رفیق مهربان و یار همدم
همه کس دوست میدارند و من هم
من معتقدم که هر چه گویی
شیرین بود از لب شکربار
رفیق مهربان و یار همدم
همه کس دوست میدارند و من هم
روی ار به روی ما نکنی حکم از آن توست
بازآ که روی در قدمانت بگستریم
روی ار به روی ما نکنی حکم از آن توست
بازآ که روی در قدمانت بگستریم
دلم خیال تو را ره نمای میداند
جز این طریق ندانم خدای میداند
شاخِ گل از اضطرابِ بلبلروز رستاخیز کان جا کس نپردازد به کس
من نپردازم به هیچ از گفت و گوی یار خویش
دوست گر با ما بسازد دولتی باشد عظیم
ور نسازد ؛می بباید ساختن با خویِ دوست![]()
تو آن نهای که دل از صحبت تو برگیرند
و گر ملول شوی صاحبی دگر گیرند
درد دل دوستان گر تو پسندی رواست
هر چه مراد شماست غایت مقصود ماست
تا تو نیایی به فضل رفتن ما باطلست
ور به مثل پای سعی در طلبت سر شود
ندانمت که چه گویم تو هر دو چشم منی
که بی وجود شریفت جهان نمیبینم
Thread starter | عنوان | تالار | پاسخ ها | تاریخ |
---|---|---|---|---|
![]() |
مشاعره با اشعار شاهنامه | مشاعره | 18 | |
S | مشاعره با اشعار بداهه ... | مشاعره | 151 | |
![]() |
مشاعره با نام کاربر قبلی | مشاعره | 2082 | |
P | مشاعره کودک ۷ ساله ایرانی - رها حسین پور معتمد | مشاعره | 0 | |
![]() |
مشاعره با اشعار فروغ فرخ زاد | مشاعره | 443 |