مشاعره عرفانی

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
شمعم گریست زار به بالین که شهریار ** من نیز چون تو همدم سوز نهانیم
 

mahboobeyeshab

عضو جدید
کاربر ممتاز
من مرغ پر شکسته دنیای فانی ام
در کوره راه عشق تبه شد جوانی ام

( از خودم...)
افرین

ما را که درد عشق و بلای خمار کشت
یا وصل دوست یا می صافی دوا کند....
حضرت حافظ...
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
در قنوتم ز خدا عقل طلب می کردم
عشق اما خبر از گوشه محراب گرفت

نتوانست فراموش کند مستی را
هر که از دست تو یک قطره می ناب گرفت

فاضل نظری
 

mahboobeyeshab

عضو جدید
کاربر ممتاز
تا لشگر غمت نکند ملک دل خراب
جان عزیز خود به نوا می فرستمت

تیر می اندازد به سوی سایه او
ترکشش خالی شود از جست و جو
تیر عمرش تهی شد عمر رفت
از دویدن در شکار سایه تفت...

جلال الدین مولانا
امروز هم بزرگداشتشون هست....
 

لیمویی

عضو جدید
کاربر ممتاز
تو به تقصیر خود افتادی از این در محروم
از که می‌نالی و فریاد چرا می‌داری...
 

V A H ! D

کاربر فعال تالار مهندسی صنایع ,
کاربر ممتاز
مرا می بینی دردم زیادت می کنی در دم
تو را می بینم و میلم زیادت می شود هر دم

حافظ

.
.
.

من مانده ام رنجور از او ، بیچاره و مهجور از او

گویی که نیشی دور از او، در استخوانم می رود ...

 

mohsen-gh

مدیر تالار فلسفه
مدیر تالار
درد خواهم،دوا نمی خواهم
غصه خواهم،نوا نمی خواهم
عاشقم عاشقم مریض تو ام
زین مرض من شفا نمی خواهم

حضرت امام(ره)
 

mohsen-gh

مدیر تالار فلسفه
مدیر تالار
دل را به دیده و دیده را به دل سپرده ام
ای نور دیده و دل کجایی که دل سپرده ام
عمر و جوانی ام گذشت به مستی ای ساقی
آری بیا نجات هستی که مستانه دل سپرده ام


خودم...

 

mahboobeyeshab

عضو جدید
کاربر ممتاز
دل را به دیده و دیده را به دل سپرده ام
ای نور دیده و دل کجایی که دل سپرده ام
عمر و جوانی ام گذشت به مستی ای ساقی
آری بیا نجات هستی که مستانه دل سپرده ام


خودم...


مرا به دور لب دوست هست پیمانی
که بر زبان نبرم جز حدیث پیمانه...
حضرت حافظ
 

mohsen-gh

مدیر تالار فلسفه
مدیر تالار
هو کش که ترانه ای بسازم

از ناله زبانه ای بسازم
در دوره پر فراق عصیان
با اشک شبانه ای بسازم
ای دوست کنار خانه تو
اذنم بده خانه ای بسازم
بر بام حریم عشقت ای یار
بگذار که لانه ای بسازم
 

mahboobeyeshab

عضو جدید
کاربر ممتاز
نشود فاش کسی انچه میان من و توست
تا اشارت نظر نامه رسان من و توست...

هوشنگ ابتحاج" سایه"
 

salvador

کاربر فعال ادبیات
کاربر ممتاز
یاران ز چشم دل برخ یار بنگرید

بلبل شوید و رونق گلزار بنگرید


تا کی ز چشم عقل نظر در اثر کنید

عاشق شوید و صانع آثار بنگرید

- فیض کاشانی
 

31434

عضو جدید
دارم امید عاطفتی از جانب دوست
کردم جنایتی و امیدم به عفو اوست
دانم که بگذرد ز سر جرم من که او
گر چه پریوش است ولیکن فرشته خوست
 

امالیا

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دارم امید عاطفتی از جانب دوست
کردم جنایتی و امیدم به عفو اوست
دانم که بگذرد ز سر جرم من که او
گر چه پریوش است ولیکن فرشته خوست

تو خود ای گوهر یکدانه کجایی آخر
کز غمت دیده ی مردم همه دریا باشد
 

salvador

کاربر فعال ادبیات
کاربر ممتاز
دل به تحفه هر که او در منزل جانان کشد

از وجود نیستی باید که خط بر جان کشد


در نوردد مفرش آزادگی از روی عقل

رخت بدبختی ز دل از خانهٔ احزان کشد

- سنایی

 

Similar threads

بالا