مشاعره با نام کاربر قبلی

[memarmemar]

معماری دل را سپردم من به یارم
آخر بود او فارغ التحصیل این دل

باران جون یارم
کم بده ازارم

 

[memarmemar]

اخه باران به بزمی کرده دعوت
معمار جان تو هم بیا بدون منت

منم ان ترک شیرازی
منم معمار بی ساقی
فقط اشکان من ریزان
نگاهم برگ برگ ریزان

خوابم میاد قاطی کردم

 

[باران 686]

باران جون یارم
کم بده ازارم

معماری بیا وسط بده قر
انقدر توی بازی تو نزن جر

 

[memarmemar]

معماری بیا وسط بده قر
انقدر توی بازی تو نزن جر

نم نم بارون یادم میاره
خاطره های فصل بهاره

وسطم میام

 

[باران 686]

نم نم بارون یادم میاره
خاطره های فصل بهاره

وسطم میام

معماری کنی بزم شبانه؟!
اکنون بزنم ریپورتی آبدار

 

[باران 686]

رجایی ساقی مجلس برفته
تو هم که ساکتی و مست کرده!

 

[eti68]

رجایی ساقی مجلس برفته
تو هم که ساکتی و مست کرده!

بیا بریم آلپ و بشیم فراری

چه خوشگل و بارونی و باحالی

 

[رجایی اشکان]

بیا بریم آلپ و بشیم فراری

چه خوشگل و بارونی و باحالی

[FONT=&quot]پراز حس شمالی خواهد آمد[/FONT]
[FONT=&quot]شبی تا این حوالی خواهد آمد[/FONT]
[FONT=&quot]اتی! زنجیرهایت را نبافی[/FONT]

[FONT=&quot]که بابا دست خالی خواهد آمد[/FONT]

 

[eti68]

پراز حس شمالی خواهد آمد
شبی تا این حوالی خواهد آمد
اتی! زنجیرهایت را نبافی

که بابا دست خالی خواهد آمد

اشکان رفتی من وتنها گذاشتی
که با این در اگر در بند درمانند درمانند درمانند!!

 

[رجایی اشکان]

اشکان رفتی من وتنها گذاشتی
که با این در اگر در بند درمانند درمانند درمانند!!

اتی چند شنبه ها میری به بازی

مبادا جمعه ها دل را ببازی

 

[eti68]

اتی چند شنبه ها میری به بازی

مبادا جمعه ها دل را ببازی

گویند عارفان جمعه هس خوب
برای رجایی و گشت و گزار

 

[رجایی اشکان]

گویند عارفان جمعه هس خوب
برای رجایی و گشت و گزار

توپ

با اجازتون یه توپ اضافه کردم
یادمان باشد اگر اتی جمعه به بازی رفتش
واسه عاشق شدنش یه وقت دعایی نکنیم

 

[eti68]

با اجازتون یه توپ اضافه کردم
یادمان باشد اگر اتی جمعه به بازی رفتش
واسه عاشق شدنش یه وقت دعایی نکنیم

جمعه ها میخابم بخابم رجایی حال ندارم
نمیخام جمعه برم کار و بگم پول ندارم

 

[رجایی اشکان]

جمعه ها میخابم بخابم رجایی حال ندارم
نمیخام جمعه برم کار و بگم پول ندارم

اونا که پولدار هستن حال ندارند
اتی جان رحمتی باران نداردچی نوشتموووچه ربطی داشت خخخخ

 

[eti68]

اونا که پولدار هستن حال ندارند
اتی جان رحمتی باران نداردچی نوشتموووچه ربطی داشت خخخخ

به بی ام دبلیو گفتم رجایی کجاست الان؟
گفت اشکا نو میگی داره میره به دلبران

 

[رجایی اشکان]

به بی ام دبلیو گفتم رجایی کجاست الان؟
گفت اشکا نو میگی داره میره به دلبران

دلبران کوجاس اتی باز کردی قاطی
منم باید برم دنبال فاطی

 

[eti68]

دلبران کوجاس اتی باز کردی قاطی
منم باید برم دنبال فاطی

برو دنبالش و بگو به اون که
رجایی و اتی رفتن بدون که...

