مشاعرۀ سنّتی

mehdi.chem

مدیر تالار شیمی
مدیر تالار
کاربر ممتاز
یارب اندر کنف سایه ی آن سرو بلند
گر من سوخته یک دم بنشینم چه شود ؟!...
دیدم به خواب خوش که به دستم پیاله بود
تعبیر رفت و کار به دولت حواله بود
چل سال رنج و غصه کشیدیم و عاقبت
تدبیر ما به دست شراب دوساله بود
 

shaqaieq

عضو جدید
دیدم به خواب خوش که به دستم پیاله بود
تعبیر رفت و کار به دولت حواله بود
چل سال رنج و غصه کشیدیم و عاقبت
تدبیر ما به دست شراب دوساله بود



دی شیخ با چراغ همی گشت گرد شهر
کز دیو و دد ملولم و انسانم آرزوست

گفتیم یافت می نشود،گشته ایم ما
گفت : آنچه یافت می نشود آنم آرزوست ...!
 

mehdi.chem

مدیر تالار شیمی
مدیر تالار
کاربر ممتاز
دی شیخ با چراغ همی گشت گرد شهر
کز دیو و دد ملولم و انسانم آرزوست

گفتیم یافت می نشود،گشته ایم ما
گفت : آنچه یافت می نشود آنم آرزوست ...!
تا بوی زلف یار در آبادی من است
هر لب که خنده ای کند از شادیِّ من است
 

mehdi.chem

مدیر تالار شیمی
مدیر تالار
کاربر ممتاز
تو را دارم اي گل جهان با من است
تو تا با مني جان جان با من است
تا تو هستی و غزل هست دلم تنها نیست
محرمی چون تو هنوزم به چنین دنیا نیست
از تو تا ما سخن عشق همان است ک رفت
که دراین وصف زبان دگری گویا نیست
 

MaRaL.arch

کاربر فعال تالار مهندسی معماری ,
کاربر ممتاز
تا تو هستی و غزل هست دلم تنها نیست
محرمی چون تو هنوزم به چنین دنیا نیست
از تو تا ما سخن عشق همان است ک رفت
که دراین وصف زبان دگری گویا نیست


تو از جانی ولی جان را ندانی
زجانانی و جانان را ندانی

اگر جان را ندانی بس عجب نیست
عجب اینست کانان را ندانی
 

mehdi.chem

مدیر تالار شیمی
مدیر تالار
کاربر ممتاز
تو از جانی ولی جان را ندانی
زجانانی و جانان را ندانی

اگر جان را ندانی بس عجب نیست
عجب اینست کانان را ندانی
یوسف گم گشته بازآید به کنعان غم مخور
کلبه احزان شود روزی گلستان غم مخور
 

mehdi.chem

مدیر تالار شیمی
مدیر تالار
کاربر ممتاز
رواق منزل چشم من آشیانه توست
کرم نما و فرود آ! ک خانه خانه ی توست!
تو را با غیر می بینم،صدایم در نمی آید
دلم می سوزد و کاری ز دستم بر نمی آید
نشستم،باده خوردم،خون گریستم،کنجی افتادم
تحمل می رود اما شب غم سر نمی آید

اخوان ثالث
 

MaRaL.arch

کاربر فعال تالار مهندسی معماری ,
کاربر ممتاز
تو را با غیر می بینم،صدایم در نمی آید
دلم می سوزد و کاری ز دستم بر نمی آید
نشستم،باده خوردم،خون گریستم،کنجی افتادم
تحمل می رود اما شب غم سر نمی آید

اخوان ثالث
دل چنین سخت نباشد که یکی بر سر راه

تشنه می میرد و شخص آب زلالی دارد

زندگانی نتوان گفت حیاتی که مراست

زنده آنست که با دوست وصالی دارد

سعدی


 

mehdi.chem

مدیر تالار شیمی
مدیر تالار
کاربر ممتاز
دل چنین سخت نباشد که یکی بر سر راه

تشنه می میرد و شخص آب زلالی دارد

زندگانی نتوان گفت حیاتی که مراست

زنده آنست که با دوست وصالی دارد

سعدی

دارد به جانم لرز می افتد رفیق، انگار پائیزم
دارم شبیه برگهای زرد وخشک از شاخه می ریزم
 

MaRaL.arch

کاربر فعال تالار مهندسی معماری ,
کاربر ممتاز
دارد به جانم لرز می افتد رفیق، انگار پائیزم
دارم شبیه برگهای زرد وخشک از شاخه می ریزم

