لطفا مباحث مشاوره ای وشخصی خود را دراین تاپیک مطرح فرمایید

mansourblogfa

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
یعنی احساس خفگی نکردی؟ پس فک کنم شما به دودش معتاد شدی! امروزم برو یه کم دود استشمام کن حالت خوب شه! :D

ماسک میزدم اما خداییش بعضی موقع ها خیلی بد میشد وقتی از کوره ها گوگرد میومد بیرونچشامون می سوخت...............انگار شومام استشمام کردی دود ذوب آهنو اره؟
 

Tybe Engineer

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
ماسک میزدم اما خداییش بعضی موقع ها خیلی بد میشد وقتی از کوره ها گوگرد میومد بیرونچشامون می سوخت...............انگار شومام استشمام کردی دود ذوب آهنو اره؟

اختیار داری! ما به جای خون دود ذوب آهن تو رگامون جاریه!! :D خخخخ....
ولی خدایی خیلی این ذوب آهنه هوا رو آلوده کرده عین آتشفشان دود میکنه!! :confused:
باز فولادشهر هواش تمیز تره...
 

babakmail

عضو جدید
کاربر ممتاز
میزنمتا
معکوس بود
ولی مسخره نکردم
خوب اونيكي ته دلته بگو معكوس كه ميزني من نميفهمم منظورتو.....يعني به نظرت من حرف بي ربط زدم..؟ اخرشم شادي ديه به من نگو ميزنمت حتي شوخي ...خوشم نمياد...تا حالا ادم به اين دنيا نيومده دنيا دس روم بلند كنه...
 

جاست شادی:-)

اخراجی موقت
کاربر ممتاز
خوب اونيكي ته دلته بگو معكوس كه ميزني من نميفهمم منظورتو.....يعني به نظرت من حرف بي ربط زدم..؟ اخرشم شادي ديه به من نگو ميزنمت حتي شوخي ...خوشم نمياد...تا حالا ادم به اين دنيا نيومده دنيا دس روم بلند كنه...

چ بداخلاق
نمیشه دو کلمه باهات حرف زد
اصن دیگه باهات حرف نمی زنم
 

mech.shima

دستیار مدیر مهندسی مکانیک
کاربر ممتاز
بچه ها من اون آهنگ رو میخوام
بذار به یکی از همکلاسیام اس بدم که از اون بپرسه نظرت؟
 

mech.shima

دستیار مدیر مهندسی مکانیک
کاربر ممتاز
یه ذره فشار بیار ببین یادت نمیاد اه

به همکلاسیم اس دادم که ازش بپرسه
پیداش کنم لینکشو میذارم
البته اگه صدای خواننده اش خوب باشه
همکلاسی من که خیلی قشنگ میخوندش
شایدم چون از ته دل بود آخه اون نیمه داشت:love:
 

mech.shima

دستیار مدیر مهندسی مکانیک
کاربر ممتاز
ببین من مهرماه پروژه م رو تحویل دادم
آبان رفتم مدرکمو گرفتم
دی و بهمن هم واسه ارشد خوندم همینجوری
بعد امتحان شروع کردم به کارای مفید نرم افزار،زبان،کلاس،باشگاه رو که همیشه میرم پس مشکلی باهاش ندارم
اما از بعد امتحان یه سری مشکلات شخصی مربوط به خودم پیش اومد که ذهنمو درگیر کرد شدید اما بازم فعالیتهای مفیدم رو داشتم
تو عید یه اتفاق خیلی بد برای خودم و خانواده م افتاد،خیلی بد...
از اون روز به بعد تا یکی دوروز پیش من دیگه هیچ کار مفیدی نمیکنم
به جز باشگاه
یه جورایی انرژیم ته کشید
همه امیدهام به باد رفت
الان که میخوام که یه کار طراحی با نرم افزار رو شروع کنم نهایتا نیم ساعت میشه
شدیدا به نت معتاد شدم من قبلا اینطور نبودم اصلا
میخوام همون شیمای درست حسابی بشم
البته یکی دوروزه بهتر شدم اما بازم از خودم راضی نیستم
چیکار کنم؟
 

