مشاعرۀ سنّتی

salvador

کاربر فعال ادبیات
کاربر ممتاز
می‌تپد از شوق دل در سینه‌ام گوئی که باز

تیر دل دوزی به دل ز ابرو کمانی می‌رسد


- رشحه


 

salvador

کاربر فعال ادبیات
کاربر ممتاز
وعده وصل تو داد اندکی تسکین دل

تا رخ خوبت نبینم دل نیاساید مرا


- هلالی جغتایی



 

SaNaZ Sa

عضو جدید
کاربر ممتاز
ای همدم روزگار،چونی بی من؟؟
ای مونس و غم گسار،چونی بی من؟
من با رخِ چون خزان زردم بی تو
تو با رخِ چون بهار چونی بی من؟
 

vinca

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
ای همدم روزگار،چونی بی من؟؟
ای مونس و غم گسار،چونی بی من؟
من با رخِ چون خزان زردم بی تو
تو با رخِ چون بهار چونی بی من؟

نهالی کن سر از باغی برآرد
ببارش هر کسی دستی برآرد

برآرد باغبان از بیخ و از بن
اگر بر جای میوه گوهر آرد
 

SaNaZ Sa

عضو جدید
کاربر ممتاز
درونِ آینه ی روبرو چه میبینی..؟
تو ترجمان جهانی،بگو چه میبینی..؟
تویی برابر تو.چشم در برابر چشم...
در آن دو چشمِ پر از گفتگو چه میبینی...؟؟
 

*zahedan

عضو جدید
کاربر ممتاز
درونِ آینه ی روبرو چه میبینی..؟
تو ترجمان جهانی،بگو چه میبینی..؟
تویی برابر تو.چشم در برابر چشم...
در آن دو چشمِ پر از گفتگو چه میبینی...؟؟

يك نفس ديداربوداما دل آيينه ها
تا قيامت مي تپد در حسرت تصوير ما


 

vinca

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
يك نفس ديداربوداما دل آيينه ها
تا قيامت مي تپد در حسرت تصوير ما

ای دوست به یک سخن ز من بگریزی
خوی تو نبد به هر حدیثی تیزی

بد گشتی از آن که با بدان آمیزی
بادیگ بمنشین که سیه برخیزی
 

SaNaZ Sa

عضو جدید
کاربر ممتاز
ای پادشه خوبان داد از غم تنهایی
دل بی تو به جان آمد وقت است که باز آیی

یاد ایامی که در گلشن فغانی داشتم... در میان لاله و گل آشیانی داشتم

گرد آن شمع طرب میسوختم پروانه وار... پای آن سرو روان، اشک روانی داشتم
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
یاد ایامی که در گلشن فغانی داشتم... در میان لاله و گل آشیانی داشتم

گرد آن شمع طرب میسوختم پروانه وار... پای آن سرو روان، اشک روانی داشتم
[FONT=&quot]مثل گیسویی که باد آن را پریشان می‌کند[/FONT]
[FONT=&quot]هر دلی را روزگاری عشق ویران می‌کند[/FONT]
 

mehdi.chem

مدیر تالار شیمی
مدیر تالار
کاربر ممتاز
مثل گیسویی که باد آن را پریشان می‌کند
هر دلی را روزگاری عشق ویران می‌کند
دوش دیوانه شدم عشق مرا دید و بگفت
آمدم نعره مزن جامه مدر هیچ مگو
گفتم ای عشق، من از چیز دگر می‌ترسم
گفت آن چیز دگر نیست دگر هیچ مگو
 

SaNaZ Sa

عضو جدید
کاربر ممتاز
مثل گیسویی که باد آن را پریشان می‌کند
هر دلی را روزگاری عشق ویران می‌کند

درد بی عشقی زجانم برده طاقت،ورنه من... داشتم آرام، تا آرامِ جانی داشتم

بلبلِ طبعم کنون باشد ز تنهایی خموش ... نعمه ها بودی مرا،تا همزبانی داشتم
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دوش دیوانه شدم عشق مرا دید و بگفت
آمدم نعره مزن جامه مدر هیچ مگو
گفتم ای عشق، من از چیز دگر می‌ترسم
گفت آن چیز دگر نیست دگر هیچ مگو
[FONT=&quot]وقتی حصار غربت من تنگ می شود[/FONT]
[FONT=&quot]هر لحظه بین عقل و دلم جنگ می شود[/FONT]
[FONT=&quot]از بس فرار کرده ام از خویش خویشتن[/FONT]
[FONT=&quot]گاهی دلم برای خودم تنگ می شود[/FONT]
 

mehdi.chem

مدیر تالار شیمی
مدیر تالار
کاربر ممتاز
وقتی حصار غربت من تنگ می شود
هر لحظه بین عقل و دلم جنگ می شود
از بس فرار کرده ام از خویش خویشتن
گاهی دلم برای خودم تنگ می شود
دائم گل این بستان شاداب نمیماند
دریاب ضعیفان را در وقت توانایی
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز

درد بی عشقی زجانم برده طاقت،ورنه من... داشتم آرام، تا آرامِ جانی داشتم

بلبلِ طبعم کنون باشد ز تنهایی خموش ... نعمه ها بودی مرا،تا همزبانی داشتم
[FONT=&quot]مرا یك شب تحمل كن كه تا باور كنی ای دوست [/FONT]
[FONT=&quot] چگونه با جنون خود مدارا می كنم هر شب [/FONT]
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز

به مژگان سیه کردی هزاران رخنه در دینم ... بیا کز چشم بیمارت هزاران درد برچینم

[FONT=&quot]می روم خسته و افسرده و زار[/FONT]
[FONT=&quot]سوی منزلگه ویرانه خویش[/FONT]
[FONT=&quot]به خدا می برم از شهر شما[/FONT]
[FONT=&quot]دل شوریده و دیوانه خویش[/FONT]
ایضا داداش مهدی:)
 

SaNaZ Sa

عضو جدید
کاربر ممتاز

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
مرا میبینی و هردم زیادت میکنی دردم
تو را میبینم و میلم زیادت میشود هر دم

[FONT=&quot]می برم تا كه در آن نقطه دور[/FONT]
[FONT=&quot]شستشویش دهم از رنگ نگاه[/FONT]
[FONT=&quot]شستشویش دهم از لكه عشق[/FONT]
[FONT=&quot]زین همه خواهش بیجا و تباه[/FONT]
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
من آن گلبرگ مغرورم ک میمیرم ز بی آبی
ولی با خفت و خواری پی شبنم نمیگردم
[FONT=&quot]می برم تا ز تو دورش سازم[/FONT]
[FONT=&quot]ز تو ای جلوه امید حال[/FONT]
[FONT=&quot]می برم زنده بگورش سازم[/FONT]
[FONT=&quot]تا از این پس نكند باد وصال[/FONT]
 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
naghmeirani اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه مشاعره 109
Fo.Roo.GH مشاعرۀ شاعران مشاعره 11

Similar threads

بالا