کیا این طوری رفتن مدرسه؟!!
- شروع کننده موضوع bahar_cve
- تاریخ شروع
مدسه رو نه....اما دانشگاه رو چرا!!
دانشگا؟؟؟ من که واسه دانشگاه از کله صبح بیدارم خوشکل کنم
...با عزمی بزرگ پیش به سوی دانشگاه
MINA 73
عضو جدید
که اینطور!!دانشگا؟؟؟ من که واسه دانشگاه از کله صبح بیدارم خوشکل کنم
......دیگه اعصابم نمیکشه آخه!
که اینطور!!
نه بکشه...ااااااا بابا دانشگاس کم جایی نیست تو ایران
...تلاش کن میتونی
مث خودمیهمه.......مگه غیر از این هم بوده؟؟؟؟
بدترین حرکت ممکنمن..............رو پله ها دراز میکشیدم
مث خودم نیستیمدسه رو نه....اما دانشگاه رو چرا!!
بابا دانشگاه که روزای اول عشقه...
من من خودمو به مریضی میزدم نرم مدرسه لاکپشتای نینجا نگاه کنم
من یه جور دیگه میرفتم اینجا نمیشه گفت
مدرسه که ترس نداره/ننه اش خبرنداره
ولی بنظرم مامانه داره بزور از ماشین میکشش پایین! نه اینکه بزور سوارش کنه ببرش مدرسه
نه باو
يادش بخير چقدر از مدرسه فرار ميكردم اما متاسفانه وقتي ميرسيدم خونه با جنگو دعوا ميفرستادنم دوباره مدرسه،كم پيش ميومد خونه بمونم
يادش بخير روزاي نزديك به عيد ، بالا و پايين خيابون ميستاديم به بچه ها ميگفتيم مدرسه نريد.شيرشون ميكرديم ولي بازم از شانس بد نگاه پشت سرمون كرديم ديديم آقاي معاون موتور رو زده رو جك داره نگامون ميكنه.7 روز اخراج شدم ، نه اينكه خونه بمونم نه ، ميبردنم مدرسه ولي زير درخت مينشستم تا ساعت 12 ظهر كه برم خونه.7 روز اين كارم بود...
بازم يادش بخير امتحان هاي نوبت دوم بود ساعت 1 عصر امتحان شروع ميشد من ساعت 12 رفتم حوزه امتحان كه امتحان بدم وقتي رفتم پيش دوستام ديدم يكي از بچه ها كتاب تاريخ دستشه بهش گفتم آخه.......چرا كتاب تاريخ دستته؟امتحان انگليسي داريم سرمو آوردم بالا ديدم همه كتاب تاريخ دستشونه ، دنيا رو سرم خراب شد..امتحان تاريخ داشتيم من رفته بودم انگليسي خونده بودم
هنوزم بگم؟نه ديگه بسه
يادش بخير روزاي نزديك به عيد ، بالا و پايين خيابون ميستاديم به بچه ها ميگفتيم مدرسه نريد.شيرشون ميكرديم ولي بازم از شانس بد نگاه پشت سرمون كرديم ديديم آقاي معاون موتور رو زده رو جك داره نگامون ميكنه.7 روز اخراج شدم ، نه اينكه خونه بمونم نه ، ميبردنم مدرسه ولي زير درخت مينشستم تا ساعت 12 ظهر كه برم خونه.7 روز اين كارم بود...
بازم يادش بخير
امتحان هاي نوبت دوم بود ساعت 1 عصر امتحان شروع ميشد من ساعت 12 رفتم حوزه امتحان كه امتحان بدم وقتي رفتم پيش دوستام ديدم يكي از بچه ها كتاب تاريخ دستشه بهش گفتم آخه.......چرا كتاب تاريخ دستته؟امتحان انگليسي داريم سرمو آوردم بالا ديدم همه كتاب تاريخ دستشونه ، دنيا رو سرم خراب شد..امتحان تاريخ داشتيم من رفته بودم انگليسي خونده بودمهنوزم بگم؟نه ديگه بسه
ma kulan mazlum budim sedamun dar nemiumad
miguftan buru miraftim miguftan naru nemiraftim
miguftan buru miraftim miguftan naru nemiraftim
يادش بخير چقدر از مدرسه فرار ميكردم اما متاسفانه وقتي ميرسيدم خونه با جنگو دعوا ميفرستادنم دوباره مدرسه،كم پيش ميومد خونه بمونم
يادش بخير روزاي نزديك به عيد ، بالا و پايين خيابون ميستاديم به بچه ها ميگفتيم مدرسه نريد.شيرشون ميكرديم ولي بازم از شانس بد نگاه پشت سرمون كرديم ديديم آقاي معاون موتور رو زده رو جك داره نگامون ميكنه.7 روز اخراج شدم ، نه اينكه خونه بمونم نه ، ميبردنم مدرسه ولي زير درخت مينشستم تا ساعت 12 ظهر كه برم خونه.7 روز اين كارم بود...
بازم يادش بخير
هنوزم بگم؟نه ديگه بسه
خیلی باحال بودی تو ....افرین افرین
دشمن.....
هوشکی........
مننننننننننننننننننننننننن
من بچه مثبت بودمو عاشق پله های ترقی
نه بابا من خیلی به علم و دانش علاقه داشتم....
یادمه از مدرسه هم که بر میگشتم تا ناهار آماده بشه من میشستم مخشامو مینوشتم
یادمه از مدرسه هم که بر میگشتم تا ناهار آماده بشه من میشستم مخشامو مینوشتم
Similar threads
| Thread starter | عنوان | تالار | پاسخ ها | تاریخ |
|---|---|---|---|---|
|
کیا میشناسنش؟ کیا دوسش دارن؟ | تالار عکس | 9 | |
|
کیا از این کارا کردن؟؟؟ | تالار عکس | 7 | |
|
کیا ازاین بستنی ها خوردن؟؟!! | تالار عکس | 8 | |
|
|
تورو خدا ما با کیا شدیم75 میلیون | تالار عکس | 11 | |
|
کیا از این کارا کردن........؟ | تالار عکس | 45 |