مشاعرۀ سنّتی

vinca

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
تو مپندار که مهر از دل محزون نرود
آتش
عشق به جان افتد و بیرون نرود


دی دیده به دل گفت که چرا پر خونی؟
ز آن سلسله زلف چرا مجنونی؟

من دیده‌ام از برای او پر خونم
آخر تو ندیده‌ای، چرا پر خونی؟
 

Sahar Gh

عضو جدید
کاربر ممتاز
دی دیده به دل گفت که چرا پر خونی؟
ز آن سلسله زلف چرا مجنونی؟

من دیده‌ام از برای او پر خونم
آخر تو ندیده‌ای، چرا پر خونی؟


چه زیبا:smile:


یا وفا یا خبر وصل تو یا مرگ رقیب
بود آیا که فلک زین دو سه کاری بکند!
 

eng_majid

عضو جدید
چه زیبا:smile:


یا وفا یا خبر وصل تو یا مرگ رقیب
بود آیا که فلک زین دو سه کاری بکند!


دیدی ای دل که غم عشق دگر بار چه کرد
چون بشد دلبر و با یار وفا دار چه کرد؟

آه از آن نرگس جادو که چه بازی افکند
وه از آن مست که با مردم هشیار چه کرد

اشک من رنگ شفق یافت ز بی مهری یار
طالع بی شفقت بین که در این کار چه کرد؟



پ.ن: بقیشم بگم؟
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دیدی ای دل که غم عشق دگر بار چه کرد
چون بشد دلبر و با یار وفا دار چه کرد؟

آه از آن نرگس جادو که چه بازی افکند
وه از آن مست که با مردم هشیار چه کرد

اشک من رنگ شفق یافت ز بی مهری یار
طالع بی شفقت بین که در این کار چه کرد؟



پ.ن: بقیشم بگم؟

[FONT=&quot]دل دریا همیشه شور می زد[/FONT]
[FONT=&quot]برای ماهیان مانده در تور[/FONT]
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
رازی که بر غیر نگفتیم و نگوییم
با دوست بگوییم که او محرم راز است

[FONT=&quot]تو رفته ای که بی من ، تنها سفر کنی[/FONT]
[FONT=&quot]من مانده ام که بی تو ، شبها سحر کنم[/FONT]
[FONT=&quot]تو رفته ای که عشق من از سر بدر کنی[/FONT]
[FONT=&quot]من مانده ام که عشق تو را تاج سر کنم . . .[/FONT]
 

AvA-6586

کاربر فعال تالار حسابداری ,
کاربر ممتاز
تو رفته ای که بی من ، تنها سفر کنی
من مانده ام که بی تو ، شبها سحر کنم
تو رفته ای که عشق من از سر بدر کنی
من مانده ام که عشق تو را تاج سر کنم . . .
می روم شاید کمی حال شما بهتر شود

می گذارم با خیالت روزگارم سر شود
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
می روم شاید کمی حال شما بهتر شود

می گذارم با خیالت روزگارم سر شود

دردی که به دوشم ماند از کوه سبک‌تر نیست
این پرده‌ی آخر بود اما غمِ آخر نیست
دندان به جگر بگذار،یک گامِ دگر باقی‌ست
این ظرفِ هلاهل را یک جامِ دگر باقی‌ست
 

AvA-6586

کاربر فعال تالار حسابداری ,
کاربر ممتاز
دردی که به دوشم ماند از کوه سبک‌تر نیست
این پرده‌ی آخر بود اما غمِ آخر نیست
دندان به جگر بگذار،یک گامِ دگر باقی‌ست
این ظرفِ هلاهل را یک جامِ دگر باقی‌ست

تو آمدی و ندانی مرا کجا بردی

به بند عشق کشیدی و تا خدا بردی

چو ذره بودم و عشق تو آفتابم کرد

مرا نگر که کجا بودم و کجا بردی
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
زنی تنها همیشه گریه می کرد
مدام و بی کلیشه گریه می کرد
نمی دانست هر شب تکه ابری
برایش پشت شیشه گریه می کرد

