معماری با مصالحی از جنس دل

[mohammad azizi]

نه اينکه زانو زده باشم …

نـــــــــــــــــه!

فقط دلگیری سنگين است!

 

[mohammad azizi]

این روزهایم به تظاهر می گذرد …
تظاهر به بی تفاوتی
تظاهر به بی خیالی
به اینکه دیگر هیچ چیز مهم نیست اما چه سخت می کاهد از جانم این “نمایش” !

 

[mohammad azizi]

يهـ وقتــايي تو زندگيتــــ ميرسه


كه بايد دستتـــ و بزني زير چونه ات



و جريانــ زندگيتـــو فقط تماشــا كني



بعدشم بگي:


هییییییییییییییییـ
​

 

[mohammad azizi]

دلتنگی پیچیده نیست...

یک دل...

یک اسمان...

یک بغض...

و ارزو های ترک خورده...

 

[mohammad azizi]

نـﮧ نمـﮯدآنـﮯ !

هیچکس نمـﮯدآند. . .

پشت این چهره ی آرام در دلم چـﮧ مـﮯگذرد...

نمـﮯدآنـﮯ !

کسی نمـﮯدآند. . .

این آرامش ِ ظاهــر و این دل ِ نـا آرام ،

چقدر خستـﮧ ام مـﮯکند . .

 

[کلبه تنهایی من]

عین مرگ است اگر
بی تو بخواهد برود
اوکه از جان خودت
دوست ترش میداری...

 

[کلبه تنهایی من]

هرگاه میخواست برود ،با شکستن
چیزی جلویش را می گرفتم...
غرورم شکست ...
قلبم شکست...
بغضم شکست...
دیگر چیزی نمانده...

 

[aynaz.m]

کاش جای این همه از غم نوشتن و شیر کردنش از شادیهای واقعیمون بنویسیم نه اونایی که الکی ساختیم ولی دلمون شاد نبود همینکه دلت شاد باشه مهمه هست صرفا برای اینکه بقیه هم یادشون بیاد میشه بدون ماشین اخرین سیستم هم شاد بود میشه بدون عکس از ویلای شمالت صرفا با دوستات بری شمال و تا میتونی داخل ی الاچیق با هم بگن وبخندن شاد بودن صرفا با داشتن پول نیست بلکه به داشتن دلی شاد است

 

[mohammad azizi]

​

 

[mohammad azizi]

چه دنياي بي رحمي شده! چقدر بي رحم! این روزها ...
بی خبر می شود رفت ...
بی احساس می شود گذشت ...
بی اختیار می شود شکست ...
بی اشک می شود گریست ...
بی بال می شود پرواز کرد ...
بی قلب می شود زیست ...
بی نفس می شود خوابید ...
این روزها ...
بی اجازه می شود مـــــــرد ......
​

 

[mohammad azizi]

دلم تنگ است ...
پرواز ميخواهم؛
تا كجايش را نميدانم؟

 

[mohammad azizi]

اینجا...
چرخ و فلک خاطــــره هاست . . .
سکـــــوت چشمها و سرسره ی بغضــــهاست . . .
در دنیای تاریـــک و سیــــاه من خبری از گل و درخت نیست !
روشنی نیست . . . سیاهی مطلــق است . . . !
​

 

[mohammad azizi]

متنفرم...

از روزهایی که خودم هم نمیدانم دردم چیست...!!!
​

 

[mohammad azizi]

ﭼﻴـﺰﻱ ﺷﺒﻴـﻪ ﻣـﻌﺠﺰﻩ ﺍﺳـﺖ
ﮐـﻪ ﺷـﺐ هایم ﺑـﻪ" ﺧﻴـﺮ "ﻣــﻲ ﮔﺬﺭند ﺑــﻲ ﺁﻧﮑﻪ ﮐﺴـﻲ" ﺷـﺐ ﺑﺨﻴـﺮ " ﺑﮕﻮﻳـﺪ...

