معماری با مصالحی از جنس دل

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
من خوبم
همین که میدانم
خدا مراقبت است
شاد هستی و لبخند میزنی
ارامم میکند
تنها دلتنگتم
 

A.8

عضو جدید
کاربر ممتاز
گاهی وقتها ...
مثل دیشب٬ مثل امشب
که هوام بارونیه
نوازشم کن...
تا نترسم از تنهایی٬
تا باور كنم كه هنوزم هسی....


 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
[FONT=&quot]من بیدی نیستم که با این بادها بلرزم[/FONT][FONT=&quot]! [/FONT][FONT=&quot]
[/FONT]
[FONT=&quot]تمام لرز و ترس من آن زمان است[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT]
[FONT=&quot]که به نسیمی خو کنم و دیگر نوازشش تکرار نشود[/FONT][FONT=&quot] ... [/FONT][FONT=&quot][/FONT]
 

A.8

عضو جدید
کاربر ممتاز
غصه دیوانه ام کرد,وقتی تو را دست به سینه دیدم!
.
.
.
من تمام راه را برای آغوشت دویده بودم..........
 

$marziyeh67$

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
بار دیگر

بار دیگر


باردیگر

تمام خستگی ام را

در کوچه پس کوچه های یادت

فریاد می زنم


همه نبودن هایت را


با خودم تکرار کنان

زمزمه می کنم

و شکوه صمیمی لبخندت را

بر آستان دلتنگی هایم

می آویزم

هرروز

بارها و بارها

بی آنکه خواب نازک پلکهایت را پریشان کنم​

با ساده ترین واژه عاشقانه

تورا به نام می خوانم

وتو

تمام حسرت نگاه صادقم را


به غربت واژه ها

پیوند می زنی

و مرا در اندوه رخوتناک لحظه های نداشتنت

جا می گذاري.....



 

$marziyeh67$

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
باران می آمد

و صدای پا
در را گشودم
بر درگاه تو بودی
نگاهت را دزدیدی

بر پاشنه چرخیدی
دویدی
در را بستم
نشستم
گوش با صدای پای تو
و فریاد روحم :
روحی
که از پی تو
در باران می دوید
.....
باران می آمد
بی صدای پای تو
و با صدای هق هق روح من
از پس در بسته ...
 

Autumn girl

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
آرزویم اینست :

نتراود اشک در چشم تو هرگز

مگر از شوق زیاد



نرود لبخند از عمق نگاهت هرگز



و به اندازه هر روز تو عاشق باشی

عاشق آنکه تو را می خواهد

و به لبخند تو از خویش رها میگردد



و تو را دوست بدارد

به همان اندازه

که دلت می خواهد
 

Autumn girl

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
خدایا!

به اندازه آسمانت دیروز آرزم داشتم

و میخواستم دست اتفاق رو بگیرم

تا نیفتد

اما امروز فهمیدم اتفاق هم که بیفتد

باز من زندگی خواهم کرد

چون تو میخواهی!!!!!!!!!

پس خدایا بهترینها رو برای همه قرار بده آمین یا رب العالمین. . .
 

Autumn girl

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
خدا جونم می بینی...

می بینی چقدر زیاد شده بی وفایی - گرونی - بدبختی - در به دری - تنهـــــــــــــــــایـــــــــی - جدایی - غم و غصه

گریه - اشــــــــــــــــــــــکـــــــــــــ - ماتم - عزا - دلزدگی - حس خودکشی و .... و هزار تا چیزای دیگه....

مگه خودت نگفتی که من توی دلها و قلبهای شکسته ام...

مگه خودت نگفتی که من امید تمام ناامیدهام...

مگه خودت نگفتی که پناه همه بی پناهام...

مگه نگفتی که یار همه بی کسام و همدم همه آدمای تنها هستم...

مگه نمیگی که از رگ گردن به آدمها نزدیکترم...

پس کجایی تمام اینا تو این دنیای کثیف بیداد میکنه....

خدایا یا ما رو از اینجا ببر یا این چیزای آزار دهنده رو....

خدایا به نظر من در قبال تمام اینها :

خدایا تو مسئولی!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

چون آفریننده ما هستی باید مراقبمونم باشی...
 

Autumn girl

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
از آدم هــآ بگــذر !

دلـَـت را گنده تــَر کن

نـ ـآراحتِ این نبـ ـاش

که چـ ـرا جاده ی رفاقــَـت با تـ ـو همیشه یکــ طرفه استــ . . .

مهــم نیست اگر همیشه یک طرفــه ای . . .

شــآد باش کــه چیزی کم نگذاشتـه ای

و بدهکــارِ خودت ، رفاقـت و خدایتــ نیستی . . .
 

