در وهم نگنجد که چه دلبند و چه شیرین
در وصف نیاید که چه مطبوع و چه زیباست
صبر و دل و دین میرود و طاقت و آرام
از زخم پدید است که بازوش تواناست
![]()
تو همان جرعه ی آبی که نشد وقت سحر
بزنم لب به تو و زود اذان را گفتند ...
![]()
خیلی وقته اینجا نبودم
مثل کفتر در دلم اسم تو پَرپَرميزندخیلی وقته اینجا نبودمرسما خیلی وقته شعر رو ازش دورم هییییی
هرچند که پیر و خسته دل و ناتوان شدم
هرگه که یاد تو کردم جوان شدم
عیدتون هم پساپس مبارک![]()
دوشم که راه خواب زد افسون چشم تو
مرغان باغ را به لب افسانۀ تو بود...![]()
مـــوی بشکافی به عیبــــ دیگران
چــو به عیبـــ خود رســـی کوری از آن
درد دل دوستان گر تو پسندی رواستنه هر که چهره برافروخت دلبری دارد
نه هر که آینه سازد سکندری داند
تو را هوای به آغوش من رسیدن نیست
وگرنه فاصله ي ما هنوز یک قدم است...![]()
تـمـنـای وصـالـم نـیـسـت عـشـق مـن مـگـیر از من
بـه دردت خـو گـرفـتـم نـیـسـتـم در بند درمانت...
تو مرا میفهمی
من تو را
و همین ساده ترین قصه یک انسان است
تو مرا میخوانی
من تورا ناب ترین شعر زمان میدانم
و تو هم میدانی
تا ابد در دل من میمانی
Thread starter | عنوان | تالار | پاسخ ها | تاریخ |
---|---|---|---|---|
![]() |
اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه | مشاعره | 109 | |
![]() |
مشاعرۀ شاعران | مشاعره | 11 |