مشاعرۀ سنّتی

vinca

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
تو با خدای خود انداز کار و دل خوش دار
که رحم اگر نکند مدعی، خدا بکند

در باغم و دل شکارگاه شیراست
نگشوده نظر دل از تماشا سیر است

چون دیده گشایم که چمن بیگانه ست
چون سینه گشایم که هوا شمشیر است
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
در باغم و دل شکارگاه شیراست
نگشوده نظر دل از تماشا سیر است

چون دیده گشایم که چمن بیگانه ست
چون سینه گشایم که هوا شمشیر است

[FONT=&quot] تمام سایه ها را می كشم بر روزن مهتاب [/FONT]
[FONT=&quot] حضورم را ز چشم شهر حاشا می كنم هر شب [/FONT]
[FONT=&quot]دلم فریاد می خواهد ولی در انزوای خویش[/FONT]
[FONT=&quot] چه بی آزار با دیوار نجوا می كنم هر شب [/FONT]
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
تا تو بودی در شبم، من ماه تابان داشتم
روبروی چشم خود چشمی غزلخوان داشتم

حال اگر چه هیچ نذری عهده دار وصل نیست
یک زمان پیشآمدی بودم که امکان داشتم

[FONT=&quot]می روم خسته و افسرده و زار[/FONT]
[FONT=&quot]سوی منزلگه ویرانه خویش[/FONT]
[FONT=&quot]به خدا می برم از شهر شما[/FONT]
[FONT=&quot]دل شوریده و دیوانه خویش[/FONT]
 

*zahedan

عضو جدید
کاربر ممتاز
تا تو بودی در شبم، من ماه تابان داشتم
روبروی چشم خود چشمی غزلخوان داشتم

حال اگر چه هیچ نذری عهده دار وصل نیست
یک زمان پیشآمدی بودم که امکان داشتم

من با غم عاشقانه شادم
دل در غم عاشقی نهادم

غم از دل من اگر جدا بود

این شور به شعر من کجا بود


تمام سایه ها را می كشم بر روزن مهتاب
حضورم را ز چشم شهر حاشا می كنم هر شب
دلم فریاد می خواهد ولی در انزوای خویش
چه بی آزار با دیوار نجوا می كنم هر شب

[FONT=&quot] بيا كه آسمان محبت پر از ستاره شده[/FONT]

[FONT=&quot]بيا كه مستي ياران به چند باره شده[/FONT]

 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز

من با غم عاشقانه شادم
دل در غم عاشقی نهادم

غم از دل من اگر جدا بود

این شور به شعر من کجا بود




بيا كه آسمان محبت پر از ستاره شده

بيا كه مستي ياران به چند باره شده


[FONT=&quot]هر گل نو ز گلرخی یاد همی کند ولی[/FONT]
[FONT=&quot]گوش سخن شنو کجا دیده اعتبار کو[/FONT]
 

*zahedan

عضو جدید
کاربر ممتاز
هر گل نو ز گلرخی یاد همی کند ولی
گوش سخن شنو کجا دیده اعتبار کو

وقتي از غربت ايام دلم مي گيرد
مرغ اميد من از شدت غم مي ميرد
دل به روياي خوش خاطره ها مي بندم
باز هم خاطره ها دست مرا مي گيرد.


 

MaRaL.arch

کاربر فعال تالار مهندسی معماری ,
کاربر ممتاز

وقتي از غربت ايام دلم مي گيرد

مرغ اميد من از شدت غم مي ميرد

دل به روياي خوش خاطره ها مي بندم

باز هم خاطره ها دست مرا مي گيرد.



دل میرود ز دستم صاحب دلان خدا را
دردا که راز پنهان خواهد شد آشکارا

 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز

وقتي از غربت ايام دلم مي گيرد

مرغ اميد من از شدت غم مي ميرد

دل به روياي خوش خاطره ها مي بندم

باز هم خاطره ها دست مرا مي گيرد.


[FONT=&quot]دست زدم به خون دل بهر خدا نگار کو[/FONT]
[FONT=&quot]شمع سحر به خیرگی لاف ز عارض تو زد[/FONT]
[FONT=&quot]خصم ،زبان دراز شد ،خنجر آبدار کو[/FONT]
[FONT=&quot]گفت مگر ز لعل من بوسه نداری آرزو ؟[/FONT]
 

MaRaL.arch

کاربر فعال تالار مهندسی معماری ,
کاربر ممتاز
دست زدم به خون دل بهر خدا نگار کو
شمع سحر به خیرگی لاف ز عارض تو زد
خصم ،زبان دراز شد ،خنجر آبدار کو
گفت مگر ز لعل من بوسه نداری آرزو ؟


واعظان کاین جلوه در محراب و منبر میکنند
چون ب خلوت میروند آن کار دیگر میکنند
 

*zahedan

عضو جدید
کاربر ممتاز
دل میرود ز دستم صاحب دلان خدا را
دردا که راز پنهان خواهد شد آشکارا

