تو نه مثل افتابي كه حضور و غيبت افتد
دگران روند و ايند و تو همچنان كه هستي
دگران روند و ايند و تو همچنان كه هستي
ما در این شهر غریبیم و در این ملک فقیر
به کمند تو گرفتار و به دام تو اسیر
مشتری را بهای روی تو نیستآخر به سرم گذر کن ای دوست
انگار که خاک آستانم
دانی خیال روی تو در چشم من چه گفت؟
آیا چه جاست این که همه روزه با نم است
دوش دور از رویت ای جان جانم از غم تاب داشتتا کی ای دلبر دل من بار تنهایی کشد
ترسم از تنهایی احوالم به رسوایی کشد
Thread starter | عنوان | تالار | پاسخ ها | تاریخ |
---|---|---|---|---|
![]() |
مشاعره با اشعار شاهنامه | مشاعره | 18 | |
S | مشاعره با اشعار بداهه ... | مشاعره | 151 | |
![]() |
مشاعره با نام کاربر قبلی | مشاعره | 2082 | |
P | مشاعره کودک ۷ ساله ایرانی - رها حسین پور معتمد | مشاعره | 0 | |
![]() |
مشاعره با اشعار فروغ فرخ زاد | مشاعره | 443 |