نامه عاشقانه من

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
هنوز هم عاشقانه‌هایم را عاشقانه برای تو می‌نویسم..

هنوز هم در ازدحام این همه بی تو بودن از با تو بودن حرف می‌زنم..

هنوز هم باور دارم عشق ما جاودانه است..

این روزها دیگر پشت پنجره می‌نشینم و به استقبال باران می‌روم.

می‌دانم پائیز، هنوز هم شورانگیز است..

می‌دانم یکی از همین روزها کسی که نبض زندگی من است،

کسی که جز تو نیست بازمی‌گردد..

 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
عاشقانه برای تو مینویسم
تو که
همه زندگی منی
و هر لحظه
با تو زندگی کرده ام
دلم میخواست
انگاه که
دستان مردانه ات را در دستان زنانه ام میگذاری
لبخند بزنم
و بگویم عشق ما جاودانه باقی میماند
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
بگذار اعتراف کنم که بدجور دلم برایت تنگ شده

فکر نکن بی وفا هستم ، دلم از سنگ نشده...

اعتراف میکنم اینک در حسرت روزهای شیرین با تو بودنم

باور نمیکنم اینک بی توام

کاش میشد دوباره بیایی و یک لحظه دستهایم را بگیری

کاش میشد دوباره بیایی و لحظه ای مرا ببینی

تا دوباره به چشمهایت خیره شوم ،

تا بر همه غم و غصه های بی تو بودن چیره شوم...

کاش میشد دوباره بیایی و لحظه ای نگاهت کنم ، با چشمهایم نازت کنم

در حسرت چشمهایت هستم ،

چشمهایی که همیشه با دیدنش دنیایم عاشقانه میشد

بگذار اعتراف کنم که بدجور دلم هوایت را کرده

در حسرت گرمی دستهایت ، تا کی باید خیره شوم به عکسهایت ،

هنوز هم عاشقم ، عاشق آن بهانه هایت...

هنوز هم بند کفش هایم بهانه ی تورامیگیرند عطر دست های تورا میخواهند بی بهانه باز میشوند

وسعی میکنند نگذارند راه برم می پیچیند به پاهایم وبهانه ی تورا میگیرند
کاش که بودی .....
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
اعتراف میکنم
بی تو بودن
برایمم سخترین اتفاق دنیایم هست
لبخندت زندگیست
غمت اما پر ز غم میکند مرا
پس همیشه شاد باش و بخند
 

ESPEranza

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
نقطهسر خط زندگی
این خط لعنتی را می خواهی چکار؟
وقتی دست تو دست کودکی است
که تنها
کلمات اول خط را زیبا می نویسد
و برای کلمات بعدی دست کوچکش خسته می شود
و
دیگر خودش هم نمی تواند بخواند
برو
بی آنکه حتی بنویسی
حالا که دیگر دستم به آغوشت نمیرسد
و بوسیدنت موکول شده
به تمامی روزهای نیامده..
حالا که هر چه دریا و اقیانوس را
از نقشه جهان پاک کردی
مبادا غرق شوم در رویایت
باید اسمم را
در کتاب گینس ثبت کنم
تا همه بدانند
- یک نفر
با سنگین ترین بار دلتنگی
روی شانه هایش -
تو را دوست میداشت
 

ESPEranza

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
تو می‌خندی حواست نیستمن آروم می‌میرم
تو می‌رقصی و من
عاشق شدن رو یاد می‌گیرم
چه جذابی چه گیرایی
چه بی‌منطق به چشمات می‌شه عادت کرد
توی دستای تو باید به سیگار هم حسادت کرد
منو پک می‌زنی آروم خرابم می‌کنی از سر
رژ لب روی ته سیگار تن من زیر خاکستر
تنم می‌لرزه و می‌ری حواست نیست
هوامو کام می‌گیری حواست نیست
حواسم هست و می‌میرم حواست نیست
کنارت اوج می‌گیرم حواست نیست
حواست نیست ...
تو می‌خندی
حواست نیست
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
از تو نوشتن کار من نیست
کار دل هست
تو سرچشمه تمام نوشته هایم هستی
و لبخندت همیشگی دلم هست
نگاه که میکنی
انگار زندگی جانی دوباره میگیرد
هر روز میشمارم
لحظات انتظار و دلتنگی را
و منتظر میمانم تا
مرا صدا بزنی
 

