کوچه های تنهایی

[aynaz.m]

سلام به همه اونایی
که یه روزی
بچه بودند
و حالا بزرگ شدند
دردهاشون هم بزرگ شده
ولی ایمان دارم
روزی میرسه که
این دردها فقط نیمی از خاطرات فراموش شده همه میشه و
تنها
لحظات خوشتون به یاد میارین

 

[baran72]

همه جا هستی!

در نوشته هایم,در نیام,در خیالم

تنها جایی که باید باشی و ندارمت کنارم است...

 

[yaldayi]

تو رو حتی تو رویا هم ندیدم
ولی یه عمره جات خالیه پیشم
ندیدمت چه احساساه غریبی
ندیدم و برات دلتنگ میشم

فقط بگو کدوم هفته کدوم روز
کجا منتظره رسیدنت شم
می خوام کاری بدم دست خودم که
خودم بهونه ی اومدنت شم
سپردی دست کی پیراهنت رو
که یه عمره برامون نمی یاره
چه بوی نرگسی می پیچه اینجا
اگه این باد سر گردون بذاره.....

 

[mohammad azizi]

دلتنگتم رفیق
زود تنهام گذاشتی
خیلی زود.....................

 

[tools]

واژه ها سکوت میکنند
چشمهای ما نگاه
وقت عاشقی
واژه ها غریبه اند
چشمهای ما همیشه آشنا

 

[70arezu]

دلتنگتم رفیق
زود تنهام گذاشتی
خیلی زود.....................

اکنون تو با من رفته ای

و من اینجا تنها به این امید دم می زنم

که با هر نفس به تو نزدیک تر می شوم

و این زندگی من است

"دکتر علی شریعتی"

 

[baran72]

چـــــــــه سخـــــــــت ..
هـــــــــم پـــایـــیـــز بـــــــــاشـــــــــد !
هـــــــــم ابـــــــــر بـــــــــاشـــــــــد !
هـــــــــم بـــــــــاران بـــــــــاشـــــــــد ..!
هـــــــــم خیـــــــــابـــــــــان ِ خیـــــــــس بـــــــــاشـــــــــد ..

امــــــــــــــا..
نـــــــــه تـــــو بـــــــــاشـــــــــی ... ...
نـــــــــه دستـــــــــی بـــــــــرای فشـــــــــردن بـــــــــاشـــــــــد ...
نـــــــــه پـــــــــایـــــــــی بـــــــــرای قـــــــــدم زدن بـــــــــاشـــــــــد ...
و ...
نـــــــــه نگـــــــــاهــــــــــــ ی بـــــــــرای زل زدن..

 

[mohammad azizi]

اکنون تو با من رفته ای

و من اینجا تنها به این امید دم می زنم

که با هر نفس به تو نزدیک تر می شوم

و این زندگی من است

"دکتر علی شریعتی"

دوست دارمش
از بند تا بلند
از دست تا دعا
از صبر تا خدا
حتی اگر…
همه بگویند : از آن من نیست

 

[ایلین1366]

روی آن شیشه ی تب دار تو را ها کردم
اسم زیبای تو را با نفسم جا کردم
شیشه بدجور دلش ابری و بارانی شد
شیشه را یک شبه تبدیل به دریا کردم
با سر انگشت کشیدم به دلش عکس زیبای تورا
عکس زیبای تو را سیر تماشا کردم

​

 

[S&M R]

آيدين منم زود رفت...................
خيلي زود.....

 

[@ RESPINA @]

هوایی رو که تو نفس میکشی
دارم راه میرم بغل میکنم....

 

[ESPEranza]

ﺑﺎ ﺗـﻮ ﻫـﺴــﺘﻢ ﺳﻬـــﺮﺍﺏ
​

ﺗﻮ ﮐـﻪ ﮔـﻔﺘﯽ ​

“ﮔـﻞ ﺷـﺒﺪﺭ ﭼـﻪ ﮐـﻢ ﺍﺯ ﻻﻟﻪ ﯼ ﻗـﺮﻣـﺰ ﺩﺍﺭﺩ؟ “​

ﺭﺍﺳـﺖ ﻣﯽ ﮔــﻮﯾﯽ ﺗـﻮ ﭼـﻪ ﺗﻔــﺎﻭﺕ ﺩﺍﺭﺩ ​

ﻗـﻔـﺲ ﺗﻨﮓ ﺩﻟـــﻢ ، ﺧـــﺎﻟﯽ ﺍﺯ ﮐـــﺲ ﺑﺎﺷـﺪ​

ﯾﺎ ﺑﻪ ﻗــــﻮﻝ ﺗـﻮ ﭘـﺮ ﺍﺯ ﻧﺎﮐـــــﺲ ﻭ ﮐـــﺮﮐـــﺲ ﺑﺎﺷــــﺪ ؟ ​

 

[70arezu]

دوست دارمش
از بند تا بلند
از دست تا دعا
از صبر تا خدا
حتی اگر…
همه بگویند : از آن من نیست

زمان آرام آرام می گذرد

و من هنوز به یادش هستم

و به انتظارش نشسته ام

دنیا بگذرد

من از یادش نمی گذرم

و همچنان به یادش هستم.....

 

[*M A R Y A M*]

من پذیرفتم شکست خویش را!

من پذیرفتم که عشق افسانه است!

این دل درد آشنا دیوانه است!

میروم شاید فراموشت کنم!

یا فراموشی هم آغوشت کنم!

میروم از رفتنم دل شاد باش!

از عذاب دیدنم آزاد باش!

گرچه تو تنهاتر از من میشوی!

آرزو دارم ولی عاشق شوی!

آرزو دارم بفهمی درد را!

