مشاعرۀ سنّتی

MaRaL.arch

کاربر فعال تالار مهندسی معماری ,
کاربر ممتاز
يا مقلب قلب ياران شادکن
يامدبر خانه ها آباد کن
يا محول احسن الحالي نما
قلبها را ازبدي خالي نما
:D

از سر کوی تو با دیده تر خواهم رفت
چهر ه آلوده به خوناب جگر خواهم رفت
تا نظر می کنی از پیش نظر خواهم رفت
گر نرفتم ز درت شام ، سحر خواهم رفت
 

MaRaL.arch

کاربر فعال تالار مهندسی معماری ,
کاربر ممتاز
چه به جا:)
امشب که حضور یار جان افروزست
بختم به خلاف دشمنان پیروزست
گو شمع بمیر و مه فرو شو که مرا
آن شب که تو در کنار باشی روزست
:|
تو که یک گوشه ی چشمت غم عالم ببرد
حیف باشد که تو باشی و مرا غم ببرد

 

mehdi.chem

مدیر تالار شیمی
مدیر تالار
کاربر ممتاز
از سر کوی تو با دیده تر خواهم رفت
چهر ه آلوده به خوناب جگر خواهم رفت
تا نظر می کنی از پیش نظر خواهم رفت
گر نرفتم ز درت شام ، سحر خواهم رفت
تو همچو صبحی و من شمع خلوت سحرم
تبسمی کن و جان بین که چون همی‌سپرم

مرگ قو رو حبیب خونده و اهنگش قشنگه!
 

MaRaL.arch

کاربر فعال تالار مهندسی معماری ,
کاربر ممتاز
نمیدونستم.. مرسی
تو همچو صبحی و من شمع خلوت سحرم
تبسمی کن و جان بین که چون همی‌سپرم

مرگ قو رو حبیب خونده و اهنگش قشنگه!
ميخواره و سر گشته و رنديم و نظر باز
وان كس كه چو مانيست دراين شهركدام است؟
 

MaRaL.arch

کاربر فعال تالار مهندسی معماری ,
کاربر ممتاز
یاد باد آن که سر کوی توام منزل بود دیده را روشنی از خاک درت حاصل بود
دیری است که در حنجره فریاد ندارم
خشکیده به لبهای خموشم گل آواز
دیوانه پروازم و برخاک عجب نیست
مرغ قفسم نیست مرا زهره پرواز
 

mehdi.chem

مدیر تالار شیمی
مدیر تالار
کاربر ممتاز
دیری است که در حنجره فریاد ندارم خشکیده به لبهای خموشم گل آواز دیوانه پروازم و برخاک عجب نیست مرغ قفسم نیست مرا زهره پرواز
زندگانی گر کسی بی عشق خواهد من نخواهم
راستی بی عشق زندان است بر من زندگانی
 

MaRaL.arch

کاربر فعال تالار مهندسی معماری ,
کاربر ممتاز
زندگانی گر کسی بی عشق خواهد من نخواهم
راستی بی عشق زندان است بر من زندگانی


یاد ایامی که در گلشن فغانی داشتم
در میان لاله و گل آشیانی داشتم
گرد آن شمع طرب میسوختم پروانه وار
پای آن سرو روان اشک روانی داشتم

 

mehdi.chem

مدیر تالار شیمی
مدیر تالار
کاربر ممتاز
یاد ایامی که در گلشن فغانی داشتم
در میان لاله و گل آشیانی داشتم
گرد آن شمع طرب میسوختم پروانه وار
پای آن سرو روان اشک روانی داشتم

مرا می‌بینی و هر دم زیادت می‌کنی دردم
تو را می‌بینم و میلم زیادت می‌شود هر دم
 

MaRaL.arch

کاربر فعال تالار مهندسی معماری ,
کاربر ممتاز
مرا می‌بینی و هر دم زیادت می‌کنی دردم
تو را می‌بینم و میلم زیادت می‌شود هر دم

من ز شرم شکوفه لبریزم
یار من کیست ای بهار سپید؟
گر نبوسد در این بهار مرا
یار من نیست ای بهار سپید
..
 

*FARZAN*

دستیار مدیر کتابخانه الکترونیکی
کاربر ممتاز
دانی که چیست دولت دیدار یار دیدن
در کوی او گدایی برخسروی گزیدن

از جان طمع بریدن آسان بود ولیکن
از دوستان جانی مشکل توان بریدن

نفس خروس بگرفت ك نوبتي بخواند
همه بلبلان بمردند و نماند جز غرابي
 

mehdi.chem

مدیر تالار شیمی
مدیر تالار
کاربر ممتاز
سلام!
سحر با باد میگفتم حدیث آرزومندی
ندا آمد ک واصل شو ب الطاف خداوندی : )
سلام:smile:
یافت پس از صد نگه مطلب مخصوص خویش
دیده که جوینده بود عشوه‌ی ممتاز را
تیز نگاهی به بزم پرده برافکند و کرد
پرده در محتشم نرگس غماز را
 

MaRaL.arch

کاربر فعال تالار مهندسی معماری ,
کاربر ممتاز
عزیزم مشاعره سنتیه ها :دی

نامت و خوندم خوب من اشک و چکوندم خوب من
یه لحظه بردم جای تو خودم و نشوندم خوب من

نفس باد صبا مشک فشان خواهد شد
عالم پیر دگرباره جوان خواهد شد




نمیگم خخ
 

eti68

عضو جدید
کاربر ممتاز
عزیزم مشاعره سنتیه ها :دی

نفس باد صبا مشک فشان خواهد شد
عالم پیر دگرباره جوان خواهد شد




نمیگم خخ

مشاعره هر چی باشه!!
همینی که هست!خخ

من دیگه شغر بلد نیستم..
از چ بگو
 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
naghmeirani اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه مشاعره 109
Fo.Roo.GH مشاعرۀ شاعران مشاعره 11

Similar threads

بالا