Autumn girl

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
پسری یه دختری رو خیلی دوست داشت که توی یه سی دی فروشی کار میکرد. اما به دخترک در مورد عشقش هیچی نگفت. هر روز به اون فروشگاه میرفت و یک سی دی می خرید فقط بخاطر صحبت کردن با اون… بعد از یک ماه پسرک مرد… وقتی دخترک به خونه اون رفت و ازش خبر گرفت مادر

پسرک گفت که او مرده و اون رو به اتاق پسر برد… دخترک دید که تمامی سی دی ها باز نشده… دخترک گریه کرد و گریه کرد تا مرد… میدونی چرا گریه میکرد؟ چون تمام نامه های عاشقانه اش رو توی جعبه سی دی میگذاشت و به پسرک میداد!
 

$marziyeh67$

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز

[FONT=arial, helvetica, sans-serif]با چشم هایت حرف دارم [/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]می خواهم ناگفته های بسیاری را برایت بگویم
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]از بهار،

[FONT=arial, helvetica, sans-serif]از بغض های نبودنت،[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]از نامه های چشمانم ...[/FONT]
[/FONT][/FONT][FONT=arial, helvetica, sans-serif] که همیشه بی جواب ماند[/FONT][FONT=arial, helvetica, sans-serif]باور نمی کنی؟!
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]تمام این روزها

[/FONT][/FONT][FONT=arial, helvetica, sans-serif]با لبخندت آفتابی بود[/FONT][FONT=arial, helvetica, sans-serif]اما
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]دلتنگی آغوشت

[/FONT][/FONT][FONT=arial, helvetica, sans-serif] رهایم نمی کند،[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]به راستی[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif] [/FONT][FONT=arial, helvetica, sans-serif] عشق [/FONT][FONT=arial, helvetica, sans-serif]بزرگترین آرامش جهان است.[/FONT]

 

Autumn girl

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
برگ پاییــــــــزی راهی ندارد جز ســـــقوط !

... وقتی میداند

درخت برگ تازه ای را در سر دارد .........
 

$marziyeh67$

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]دید مجنون را یکی صحرانورد

[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif] در میان بادیه بنشسته فرد

[FONT=arial, helvetica, sans-serif]صفحه اش صحرا و انگشتان قلم

[FONT=arial, helvetica, sans-serif] بر مراد خویشتن می زد رقم[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]گفت کای مجنون شیدا چیست این؟[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif] می نویسی نامه سوی کیست این؟[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]گفت: مشق نام لیلی می کنم[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif] خاطر خود را تسلی می کنم[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]چون میسر نیست با من کام او[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif] عشق بازی می کنم با نام او[/FONT]
[/FONT][/FONT]​
 

Autumn girl

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
باز پاييز است

باز اين دل از غمي ديرينه لبريز است

باز مي لرزد به خود سر شاخه هاي بيد سرگردان

باز مي ريزد فرو بر چهره ام باران

باز رنجورم، خداوندا پريشانم

باز مي بيني كه بي تابانه گريانم
 

$marziyeh67$

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
من از عهد آدم تو را دوست دارم
از آغـــاز عالــم تو را دوست دارم
چه شب ها من و آسمان تا دم صبح
سرودیم نم نم ؛ تـــــو را دوست دارم
نه خطی ، نه خالی ! نه خواب و خیالی !

من ای حس مبهــــم تــــو را دوست دارم



سلامی صمیمی تر از غـم ندیدم

به اندازه ی غم تو را دوست دارم
بیــــا تا صدا از دل سنگ خیــــزد
بگوییم با هم : تو را دوست دارم
جهان یک دهان شد همـــآواز با ما :


تو را دوست دارم ، تو را دوست دارم

 

Autumn girl

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
تابستون ، فصل آب بازی و صفا تموم شد

و پاییز هزار رنگ و پرماجرا شروع شد!

پاییز فصل قدم زدن و تماشا کردنه !!

همیشه پاییز رو دوست دارم و فصلیه که زندگی افراد رو تحت تاثیر قرار میده.

پس بلند میگم:


ســــــــــــــــلام پاییز !!!
 

$marziyeh67$

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
می دانی...

بعضی ها را هرچقدر بخوانی.........خسته نمی شوی.
بعضی ها را هرچقدر گوش دهی...........عادت نمی شوند.
بعضی ها هرچقدر تکرار شوند..............باز بکرند و ناب.
دیده ای!!!
شنیده ای!!!
بعضی ها بینهایت ند!
مثل ::
:gol:
مادر :gol:
 

Autumn girl

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
حواست هست؟♪


شهـــــریور است ...♪



کم کم فکر باد و باران باش ! ♪



شاید کسی تمـام گریه هایش را♪


برای پاییـــــــــز گذاشته باشد .......♪
 

Autumn girl

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
خــسته ام!خــسته ی نــبودنــت..!

خســته از روزهــایی کــه بـــی تــو شـــب مـــــی شـــود.

وشـــب هـــایی کـــه بازهــم بـــی تــو مــــــی گــذرد

تــا کــه طلــوع و غــــروبـــی دیــگــــر بــیایـــند

وبـــاز هـــم گـــذر زمـــان هــا کـــه

بـــــی تــــو مــــــی گــذرد!