فرزانه رفیعی

عضو جدید
برایت از عاشقانه هایم گفتن را چه سود
وقتی به زبانم آشنا نیستی
وقتی ناله هایم برایت خنده دار است.
ولی نگفتن از عشقت را تاب ندارم
صدای سکوتم پوست شب را میخراشد
وناله های بی تو بودن در تمام سلولهایم
سرودی همنوا با ضزبان قلبم شده.
کاره به حقیقت ندارم....
من به دروغ دل ساده لوحم دلخوشم
من دلخوشم که تو روزی برمیگردی
هوا سرد شده ولی هنوز همانجای همیشگی روی نیمکت به انتظارت هستم...
تو می آیی
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
عاشقانه از مری میسرایم که
اگر نبود هرگز حس امنیت و ارامش در زندگیم نبود
اری از پدر میسرایم

پدر تو که سرشار از حس ناب دوست داشتنی
تو که هر گاه اشکهایت را پنهان کردی و از من فرزندت هر لحظه حمایت کردی
تو که برایم همچو کوه هستی
پر صلابت و استقامت
اه ای پدر تو را چگونه بسرایم که
سراییدن از تو
کار این قلم ناتوان نیست
از تو سرودن کار قلبم هست
قلبی که
اگر روزی نباشی
میشکند
پس همیشه سایه ات بالای سرم باشد
دوستت دارم
پدر مهربانم
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
از تو میسرایم تو که
هر لحظه
بودن در کنار تو
برایم خود زندگیست
اری از تو که
تمام هستی من هستی
 

زهره ه

عضو جدید
کاربر ممتاز
مــي انــديــشــــم....


تويي كه تمام لحظات زندگي مرا محاصره كردي.....


تويي كه نمي دانم كي خواهي آمد....


اصلاً بگو ببينم مي آيي؟


مي آيي.....


تا با تمام دلتنگي هاي سرزمين آرزوهايم وداع كنم؟


مي آيي.... تا شقايق هاي قلبم دوباره جان بگيرد؟


مي آيي.... تا از درياي نگاهت


قطره اي هم بر كوير چشمانم بريزم؟


مي آيي.... تا ستاره هاي آسمان زندگانيم


از ناله هاي شبانه ام آرام بگيرند؟


كاش مي دانستم از اوج كدامين قله ،


از دل كدامين شب ، از عمق كدامين


جنگل خواهي آمد....


تا برايت قلبم ، اين بزرگ ترين سرمايه ام را


پيش كش آورم و به تو بگويم


دوســتــــت دارم
:gol::gol::gol:
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
مینویسم از تو
از تو که هر لحظه ام
پر از یاد توست
کمی نامه هایم را بخوان
چقدر تلخ میگذرد
وقتی
نمیخوانی
و تنها
نگاهم میکنی
چه شوقی دارد
وقتی دستانم را میگیری
و مرا در اغوش خویش میفشاری
بی حرف تماشا میکنم
تو را
همه زندگیم
باورم
عشقم هستی
اری
تو را
دوست میدارم
 

وهاب...

اخراجی موقت
پرواز در هوای خيال تو ديدنی ست
حرفی بزن که موج صدايت شنيدنی ست
شعر زلال جوشش احساس های من
از موج دلنشين کلام تو چيدنی ست
يک قطره عشق کنج دلم را گرفته است
اين قطره هم به شوق نگاهت چکيدنی ست
خم شد- شکست پشت دل نازکم ولی
بار غمت ـ عزيز تر از جان ـ کشيدنی ست
من در فضای خلوت تو خيمه می زنم
طعم صدای خلوت پاکت چشيدنی ست
تا اوج ، راهی ام به تماشای من بيا
با بالهای عشق تو پرواز ديدنی ست
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
ان لحظه که
دستانم را در دستانت میگیری
ان لحظه که
در گوشم نجوا میکنی
اوای
دوستت دارم را
کسی
نمیداند
اما درون غوغا میشود
تمام وجود پر میشود
از شادی و شعف
 

نادین

عضو جدید
کاربر ممتاز
دوستت دارم...