من ز در بستن و وا کردن میخانه به جان
آمدم گر نکنم باز و نبندم چه کنم ؟
غم هجران و پریشانی و بد بختی من
تو پسندیدی اگر من نپسندم چه کنم ؟
: )
 

mehdi.chem

مدیر تالار شیمی
مدیر تالار
کاربر ممتاز
من ز در بستن و وا کردن میخانه به جان
آمدم گر نکنم باز و نبندم چه کنم ؟
غم هجران و پریشانی و بد بختی من
تو پسندیدی اگر من نپسندم چه کنم ؟
: )
مگر جانی که هر گه آمدی ناگه برون رفتی
مگر عمری که هرگه می روی دیگر نمی آیی


 

دالان بهشت

عضو جدید
کاربر ممتاز
من ز در بستن و وا کردن میخانه به جان
آمدم گر نکنم باز و نبندم چه کنم ؟
غم هجران و پریشانی و بد بختی من
تو پسندیدی اگر من نپسندم چه کنم ؟
: )
مشنو ای دوست که غیر از تو مرا یاری هست
یا شب و روز بجز فکر توام کاری هست
به کمند سر زلفت نه من افتادم و بس
که به هر حلقه موییت گرفتاری هست
 

MaRaL.arch

کاربر فعال تالار مهندسی معماری ,
کاربر ممتاز
:gol:

مشنو ای دوست که غیر از تو مرا یاری هست
یا شب و روز بجز فکر توام کاری هست
به کمند سر زلفت نه من افتادم و بس
که به هر حلقه موییت گرفتاری هست
تو درياي من بودي آغوش بگشا
كه مي خواهد اين قوي، زيبا بميرد



اینو خیلی دوس دارم
شنیدم که: چون قوی زیبا بمیرد

فریبنده زاد و فریبا بمیرد

شب مرگ ، تنها نشیند به موجی

رَود گوشه ای دور و تنها بمیرد

در آن گوشه چندان غزل خواند آن شب

که خود در میان غزلها بمیرد

گروهی برآنند کاین مرغ شیدا

کجا عاشقی کرد آنجا بمیرد

شب مرگ از بیم ، آنجا شتابد

که از مرگ ، غافل شود تا بمیرد

من این نکته گیرم که باور نکردم

ندیدم که قویی به صحرا بمیرد

چو روزی زآغوش دریا برآمد

شبی هم در آغوش دریا بمیرد

تو دریای من بودی آغوش وا کن

که می خواهد این قوی زیبا بمیرد...



:gol:
 
آخرین ویرایش:

mehdi.chem

مدیر تالار شیمی
مدیر تالار
کاربر ممتاز
مشنو ای دوست که غیر از تو مرا یاری هست
یا شب و روز بجز فکر توام کاری هست
به کمند سر زلفت نه من افتادم و بس
که به هر حلقه موییت گرفتاری هست
تنی آلوده درد و دلی لبریز غم دارم
ز اسباب پریشانی تو را ای عشق کم دارم
 

MaRaL.arch

کاربر فعال تالار مهندسی معماری ,
کاربر ممتاز
تنی آلوده درد و دلی لبریز غم دارم
ز اسباب پریشانی تو را ای عشق کم دارم


من که از بازترین پنجره با مردم این ناحیه صحبت کردم ...
حرفی از جنس زمان نشنیدم
هیچ چشمی عاشقانه به زمین خیره نشد
.....................

 

دالان بهشت

عضو جدید
کاربر ممتاز
من که از بازترین پنجره با مردم این ناحیه صحبت کردم ...
حرفی از جنس زمان نشنیدم
هیچ چشمی عاشقانه به زمین خیره نشد
.....................
دلم ز هرچه به غیر از تو بود خالی ماند
در این سرا تو بمان ای که ماندگار تویی
 

mehdi.chem

مدیر تالار شیمی
مدیر تالار
کاربر ممتاز
ای که گفتی مرو اندر پی خوبان زمانه
ما کجاییم در این بحر تفکر تو کجایی
يا مقلب قلب ياران شادکن
يامدبر خانه ها آباد کن
يا محول احسن الحالي نما
قلبها را ازبدي خالي نما
:D
 

دالان بهشت

عضو جدید
کاربر ممتاز
يا مقلب قلب ياران شادکن
يامدبر خانه ها آباد کن
يا محول احسن الحالي نما
قلبها را ازبدي خالي نما
:D

چه به جا:)
امشب که حضور یار جان افروزست
بختم به خلاف دشمنان پیروزست
گو شمع بمیر و مه فرو شو که مرا
آن شب که تو در کنار باشی روزست
 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
naghmeirani اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه مشاعره 109
Fo.Roo.GH مشاعرۀ شاعران مشاعره 11

Similar threads

بالا