معماری با مصالحی از جنس دل

mohammad azizi

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
در آینه مردی دارد بغض می کند
بیایید بغلش کنید
پشتش را بمالید
به او بگویید همه چیز درست می شود
دلش می خواهد کمی دروغ بشنود
آینه را پایین تر نصب کنید
گمانم دیگر به زانو در آمدهدر آینه مردی دارد بغض می کند
بیایید بغلش کنید
پشتش را بمالید
به او بگویید همه چیز درست می شود
دلش می خواهد کمی دروغ بشنود
آینه را پایین تر نصب کنید
گمانم دیگر به زانو در آمده

 

mohammad azizi

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
این روزهاتنها تنهاییم را با یک لیوان قهوه تلخ میگذرانم…..

قهوه ای تلخ تر ازداغ دیدار…..


قهوه ای ب قیمت لحظه لحظه عمرم…..


قهوه ای آمیخته با دردتنهایی هایم…..


و قهوه ای ب سردی تمام سال های تنهاییم….
 

mohammad azizi

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دِلـتـَنـگـے هــآ…..

گــآه از جـِـنـس ِ اَشـک انـב و گــآه از جـِنـس ِ بـُغـض ؛

گــآه سُـکـوت مـے شَـونـב و خـآمُـوش مــے مـانـنـב

گـاه هــق هـق مــے شَـوَنـב و مـے بـارنـב . .

בلـتـنـگے مـن امـّـا

جِـنـسِ غَـریـبے בارב …

 

mohammad azizi

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
 

mohammad azizi

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
آدم های کمی هستند که می دانند ،
تنهایی ِ یک نفر حرمت دارد .
همین طور بی هوا سرشان را پایین نمی اندازند
و بپرند وسط تنهایی آن فرد..!
چون خوب می دانند که اگر آمدند ،
باید بمانند ؛
تا آخرش باید بمانند ؛
آنقدر که دیگر تنهایی وجود نداشته باشد .
و گرنه مسافرها همیشه موقع خداحافظی ،
تنهایی را هزار برابر می کنند...!
 

shabnam111

عضو جدید
کاربر ممتاز
دوست دارم در میان گریه پیدایت کنم
یک بغل حسرت به قد عمر مهمانت کنم
دوست دارم بغض هایت رنگ خاکستر شود
با نفس های کبودم تش به خاکستر کنم
دوست دارم آه هایم همدم راهت شود
تو بسوزی ومنم این غصه را از بر کنم
 

ریحانه سعادت

عضو جدید
کاربر ممتاز
ای ساربان آهسته ران ،کارام جانم میرود
وان دل که با خود داشتم با دل ستانم می رود

من مانده ام مهجور ازو،درمانده و رنجور ازو

گویی که نیشی دور از او در استخوانم می رود
ad1b9fd6782ec46f3b4813a99199e3e6-310x489.jpg

 
آخرین ویرایش:

shabnam111

عضو جدید
کاربر ممتاز
غصه هایم دوست می دارد مرا
درد در آغوش می گیرد مرا
چشمهای مرگ خیره بر من است
گویی او هم دوست می دارد مرا
 

shabnam111

عضو جدید
کاربر ممتاز
مدارا کن کمی حافظ
دلم تنگ است این شبها
تفال میزنم اما
جوابم آه پشت آه
تمنا میکنم حافظ
نگو امید من پوچ است
کمی آرامتر آرام
بگو رویای من خوب است
بگو که یسر بعد عسر
بگو پایان غم خوب است
نمیخواهم دگر تردید
سکوت حسرتم خوب است
بگو تو از حقیقت ها
ولی آرامتر حافظ
کمی پیر است احساسم در این شبها
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
همين شکلي بمان..
با همين شال گردن..
با همين اخــــــم..
همين غــــــرور..
همين کم محلــــي ها..
به شکايت شعرهاي من گوش نکن..
مي ترسم عوض شوي ..
و من شعري براي گفتن نداشته باشم .....
...


سحر بانو
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
هـمـه اخـطـارهـا زنـگــ نـدارنـد..
گـاهـي سـکـوتــ ..
آخـريـن اخـطـار اسـتــ ...
...

سحر بانو
 

Autumn girl

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دلتنگی عین آتش زیر خاکستر است ، گاهی فکر میکنی تمام شده ، اما یک دفعه همه ات را آتش میزند . . . .
 

Autumn girl

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
فـرهنـگ لـغـتهــا نـیـاز بـه ویــرایــش دارند !
بـرای مـعنی دلـتـنـگی احتیـاج بــه ایــنهــمـه کـلمه نــیـســت, دلتنـگی یــعنـــی تـــو . . .
 

Autumn girl

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دقایقی در زندگی هستندکه دلت برای کسی آنقدر تنگ میشود که میخواهی اورا از رؤیاهایت بیرون بکشی و در دنیای واقعی بغلش کنی.
 

Autumn girl

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
وقتی دلتنگم بشقاب ها را نمی شکنم
شیشه ها را نمی شکنم
غــرورم را نمی شکنم
دلت را نمی شکنم
در این دلتنگی ها زورم به تنها چیزی که میرسد ،
این بغض لعنتی است …
.
 

Autumn girl

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
حوصله خواندن ندارم
حوصله نوشتن هم ندارم
این همه دلتنگی دیگر نه با خواندن کم می شود نه با نوشتن …
دلم تو را می خواهد !
 

Autumn girl

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دلتنگت می شوم و چشمانم را روی هم می گذارم
بلکه یادت را فراموش کنم …
تو بگو دلکم مگر می شود یک دنیا را فراموش کرد ؟
 
بالا