 

[mohammad azizi]

سالـهـاســت کــــه کـفـه تــرازویــــم
تــعادل نــــدارد !!!
دســــت خـــالـی...!!
دل پــــــر ..... ​

 

[mohammad azizi]

گاهــــــــی دلـــــــم می خواهــــــــد
یــــــک گوشـــــــه بنشینــــــم
پشتـــــــــم را بکنــــــــم به دنیــــــــا
پـــاهــایم را بغـــل کنــم وبلنــدبلنـــد بگویـــم؛
مـــــن دیـــــگر بازی نمیکنــــــم...!
​

 

[mohammad azizi]

​

​

برای دل خودم می‌نویسم …
برای دلتنگی‌هایم
برای دغدغه‌های خودم
برای شانه ای که تکیه گاهم نیست !
برای دلی که دلتنگم نیست …
برای دستی که نوازشگر زخم‌هایم نیست …
برای خودم می‌نویسم !
بمیرم برای خودم که اینقدر.............. !
​

​

​

​

 

[mohammad azizi]

یک وقت هایی در زندگی می رسد که باید دستت را بزنی زیر چانه ات
و جریان زندگی ات را فقط تماشا کنی

 

[mohammad azizi]

بارم را بسته ام

نشسته ام بر گوشۀ تنهایی

نمی دانم میخواهم بروم یا بمانم
​

 

[mohammad azizi]

چقدر حادثه ها زود می آیند...
حسی پنهان در من...
سکوت خانه که مرا میگیرد...
همیشه دردهایی هست...در غروب...
شب های تاریک...شهر که در سکوت می رود و چراغ ها که خاموش می شوند...حس پنهان من بیدار می شود...حسی غریب...فراتر از عشق...حسی که نمی دانم با که میتوان در میان بگذارم جز خدا...
​

 

[aynaz.m]

من به پایان دنیا
اهمیت نمیدهم
چون دنیای من بارها تمام شده
و صبح روز بعد
دوباره از نو آغاز شده است.

#چارلز_بوکوفسکی

 

[mohammad azizi]

ایـــن روزهــــا خــوابــــم نمـی آیــد …
فـقــط مـــی خـــوابـــــم
کــــه بیـــــدار نبــــاشــــم!
​

 

[mohammad azizi]

حرفهایی هست ، بدجور دل میشکنند !

بدجور دل می سوزانند ! بدجور خراب میکنند !

حرفهایی از نزدیکترین کسانت ...

از عزیزترین کسانت !

گاهی دلت میخواهد ،

عزیزترینت

کمی بیشـــتر ..

حواسش ، به تاثیر ِ حرفهایش بود ...
​

 

[mohammad azizi]

کاش همه می دانستند که کلاغی که دل دارد خیلی بهتر از طاووسی است که از تمام دنیا فقط زیبایی دارد...
​

 

[mohammad azizi]

بچـــه کـــه بـــاشی …

از “نقـــاشی”هـــایتـــ هـــم …

مــی‌ تــواننــد بـــه روحیـــاتــ و درونیـــاتتــ پی ببــرنـــد ،

بـــزرگ کـــه مــی‌ شـــوی …

از حــرفهـــایتـــ هـــم نمــی‌ فهمنـــد تـــوی دلتــ چـــه خبـــر استــ !
​

 

[mohammad azizi]

هی رفیق!
زیادی خوبی نکن!انسان فراموش کار است!
ازتنهاییش که درآید تنهاییت را دور می زند!
پشت می کند به تو,به گذشته ات!
حتی روزی می رسد که به تو هم می گوید:
"شما؟"!..

 

[کلبه تنهایی من]

بعضی وقتا...
جوری بغض میکنم
که خودم واسه خودم دلم میسوزد...

 

[mohammad azizi]

چه کسی گفته که من تنهایم ؟

من ، سکوت ، خاطرات ، بغض و اشک همیشه با همیم

بگذار تنهایی ها از حسودی بمیرد

 

[کلبه تنهایی من]

جرعه به جرعه میدهم
شعر به نوش دلبرم
دل که نکرد اثر به او
شعر کند مگر اثر ....

 

[ترانه3]

رسیده ام به حس برگی که
میداند باد از هر سمتی بیاید
سرانجامش افتادن است.....