | میان عاشق و معشوق دوستی برجاست | |
غلام قامت آن لُعبت قباپوشم | که در محبتِ رویشْ هزار جامه قباست | |
نمیتوانم بیاو نشست یک ساعت | چرا که از سر جان بر نمیتوانم خاست | |
جمال در نظر و شوق همچنان باقی | گدا اگر همه عالم بدو دهند گداست | |
مرا، به عشق تو، اندیشه از ملامت نیست | و گر کنند ملامت نه بر من تنهاست | |
هر آدمی که چنین شخص دِلْسِتان بیند | ضرورتست که گوید به سرو ماند راست | |
به روی خوبان گفتی نظر خطا باشد | خطا نباشد دیگر مگو چنین که خطاست | |
خوشست با غم هجران دوست سعدی را | که گر چه رنج به جان میرسد امید دواست | |
بلا و زحمت امروز بر دل درویش | از آن خوشست که امید رحمت فرداست |
Thread starter | عنوان | تالار | پاسخ ها | تاریخ |
---|---|---|---|---|
![]() |
پس از آن غروب رفتن اولین طلوع من باش(من از خلوت و تنهایی میترسم) | ادبیات | 122 | |
![]() |
کوچه های تنهایی | ادبیات | 6180 | |
![]() |
((**++ تشکر از تنهایی کاربری که شایسته تشکر است ++**)) | ادبیات | 52 |