 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز

تو آمدی و ندانی مرا کجا بردی

به بند عشق کشیدی و تا خدا بردی

چو ذره بودم و عشق تو آفتابم کرد

مرا نگر که کجا بودم و کجا بردی

[FONT=&quot]یک روزکه تو،من بشوی می فهمی[/FONT]
[FONT=&quot]هرثانیه از درد هوو مردن را[/FONT]
 

salvador

کاربر فعال ادبیات
کاربر ممتاز
اگر كه گل رود از باغ باغبانان چه كند

چو بی بهار شود با غم خزان چه كند


كسی كه مهر گل از دل نميتواند كند

به باغ خشك در ايام مهرگان چه كند


- مهدی سهیلی


 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
اگر كه گل رود از باغ باغبانان چه كند

چو بی بهار شود با غم خزان چه كند


كسی كه مهر گل از دل نميتواند كند

به باغ خشك در ايام مهرگان چه كند


- مهدی سهیلی



[FONT=&quot]دیگر ایام فراق یار را[/FONT][FONT=&quot] -
[/FONT]
[FONT=&quot]با وصالش پشت سر بگذاشتم[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT]
[FONT=&quot]دیده ی بیدار و بانگ ناله را[/FONT][FONT=&quot]-
[/FONT]
[FONT=&quot]بهر مرغان سحر بگذاشتم[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT]
[FONT=&quot]رشته ی دلها بهم پیوسته شد[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT]
[FONT=&quot]دفتر ایام هجران بسته شد[/FONT][FONT=&quot]

[/FONT]
[FONT=&quot]مهدی سهیلی[/FONT][FONT=&quot] [/FONT][FONT=&quot][/FONT]
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دنیا بدون چشم تو دنیای خوبی نیست

آری حقیقت دارد اینجا جای خوبی نیست


وقتی که آغوش تو مال دیگران باشد


شب های مهتابی من شب های خوبی نیست
 

Sahar Gh

عضو جدید
کاربر ممتاز
دنیا بدون چشم تو دنیای خوبی نیست

آری حقیقت دارد اینجا جای خوبی نیست


وقتی که آغوش تو مال دیگران باشد


شب های مهتابی من شب های خوبی نیست


to ey tanha tar az tanha be dombale to migardam
to ey peidao napeida be dombale to migardam



(bebakhshid man emshab fonte farsi nadaram)
 

Sahar Gh

عضو جدید
کاربر ممتاز
من دلم قرص هنوزم با تو ای ماه هلالی
چشم شب روشن که حتی ابریم باشی زلالی;)

yek dam az khiyale man nemiravi ey qazle man degar che porsi ze hale man
ta hastam man asire kuye toam be arezuye toam
vagar tora juyam hadise del guyam begu kojayi
be daste to dadam dele parishanam
degar che khahi
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
ta key be tamnnaye vesale to yegane
ashkam shavad az har mozhe chon seil ravane

[FONT=&quot]هرکس تو را گم کرد دنبال تو در من گشت[/FONT]
[FONT=&quot]انگار می‌بینند در من رد پایت را[/FONT]
[FONT=&quot]وقتی پُر است از خاطراتت شعرهای من[/FONT]
[FONT=&quot]باید بنوشی با خیال تخت چایت را ![/FONT]
 

eng_majid

عضو جدید
هرکس تو را گم کرد دنبال تو در من گشت
انگار می‌بینند در من رد پایت را
وقتی پُر است از خاطراتت شعرهای من
باید بنوشی با خیال تخت چایت را !
از دم صبح ازل تا آخر شام ابد
دوستی و مهر بر یک عهد و یک میثاق بود
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
asrare azal ra na to danio na man
vin halle moamma na to khanio na man

[FONT=&quot]نه بال و پری با من ازآن روح پرنده[/FONT]
[FONT=&quot]نه جاذبه ای با من از این جسم تکیده[/FONT]
[FONT=&quot]با معجزه ی خواب هم این پیرزمانی ست[/FONT]
[FONT=&quot]از این همه گل رایحه ای نیز نچیده[/FONT]
 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
naghmeirani اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه مشاعره 109
Fo.Roo.GH مشاعرۀ شاعران مشاعره 11

Similar threads

بالا