نبودی؛ یا گمت کردم؟ نبودم ؛ یا گمم کردی؟
فقط این یادمه هر شب دلم میخواست برگردی...
![]()
تمنا میکنم یک شب به خواب من بیایی تو
و با یک حسرت شیرین، به دنبالم بیایی تو
بهارم را خزان کرده غم هجر تو ای یارا
که گر لب وا کنم، بی شک به سوی من بیایی تو
مرا دریاب میمیرم از این دنیای بی مهری
چه سود اخر که بر سنگ مزار من بیای تو؟!
من نه آنم که به تیغ از تو بگردانم روی
امتحان کن به دو صد زخم مرا، بسم الله
هر چند گفته بود برو در پناه حق
من در پناه هق هق خود مانده ام هنوز
تو مپندار كه خاموشي منز گریه مردم چشمم نشسته در خون است
ببین که در طلبت حال مردمان چون است
تو مپندار كه خاموشي من
هست بُرهان فراموشي من!
نه وصلت دیده بودم کاشکی ای گل نه هجرانت
که جانم در جوانی سوخت ای جانم به قربانت
تنهایی ام را می برم با خود، تا در خیابان ها بچرخانم
از من تو را می خواهد و از تو، تنها برایش شعر می خوانم
من عاشق عشق و عشق هم عاشق من
تن عاشق جان آمد و جان عاشق تن
گه من آرم دو دست در گردن او
گه او کشدم چو دلربایان گردن
هر گوشه سررسید من یعنی تونمازم را قضا کرده تماشا کردنت ای ماه!
بماند بین ما این رازها بینی و بین الله
وقت است كه بنشيني و گيسو بگشاييهر گوشه سررسید من یعنی تو
ایام خوش سعید من یعنی تو
ای در تو خلاصه عشق، هستی، فردا
لبخند بهار و عید من یعنی تو
وقت است كه بنشيني و گيسو بگشايي
تا با تو بگويم غم هاي شب جدايي!!
مرا گفتي از پير خرد پرسم علاج خود رایا چشم بپوش از من و از خویش برانم
یا تنگ در آغوش بگیرم که بمیرم
یا چشم بپوش از من و از خویش برانم
یا تنگ در آغوش بگیرم که بمیرم
من درد تو را ز دست آسان ندهم
دل بر نکنم ز دوست تا جان ندهم
مرا گفتي از پير خرد پرسم علاج خود را
خرد منع من از عشق تو فرمايد، چه فرمايي؟!
ی بود هااا آقا بهروز!
همش حرف سخت ها رو بذارین برا من.
مستی نه از پیاله نه از خم شروع شد
از جاده سه شنبه شب قم شروع شد
یکی از ما دو نفر کشته به دست دگری ست
وای اگر کار من و عشق به فردا برسد...
د
خب مگه کلمه آخر ( بمیرم ) نبود ؟!!!!!!!!
در آغاز محبت گر پشیمانی بگو با من
که دل ز مهرت بر کنم تا فرصتی دارم
بعدش plant جواب داده بود و ی اومده بود.
مادرم گفت که عاشق نشوی گفتم چشم!
چشم های تو مرا بی خبر از چشمم کرد
من واسه شما رو ج دادم . آخه ی پیدا نکردم خخخخ
درد ما را نیست درمان الغیاث
هجر ما را نیست پایان الغیاث
خیلی به خودتون سخت گرفتین
ثبت است به کار روزگارم
بر دیده وظیفه تو دارم...
تو رو خدا دیگه با ث ندین!!
وگرنه مجبورم برم جواب خودمو بدم!
خخخخ![]()
من شاخه ی خشکم تو بیا برگ و برم ده
با زمزمه ی عاطفه هایت ثمرم ده
هنوز حوصله عشق در رگم جاری ست
نمرده ام که غمت را به چاه می گویی
ی بدین!
یارم تویی در عالم، یار دگر ندارم
تا در تنم بود جان، دل از تو بر ندارم
مرا برداشتی از خاک مثل نان و بوسیدی
و من هر روز با این عشق در پای تو افتادم
من پیشیم میو میو
موش کوچولو بیا جلو
اگه بخوای که در بری
از اینجا بی خبر بری
من خودمو خواب میزنم
یهو تورو قاب میزنم
یه لقمه ی چپم میشی
میو میو منم پیشی
خیلییییییییییییییییی خوب بود!
یادگار از تو همین سوخته جانی ست مرا
شعله از توست اگر گرم زبانی ست مرا...
آهای آهای ستاره بیا که باز بهاره
آهای آهای ستاره بیا که باز بهاره
بیا که این دل ما عاشق و بی قراره
عاشق و بی قراره
Thread starter | عنوان | تالار | پاسخ ها | تاریخ |
---|---|---|---|---|
![]() |
اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه | مشاعره | 109 | |
![]() |
مشاعرۀ شاعران | مشاعره | 11 |