تلخیه برخوردهای سرد را!​

 

[baran72]

پنجره را به پهناي جهان مي گشايم
جاده تهي است درخت گرانبار شب است
نمي لرزد آب از رفتن خسته است تو نيستي نوسان نيست
تو نيستي و تپيدن گردابي است
تو نيستي و غريو رودها گويا نيست و دره ها ناخواناست
مي آيي : شب از چهره ها بر مي خيزد راز از هستي مي پرد
ميروي : چمن تاريک مي شود جوشش چشمه مي کشند
چشمانت را مي بندي ابهام به علف مي پيچد
سيماي تو مي وزد و آب بيدار مي شود
مي گذري و آيينه نفس مي کشد
جاده تهي است تو بار نخواهي گشت و چشم به راه تو نيست
پگاه دروگران از جاده روبرو سر مي رسند رسيدگي خوشه هايم را به رويا ديده اند

 

[majid.rk]

من از نهایت شب حرف میزنم
من از نهایت تاریکی و از نهایت شب حرف می زنم
اگر به خانه من آمدی برای من ای مهربان چراغ بیاور
و یک دریچه که از آن به انتهای کوچه خوشبخت بنگرم ...

 

[baran72]

دلتنــگـم...
دلتنـــــگ کسی کـــــه
گردش روزگــــارش به من که رسیــــد
از حرکـت ایستـاد...
دلتنگ کسی که دلتنگی هایم را ندید...
دلتنگ ِ خود َم...
خودی که مدتهــــ ــــ ــاست گم اش کـرده ام ...
گذشت، دیگر آن زمان که فقط یک بار از دنیا می رفتیم
حالا یک بار از شهر می رویم
یک بار از دیار … یک بار از یاد … یک بار از دل … و یک بار از دست
دلتنــگـم..

 

[toghrol1]

کوچه تنهایی ما را نفس یار نیست...نیک بدیدم چو دمی...هم هوس یار نیست...

گم شده گان را طلب یار به در کرده است ...لیک بسی شاد که دیگر غم اغیار نیست..."آشنای دور"

 

[eelhamm]

او شراب بوسه می خواهد ز من

من چه گویم قلب پر امید را؟

او به فکر لذت و غافل که من

طالبم آن لذت جاوید را


فروغ فرخ زاد

 

[70arezu]

اینجا تا پیرهنت را سیاه نبینند ......

باور نمی کنند چیزی از دست داده باشی...
​

 

[JASMIN.S]

ﺗﻨﻬﺎﯾﯽ،
ﺷﺎﺧﻪ ﯼ ﺩﺭﺧﺘﯽ ﺳﺖ ﭘﺸﺖ ﭘﻨﺠﺮﻩ ﺍﻡ
ﮔﺎﻫﯽ ﻟﺒﺎﺱ ﺑﺮﮒ ﻣﯿﭙﻮﺷﺪ
ﮔﺎﻫﯽ ﻟﺒﺎﺱ ﺑﺮﻑ
ﺍﻣﺎ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﻫﺴﺖ ... !

 

[JASMIN.S]

ﺗﻮ ﺭﻓﺘﻪ ﺍﯼ ﻭُ ﺷﻬﺮ
ﺑﻪ ﮔِﻞ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺍﺯ ﻫﺠﻮﻡِ ﺳﺮﻣﺎ ...
ﮐﺎﺵ ﻻﺍﻗﻞ
ﺧﻮﺭﺷﯿﺪ ﺭﺍ ﻧﻤﯽ ﺑُﺮﺩﯼ ... !

 

[نادین]

شاید برای نوشتن وشعر گفتن خیلی دیر باشد

یا شاید من دیگر پیر مرد شعر هایم نیستم
می خواهم یه اجی مجی کنم وبرای همیشه غیب شوم
دنیایتان کاش بوی لجن نمی داد
بوی خاک میداد
تنها جمله روبرویم ایستاده بدرود است
دم در

بدرود

تا افرینشی دیگر

 

[@ RESPINA @]

هوایت که به سرم می زند
دیگر در هیچ هوایی، نمیتوانم نفس بکشم
عجب نفس گیر است هوای بی تو

 

[فانوس خیس]

کی از سرود بارون قصه برات می سازه....از عاشقی می خونه وقتی که راه درازه

کی از ستاره بارون چشماشو هم میذاره......نکنه ستاره ای بیاد یاد تو رو نیاره......

کی اشکاتو پاک میکنه شبا که غصه داری.....دست رو موهات کی می کشه وقتی منو نداری.....

 

[anise b]

آن روز که همدیگر را یافتیم ؛
یافتنمان هنر نبود !
هنر این است ؛
همدیگر را گم نکنیم ...!

​

 

[Pinar.G]

خـــارپشتـــے شـــــد ه ام​

کــه تیــــغ هـایـش دنیــاے امنـــے بــرایـــش ســـاخـتــــه​

امــا حـســـرتـــــ نـــوازشـے عاشقـــــانــه​

تـا ابـــــــد بـر دلــش مـانــــده استــــ . . .

​

 

[70arezu]

حتی موقع مرگم با هم تفاهم نداشتیم

من سفید پوشیدمو

تو سیاه

 

[♥@SH!M♥]

چند وقتیست هر چه می گردم



هیچ حرفی بهتر از سکوت پیدا نمی کنم


نگاهم اماگاهی حرف می زند گاهی فریاد می کشد



و من همیشه به دنبال کسی می گردم


که بفهمد یک نگاه خسته چه می خواهد بگوید

 

[♥@SH!M♥]

چه خــو بــــ استـــ




گاه گاهی دروغ بگویی به دلتـــ



و نگذاری بداند بـــی نهایت تنهاستـــــ