مشاعرۀ سنّتی

vinca

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دیدار یار غائب دانی چه ذوق دارد ؟
ابری که در بهاران بر تشنه ای ببارد

دارم ز جدایی غزالی که مپرس
در جان و دل اندوه و ملالی که مپرس

گوئی چه بود درد تو دردی که مگوی
پرسی چه بود حال تو حالی که مپرس
 

mehdi.chem

مدیر تالار شیمی
مدیر تالار
کاربر ممتاز
دارم ز جدایی غزالی که مپرس
در جان و دل اندوه و ملالی که مپرس

گوئی چه بود درد تو دردی که مگوی
پرسی چه بود حال تو حالی که مپرس
سر کوئی که هر دم جان دهد صد بیگناه آنجا
فغان کز بی پناهی بایدم بردن پناه آنجا
 

*zahedan

عضو جدید
کاربر ممتاز
لازمه عاشقیست رفتن و دیدن ز دور
ور نه ز نزدیک هم رخصت دیدار هست

تشنه ام اي رود مهرم آب ده
بر دل خشكيده ام تو تاب ده
ساقي من باش امشب جان دل
يك پياله از
شراب ناب ده
 

MaRaL.arch

کاربر فعال تالار مهندسی معماری ,
کاربر ممتاز
لازمه عاشقیست رفتن و دیدن ز دور
ور نه ز نزدیک هم رخصت دیدار هست

تو که نوشم نئی.. نیشم چرایی
تو که یارم نئی.. پیشم چرایی
تو که مرهم نئی بر داغ این دل
نمک پاش دل ریشم چرایی
 

mehdi.chem

مدیر تالار شیمی
مدیر تالار
کاربر ممتاز
تشنه ام اي رود مهرم آب ده
بر دل خشكيده ام تو تاب ده
ساقي من باش امشب جان دل
يك پياله از
شراب ناب ده
هزاران فرسخ از من ظاهرا دور است و من امشب
بیادش تا سحر خوشبو نمایم بستر خود را
 

MaRaL.arch

کاربر فعال تالار مهندسی معماری ,
کاربر ممتاز
هزاران فرسخ از من ظاهرا دور است و من امشب
بیادش تا سحر خوشبو نمایم بستر خود را

اي بي تو ز زندگيم خوشنودي نه!
از درد توام اميد بهبودي نه!
روزي كه جدا از تو شدم دانستم
غم مي كشدم ولي به اين زودي نه!
 

MaRaL.arch

کاربر فعال تالار مهندسی معماری ,
کاربر ممتاز
مرا مگوی که سعدی طریق عشق رها کن
سخن چه فایده گفتن چو پند می‌ننیوشم

ما اگر ز خاطر خدا نرفته ایم
پس چرا به داد ما نمیرسد
ما صدای گریه مان به اسمان رسید
از خدا چرا صدا نمی رسد
 

*zahedan

عضو جدید
کاربر ممتاز
در اين بهار تازه كه گل ها شكفته اند
لبخند عشق زن كه شكوفا ببينمت

تو سوز آه من ای مرغ شب چه می دانی؟
ندیده ای شب من تاب و تب چه می دانی؟

مرا مگوی که سعدی طریق عشق رها کن
سخن چه فایده گفتن چو پند می‌ننیوشم

من آن مرغ سيه بالم، گريزان آشيان از من


نه من از اشيان خرسندم و نه، آشيان از من

ما اگر ز خاطر خدا نرفته ایم
پس چرا به داد ما نمیرسد
ما صدای گریه مان به اسمان رسید
از خدا چرا صدا نمی رسد


[FONT=&quot] داده به باد غم تو .آتش و خاکستر من[/FONT]
[FONT=&quot]نیست به جز خیال تو .هیچ کسی در بر من[/FONT]
 

MaRaL.arch

کاربر فعال تالار مهندسی معماری ,
کاربر ممتاز

من آن مرغ سيه بالم، گريزان آشيان از من


نه من از اشيان خرسندم و نه، آشيان از من




داده به باد غم تو .آتش و خاکستر من
نیست به جز خیال تو .هیچ کسی در بر من
:cool:

نيست برلوح دلم جزالف قامت دوست
چه كنم حرف دگر ياد نداد استادم




 

mehdi.chem

مدیر تالار شیمی
مدیر تالار
کاربر ممتاز
تا تو نگاه میکنی کار من آه کردن است
ای ب فدای چشم تو این چ نگاه کردن است؟
.
.
.
:D
: )
تنت به ناز طبیبان نیازمند مباد
وجود نازکت آزرده گزند مباد
سلامت همه آفاق در سلامت توست
به هیچ عارضه شخص تو دردمند مباد
 

MaRaL.arch

کاربر فعال تالار مهندسی معماری ,
کاربر ممتاز
: )
تنت به ناز طبیبان نیازمند مباد
وجود نازکت آزرده گزند مباد
سلامت همه آفاق در سلامت توست
به هیچ عارضه شخص تو دردمند مباد
درد عشقی کشیده ام که مپرس
زهر هجری چشیده ام که مپرس



 

MaRaL.arch

کاربر فعال تالار مهندسی معماری ,
کاربر ممتاز
تو سوز آه من ای مرغ شب چه می دانی؟
ندیده ای شب من تاب و تب چه می دانی؟

یارم چو به ناز و عشوه برخاست
فریاد برآمد از چپ و راست
هر سو چو روی به جستجویش
ای دل به خود آ که یار با ماست
 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
naghmeirani اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه مشاعره 109
Fo.Roo.GH مشاعرۀ شاعران مشاعره 11

Similar threads

بالا