معماری با مصالحی از جنس دل

mohammad azizi

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
گاهی وقت ها دلم می خواهد
خداحافظی کنم
با همه
و بروم
بروم جایی که هیچکس را نشناسم
جایی که هیچکس آشنا نباشد
جایی که اصلا هیچکس نباشد
که بخواهد آشنا باشد یا نه!
دلم می خواهد
دل بکنم
... از همه

دلم میخواهد بروم
تنها
بی خاطره
جایی که من باشم و قلم و چند کاغذ باطله
که عقده ی تمام بی کلمه گی هایم را خالی کنم!
دلم می خواهد...

......
اصلا دلم غلط میکنه که چیزی بخواد..............
 
آخرین ویرایش:

Elham*92

کاربر بیش فعال
برای تو می نویسم که بودنت بهار و نبودنت خزانی سرد است
تویی که تصور حضورت سینه ی بی رنگ کاغذم را نقش سرخ عشق می زند
در کویر قلبم از تو برای تو می نویسم
ای کاش در طلوع چشمان تو زندگی می کردم
تا مثل باران هر صبح برایت شعری می سرودم
آنگاه زمان را در گوشه ای جا می گذاشتم و به شوق تو اشک می شدم
و بر صورت مه آلودت می لغزیدم
ای کاش باد بودم و همه عصر را در عبور می گذراندم
تا شاید جاده ای دور هنوز بوی خوب پیراهنت
را وقتی از آن می گذشتی در خود داشته باشد
که مرهمی شود برای دلتنگی هایم


 

mohammad azizi

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
از سکوتــم بتــرس

وقتــی که ساکت می شوم

لابـد همــه ی درد دل هایــم را

بــرده ام پیش خدا

بیشتر که گوش دهــی

از همــه ی سکوتــم

از همــه ی بودنــم

یک "آه" می شنـــوی

و باید بترســـی

از "آه" مظلومـــی که

فریادرســی جز خدا ندارد...
 

mohammad azizi

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
گفتم خداوندا سوالی دارم،
گفت: بپرس؛
پرسیدم چرا وقتی شادم، همه با من می خندند ولی وقتی ناراحتم کسی با من نمی گرید؟؟
جواب داد: شادی ها را برای جمع کردن دوست آفریده ام و غم را برای انتخاب بهترین دوست.........
 

baran 2012

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
تیک تیک ساعت در من دورانی از احساس ایجاد میکند
شاید خبر امدنت را میدهد....
 

A.8

عضو جدید
کاربر ممتاز
نبودی ببینی.....زمان,بی تو غمگین گذشت
رویای من بد نبود...ولی تلخو شیرین گذشت
.
.
.
نبودی ببینی ..........عذاب........... چطور میکشه آدمو.....
 
آخرین ویرایش:

self.f_t_m990

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز
غمش در نهانخانه ی دل نشيند

به نازي كه ليلي به محمل نشيند

به دنبال محمل چنان زار گريم

كه از گريه ام ناقه در گل نشيند

خلد گر به پا خاري، آسان برآرم

چه سازم به خاري كه در دل نشيند؟

پي ناقه اش رفتم آهسته، ترسم

غباري به دامان محمل نشيند

مرنجان دلم را كه اين مرغ وحشي

ز بامي كه برخاست، مشكل نشيند

عجب نيست خندد اگر گل به سروي

كه در اين چمن پاي در گل نشيند

بنازم به بزم محبت كه آن جا

گدايي به شاهي مقابل نشيند

طبيب، از طلب در دو گيتي مياسا

كسي چون ميان دو منزل، نشيند؟
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
ﻫﯿــــﭻ ﻭﻗﺖ ﺣﺎﻝ ﺍﻭﻧــــﯽ ﮐﻪ ﻫﺴــــﺖ ﺭﻭ

ﺑﻪ ﺧﺎﻃــــﺮ ﺍﻭﻧـــﯽ ﮐﻪ ﻧـــﯿﺴﺖ،

ﻧﮕـــــﯿﺮﯾﺪ !
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
شما که غریبه نیستین ..
دلم به چیزهایی پای بند است که دیگه یادش نمیاد ...........!

 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
تمامی بــ ــ ــاراטּ را نوشته ام

همه شب مهماטּ ڪوچه های بــ ــ ــارانی تــــ ـــ ـــو بوده ام

دیگر بغضی برای ابـــ ــرها نمانده است

ســطر به ســطر مرا خواهــ ــی خواند

خاطرت باشد

از شبـــم تا شب تــ ــ ــو نقطه چینی بیش نیست

نیمه شب در خلوتـــ ــ ــم تنها بیا

تا رسیــــدטּ

نقطـــــه نقطـــــه

جویبار نقطه چینها جاریـــــــست ...

می شود مرا بغـــ ــ ــل ڪنی؟

برای پرسه ای دیگر

با تـــــ ــــــ ـــــو
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
به خودش زحمت نمیدهد یك نفر را كشف كند ،

زیبایی هایش را بیرون بکشد ،

تلخی هایش را صبر كند ...

آدمهای امروز،

دوستی های كنسروی می خواهند !

یك كنسرو كه درش را بـاز كنند ؛

بعد ...یک نفر،

شیرین و مهربان،

از تویش بپرد بیرون !

و هی لبخند بزند

و بگوید :" حق بـا توست " ...






 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز

من نه عاشق بودم

و نه دلداده به گیسوی بلند
و نه آلوده به افکار پلید

من به دنبال نگاهی بودم
که مرا از پس دیوانگی ام می فهمید

و خدا می داند

که سادگی از ته دلبستگیم پیدا بود .


 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
کجای بازی ما اشتباه بود ؟؟؟

کــــــــــــــــــــــــ ـه تــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــو

همبازی مــــــــــــــن نیستی ،

و من هنوز گرگم بــــــــــــــــــــــــ ــــه هوای تو ...
 

mohammad azizi

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
وقتی دلت خسته شد، دیگر خنده معنایی ندارد...
فقط میخندی تا دیگران
غمه اشیانه کرده در چشمانت رانبینند !
وقتی دلت خسته شد،
دیگر حتی اشکهایه شبانه هم ارامت نمیکنند...
فقط گریه میکنی چون به گریه کردن عادت کرده ای !!
وقتی دلت خسته شد،
دیگر هیچ چیز ارامت نمیکند به جز دل بریدن و رفتن .......
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
گاهی چه ذوقی میکند
دل وقتی
ارام سر بر شانه مهربانیها میگذارند
ولی میدانی
گاهی اوقات ادمها تلخ میشوند
ان لحظات سخت میگذرد
ولی روزی خواهد
امد که یاد میگیری
در برابر تلخیها
ارام بمانی
بالاخره روزی مهربانی نصیبت میشود
 
بالا