مشاعرۀ سنّتی

[:)fatemeh]

از او که گفت یار تو هستم ولی نبود
از خود که زخم خورده ام از یار خسته ام

مثل آن لحظه که حفظ غم ظاهر سخت است
ماندن چشم به دنبال مسافر سخت است...


پ.ن: اون دوستانی که میان می خونن و تشکر میکنن،
کی آخه برا تشکر میاد مشاعره می کنه؟
دقیقا رو به روی ابزار تشکر یه ابزار هم است برای پاسخ!
استفاده کنید که نخوام با خودم مشاعره کنم...

 

[plant_biology]

مثل آن لحظه که حفظ غم ظاهر سخت است
ماندن چشم به دنبال مسافر سخت است...


پ.ن: اون دوستانی که میان می خونن و تشکر میکنن،
کی آخه برا تشکر میاد مشاعره می کنه؟
دقیقا رو به روی ابزار تشکر یه ابزار هم است برای پاسخ!
استفاده کنید که نخوام با خودم مشاعره کنم...

تو اگر نبودي اي درخت سبز
سبزه و گل و بهار هم نبود!
اين هواي خوب و سايه هاي خيس
در كنار جويبار هم نبود!

 

[یورال]

در شب توفان غم، آرام بودن مشکل است
من لبالب آهم اما، لب گشودن مشکل است

 

[behrooz civil]

در شب توفان غم، آرام بودن مشکل است
من لبالب آهم اما، لب گشودن مشکل است

تا سر زلف تو در دست نسیم افتادست

دل سودازده از غصه دو نیم افتادست

 

[:)fatemeh]

تا سر زلف تو در دست نسیم افتادست

دل سودازده از غصه دو نیم افتادست

تو زیبایی و زیبایی در اینجا کم گناهی نیست
هزاران سنگ خواهد خورد در مرداب، ماه اینجا

 

[یورال]

آهِ دلِ تنگم، به دلِ سنگ اثر داشت
آه از دلِ سنگش که نمی‌سوخت به حالم

 

[plant_biology]

آهِ دلِ تنگم، به دلِ سنگ اثر داشت
آه از دلِ سنگش که نمی‌سوخت به حالم

مي يابم از خود حسرتي باز از فراق كيست اين؟!
اماده ي صد گريه ام از اشتياق كيست اين؟!

 

[*zahedan]

نبودی؛ یا گمت کردم؟ نبودم ؛ یا گمم کردی؟
فقط این یادمه هر شب دلم میخواست برگردی...

 

[:)fatemeh]

نبودی؛ یا گمت کردم؟ نبودم ؛ یا گمم کردی؟
فقط این یادمه هر شب دلم میخواست برگردی...

یک شب دلی به مسلخ خونم کشید و رفت
دیوانه ای به دام جنونم کشید و رفت ...

 

[baran256016]

تمنا میکنم یک شب به خواب من بیایی تو
و با یک حسرت شیرین، به دنبالم بیایی تو

بهارم را خزان کرده غم هجر تو ای یارا
که گر لب وا کنم، بی شک به سوی من بیایی تو

مرا دریاب میمیرم از این دنیای بی مهری
چه سود اخر که بر سنگ مزار من بیای تو؟!

 

[:)fatemeh]

تمنا میکنم یک شب به خواب من بیایی تو
و با یک حسرت شیرین، به دنبالم بیایی تو

بهارم را خزان کرده غم هجر تو ای یارا
که گر لب وا کنم، بی شک به سوی من بیایی تو

مرا دریاب میمیرم از این دنیای بی مهری
چه سود اخر که بر سنگ مزار من بیای تو؟!

وقتی نمی فهمد کسی گنجشک ها را
زخمی بزن بر بالهایم تا بیفتم
اصلا چه فرقی می کند وقتی نباشی
بر روی پاهایم بمانم یا بیفتم...

 

[یورال]

‏من نه آنم که به تیغ از تو بگردانم روی
امتحان کن به دو صد زخم مرا‌‌، بسم الله

 

[:)fatemeh]

‏من نه آنم که به تیغ از تو بگردانم روی
امتحان کن به دو صد زخم مرا‌‌، بسم الله

هر چند گفته بود برو در پناه حق
من در پناه هق هق خود مانده ام هنوز

 

[behrooz civil]

هر چند گفته بود برو در پناه حق
من در پناه هق هق خود مانده ام هنوز

ز گریه مردم چشمم نشسته در خون است
ببین که در طلبت حال مردمان چون است

 

[plant_biology]

ز گریه مردم چشمم نشسته در خون است
ببین که در طلبت حال مردمان چون است

تو مپندار كه خاموشي من
هست بُرهان فراموشي من!

 

[pearan]

تو مپندار كه خاموشي من
هست بُرهان فراموشي من!