جاست شادی:-)

اخراجی موقت
کاربر ممتاز
ببین من مهرماه پروژه م رو تحویل دادم
آبان رفتم مدرکمو گرفتم
دی و بهمن هم واسه ارشد خوندم همینجوری
بعد امتحان شروع کردم به کارای مفید نرم افزار،زبان،کلاس،باشگاه رو که همیشه میرم پس مشکلی باهاش ندارم
اما از بعد امتحان یه سری مشکلات شخصی مربوط به خودم پیش اومد که ذهنمو درگیر کرد شدید اما بازم فعالیتهای مفیدم رو داشتم
تو عید یه اتفاق خیلی بد برای خودم و خانواده م افتاد،خیلی بد...
از اون روز به بعد تا یکی دوروز پیش من دیگه هیچ کار مفیدی نمیکنم
به جز باشگاه
یه جورایی انرژیم ته کشید
همه امیدهام به باد رفت
الان که میخوام که یه کار طراحی با نرم افزار رو شروع کنم نهایتا نیم ساعت میشه
شدیدا به نت معتاد شدم من قبلا اینطور نبودم اصلا
میخوام همون شیمای درست حسابی بشم
البته یکی دوروزه بهتر شدم اما بازم از خودم راضی نیستم
چیکار کنم؟

اونور داری منو نصیحت می کنی که نیام نت اینور ....
منم دقیقا مث خود خود خودتم
نیمه گمشده
ببینم تو عکساتونو ببین ببین یه عکس نصفه نیست که از وسط بریده شاید خاهریم؟
 

MaRaL.arch

کاربر فعال تالار مهندسی معماری ,
کاربر ممتاز
اما از بعد امتحان یه سری مشکلات شخصی مربوط به خودم پیش اومد که ذهنمو درگیر کرد شدید اما بازم فعالیتهای مفیدم رو داشتم
تو عید یه اتفاق خیلی بد برای خودم و خانواده م افتاد،خیلی بد...
از اون روز به بعد تا یکی دوروز پیش من دیگه هیچ کار مفیدی نمیکنم
به جز باشگاه
یه جورایی انرژیم ته کشید
همه امیدهام به باد رفت
الان که میخوام که یه کار طراحی با نرم افزار رو شروع کنم نهایتا نیم ساعت میشه
شدیدا به نت معتاد شدم من قبلا اینطور نبودم اصلا
میخوام همون شیمای درست حسابی بشم
البته یکی دوروزه بهتر شدم اما بازم از خودم راضی نیستم
چیکار کنم؟
چقدر سرنوشتت مث منه!!
با چندماه تاخیر همین جور اتفاقات خیلییییییییییی بد واسه منم افتاد
من رفته بودم تو کمای روحی!!
خودم نبودم
مرده متحرک شده بودم
باز خوبه تو یکم فعالیت مثبت داری!!
پناه بردم ب طبیعت
میرفتم چالیدره سوار قایق میشدم وسطای دریاچه جیغ میزدم گریه میکردم!!
ساعتها تو بوستان وکیل آباد و طرقبه و شاندیز و ... قدم میزدم
صب میرفتم پارک ملت یهو میدیدم غروب شده...
حالمو نمیفهمیدم..
تا اینکه تصمیم گرفتم ی هدف واسه خودم تعیین کنم و دوباره شرو کنم چون زندگی جریان داشت...
و چون خیلییی عاشق معماری بودم مجددا واسه لیسانس اومدم معماری
و حالا خیلی خوبم،همه لحظه هام،همه کارام مفیده
قدر هر ثانیه رو میدونم
مثلا سرکلاس تا استاد میاد یا کتاب مربوط ب معماری میخونم یا شیت بررسی میکنم یا تمرین خط!!
نمیدونم اینا کمکت کرد یا نه...
 