دوستت دارم...

بهترینم...:gol:

همیشه هم دنیا بد نیست !!

گاهی یک نفر

با
نفس هایش

با
نگاهش

با
کلامش

با
وجودش

با
بودنش ..

بهشتی میسازد از این دنیا برایت

که دیگر بدون او ، بهشت واقعی را هم نمیخواهی

و تو برام بهشتو ساختی عشقـــــــــم ♥:heart:
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
بهترینم...:gol:

همیشه هم دنیا بد نیست !!

گاهی یک نفر

با
نفس هایش

با
نگاهش

با
کلامش

با
وجودش

با
بودنش ..

بهشتی میسازد از این دنیا برایت

که دیگر بدون او ، بهشت واقعی را هم نمیخواهی

و تو برام بهشتو ساختی عشقـــــــــم ♥:heart:
دوست دارم یه بار بشینی موهاتو ببافم... ؛
یه تارش رو بگیرم ؛
بگم اینا رو میبینی؟؟؟
بگی آره..!!!
منم بگم با همه دنیا عوضش نمیکنم....


 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
بهترینم...:gol:

همیشه هم دنیا بد نیست !!

گاهی یک نفر

با
نفس هایش

با
نگاهش

با
کلامش

با
وجودش

با
بودنش ..

بهشتی میسازد از این دنیا برایت

که دیگر بدون او ، بهشت واقعی را هم نمیخواهی

و تو برام بهشتو ساختی عشقـــــــــم ♥:heart:

لایک

اری گاهی یه نفر میشه خود بهشت
و نبودنش میشه خود جهنم
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
پیرزن ارام روی
جاده ها قدم میزد
کسی نمیدانست
منتظر هست
منتظر امدن مردیست که
سالها پیش با هم در همین جاده
جدا شدند
و همین جا به هم قول دادند به زودی به اغوش هم باز میگردند
مرد سالها به جهبه های جنگ رفته بود
و پیرزن سالها چشم به راه مرد زندگیش بود
اما هیچ کس به او نگفته بود
مردش در همین روز اول که وارد جهبه شدنش با یک تیر برای همیشه مییمرد
هیچ کس نمیتوانست
تحمل کند نگاه ان معلم مهربان روستا بارانی شود
پس سالها او را چشم به راه گذاشتند
و معلم سالها در ان جاده چشم به راه مردی بود
که عاشقش بود
تنها روزی برفی که اسمان به رنگ خون بود
چند پسر بچه جنازه یخ کرده پیرزن که
با چشمانی باز به همان سمتی مینگریست که
مردش رفته پیدا کردند
اری عشق حقیقی
حتی اگر فاصله باشد
نیز پر شور و حرارت هست
عشق حقیقی
را هرگز دست کم نگیرد اگر دچارش شدید
تمام وجودتان را تسخیر میکند
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
تمام وجودم از ان توست
تک تک ستارگان زندگیم را به نام تو زده ام
تا بدانی
هر لحظه ام پر از حضور توست
بهترین اتفاق زندگیم اعتراف عشق تو بود
و همین برایم خود زندگیست که
داشتنت را به من ارزانی کردی
 

زهره ه

عضو جدید
کاربر ممتاز
برای همه وقت هایی كه به من اعتماد كردی

برای همه وقت هایی كه مرا تحسین كردی

برای همه وقت هایی كه باعث راحتی و آسایش من بودی

برای همه وقت هایی كه گفتی
"دوستت دارم"

برای همه وقت هایی كه در فكر من بودی

برای همه وقت هایی كه برایم شادی آوردی

برای همه وقت هایی كه به تو احتیاج داشتم و تو با من بودی

برای همه وقت هایی كه دلتنگم بودی

برای همه وقت هایی كه به من دلداری دادی

برای همه وقت هایی كه در چشمانم نگریستی و صدای قلبم را شنیدی

به خاطر همه ی این ها هیچ وقت فراموش نكن كه:

لبخند من به تو یعنی
" عاشقانه دوستت می دارم "

آغوش من همیشه برای تو باز است

همیشه برای گوش دادن به حرفهایت آمادگی دارم

همیشه پشتیبانت هستم

من مثل كتابی گشوده برایت خواهم بود

فقط كافی است چیزی از من بخواهی

بلافاصله از آن تو خواهد شد.

