آنقدر دور است از من که شب تنهایی ام
گرد و خاکی هم نمی شیند به روی دامنش
* لطفا شعر نو به کار نبرید.
شب شمع یک طرف رخ جانانه یک طرف
من یک طرف در آتش و پروانه یک طرف
آنقدر دور است از من که شب تنهایی ام
گرد و خاکی هم نمی شیند به روی دامنش
* لطفا شعر نو به کار نبرید.
تنها مانده ام در ميان غريبه هاي آشنا،
آشنايي را مي جويم در ميان آشنايان ...
كسي را نمي يابم ،
در تند باد زندگي ، ساحل نجاتي كي مي جويم ،
شايد آرام گيرد لحظه هاي بي تابم ...
غريبه ام با خواب ،
هر شب چشم در آسمان بيدار مي خوابم ، شايد،
ستاره اي سوسو كند در سياهي متعلق هر روزم ...
رسمعاشق نیست با یکدل دو دلبر داشتنوقت غنیمت شمار ار نه چو فرصت نماند
ناله که را داشت سود آه کی آمد به کار
شب عاشقان بیدل چه شبی دراز باشدیا گل نورسته شو، یا بلبل شوریده باش
یا چراغ خانه، یا آتش به جان پروانه باش
فروغی بسطامی
Thread starter | عنوان | تالار | پاسخ ها | تاریخ |
---|---|---|---|---|
اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه | مشاعره | 109 | ||
مشاعرۀ شاعران | مشاعره | 11 |