mech.shima

دستیار مدیر مهندسی مکانیک
کاربر ممتاز
اونور داری منو نصیحت می کنی که نیام نت اینور ....
منم دقیقا مث خود خود خودتم
نیمه گمشده
ببینم تو عکساتونو ببین ببین یه عکس نصفه نیست که از وسط بریده شاید خاهریم؟

:biggrin:شادی میزنمتا:mad:
تو تیر امتحان داری من اگه یه امتحان مهم به این زودی داشتم محال بود مثل تو باشم اینو میگم که بری سردرست:redface::mad:
از فردا بیام ببینم بیشتر از یکی دوساعت اینجا باشی من میدونمو تو:cool:
 

جاست شادی:-)

اخراجی موقت
کاربر ممتاز
:biggrin:شادی میزنمتا:mad:
تو تیر امتحان داری من اگه یه امتحان مهم به این زودی داشتم محال بود مثل تو باشم اینو میگم که بری سردرست:redface::mad:
از فردا بیام ببینم بیشتر از یکی دوساعت اینجا باشی من میدونمو تو:cool:

چوب چکار کنم نمی تونم ترک کنم این جا رو

آی ام ادیکتد
 

mech.shima

دستیار مدیر مهندسی مکانیک
کاربر ممتاز
چقدر سرنوشتت مث منه!!
با چندماه تاخیر همین جور اتفاقات خیلییییییییییی بد واسه منم افتاد
من رفته بودم تو کمای روحی!!
خودم نبودم
مرده متحرک شده بودم
باز خوبه تو یکم فعالیت مثبت داری!!
پناه بردم ب طبیعت
میرفتم چالیدره سوار قایق میشدم وسطای دریاچه جیغ میزدم گریه میکردم!!
ساعتها تو بوستان وکیل آباد و طرقبه و شاندیز و ... قدم میزدم
صب میرفتم پارک ملت یهو میدیدم غروب شده...
حالمو نمیفهمیدم..
تا اینکه تصمیم گرفتم ی هدف واسه خودم تعیین کنم و دوباره شرو کنم چون زندگی جریان داشت...
و چون خیلییی عاشق معماری بودم مجددا واسه لیسانس اومدم معماری
و حالا خیلی خوبم،همه لحظه هام،همه کارام مفیده
قدر هر ثانیه رو میدونم
مثلا سرکلاس تا استاد میاد یا کتاب مربوط ب معماری میخونم یا شیت بررسی میکنم یا تمرین خط!!
نمیدونم اینا کمکت کرد یا نه...

من دقیقا روزایی که داشتم میرفتم مدرکم رو بیارم کسی وارد زندگیم شد
مرد بود
ولی یه آثاری رو تو ذهنم گذاشتو رفت
یه حرفهایی رو
یه باورهایی رو
قبل از اون هم کلی اتفاقات داشتم
با خودم گفتم میشینم واسه ارشد میخونم حالم خوب میشه
البته اون دوماهی که خوندم واقعا حالم خوب بود
اما یهو همه چی رو سرم خراب شد
کلی بغض
کلی اتفاق
کلی ...
منم چندروزیه دوباره به خودم اومدم
تصمیم گرفتم برای زندگیم بجنگم
برای امیدهام
باورهام
آرزوهام
دوباره به دوستام زنگ زدم
دوباره رفتم پیست
اما اینا هنوز حالمو سرجاش نمیاره
 

babakmail

عضو جدید
کاربر ممتاز
من نتبجه اي كه از اين تاپيك ميگرم اينكه همه دكدرا بيمارن:biggrin:....خانه از پايبست ويران است خاجه در فكر نقش ايوان است..
 

