مشاعرۀ سنّتی

[یاووش]

تو کافر دل نمی بندی نقاب زلف و می ترسم
که محرابم بگرداند خم آن دلستان ابرو

اوقات خوش آن بود که با دوست به سر رفت / باقی همه بی حاصلی و بی خبری بود

 

[self.f_t_m990]

اوقات خوش آن بود که با دوست به سر رفت / باقی همه بی حاصلی و بی خبری بود

دیریست که دلدار پیامی نفرستاد // ننوشت سلامی و کلامی نفرستاد
صد نامه فرستادم و آن شاه سواران // پیکی ندوانید و سلامی نفرستاد

 

[jungle bird]

در تمام عمر هیچکس خلوت تنهایی ام را حس نکرد
آسمان غم گرفته هیچگاه برکه ی طوفانی ام را حس نکرد

 

[nasim_shsh]

دام دل صاحب نظرانت خم گیسوست
وان خال بناگوش مگر دانه دامست

 

[ALI 7135]

دام دل صاحب نظرانت خم گیسوست
وان خال بناگوش مگر دانه دامست

تا کی به تمنای وصال تو یگانه / اشکم شود از هر مژه چون سیل روانه

 

[self.f_t_m990]

تا کی به تمنای وصال تو یگانه / اشکم شود از هر مژه چون سیل روانه

هر که دلارام دید از دلش آرام رفت // باز نیابد خلاص هر که در این دام رفت

 

[naghmeirani]

هر که دلارام دید از دلش آرام رفت // باز نیابد خلاص هر که در این دام رفت

تا نقشِ تو در سینۀ ما خانه نشین شد
هر جا که نشستیم چو فردوسِ برین شد

"مولوی"

 

[self.f_t_m990]

تا نقشِ تو در سینۀ ما خانه نشین شد
هر جا که نشستیم چو فردوسِ برین شد

"مولوی"

[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]در کنج دلم عشق کسی خانه ندارد // کس جای در این خانه ی ویرانه ندارد[/FONT]

 

[یاووش]

در کنج دلم عشق کسی خانه ندارد // کس جای در این خانه ی ویرانه ندارد

دیدمش خرم و خندان قدح باده به دست
و اندر آن آینه صد گونه تماشا می‌کرد

 

[self.f_t_m990]

دیدمش خرم و خندان قدح باده به دست
و اندر آن آینه صد گونه تماشا می‌کرد

دیشب به سیل اشک ره خواب می‌زدم//نقشی به یاد خط تو بر آب می‌زدم

 

[*zahedan]

دیشب به سیل اشک ره خواب می‌زدم//نقشی به یاد خط تو بر آب می‌زدم

من همين يك دانه دل دارم بفرما بشكنش
​

كوزه اي از آب و گل دارم بفرما بشكنش
​

تو سبوي آرزوهاي مرا بشكسته اي​

هر چه باداباد ، اين هم دل بفرما ، بشكنش

​

 

[آموس]

من همين يك دانه دل دارم بفرما بشكنش
​

كوزه اي از آب و گل دارم بفرما بشكنش
​

تو سبوي آرزوهاي مرا بشكسته اي​

هر چه باداباد ، اين هم دل بفرما ، بشكنش

​

شب همه بی تو کار من شکوه به ماه کردنست/ روز ستاره تا سحر تیره به آه کردناست
متن خبر که یک قلم بی تو سیاه شد جهان/ حاشیه رفتنم دگر نامه سیاه کردن است
شهریار...

 

[*آپادانا]

شب همه بی تو کار من شکوه به ماه کردنست/ روز ستاره تا سحر تیره به آه کردناست
متن خبر که یک قلم بی تو سیاه شد جهان/ حاشیه رفتنم دگر نامه سیاه کردن است
شهریار...

تا بود بار غمت بر دل بی هوش مرا
سوز عشقت ننشاند زجگرجوش مرا
سعدی...

