معماری با مصالحی از جنس دل

Autumn girl

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
عاشقی چیست که من معنایش کنم

در کلامی زیبا , بیانش کنم

عاشق آن است , در اولین نگاه مرا گرفتارش کند

عاشق آن است , عشق مرا سالها در قلبش نگهداری کند....... .
 

Autumn girl

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
کار ما نیست شناسایی راز گل سرخ

کار ما شاید این است....... که در افسوس گل سرخ شناور باشیم!!!ََ
 

Autumn girl

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
مقدس ترین جای دنیاست...


اتاق تنهایی هایم...


وقتی...


با نیت تو خلوت می کنم...
 

Autumn girl

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دلــــــم را ...


بـــــه روی عالــــــم و آدم بستـــــــه ام ........!


مگــــــــر


" دلبستـگــــی " همیــــــن نــیســــت
 

jhigol

عضو جدید
کوه باید شد و ماند

کوه باید شد و ماند

دشت‌ها نام تو را می‌گویند
كوه‌ها شعر مرا می‌خوانند
كوه باید شد و ماند،
رود باید شد و رفت،
دشت باید شد و خواند
در من این جلوه‌ی اندوه زچیست؟
در تو این قصه‌ی پرهیز كه چه؟
در من این شعله‌ی عصیان نیاز،
در تو دمسردی پاییز - كه چه؟
حرف را باید زد!
درد را باید گفت!........
 

Autumn girl

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
همیشه شیرین نباش..

فرهاد گاهی باید طعمی دیگر را بچشد.....
 

jhigol

عضو جدید
کوه پرسید ز رود،
زیر این سقف کبود
راز ماندن در چیست؟ گفت:در رفتن من
کوه پرسید:و من؟ گفت در ماندن تو
بلبلی گفت: و من؟
خنده ای کرد و گفت: درغزلخوانی تو
اه از ان ابادی
که در ان کوه رود،
رود، مرداب شود،
و در ان بلبل سر گشته سرش را به گریبان ببرد،
ونخواند دیگر،
من و تو، بلبل و کوه و رودیم
راز ماندن جز،
در خواندن من، ماندن تو ،رفتن یاران سفر کرده ی مان نیست
بدان!
 

Autumn girl

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
مـنــ مـے בانـم کـﮧ بـﮧ تــ♥ـפּ مـے رسـمــ


آرے ، مـے בآنـمـ


مـے شـکـنـم سُـکـوتـــ ِ سـرב ِ فـاصـلــﮧ هـا رآ


بـا تــ♥ـפּ


بـﮧ امـیـב تــ♥ـפּ


بـــراے تــ♥ـפּ


פּ شــایـב بـے تــ♥ـפּمـانـבنـمــ بـراے هـمـیـنــ اسـتـــ!


بـراے یـکـــ بـا تــ♥ـפּ مــانـבنـــ ِ زیـبــا .......
 

mohammad azizi

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
قلبها دیگر جواب اشک چشمان را نمیدهند-


ولی چشمها هنوز بخاطر قلبها اشک میریزند....


 

mohammad azizi

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دست به صورتم نزن
میترسم بیافتد...‏
نقاب خندانی که بر چهره دارم! و بعد...‏
سیل اشکهایم تورا باخود ببرد...‏
و باز من بمانم و تنهایی...‏‎

 

jhigol

عضو جدید
سخن عاشقانه گفتن دليل عشق نيست...عاشق كم است سخن عاشقانه فراوان...
عشق عادت نيست، عادت همه چيز را ويران مي كند از جمله عظمت دوست داشتن را...
از شباهت به تكرار مي رسيم، از تكرار به عادت، از عادت به بيهودگي از بيهودگي به خستگي و نفرت
نادر ابراهیمی
 

anahita1370

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
زنده ام

هنوز نفس می کشم



هنوز تو در کنارمی



حست می کنم، می بینمت



اما



دیگر دلم طاقت دیدن اشکهایت را ندارد



اما



دیگر گوش هایم طاقت شنیدن صدای گریه هایت را ندارد



اگر بهای شاد بودنت، جدایی و تنهایی من ست



باشد



غم مخور



من از دل سایه ها آمده ام



هرگز نمی رنجم



زیرا، تو بر من تابیدی



از سایه ها رهانیدی



غم مخور



غم مخور



من به میان سایه ها بر میگردم



اما



تو را تا ابد در دل نگاه می دارم



غم مخور



غم مخور


 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
اشتراک من و دریا دلشوره هایی ست که درونمان موج میزند اما هیچکدام او را نمک گیر نکرد !
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دختـــرک رفت ولــی زیـر لب این را میگفت :
” او یقینــا پی معشــوق خودش می آیــد “
پســرک ماند ولــی روی لــبش زمـزمـه بود :
” مطمئنــا که پشیمــان شــده برمیـــگردد “
عشـــق قربـــانی مظلـــوم ” غـــرور ” اســـت هــنوز . . .
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
خیلی سخته که بغض داشته باشی، اما نخوای کسی بفهمه...
خیلی سخته عزیزترین کست ، ازت بخواد فراموشش کنی......
خیلی سخته سالگرد آشنایی با عشقت رو، بدون حضور خودش جشن بگیری...
خیلی سخته عمرتو، غرورتو، زندگیتو .... به خاطر یه نفر از دست بدی،
اما اون بگه: نمیخوامت.
 