MaRaL.arch

کاربر فعال تالار مهندسی معماری ,
کاربر ممتاز
من دقیقا روزایی که داشتم میرفتم مدرکم رو بیارم کسی وارد زندگیم شد
مرد بود
ولی یه آثاری رو تو ذهنم گذاشتو رفت
یه حرفهایی رو
یه باورهایی رو
قبل از اون هم کلی اتفاقات داشتم
با خودم گفتم میشینم واسه ارشد میخونم حالم خوب میشه
البته اون دوماهی که خوندم واقعا حالم خوب بود
اما یهو همه چی رو سرم خراب شد
کلی بغض
کلی اتفاق
کلی ...
منم چندروزیه دوباره به خودم اومدم
تصمیم گرفتم برای زندگیم بجنگم
برای امیدهام
باورهام
آرزوهام
دوباره به دوستام زنگ زدم
دوباره رفتم پیست
اما اینا هنوز حالمو سرجاش نمیاره

ان بده مهندس
اجازه بده روحت واسه اتفاقات بد عزاداری کنه
کم کم باهاش کنارمیای
رو باورات کار کن
ب انگیزه هات فک کن
ببین چی از زندگی میخوای،اینو ک بفهمی مطمئن باش پراز شور رسیدن ب اون هدف میشی...

حالا پیست چی میری؟؟؟:D
بخودت زم
 

mech.shima

دستیار مدیر مهندسی مکانیک
کاربر ممتاز
ان بده مهندس
اجازه بده روحت واسه اتفاقات بد عزاداری کنه
کم کم باهاش کنارمیای
رو باورات کار کن
ب انگیزه هات فک کن
ببین چی از زندگی میخوای،اینو ک بفهمی مطمئن باش پراز شور رسیدن ب اون هدف میشی...

حالا پیست چی میری؟؟؟:D
بخودت زم

پیست دوچرخه
یک حالی میده که نگو
اصن تو هوای آزاد اونم تواردیبهشت یه حال دیگه داره
دقیقا حرفتو قبول دارم باید به روحم اجازه عزاداری میدادم انقدر ندادم که یهو همه چی با هم روسرم خراب شد
همه رو به تعویق انداختم که غده شد برام
انقدر شبو روز گریه کردم
انقدر غذا نخوردم
انقدر تو اتاقم نشستم
انقدر تلفن جواب ندادم
انقدر بیرون نرفتم
تا کم کم دارم ریکاوری میشم
باورت میشه من یه خرید برای عید نداشتم!!!
خیلی بد بود
اما این روزها شاید همه چی فعلا سرجاشه
اما آرامش چیزیه که واقعا بهش احتیاج داشتم و به دست آوردم
 

جاست شادی:-)

اخراجی موقت
کاربر ممتاز
پیست دوچرخه
یک حالی میده که نگو
اصن تو هوای آزاد اونم تواردیبهشت یه حال دیگه داره
دقیقا حرفتو قبول دارم باید به روحم اجازه عزاداری میدادم انقدر ندادم که یهو همه چی با هم روسرم خراب شد
همه رو به تعویق انداختم که غده شد برام
انقدر شبو روز گریه کردم
انقدر غذا نخوردم
انقدر تو اتاقم نشستم
انقدر تلفن جواب ندادم
انقدر بیرون نرفتم
تا کم کم دارم ریکاوری میشم
باورت میشه من یه خرید برای عید نداشتم!!!
خیلی بد بود
اما این روزها شاید همه چی فعلا سرجاشه
اما آرامش چیزیه که واقعا بهش احتیاج داشتم و به دست آوردم

واویلا مگه چی شده بود ایطو میکردی با خودت

خدا رو شکر ،من فک می کردم من تو زندگیم مشکل دارم
 

MaRaL.arch

کاربر فعال تالار مهندسی معماری ,
کاربر ممتاز
واویلا مگه چی شده بود ایطو میکردی با خودت

خدا رو شکر ،من فک می کردم من تو زندگیم مشکل دارم
:surprised:
شادی جون دلیل شکرگزاریت چی بود دقیقا؟؟؟ این ک دیدی یکی از تو بیشتر مشکل داره؟؟:|
شیما پیست دوچرخه کجا میری؟؟
مشهدی؟
 

Similar threads

بالا