مشاعرۀ سنّتی

Ghazalpare

عضو جدید
دنیا برای هر دوتامان،تکرار یک روز بلند است
تو لحظه ها را می دویدی،من در حصار خود اسیرم

(جواد نعمتی)
 
آخرین ویرایش:

pearan

عضو جدید
کاربر ممتاز
دنیا برای هر دوتامان،تکرار یک روز بلند استتو لحظه ها را می دویدی،من در حصار خود اسیرمجواد نعمتی


خوش آمدی تازه وارد عزیز!
اینجا تاپیک مشاعره است وشما باحرف آخر بیت قبلی باید بیت شعری بیاورید
جسارتم را ببخش...
 

Sahar Gh

عضو جدید
کاربر ممتاز
دنیا برای هر دوتامان،تکرار یک روز بلند است
تو لحظه ها را می دویدی،من در حصار خود اسیرم

(جواد نعمتی)

می چرخم و می رقصم و می نوشم ازین جام
بی خود شده از خویشم و از گردش ایام
این عشق الهیست حق لایتناهیست
این عشق الهیست این شور خداییست
 

omid20110

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز
می چرخم و می رقصم و می نوشم ازین جام
بی خود شده از خویشم و از گردش ایام
این عشق الهیست حق لایتناهیست
این عشق الهیست این شور خداییست

تویی آن گوهر پاکیزه که در عالم قدس
ذکر خیر تو بود حاصل تسبیح ملک
 

Sahar Gh

عضو جدید
کاربر ممتاز
تویی آن گوهر پاکیزه که در عالم قدس
ذکر خیر تو بود حاصل تسبیح ملک

کودکی ده ساله بودم
نرم و نازک
چست و چابک
می پریدم از سر جو
دور می گشتم ز خانه...
می شنیدم از پرنده
از لب باد وزنده
داستانهای نهانی
رازهای زندگانی..
 

Saeed.bi

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
کودکی ده ساله بودم
نرم و نازک
چست و چابک
می پریدم از سر جو
دور می گشتم ز خانه...
می شنیدم از پرنده
از لب باد وزنده
داستانهای نهانی
رازهای زندگانی..

یکی خوان زرین بفرمود شاه / که بنهاد گنجور در پیشگاه
ز هر گونه گوهر برو ریختند / همه یک بدیگر برآمیختند
 

mehdi.chem

مدیر تالار شیمی
مدیر تالار
کاربر ممتاز
یکی خوان زرین بفرمود شاه / که بنهاد گنجور در پیشگاه
ز هر گونه گوهر برو ریختند / همه یک بدیگر برآمیختند
دین و دنیا را به شوق حرف هایت باختم
حال با این قلب بی دین هر چه می خواهی بگو!

با تو باشم طعم غم هایم چه فرقی می کند؟
حرف های تلخ و شیرین هر چه می خواهی بگو

...
 

gelayor14

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
دین و دنیا را به شوق حرف هایت باختم
حال با این قلب بی دین هر چه می خواهی بگو!

با تو باشم طعم غم هایم چه فرقی می کند؟
حرف های تلخ و شیرین هر چه می خواهی بگو

...
وادی عشق بسی دور و دراز است ولی
طی شود جاده صد ساله به آهی گاهی
 

gelayor14

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
اینجا چقد از رونق افتاده :|

يا وفا يا خبر وصل تو يا مرگ رقيب
بود آيا كه فلك زين دو سه كاري بكند
آره واقعا..
:D
دل بردی از من به یغما ، ای ترک غارتگر من
دیدی چه آوردی ای دوست از دست دل بر سر من...
 

Sima

مدیر تالار مهندسی هسته ای همکار مدیر تالار زبان
مدیر تالار
کاربر ممتاز
نازنینا ما به ناز تو جوانی داده ایم
دیگر اکنون با جوانان نازکن با ما چرا



آنکس که تو را شناخت جان را چه کند
فرزندو عیالو
خانمان را چه کند
دیوانه کنی هر دوجهانش بخشی
دیوانه تو هر دو
جهان را چه کند....
 

old eng

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
آنکس که تو را شناخت جان را چه کند
فرزندو عیالو
خانمان را چه کند
دیوانه کنی هر دوجهانش بخشی
دیوانه تو هر دو
جهان را چه کند....
دارم سخنی با تو و گفتن نتوانم
این درد نهان سوز نهفتن نتوانم
تو گرم سخن گفتن و از جام نگاهت
من مست چنانم که شنفتن نتوانم
 

mehdi.chem

مدیر تالار شیمی
مدیر تالار
کاربر ممتاز
دارم سخنی با تو و گفتن نتوانم
این درد نهان سوز نهفتن نتوانم
تو گرم سخن گفتن و از جام نگاهت
من مست چنانم که شنفتن نتوانم