 

[jungle bird]

ای تو آن آینه کز دست خدا افتاده
شب ز تکثیر تو در هول و ولا افتاده

 

[self.f_t_m990]

ای تو آن آینه کز دست خدا افتاده
شب ز تکثیر تو در هول و ولا افتاده

هر که شد محرم دل در حرم یار بماند // وان که این کار ندانست در انکار بماند

 

[*zahedan]

هر که شد محرم دل در حرم یار بماند // وان که این کار ندانست در انکار بماند

دلم خوش بود که يارم با وفا بود
کمي از زندگيش از آن ما بود
ولي افسوس که فکر ما غلط بود
که زنگ تفريحش احساس ما بود

​

 

['nobody']

دلم خوش بود که يارم با وفا بود
کمي از زندگيش از آن ما بود
ولي افسوس که فکر ما غلط بود
که زنگ تفريحش احساس ما بود

​

در خزان هجر گل ای بلبل طبع حزین
خامشی شرط وفاداری بود، غوغا چرا؟

 

[آموس]

در خزان هجر گل ای بلبل طبع حزین
خامشی شرط وفاداری بود، غوغا چرا؟

آن کیست کز روی کرم با من وفا داری کند
بر جای بدکاری چو من یکدم نکو کاری کند

 

[self.f_t_m990]

آن کیست کز روی کرم با من وفا داری کند
بر جای بدکاری چو من یکدم نکو کاری کند

دیشب گله زلفش با باد همی‌کردم // گفتا غلطی بگذر زین فکرت سودایی

 

[آموس]

دیشب گله زلفش با باد همی‌کردم // گفتا غلطی بگذر زین فکرت سودایی

یا رب اندر دل آن خسرو شیرین انداز
که به رحمت گذری بر سر فرهاد کند

 

[self.f_t_m990]

یا رب اندر دل آن خسرو شیرین انداز
که به رحمت گذری بر سر فرهاد کند

در وصالت چرا بیاموزم // در فراقت چرا بیاموزم
یا تو با درد من بیامیزی // یا من از تو دوا بیاموزم

 

[آموس]

در وصالت چرا بیاموزم // در فراقت چرا بیاموزم
یا تو با درد من بیامیزی // یا من از تو دوا بیاموزم

مرا در آخر این شوخ سیم تن بکشد
چون شمع سوخته در انجمن بکشد

 

[OMID ALAIE]

مرا در آخر این شوخ سیم تن بکشد
چون شمع سوخته در انجمن بکشد

دوش از جناب آصف پیک بشارت آمد
کز حضرت سلیمان عشرت اشارت آمد
خاک وجود ما را از آب دیده گل کن
ویران سرای دل را گاه عمارت امد

 

[self.f_t_m990]

دوش از جناب آصف پیک بشارت آمد
کز حضرت سلیمان عشرت اشارت آمد
خاک وجود ما را از آب دیده گل کن
ویران سرای دل را گاه عمارت امد

دل را به کف هر که دهم باز پس آرد// کس تاب نگهداری دیوانه ندارد

 

[OMID ALAIE]

دل را به کف هر که دهم باز پس آرد// کس تاب نگهداری دیوانه ندارد

دلم تنهاست ماتم دارم امشب
دلی سرشار از غم دارم امشب
غم آمد، غصه آمد، ماتم آمد
خدا را زین میان کم دارم امشب

 

[naghmeirani]

باران که می بارد تو می آیی... بارانِ گل بارانِ نیلوفر

بارانِ مهر و ماه آئینه ... بارانِ شعر و شبنم و شبدر

 

[self.f_t_m990]

باران که می بارد تو می آیی... بارانِ گل بارانِ نیلوفر

بارانِ مهر و ماه آئینه ... بارانِ شعر و شبنم و شبدر

راه عدم نرفت کس از رهروان خاک // چون رفت خواهی اینهمه راه نرفته را

 

[OMID ALAIE]

راه عدم نرفت کس از رهروان خاک // چون رفت خواهی اینهمه راه نرفته را

آسمان بار امانت نتوانست کشید // قرعه ی کار به نام من دیوانه زدند

 

[*zahedan]

آسمان بار امانت نتوانست کشید // قرعه ی کار به نام من دیوانه زدند

درد بي درمان نباشد گر تو باشي در کنار
محو ميگردد گناهم بر لبانت بي شمار
شور دل را کس نميداند مگر عاشق بود
وان شنيدن دوست دارم از لبانت وقت کار
** * * * * *

* * * * * * *

 

[آموس]

درد بي درمان نباشد گر تو باشي در کنار
محو ميگردد گناهم بر لبانت بي شمار
شور دل را کس نميداند مگر عاشق بود
وان شنيدن دوست دارم از لبانت وقت کار
** * * * * *

* * * * * * *

روز وصل دوست داران یاد باد
یاد باد آن روزگاران یاد باد...