[FONT=&quot]از اين روزهاي تلخي كه ميگذرد ، گلـه دارم[/FONT]
[FONT=&quot]واز خوشبختي ، ميشود گفت : فاصله دارم[/FONT]
[FONT=&quot]شب از طنين قدم هايم ، سكوت مي شكند[/FONT]
[FONT=&quot]هرچند كه از درد بي كسي ، گله دارم[/FONT]
 

MaRaL.arch

کاربر فعال تالار مهندسی معماری ,
کاربر ممتاز
از اين روزهاي تلخي كه ميگذرد ، گلـه دارم
واز خوشبختي ، ميشود گفت : فاصله دارم
شب از طنين قدم هايم ، سكوت مي شكند
هرچند كه از درد بي كسي ، گله دارم

مباد ان دم که چنگ نغمه سازت
ز دردی بر نیانگیزد نوایی
مباد ان دم که عود تار و پودت
نسوزد در هوای آشنایی
 

*zahedan

عضو جدید
کاربر ممتاز
مباد ان دم که چنگ نغمه سازت
ز دردی بر نیانگیزد نوایی
مباد ان دم که عود تار و پودت
نسوزد در هوای آشنایی
ياري کن اي نفس که دراين گوشه قفس
بانگي برآورم ز دل خسته يک نفس
تنگ غروب و هول بيابان و هول دور
نه پرتو ستاره و ناله جرس

 

vinca

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
ياري کن اي نفس که دراين گوشه قفس
بانگي برآورم ز دل خسته يک نفس
تنگ غروب و هول بيابان و هول دور
نه پرتو ستاره و ناله جرس

سیه بختم که بختم واژگون بی
سیه روجم که روجم سرنگون بی

شدم آوارهٔ کوی محبت
زدست دل که یارب غرق خون بی
 

*zahedan

عضو جدید
کاربر ممتاز

سیه بختم که بختم واژگون بی
سیه روجم که روجم سرنگون بی

شدم آوارهٔ کوی محبت
زدست دل که یارب غرق خون بی

يار ما، بي رحم ياري ، بوده است
عشق او با صعب کاري بوده است
لطف او نسبت به من، اين يک دو سال
گر شماري ، يک دوباري بوده است

 

vinca

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
يار ما، بي رحم ياري ، بوده است
عشق او با صعب کاري بوده است
لطف او نسبت به من، اين يک دو سال
گر شماري ، يک دوباري بوده است


تا قبلهٔ ابروی تو ای یار کج است
محراب دل و قبلهٔ احرار کج است

ما جانب قبلهٔ دگر رو نکنیم
آن قبله ماست گرچه بسیار کج است
 

vinca

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
توبه ام را بت مستی،به یکی جام شکست
اولین شیشه نبود اینکه در اسلام شکست

تا در زده ام به دامن عفو تو دست
تا یافته ام غبار تکلیف الست

تقصیر عبادتم ندارد ایام
وز طاعت کرده ام پشیمانی هست
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز

تا در زده ام به دامن عفو تو دست
تا یافته ام غبار تکلیف الست

تقصیر عبادتم ندارد ایام
وز طاعت کرده ام پشیمانی هست

[FONT=&quot]ترا به هر چه تو گویی، به دوستی سوگند[/FONT]
[FONT=&quot]هر آنچه خواهی از من بخواه، صبر مخواه.[/FONT]
[FONT=&quot]كه صبر، راه درازی به مرگ پیوسته ست![/FONT]
[FONT=&quot]تو آرزوی بلندی و، دست من كوتاه[/FONT]
[FONT=&quot]تو دوردست امیدی و پای من خسته ست.[/FONT]
[FONT=&quot]همه وجود تو مهر است و جان من محروم[/FONT]
[FONT=&quot]چراغ چشم تو سبزست و راه من بسته است.[/FONT]
[FONT=&quot]”فریدون مشیری”[/FONT][FONT=&quot][/FONT]
 

*zahedan

عضو جدید
کاربر ممتاز
ترا به هر چه تو گویی، به دوستی سوگند
هر آنچه خواهی از من بخواه، صبر مخواه.
كه صبر، راه درازی به مرگ پیوسته ست!
تو آرزوی بلندی و، دست من كوتاه
تو دوردست امیدی و پای من خسته ست.
همه وجود تو مهر است و جان من محروم
چراغ چشم تو سبزست و راه من بسته است.
”فریدون مشیری”

تا بوده چشم عاشق در راه يار بوده
بي انکه وعده باشه چشم انتظار بوده

 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
من کی آزاد شوم از غم دل چون هر دم
هندوی زلف بتی حلقه کند در گوشم

[FONT=&quot] [/FONT][FONT=&quot]من خیره به آینه و او گوش به من داشت[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT]
[FONT=&quot]گفتم که چه سان حل کنی این مشکل ما را[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT]
[FONT=&quot]بشکست و فغان کرد که از شرح غم خویش[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT]
[FONT=&quot]ای زن چه بگویم که شکستی دل ما را[/FONT][FONT=&quot][FONT=&quot]
[/FONT]
[/FONT]
 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
naghmeirani اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه مشاعره 109
Fo.Roo.GH مشاعرۀ شاعران مشاعره 11

Similar threads

بالا