مشاعره با نام کاربر قبلی

حميدرن

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
چو دیدم من یکی دانشجوی کامپیوتر
بگفتم راز دل را من بدو با ناز و صدمَن قِر
 

حميدرن

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
[FONT=&quot]درودم بر تو ای دخترمعمار این شهر[/FONT]​
[FONT=&quot]بدان روزی که معمار این نقش می کرد[/FONT]​
[FONT=&quot]به فکر فر فره بوده است این قدر [/FONT]​
[FONT=&quot]فراموشیده که نامم در دهان چون بچرخد!!!![/FONT]
 

دختر معمار

عضو جدید
کاربر ممتاز
باز قرعه به من افتاد تا بسازم با حمیدرن قطعه شعری
اینگونه شد که گشتی دوستی از جنس شعر و شاعری
 

pearan

عضو جدید
کاربر ممتاز
برای دختر معمارِ جستار
چه دامی بهتر از مسمار و دستار

دی.
 

pearan

عضو جدید
کاربر ممتاز
پیران مشاعره با خود نمی کنند
یاری کنید این دل سال خورده را

:gol::heart:
 

old eng

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
پیران مشاعره با خود نمی کنند
یاری کنید این دل سال خورده را

:gol::heart:
پیران چونان دل مرده اند کز آهشان دل خون شود
نی چون تویی پر شوق و شور کز غیبتت دل خون شود

خیلی وقت بود اینجا مشارکت نداشتم
خب خیلی از دوستان از اینکه فضا ناخوداگاه اینجا صمیمی میشد دوست نداشتن شعر بگن
دیگه الان به ذهنم این رسید که نوشتم اینجا
میبخشید اگر شما رو با این مضمون خطاب قرار دادم کاربر گرامی و محترم
 

pearan

عضو جدید
کاربر ممتاز
پیران چونان دل مرده اند کز آهشان دل خون شود
نی چون تویی پر شوق و شور کز غیبتت دل خون شود

خیلی وقت بود اینجا مشارکت نداشتم
خب خیلی از دوستان از اینکه فضا ناخوداگاه اینجا صمیمی میشد دوست نداشتن شعر بگن
دیگه الان به ذهنم این رسید که نوشتم اینجا
میبخشید اگر شما رو با این مضمون خطاب قرار دادم کاربر گرامی و محترم


ذوق شما اشعار تر افزون کند
زهرا خطر را با وتر افزون کند

کلا طبع شاعری و سرودن شعر چنین اقتضا می کند اما داشتن جنبه ی صمیمانه خود بحث دیگریست که رعایت خطوط قرمز از الزامات آن است.
 
آخرین ویرایش:

M o R i S

مدیر تالار حسابداری
مدیر تالار
کاربر ممتاز
این همه پند را یکجا
کجا داری تو ای پیران
مرا پندی بده جانان
رها گردم ز غم یک آن

حادثه ای تلخ بود
رفتنت
که اتفاق افتاد
و آوار شد روی قلبم
نگاه آخرت
و من هنوز زیر سنگینی آن نگاهت
ویرانه های قلبم را به تماشا نشسته ام
و دیگر هیچ دختر معماری نمی تواند
مرا از نو بسازد
 

دختر معمار

عضو جدید
کاربر ممتاز
حادثه ای تلخ بود
رفتنت
که اتفاق افتاد
و آوار شد روی قلبم
نگاه آخرت
و من هنوز زیر سنگینی آن نگاهت
ویرانه های قلبم را به تماشا نشسته ام
و دیگر هیچ دختر معماری نمی تواند
مرا از نو بسازد

الا ای موریس زیبا که هست مدیری درخور تو

بگو بینم که هست آیا حسابت با کتابت جور ؟
 

|PlaNeT|

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز


بی خیال فردا
دُختر معمار


اسم فردا رو نیار
دُختر معمار

ـهَمش گرفتاری و کار
دُختر معمــار
:w11:


 

rahmati8829

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
سلامت می کنم معمار دختر
در این فصل جدید، باشی تو بهتر

فزون بادت مقام و جاه و ثروت
نباشد در معاشت هیچ فترت

امروز شروع ماه مهر است/شروع فصل پاییز و خزان است
حمید باشد عمر تو مثل بهاری/که دایم در حال رشدو نمو است
 

وحيد اسماعيلي

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
امروز شروع ماه مهر است/شروع فصل پاییز و خزان است
حمید باشد عمر تو مثل بهاری/که دایم در حال رشدو نمو است

ای رحمتی تا آمدی شادی شد آغاز ...

گل در چمن گشت و شکوفه ها همه باز ...

یادت کنم همچون عزیزی با دل باز ...

کز عشق تو عالم همه گشتند سرباز...

:)
 

Similar threads

بالا