می خواهم اوقاتم را در كنار تو باشم

من كاملا به تو اطمینان دارم و تو امین من هستی

در دنیا تو از هركسی برایم مهم تر هستی

همیشه دوستت دارم چه به زبان بیاورم چه نیاورم

همین الان در فكر تو هستم

تو همیشه برای من شادی می آوری به خصوص وقتی كه لبخند بر لب داری

من همیشه برای تو اینجا هستم و دلم برای تو تنگ است

هر وقت كه احتیاج به درد دل داشتی روی من حساب كن

من هنوز در چشمانت گم شده هستم

تو در تمام ضربان های قلبم حضور داری...
:gol::gol::gol:
 

hanane1

عضو جدید
کاربر ممتاز
هـــــر شـــــب ...

خوشبختیــ♥ـــت را دعـــــا میکنـــــم ...

ولـــــی ...

فقـــــط " خــــــــــدا " میدانـــــد ...

" حســـــادت "

امانــــــــــم را بریــــــــــده ..............!
 

A.8

عضو جدید
کاربر ممتاز
تو این دنیا،واسه شبهام...جزء آغوشت پناهی نیست
با این حالی که من دارم...جزء اینجا،دیگه جایی نیست
همینجا با،تو میمونم...همینجا که،هوا خوبه
نفس توسینه،میگیره...دلم واسه،تو میکوبه
.
.
.
.
هیچی نمیفهمم,
فقط میخوام باشی...
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
انگاه که
از تو میخواهم بنویسم
کلامت را گم میکنم
انگار کلمات نیز همچون من
دست پاچه میشوند
و لکنت میگیرند
تنها
میتوانم نگاهت کنم
 

pari-20a

عضو جدید
تنها تویی در آسمان قلبم
که مثل ستاره میدرخشی در شبهای تیره و تارم
که هر سحرگاه مثل خورشید طلوع میکنی در دل قلب عاشقم
با طلوع تو ای خورشید من ، غمی دیگر در دلم نیست
احساس آرامش میکنم وقتی که تو نورانی کرده ای سرزمین قلبم را
تنها تویی در آسمان قلبم
که مثل پرنده ای پرواز میکنی در قلبم
اوج میگیری در آسمان آبی احساسم ومرا به بالاترین نقطه ی عشق میرسانی
تنها تویی در آسمان قلبم
تویی که مثل باران میباری بر کویر تشنه ی قلب عاشقم و
عاشقتر میکنی مرا با طراوت قطره های مهربانت
تنها تویی در سرزمین احساسم
تویی که هر لحظه قدم برمیداری بر خاک دلم
از جنس عشق میشود خاک این سرزمینیکه روزگاری بود هیچ رهگذری از آن عبور نمیکرد
آری روزگاری بود که هیچ ستاره ای در آسمان قلبم نمیدرخشید
هیچ خورشیدی طلوع نمیکرد
تنهایی بود و تنهایی ، آمدی و گفتی که از جنس مایی
عشق را میشناسی ، همیشه با ما می مانی
من و قلبم نیز تو را باور کردیم
در آسمان آبی احساس جشن عشق را برپا کردیم...
تنها تویی در قلب پر از احساسم
تنها تو خواهی ماند در آسمان قلبم
 