نه وصلت دیده بودم کاشکی ای گل نه هجرانت
که جانم در جوانی سوخت ای جانم به قربانت

 

[:)fatemeh]

نه وصلت دیده بودم کاشکی ای گل نه هجرانت
که جانم در جوانی سوخت ای جانم به قربانت

تنهایی ام را می برم با خود، تا در خیابان ها بچرخانم
از من تو را می خواهد و از تو، تنها برایش شعر می خوانم

 

[behrooz civil]

تنهایی ام را می برم با خود، تا در خیابان ها بچرخانم
از من تو را می خواهد و از تو، تنها برایش شعر می خوانم

من عاشق عشق و عشق هم عاشق من​

تن عاشق جان آمد و جان عاشق تن​

گه من آرم دو دست در گردن او​

گه او کشدم چو دلربایان گردن
​

 

[:)fatemeh]

من عاشق عشق و عشق هم عاشق من
تن عاشق جان آمد و جان عاشق تن
گه من آرم دو دست در گردن او
گه او کشدم چو دلربایان گردن
​

نمازم را قضا کرده تماشا کردنت ای ماه!
بماند بین ما این رازها بینی و بین الله

 

[behrooz civil]

نمازم را قضا کرده تماشا کردنت ای ماه!
بماند بین ما این رازها بینی و بین الله

هر گوشه سررسید من یعنی تو
ایام خوش سعید من یعنی تو

ای در تو خلاصه عشق، هستی، فردا
لبخند بهار و عید من یعنی تو

 

[plant_biology]

هر گوشه سررسید من یعنی تو
ایام خوش سعید من یعنی تو

ای در تو خلاصه عشق، هستی، فردا
لبخند بهار و عید من یعنی تو

وقت است كه بنشيني و گيسو بگشايي
تا با تو بگويم غم هاي شب جدايي!!

 

[:)fatemeh]

وقت است كه بنشيني و گيسو بگشايي
تا با تو بگويم غم هاي شب جدايي!!

یا چشم بپوش از من و از خویش برانم
یا تنگ در آغوش بگیرم که بمیرم

 

[plant_biology]

یا چشم بپوش از من و از خویش برانم
یا تنگ در آغوش بگیرم که بمیرم

مرا گفتي از پير خرد پرسم علاج خود را
خرد منع من از عشق تو فرمايد، چه فرمايي؟!

 

[behrooz civil]

یا چشم بپوش از من و از خویش برانم
یا تنگ در آغوش بگیرم که بمیرم

من درد تو را ز دست آسان ندهم
دل بر نکنم ز دوست تا جان ندهم

 

[:)fatemeh]

من درد تو را ز دست آسان ندهم
دل بر نکنم ز دوست تا جان ندهم

ی بود هااا آقا بهروز!
همش حرف سخت ها رو بذارین برا من.


مستی نه از پیاله نه از خم شروع شد
از جاده سه شنبه شب قم شروع شد

مرا گفتي از پير خرد پرسم علاج خود را
خرد منع من از عشق تو فرمايد، چه فرمايي؟!

یکی از ما دو نفر کشته به دست دگری ست
وای اگر کار من و عشق به فردا برسد...


د

 

[behrooz civil]

ی بود هااا آقا بهروز!
همش حرف سخت ها رو بذارین برا من.



مستی نه از پیاله نه از خم شروع شد
از جاده سه شنبه شب قم شروع شد




یکی از ما دو نفر کشته به دست دگری ست
وای اگر کار من و عشق به فردا برسد...


د

خب مگه کلمه آخر ( بمیرم ) نبود ؟!!!!!!!!

در آغاز محبت گر پشیمانی بگو با من
که دل ز مهرت بر کنم تا فرصتی دارم

 

[:)fatemeh]

خب مگه کلمه آخر ( بمیرم ) نبود ؟!!!!!!!!

در آغاز محبت گر پشیمانی بگو با من
که دل ز مهرت بر کنم تا فرصتی دارم

بعدش plant جواب داده بود و ی اومده بود.

مادرم گفت که عاشق نشوی گفتم چشم!
چشم های تو مرا بی خبر از چشمم کرد

 

[behrooz civil]

بعدش plant جواب داده بود و ی اومده بود.

مادرم گفت که عاشق نشوی گفتم چشم!
چشم های تو مرا بی خبر از چشمم کرد

من واسه شما رو ج دادم . آخه ی پیدا نکردم خخخخ


درد ما را نیست درمان الغیاث

هجر ما را نیست پایان الغیاث

 

[:)fatemeh]

من واسه شما رو ج دادم . آخه ی پیدا نکردم خخخخ


درد ما را نیست درمان الغیاث

هجر ما را نیست پایان الغیاث

خیلی به خودتون سخت گرفتین

ثبت است به کار روزگارم
بر دیده وظیفه تو دارم...

تو رو خدا دیگه با ث ندین!!
وگرنه مجبورم برم جواب خودمو بدم!

 

[behrooz civil]

خیلی به خودتون سخت گرفتین

ثبت است به کار روزگارم
بر دیده وظیفه تو دارم...

تو رو خدا دیگه با ث ندین!!
وگرنه مجبورم برم جواب خودمو بدم!

خخخخ


من شاخه ی خشکم تو بیا برگ و برم ده

با زمزمه ی عاطفه هایت ثمرم ده