مشاعرۀ سنّتی

mehdi.chem

مدیر تالار شیمی
مدیر تالار
کاربر ممتاز
تو را دارم اي گل جهان با من است
تو تا با مني جان جان با من است
تا تو هستی و غزل هست دلم تنها نیست
محرمی چون تو هنوزم به چنین دنیا نیست
از تو تا ما سخن عشق همان است ک رفت
که دراین وصف زبان دگری گویا نیست
 

MaRaL.arch

کاربر فعال تالار مهندسی معماری ,
کاربر ممتاز
تا تو هستی و غزل هست دلم تنها نیست
محرمی چون تو هنوزم به چنین دنیا نیست
از تو تا ما سخن عشق همان است ک رفت
که دراین وصف زبان دگری گویا نیست


تو از جانی ولی جان را ندانی
زجانانی و جانان را ندانی

اگر جان را ندانی بس عجب نیست
عجب اینست کانان را ندانی
 

mehdi.chem

مدیر تالار شیمی
مدیر تالار
کاربر ممتاز
تو از جانی ولی جان را ندانی
زجانانی و جانان را ندانی

اگر جان را ندانی بس عجب نیست
عجب اینست کانان را ندانی
یوسف گم گشته بازآید به کنعان غم مخور
کلبه احزان شود روزی گلستان غم مخور
 

mehdi.chem

مدیر تالار شیمی
مدیر تالار
کاربر ممتاز
رواق منزل چشم من آشیانه توست
کرم نما و فرود آ! ک خانه خانه ی توست!
تو را با غیر می بینم،صدایم در نمی آید
دلم می سوزد و کاری ز دستم بر نمی آید
نشستم،باده خوردم،خون گریستم،کنجی افتادم
تحمل می رود اما شب غم سر نمی آید

اخوان ثالث
 

MaRaL.arch

کاربر فعال تالار مهندسی معماری ,
کاربر ممتاز
تو را با غیر می بینم،صدایم در نمی آید
دلم می سوزد و کاری ز دستم بر نمی آید
نشستم،باده خوردم،خون گریستم،کنجی افتادم
تحمل می رود اما شب غم سر نمی آید

اخوان ثالث
دل چنین سخت نباشد که یکی بر سر راه

تشنه می میرد و شخص آب زلالی دارد

زندگانی نتوان گفت حیاتی که مراست

زنده آنست که با دوست وصالی دارد

سعدی


 

mehdi.chem

مدیر تالار شیمی
مدیر تالار
کاربر ممتاز
دل چنین سخت نباشد که یکی بر سر راه

تشنه می میرد و شخص آب زلالی دارد

زندگانی نتوان گفت حیاتی که مراست

زنده آنست که با دوست وصالی دارد

سعدی

دارد به جانم لرز می افتد رفیق، انگار پائیزم
دارم شبیه برگهای زرد وخشک از شاخه می ریزم
 

MaRaL.arch

کاربر فعال تالار مهندسی معماری ,
کاربر ممتاز
دارد به جانم لرز می افتد رفیق، انگار پائیزم
دارم شبیه برگهای زرد وخشک از شاخه می ریزم

من ز در بستن و وا کردن میخانه به جان
آمدم گر نکنم باز و نبندم چه کنم ؟
غم هجران و پریشانی و بد بختی من
تو پسندیدی اگر من نپسندم چه کنم ؟
: )
 

mehdi.chem

مدیر تالار شیمی
مدیر تالار
کاربر ممتاز
من ز در بستن و وا کردن میخانه به جان
آمدم گر نکنم باز و نبندم چه کنم ؟
غم هجران و پریشانی و بد بختی من
تو پسندیدی اگر من نپسندم چه کنم ؟
: )
مگر جانی که هر گه آمدی ناگه برون رفتی
مگر عمری که هرگه می روی دیگر نمی آیی


 

دالان بهشت

عضو جدید
کاربر ممتاز
من ز در بستن و وا کردن میخانه به جان
آمدم گر نکنم باز و نبندم چه کنم ؟
غم هجران و پریشانی و بد بختی من
تو پسندیدی اگر من نپسندم چه کنم ؟
: )
مشنو ای دوست که غیر از تو مرا یاری هست
یا شب و روز بجز فکر توام کاری هست
به کمند سر زلفت نه من افتادم و بس
که به هر حلقه موییت گرفتاری هست
 

MaRaL.arch

کاربر فعال تالار مهندسی معماری ,
کاربر ممتاز
:gol:

مشنو ای دوست که غیر از تو مرا یاری هست
یا شب و روز بجز فکر توام کاری هست
به کمند سر زلفت نه من افتادم و بس
که به هر حلقه موییت گرفتاری هست
تو درياي من بودي آغوش بگشا
كه مي خواهد اين قوي، زيبا بميرد



اینو خیلی دوس دارم
شنیدم که: چون قوی زیبا بمیرد

فریبنده زاد و فریبا بمیرد

شب مرگ ، تنها نشیند به موجی

رَود گوشه ای دور و تنها بمیرد

در آن گوشه چندان غزل خواند آن شب

که خود در میان غزلها بمیرد

گروهی برآنند کاین مرغ شیدا

کجا عاشقی کرد آنجا بمیرد

شب مرگ از بیم ، آنجا شتابد

که از مرگ ، غافل شود تا بمیرد

من این نکته گیرم که باور نکردم

ندیدم که قویی به صحرا بمیرد

چو روزی زآغوش دریا برآمد

شبی هم در آغوش دریا بمیرد

تو دریای من بودی آغوش وا کن

که می خواهد این قوی زیبا بمیرد...