 

[oneunited]

یعنی تاپیک از این چرند تر تو عمررررررررررررررررم ندیده بودم

 

[Sahar Gh]

یعنی تاپیک از این چرند تر تو عمررررررررررررررررم ندیده بودم

چنین بی رحم مباش ای برق خوانده
نکن زین رو قضاوت نورِِ دیده
کنون که نیست میلت با محفل ما
مزن بر ریشه اش با پتک و تیشه

 

[oneunited]

چنین بی رحم مباش ای برق خوانده
نکن زین رو قضاوت نورِِ دیده
کنون که نیست میلت با محفل ما
مزن بر ریشه اش با پتک و تیشه

اححححححسنت بر تو ای مرغ سحر!! همچنان ناله سر کن،داغ مرا تازه تر کن

 

[eti68]

یعنی تاپیک از این چرند تر تو عمررررررررررررررررم ندیده بودم

پس کل عمرت بر فناس..

 

[oneunited]

پس کل عمرت بر فناس..

نه اینکه کل عمر تو یر بقاست، ای اتی ای که چراغت هم اکنون در خفاست (یعنی چراغت خاموشه خخخ)

 

[tanin67]

نه اینکه کل عمر تو یر بقاست، ای اتی ای که چراغت هم اکنون در خفاست (یعنی چراغت خاموشه خخخ)

دلی داریم در این تن همچو شیشه
oneunited خان نزن اینک تو تیشه

تو که داری دو چشمی همچو اهو
بیا و مهربان با ما سخن گو

 

[الناز تبریز]

دلی داریم در این تن همچو شیشه
oneunited خان نزن اینک تو تیشه

تو که داری دو چشمی همچو اهو
بیا و مهربان با ما سخن گو

طنین تو نگاری بر دل آرد
روا باشد ندا ز هر سو گر آید

 

[baran256016]

طنین تو نگاری بر دل آرد
روا باشد ندا ز هر سو گر آید

تو با اشعار خود ما را به هر سو میکشی الناز
خودت گفتی روا باشد اگر اید ندا با ناز
منو تو هر دو با هم میدهیم اواز
یک آواز پر از احساس
اگر گویی دوباره شعری ازآن دلبر تناز
منم با عشوه و با ناز ،آیم باز
​

پ.ن.
اسمم ندا ست

 

[الناز تبریز]

تو با اشعار خود ما را به هر سو میکشی الناز
خودت گفتی روا باشد اگر اید ندا با ناز
منو تو هر دو با هم میدهیم اواز
یک آواز پر از احساس
اگر گویی دوباره شعری ازآن دلبر تناز
منم با عشوه و با ناز ،آیم باز
​

پ.ن.
اسمم ندا ست

ز احوالم مپرس دلم بی تاب گشته
تو باران من باش دلم مات گشته

 

[باران 686]

ز احوالم مپرس دلم بی تاب گشته
تو باران من باش دلم مات گشته

من آمده ام با ناز من آمده ام
من آمده ام الناز من آمده ام

 

[رجایی اشکان]

من آمده ام با ناز من آمده ام
من آمده ام الناز من آمده ام

آمدی باران ولی حالا چرا
بیوفا حالا که الناز رفته از اینجا چرا

 

[باران 686]

آمدی باران ولی حالا چرا
بیوفا حالا که الناز رفته از اینجا چرا

شانه هایش را برای گریه کردن دوست می دارم
رجایی بی تو بودن را برای بودن با او دوست می دارم

 

[toraj_reza63]

خيلي وقته ديگه بارون نزده​

رنگ عشق به اين خيابون نزده​

خيلي وقته ابري پرپر نشده​

دل آسمون سبك تر نشده​

مه سرد رو تن پنجره ها​

مثل بغض توي سينه ي منه​

ابر چشمام پر اشكه اي خدا​

وقتشه دوباره بارون بزنه
​