نمیدانم چرا شعرم نیامد
تو گویی دوره ی پیران سر آمد![]()
ز آواتار زیبای تو زهرا
طراود شعر تر دامان صحرا
نمیدانم چرا شعرم نیامد
تو گویی دوره ی پیران سر آمد![]()
پیران مرا زهرا نخوان گو دیوانه ی صحرا مرا
ز آواتار زیبای تو زهرا
طراود شعر تر دامان صحرا
پیران مرا زهرا نخوان گو دیوانه ی صحرا مرا
در شهر جایم داده اند نشناخته اند آیا مرا؟
ای شاعران ای شاعران تاپیک را جارو کنیدخانم زند امده
با سینی چای امده![]()
ای شاعران ای شاعران تاپیک را جارو کنید
اینک ز خیل شاعران رحمت به میدان آمده
خام زند ممنون لطف دارید شما
از شعر وشاعری فقط" خواندن میدانم همین![]()
خوش آمد رحمت و درجمع شیران
سراید شعر تر بهتر زِ بهتر پیران

خوش آمد رحمت و درجمع شیران
سراید شعر تر بهتر زِ بهتر پیران
الا یاران و پیران جایتان سبز
هوای اصفهان بس دیدنی بود![]()
دیگه بیت دومش و همینجوری گفتم 
سفر میکردم و در نیمه راه
بدیدم دختر اهل دلی را
به یک لحظه بر او دیده گشودم
میان سبزه زاران باران و دیدم
خودمم نفهمیدم چی گفتم شرمنده دوست خوبم من نمیدونستم شما دارین شعر میگیندیگه بیت دومش و همینجوری گفتم
![]()

در آن راهی که میرفتی طنین جان
من از بیراهه ای سوی تو بودم...
این بیت خیلی مفهومش عمیقه باید با دقت بخونینش![]()

چه خوشحالم شده طبعت شکوفا
چقد زیبا سرودی شعر خود را
بدان من روحم و تو شمع اینجا
فروزان میکنیم هر دو فروم را
خوب من یکم خودستام چه میشه کرد![]()


من از کودکی اینچنین بوده ام
طنین صدایم که محشرتر است
اسم من تو شعرت نبود خواهر....![]()
خام زند ممنون لطف دارید شما
از شعر وشاعری فقط" خواندن میدانم همین![]()

باز باران با ترانه!!
آری باز باران
انعکاس نور رعد از پشت پنجره
و صدای پر تلاطم بارش ....
خبر می دهد از دلِ ابری دیگر
ابری که
می باراند
هر چه را در درونش ریخته... می باراند
کاش من هم می توانستم ابر باشم
ببارم تمام ناگفته هایم را
افسوس
زمینی پذیرای بارش نیست...
شاید هم باشد!
ولی زمین ها پر توقع اند
گل میخواهند در ازای بارِشَت
بهار می خواهند
نه گل دارم نه بهار
پس چه کنم ابر بارور را!!
چاره ای نیست جز زمین خدا
زمین خدا هزار بار کم توقع تر است از زمین آدم ها..
شعر و شاعری که دانستن نمیخواهد
درد میخواهد
شعر که میگویی یعنی درد داری
اصلا تا درد نداشته باشی شعرت نمی آید
حتی آنکس که سرود "آب زنید راه را..." هم درد دارد
و این درد است که رحمتی است برای شاعران و نه دانستن
باران ببارید و همه چیز را عوض کرد
مسیر رودها حتی مقصد خانه ها رانیز عوض کرد
یکی شادمان و است ودیگری غمگین
این چه کاریست که اسمان با زمین کرد
امروز سحر گرچه هوا لطیف شده است
ولی لباس رنگی عده ای را سیاه کرد

راز میگویم و از گفته ی خود دلشادمپس همین است که موهایم سپیدا ست
شما گویید.. حتما ایچنیین است
شما خانم زند سر نهان را
چگونه ایچنین اشکار است
راز میگویم و از گفته ی خود دلشادم
لیک نداستم که رحمت را ز کف میدادم
تو زمن پند نیوش و دگر این راز مگوی
اندر این بادیه تنها ره خود را میجوی
به زهرا سلام از سوی شاعران | قدم رنجه کردی همینجا بمان
بگو بیتی و ذوقِ شعرت نما | برای خود و دیگران امتحان



خوشا روزی که دانشجو بودیم
خوشا روزی که کامپیوتر میخوندیم
خوشا وقتی که دانشجو بیامد
سه بیتی های استاد معمار![]()


سلامی به گرمی ارادت ، بر مری جان | نبینم کنی با هر کسی دعوا عزیز جان
منظور از مری همون معمار می باشد ولی غلظت شعر بالا بود!
از دو بیتی های استاد قاصی![]()

معذرت میخوام
من از دوران دانشجویی خود
نکردم با کسی دعوا عزیز جان![]()
شرمنده واسه وزن شعرم از عزیز جان استفاده کردممعذرت میخوام
![]()

چه خوش گفت قاصی به معری جان | که رحمت بران تربت پاک بادمن از دوران دانشجویی خود
نکردم با کسی دعوا عزیز جان![]()
شرمنده واسه وزن شعرم از عزیز جان استفاده کردممعذرت میخوام
![]()
گنجشک لالا،سارا لالا
آمد دوباره مهتاب لالا![]()


چه خوش گفت قاصی به معری جان | که رحمت بران تربت پاک باد
نمی بخشم!![]()

دیشب داشتم به این فکر میکردم که ترکیب تو و ساناز میشه سان استار خخخخخخخ
الا استنارلتم جونم کجایی؟
بیا پیش اجی با این نینی هات
دل از من میبری با اون نی نی هات![]()

نی نی هام قابل معمارو نداره
همیشه رو لباش خنده میاره
پ.ن
تشکرام تموم شده![]()
نی نی هام قابل معمارو نداره
همیشه رو لباش خنده میاره
پ.ن
تشکرام تموم شده![]()

سلام استارلت لایق است سپاس تو را | که درشعراستادی و می پیچانی همه را
| Thread starter | عنوان | تالار | پاسخ ها | تاریخ |
|---|---|---|---|---|
|
|
مشاعره با اشعار شاهنامه | مشاعره | 18 | |
| S | مشاعره با اشعار بداهه ... | مشاعره | 151 | |
| P | مشاعره کودک ۷ ساله ایرانی - رها حسین پور معتمد | مشاعره | 0 | |
|
|
مشاعره با اشعار فروغ فرخ زاد | مشاعره | 443 | |
|
|
مشاعره عرفانی | مشاعره | 560 |