:gol:
 
آخرین ویرایش:

mehdi.chem

مدیر تالار شیمی
مدیر تالار
کاربر ممتاز
مشنو ای دوست که غیر از تو مرا یاری هست
یا شب و روز بجز فکر توام کاری هست
به کمند سر زلفت نه من افتادم و بس
که به هر حلقه موییت گرفتاری هست
تنی آلوده درد و دلی لبریز غم دارم
ز اسباب پریشانی تو را ای عشق کم دارم
 

MaRaL.arch

کاربر فعال تالار مهندسی معماری ,
کاربر ممتاز
تنی آلوده درد و دلی لبریز غم دارم
ز اسباب پریشانی تو را ای عشق کم دارم


من که از بازترین پنجره با مردم این ناحیه صحبت کردم ...
حرفی از جنس زمان نشنیدم
هیچ چشمی عاشقانه به زمین خیره نشد
.....................

 

دالان بهشت

عضو جدید
کاربر ممتاز
من که از بازترین پنجره با مردم این ناحیه صحبت کردم ...
حرفی از جنس زمان نشنیدم
هیچ چشمی عاشقانه به زمین خیره نشد
.....................
دلم ز هرچه به غیر از تو بود خالی ماند
در این سرا تو بمان ای که ماندگار تویی
 

mehdi.chem

مدیر تالار شیمی
مدیر تالار
کاربر ممتاز
ای که گفتی مرو اندر پی خوبان زمانه
ما کجاییم در این بحر تفکر تو کجایی
يا مقلب قلب ياران شادکن
يامدبر خانه ها آباد کن
يا محول احسن الحالي نما
قلبها را ازبدي خالي نما
:D
 

دالان بهشت

عضو جدید
کاربر ممتاز
يا مقلب قلب ياران شادکن
يامدبر خانه ها آباد کن
يا محول احسن الحالي نما
قلبها را ازبدي خالي نما
:D

چه به جا:)
امشب که حضور یار جان افروزست
بختم به خلاف دشمنان پیروزست
گو شمع بمیر و مه فرو شو که مرا
آن شب که تو در کنار باشی روزست
 

MaRaL.arch

کاربر فعال تالار مهندسی معماری ,
کاربر ممتاز
يا مقلب قلب ياران شادکن
يامدبر خانه ها آباد کن
يا محول احسن الحالي نما
قلبها را ازبدي خالي نما
:D

از سر کوی تو با دیده تر خواهم رفت
چهر ه آلوده به خوناب جگر خواهم رفت
تا نظر می کنی از پیش نظر خواهم رفت
گر نرفتم ز درت شام ، سحر خواهم رفت
 

MaRaL.arch

کاربر فعال تالار مهندسی معماری ,
کاربر ممتاز
چه به جا:)
امشب که حضور یار جان افروزست
بختم به خلاف دشمنان پیروزست
گو شمع بمیر و مه فرو شو که مرا
آن شب که تو در کنار باشی روزست
:|
تو که یک گوشه ی چشمت غم عالم ببرد
حیف باشد که تو باشی و مرا غم ببرد

 

mehdi.chem

مدیر تالار شیمی
مدیر تالار
کاربر ممتاز
از سر کوی تو با دیده تر خواهم رفت
چهر ه آلوده به خوناب جگر خواهم رفت
تا نظر می کنی از پیش نظر خواهم رفت
گر نرفتم ز درت شام ، سحر خواهم رفت
تو همچو صبحی و من شمع خلوت سحرم
تبسمی کن و جان بین که چون همی‌سپرم

مرگ قو رو حبیب خونده و اهنگش قشنگه!
 

MaRaL.arch

کاربر فعال تالار مهندسی معماری ,
کاربر ممتاز
نمیدونستم.. مرسی
تو همچو صبحی و من شمع خلوت سحرم
تبسمی کن و جان بین که چون همی‌سپرم

مرگ قو رو حبیب خونده و اهنگش قشنگه!
ميخواره و سر گشته و رنديم و نظر باز
وان كس كه چو مانيست دراين شهركدام است؟
 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
naghmeirani اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه مشاعره 109
Fo.Roo.GH مشاعرۀ شاعران مشاعره 11

Similar threads

بالا