من از آدابِ مهمانداری ات چیزی نمی دانم
ولی در شهرِ من رسم است، می بوسند مهمان را


 

omid20110

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز

من از آدابِ مهمانداری ات چیزی نمی دانم
ولی در شهرِ من رسم است، می بوسند مهمان را




اندر دل بی وفا غم و ماتم بادآنرا که وفا نیست ز عالم کم باد
دیدی که مرا هیچ کسی یاد نکردجز غم که هزار آفرین بر غم باد
در عشق توام نصیحت و پند چه سودزهراب چشیده‌ام مرا قند چه سود
گویند مرا که بند بر پاش نهیددیوانه دل است پای بر بند چه سود
من ذره و خورشید لقایی تو مرابیمار غمم، عین دوایی تو مرا
بی بال و پرم در پی تو می‌پُرممن که شده‌ام چو کهربایی تو مرا
 

pearan

عضو جدید
کاربر ممتاز
اندر دل بی وفا غم و ماتم بادآنرا که وفا نیست ز عالم کم باد
دیدی که مرا هیچ کسی یاد نکردجز غم که هزار آفرین بر غم باد
در عشق توام نصیحت و پند چه سودزهراب چشیده‌ام مرا قند چه سود
گویند مرا که بند بر پاش نهیددیوانه دل است پای بر بند چه سود
من ذره و خورشید لقایی تو مرابیمار غمم، عین دوایی تو مرا
بی بال و پرم در پی تو می‌پُرممن که شده‌ام چو کهربایی تو مرا


اگر عز وجاه است و گر ذل و قید
من از حق شناسم، نه از عمرو و زید

ز علت مدار، ای خردمند، بیم
چو داروی تلخت فرستد حکیم

 

mehdi.chem

مدیر تالار شیمی
مدیر تالار
کاربر ممتاز
اگر عز وجاه است و گر ذل و قید
من از حق شناسم، نه از عمرو و زید

ز علت مدار، ای خردمند، بیم
چو داروی تلخت فرستد حکیم

مرا به هیچ بدادی و من هنوز برآنم
که از وجود تو مویی به عالمی نفروشم
 

الناز تبریز

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
مرا به هیچ بدادی و من هنوز برآنم
که از وجود تو مویی به عالمی نفروشم

من آن ستاره‌ی نامرئی‌ام که دیده نشد
صدای گریه‌ی تنهاییش شنیده نشد

من آن شهاب شرار آشنای شعله‌ورم
که جز برای زمین‌خوردن آفریده نشد
 

mehdi.chem

مدیر تالار شیمی
مدیر تالار
کاربر ممتاز
من آن ستاره‌ی نامرئی‌ام که دیده نشد
صدای گریه‌ی تنهاییش شنیده نشد

من آن شهاب شرار آشنای شعله‌ورم
که جز برای زمین‌خوردن آفریده نشد

در کارگه کوزه گری رفتم دوش
دیدم دو هزار کوزه گویا و خموش
ناگه یکی کوزه برآورد خروش
کو کوزه گر کوزه خر کوزه فروش
 

mehdi.chem

مدیر تالار شیمی
مدیر تالار
کاربر ممتاز
من نگویم که مرا از قفس آزاد کنید
قفسم برده به باغی و دلم شاد کنید

ملک الشعرا بهار

...

دست هایت را خودت "ها"کن اگر یخ کرده اند
از لب معشوقه هامان "ها" نمی آید رفیق

هضم دلتنگی برای موج‌ آسان نیست، آه
آب دریا بی سبب بالا نمی آید رفیق
...


سجاد صفری اعظم
 

vinca

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
...

دست هایت را خودت "ها"کن اگر یخ کرده اند
از لب معشوقه هامان "ها" نمی آید رفیق

هضم دلتنگی برای موج‌ آسان نیست، آه
آب دریا بی سبب بالا نمی آید رفیق
...


سجاد صفری اعظم

قضا رمزی زچشمان خمارش
قدر سری ز زلف مشگبارش
مه و مهر آیتی ز آنروی زیبا
نکویان جهان آئینه دارش
 

vinca

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
روز وداع من کسی تنگ دلی نمی کند
بس که به دوستی او با همه شهر دشمنم

مستان خرابات ز خود بی خبرند
جمعند و ز بوی گل پراکنده ترند
ای زاهد خودپرست با ما منشین
مستان دگرند و خودپرستان دگرند
 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
naghmeirani اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه مشاعره 109
Fo.Roo.GH مشاعرۀ شاعران مشاعره 11

Similar threads

بالا