pari-20a

عضو جدید
دیدن عکسهایت ، شنیدن صدایت ،تکرار خاطره هاست!
خاطره هایی به رنگ سبز ، به شیرینی لحظه های در کنار تو بودن!
کاش دوباره خاطره ها تکرار شوند ، کاش دوباره در کنار هم بنشینیم ،
دست در دستان هم بگذاریم و از قلبهایمان برای هم بگوییم!
تو بگویی که دوستت دارم ، و من بگویم برایت میمیرم!
تو بگویی که مرا تنها نگذار و من اشک بریزم!
شنیدن درد دلهایت ، راه رفتن در کنارت آرزوییست همیشگی!
گرچه دلم میخواهد همیشه در کنارم باشی اما روزگار چنین نمیخواهد و
من به همان چند لحظه در کنار تو بودن نیز قانعم!
تو چه هستی و چه کردی با من که اینگونه دیوانه ی تو هستم!
هر چه هستی برای من مقدسی ، هر چه از تو بگویم ، باز هم باید بگویم!
بگویم که مثل تو در این دنیا نیست، عشق تو جز قلب من، در قلب دیگری نیست!
ای خدا ، آه ای خدای من ، او را از من نگیر که من ، بدون او میمیرم!
دیدن عکسهایت ، شنیدن صدایت ، تکرار لحظه های در کنار تو بودن است!
هنوز با آهنگ دلنشین عشق ، همان آهنگی که تو را آرام میکند ، آرامم!
پس با آرامشی که دارم ، در حالی که عکسهایت را در دست دارم
میگویم که دوستت دارم ای عزیزتر از جانم!
 

فانوس خیس

عضو جدید
کاربر ممتاز
این نامه رو لیلا فقط بخونه..... فقط میخوام که حالمو بدونه
کلاغا اطراف منو گرفتن ، از دور مزرعه هنوز نرفتن
لیــــلا
، دارن نقل و نبات میپاشن ....تا عشق و خون دوباره هم صدا شن
لیلا
چقد دلم برات تنگ شده ،..... نیستی ببینی که سرت جنگ شده
نیستی ولی همیشه همصدایی لیلای من دریای من ، کجایی.
......این نامه رو تنها باید بخونه ......ببخش اگه پاره و غرق خونه
این نامه ی آخرمه عزیزم ......، تولد دخترمه عزیزم
براش یه هدیه ی کوچیک خریدم.....دلم میخواست الان اونو میدیدم
لیلا
به دخترم بگو که باباش ......رفتش که اون راحت بخوابه چشماش
رفتش که اون یه وقت دلش نلرزه ........نپــره از خواب خوشش یه لحظه
لیـــــــلا…لیـــــــلا…..........
اگه یه روز این نامه رو بخونی ......دلم میخواد از ته دل بدونی
الان دیگه به آرزوم رسیدم...... ، باور نمی کنی خدا رو دیدم​
 

nazanin jamshidi

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز



همسفرم!

مرا به صلیب دستانت بکش...

این قطره های زلال باران است که برتن ظریف من می نشیند

و مرا به مامن گاه آغوشت می کشاند...

لبانم را از ترنم بوسه های نمناک ات معطر می کند

و مرا لیلی تو می خواند...

روح مرا در این معاشقه ی روحانی به آسمان بفرست...

تا بتوانم ابر های دلتتگی ام را پس و پیش کنم

و برای قطره های با سخاوت مهر و عاطفه ات، خورشید محبت را به دنیا آورم

و رنگین کمان وصال را به نظاره بنشینم...

من زیر نم نم باران خود را به میعادگاه قلب تو می رسانم... فرمانروا می شوم

و برای قلمرو احساسم( دل تو )سنگ تمام می گذارم...

در میان اعجاز دنیا، مرا ببین که چه مستانه به تو می نگرم

و عاشقانه هایم را به زبان نگاه می سرایم...

مرا در بطن خود احساس کن

من تمام هستی ام را پیشکش ات می کنم و تو را زندگی،
تکیه گاه و پر پرواز خود می دانم!

تمام
باور،اندیشه و قلبم را به تو می بخشم

و آرامشی جاودان را از تو به یادگار می گیرم...


نازنین فاطمه جمشیدی
 

Similar threads

بالا