مـــــــی گذرد...!

مـــــی گــذرد و بــاز هـــم مـــــی گذرد...
 

Autumn girl

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
شایدسالهابعد ...


درگذراین پاییزهای گرفته ... وغمیگن ...


کسی درکنجی ازدنیاانتظارم رابکشد


کسی که بی تمناباشد ... ناب باشد ... بی بهانه تاابد!
 

Autumn girl

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
تنهایی ..



نامِ دیگر پاییز است ،




هرچه عمیق‌تر ،



برگ‌ریزانِ خاطره‌هات بیش‌تر ..
 
  • Like
واکنش ها: A.8

Autumn girl

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
به دلم قول داده ام


كه هیچ وقت


اسیر هر بیگانه ای نشوم



شاه كلید قلبم را فقط به كسی هدیه میكنم كه



حداقل پا روی قلب شكسته نگذارد
 
  • Like
واکنش ها: A.8

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
[FONT=&quot]از هيچكس انتظاری‌ ندارم[/FONT]
[FONT=&quot]فقط[/FONT]
[FONT=&quot]اگر شد![/FONT]
[FONT=&quot]در اين هجوم سرد تنهايی‌[/FONT]
[FONT=&quot]در اين طوفان تاريكی‌[/FONT]
[FONT=&quot]در اين شب[/FONT]
[FONT=&quot]كه دارد ذره ذره در من رخنه ميكند[/FONT]
[FONT=&quot]برای‌ اين سرگردان[/FONT]
[FONT=&quot]كوچه های‌ شهر[/FONT]
[FONT=&quot]برای‌ اين دل[/FONT]
[FONT=&quot]آرامش آرزو كنيد...![/FONT]
[FONT=&quot]ديگر از هيچكس انتظاری‌ ندارم...[/FONT]
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
[FONT=&quot]گاهی دلت بهانه هایی می گیرد که خودت انگشت به دهان می مانی[/FONT]...
[FONT=&quot]گاهی دلتنگی هایی داری که فقط باید فریادشان بزنی اما سکوت می کنی[/FONT] ...[FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot]گاهی پشیمانی از کرده و ناکرده ات[/FONT]...
[FONT=&quot]گاهی دلت نمی خواهد دیروز را به یاد بیاوری انگیزه ای برای فردا نداری و حال هم که[/FONT]...
[FONT=&quot]گاهی فقط دلت میخواهد زانو هایت را تنگ در آغوش بگیری و گوشه ای گوشه ترین گوشه ای[/FONT]...! [FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot]که می شناسی بنشینی و"فقط" نگاه کنی[/FONT]...
[FONT=&quot]گاهی چقدر دلت برای یک خیال راحت تنگ می شود[/FONT]...
[FONT=&quot]گاهی دلگیری...شاید از خودت...شاید[/FONT]...
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
[FONT=&quot]هـــــی رفیـــق ...[/FONT]
[FONT=&quot]....دنیا دیگه دنیا نیست....!![/FONT]
[FONT=&quot]گاهی آدم میماند بین بودن یا نبودن![/FONT]
[FONT=&quot]به رفتن که فکر می کنی[/FONT]
[FONT=&quot]اتفاقی می افتد که منصرف می شوی...[/FONT]
[FONT=&quot]میخواهی بمانی،[/FONT]
[FONT=&quot]رفتاری می بینی که انگار باید بـــروی![/FONT]
[FONT=&quot]این بلاتکلیفی خودش کلــــی جهنـــــــــــــــم است..[/FONT]
 

$marziyeh67$

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
خــوشبختــی داشتــن کســی استــــ ...

کــه بیشتــر از خــودش تــــــــو را بخواهــد ...

و ...


بیشتـــر از تـــــــو هیــــچ نخــواهد ......

و تــــــــو برایــش تـــمام زندگـــی بــاشـــی ...

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

$marziyeh67$

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
خداوند

نعمت بزرگي كه به آدم ها داده است
اين است كه
از شنيدن سكوت عاجزند


 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
[FONT=&quot]درزندگی یک مرد مخدری هست بنام زن[/FONT][FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot]زنی که دوستش دارد[/FONT][FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot]نبودش[/FONT][FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot]قهرش[/FONT][FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot]دوریش[/FONT][FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot]خماری می آوردو آب میکند ابهت مردانه اش را[/FONT][FONT=&quot][/FONT][FONT=&quot][/FONT]
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دنیا را بد ساخته اند …
کسی را که دوست داری ، تو را دوست نمی دارد …
کسی که تورا دوست دارد ، تو دوستش نمی داری …
اما کسی که تو دوستش داری و او هم تو را دوست دارد …
به رسم و آئین هرگز به هم نمی رسند …
و این رنج است …
 
بالا