yas87

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
بعد از این عشق به هر عشق جهان می خندم
هر که آرد سخن از عشق به آن می خندم

روزی از عشق دلم سوخت که خاکستر شد
بعد از این سوز به هر سوزه جهان می خندم

خنده ی تلخ من از گریه غم انگیزتر است
کارم از گریه گذشته که به آن می خندم
 

hanane1

عضو جدید
کاربر ممتاز


بآورتـــ بِشَود یآ نـﮧ



روزﮮ مـﮯ رسُد کـﮧ دِلَتــ برآﮮ هیچ کَس؛



بـﮧ اَندآزه ﮮ مَـטּ تَنگــ نَـפֿوآهَد شُد



برآی نِگآه کَردَنمـــ



כֿـَندیدنمـــ



اَذیتـــ کردَنمــــ



برآی تَمآم لَحظآتـﮯ کـﮧ دَر کـ ـنارَم دآشتی



روزﮮ خوآهد رسید کـﮧ در حَسرَت تِکرآر دوبآره مَـטּ خوآهـﮯ بود



می دآنم روزﮮ کـﮧ نبآشَم "هیچکَس تکرآر مـטּ نخوآهد شُد
 

hanane1

عضو جدید
کاربر ممتاز
چه دلم دلگیر است …


و چه دلم دلتنگ است …


و نگاهم خـوش یک خـاطـره است …


خوش آن سوی نگاهی که به من امید داد ..


کــاش مـی بـودی …


دل من جای تو را می بیند…


اشک هایم جاریست،


که چه جایت خالیست …
 

hanane1

عضو جدید
کاربر ممتاز
کــــاش جایــــی برویــــم …!


تابلویــــی داشـتــــه باشـــــد ..


کــــه رویــــش خـــــدا نـوشتــــه باشـــد :


پــــــایــــــان تمــــــــام دلتنگـــی هــــــا …………!
 

hanane1

عضو جدید
کاربر ممتاز
فکر می کردم تنهایی یعنی …
من …
سکوت …
پنجره های خاک گرفته …
اتاق خالی از تو …
نمیدانستم سنگینی اش بیشتر می شود در ازدحام آدم ها !
 

hanane1

عضو جدید
کاربر ممتاز
این روزها پارو را رها کرده ام و دراز شده ام کف قایقی معلق که به هیچ کجا نمی رود….
 

hanane1

عضو جدید
کاربر ممتاز
ﺳﻼﻣﺘﯽ ﭘﺪﺭ ﻣﺎﺩﺭﯼ ﮐﻪ ﻋﻤﺮﺷﻮﻧﻮ ﻓﺪﺍﯼ ﺑﭽﻪ ﺍﯼ
ﮐﺮﺩﻥ ﮐﻪ ﺗﻮ ﺭﻭﺷﻮﻥ ﻭﺍﯾﺴﺎﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ : ﻣﮕﻪ ﺑﺮﺍﻡ
ﭼﯿﮑﺎﺭ ﮐﺮﺩﯾﻦ ....
 

hanane1

عضو جدید
کاربر ممتاز
سکوت . . . .




و دیگر هیچ نمی گویم …!


که این بزرگترین اعتراض دل من است


به تو …


سکوت را دوست دارم


به خاطر ابهت بی پایانش …
 

hanane1

عضو جدید
کاربر ممتاز
دلیل تنهاییم را تازه فهمیدم

وقتی محبت کردم و تنها شدم،

وقتی دوست داشتم و تنها ماندم...

دانستم ;

باید تنها شد و تنها ماند تا خدا را فهمید
 

anahita1370

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
قطار می رود

تو می روی

تمام ایستگاه می رود

و من چقدر ساده ام

که سالهای سال

در انتظار تو

کنار این قطار رفته ایستاده ام

و همچنان

به نرده های ایستگاه رفته

تکیه داده ام


 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
ادمای ناچیز تا به یه جایی میرسن ,شریک بی کسیاشونو فراموش میکنن, زود یادشون میره اون موقع که کسی نبودن واسه بعضیا خیلی عزیز بودن. . .گفتم که بدونی ادم با ارزش همونیه که وقتی هیچی نبودی, کنارت بود و تنهات نزاشت
 
بالا