لطفا مباحث مشاوره ای وشخصی خود را دراین تاپیک مطرح فرمایید

EECi

مدیر بازنشسته
شما یه کار به من بده من اگه به نحو احسنت انجامش ندادم!
دیروز کلی چوب خورد کردم!اصلن یه لذتی داشت وقتی تیکه تیکشون میکردم.
کمرم درد گرفته بود ولی تا تموم نکردم از جام بلند نشدم.بعدشم قشنگ مرتبشون کردم.یه چاییم دم کردم خوردم.
:D

موضوع همین جاست که شما هدفتون کاملا در ذهنتون واضح و مشخص بود
چوبها رو باید تیکه تیکه کنید و بعد مرتب کنید و یه چایی هم دم کردید خوردید :D
یعنی چون لذت این هدف رو درک کرده بودید به لذت بیخیالی در موردش اهمیتی ندادید و رنج هنگام عمل به این کار ( کمر درد ) رو به جان خریدید ;)

در مورد سایر اهدافم همینطوره
ببینید مثلا میخواید پول در بیارید
اول باید باورتون رو در مورد کار اصلاح کنید . باورتون رو در مورد سلیقه تون اصلاح کنید
ممکنه شما به کاری علاقه داشته باشید که در عمل بسیار کمیابه
پس باید دست بالا یا دست خیلی پایین رو رها کنید و وسط رو بگیرید ( انتخاب معقول انجام بدید )

بعدش بهتره از تجارب ادم های دیگه هم استفاده کنید
چند تا کتاب در مورد کاری که مخواید انجام بدید بخونید ، تا مهارتتون بره بالا
پاداش ( یعنی بدست اوردن پول و خوشی و لذت ) رو تا زمان رسیدن به هدف به تاخیر بندازید و به خودتون وعده بهترین ها رو بدید
رنج رو به جان بخرید و نهایتا لذت ببرید

هدف گذاری هم کار ساده ای هست
یکم فکر کنید کلی هدف به ذهنتون میاد که بیشترشون جز علایق شماست

پایدار باشید :gol:
 

SHM.IT

عضو جدید
کاربر ممتاز
من فک میکنم شما ادم کمال گرایی هستین...
ادم های کمال گرا ادم هایی هستن ک هدفشون رسیدن به اهداف بشدت افراطی و در حد100هستن.اینجور افراد از شکست و نشدن هراسان هستن...شاید بهمین خاطر هست ک تمایلی به اینده ندارن...شاید یجورایی در پس افکارتون انتظار یک شکست در اینده رو می کشین!

اینجور افراد معمولا معیارهای خیلی خیلی بالایی برای موفقیتشون در نظر می گیرن!و اگرم به اهداف بلندشون نرسن خودشونو ی ادم شکست خورده می دونن!

پس بقول دوستمون باید اول اهداف واقعی و قابل دسترسی برای خودتون تعیین کنید
خیلی راههای دیگ هم داره برای اینک به خودتون کمک کنید...من یبار یجا اینا رو خونده بودم:Dاخه ی مدت خودمم ی همچین حسی داشتم والان کمتر شده!!

اگ فک میکنید حدسم دربارتون درسته بگید تا بیشتر کمک کنم!!اگرم ک غلطه ک هیچی....:D
---------------------

دوستان این بحث هر وقت تموم شد اعلام کنید منم میخام کمکم کنید:cool:
 

eti68

عضو جدید
کاربر ممتاز
موضوع همین جاست که شما هدفتون کاملا در ذهنتون واضح و مشخص بود
چوبها رو باید تیکه تیکه کنید و بعد مرتب کنید و یه چایی هم دم کردید خوردید :D
یعنی چون لذت این هدف رو درک کرده بودید به لذت بیخیالی در موردش اهمیتی ندادید و رنج هنگام عمل به این کار ( کمر درد ) رو به جان خریدید ;)

در مورد سایر اهدافم همینطوره
ببینید مثلا میخواید پول در بیارید
اول باید باورتون رو در مورد کار اصلاح کنید . باورتون رو در مورد سلیقه تون اصلاح کنید
ممکنه شما به کاری علاقه داشته باشید که در عمل بسیار کمیابه
پس باید دست بالا یا دست خیلی پایین رو رها کنید و وسط رو بگیرید ( انتخاب معقول انجام بدید )

بعدش بهتره از تجارب ادم های دیگه هم استفاده کنید
چند تا کتاب در مورد کاری که مخواید انجام بدید بخونید ، تا مهارتتون بره بالا
پاداش ( یعنی بدست اوردن پول و خوشی و لذت ) رو تا زمان رسیدن به هدف به تاخیر بندازید و به خودتون وعده بهترین ها رو بدید
رنج رو به جان بخرید و نهایتا لذت ببرید

هدف گذاری هم کار ساده ای هست
یکم فکر کنید کلی هدف به ذهنتون میاد که بیشترشون جز علایق شماست

پایدار باشید :gol:
مررسی.:smile:
دقیقن بسیار کمیاب بود ولی من دیگه به چیزی به جز اون فک نمیکنم!

من فک میکنم شما ادم کمال گرایی هستین...
ادم های کمال گرا ادم هایی هستن ک هدفشون رسیدن به اهداف بشدت افراطی و در حد100هستن.اینجور افراد از شکست و نشدن هراسان هستن...شاید بهمین خاطر هست ک تمایلی به اینده ندارن...شاید یجورایی در پس افکارتون انتظار یک شکست در اینده رو می کشین!

اینجور افراد معمولا معیارهای خیلی خیلی بالایی برای موفقیتشون در نظر می گیرن!و اگرم به اهداف بلندشون نرسن خودشونو ی ادم شکست خورده می دونن!

پس بقول دوستمون باید اول اهداف واقعی و قابل دسترسی برای خودتون تعیین کنید
خیلی راههای دیگ هم داره برای اینک به خودتون کمک کنید...من یبار یجا اینا رو خونده بودم:Dاخه ی مدت خودمم ی همچین حسی داشتم والان کمتر شده!!

اگ فک میکنید حدسم دربارتون درسته بگید تا بیشتر کمک کنم!!اگرم ک غلطه ک هیچی....:D
---------------------

دوستان این بحث هر وقت تموم شد اعلام کنید منم میخام کمکم کنید:cool:

حدستون کاملن درست بود.
هر چی گفتین درست بود!
:(
 

SHM.IT

عضو جدید
کاربر ممتاز
پس این متنو بخون و تمرین کن!!...;)


چگونه به فرد كمال گرا کمک کنيم؟

اولين گام در تغيير نگرشهاي كمال گرايانه به تلاشهاي سالم، داشتن عدم رضايت از كمال گرايي است، بي‌نقص بودن يك خطاي غير قابل حصول است. گام بعدي چالش با افكار و رفتارهاي خود تخريب گرانه‌اي است كه بي‌نقص گرايي را تغذيه مي‌كنند. احتمالا برخي از دستورالعمل‌هاي زير مي‌تواند كمك كننده باشد:

تلاش كنيد فرد مورد نظر اهداف واقعي و قابل دسترسي را برپايه خواسته‌هاي شخصي، نيازها و عملكردهاي قبلي خود هماهنگ نمايد. اين امر او را قادر خواهد ساخت، تا به خواسته‌هاي خود برسد و نيز احساس ارزشمندي او را افزايش خواهد داد.


• اهداف بعدي را به ترتيب ارزش آنها مرتب نمايد. به محض آنكه به يك هدف مي‌رسد، هدف بعدي را يك سطح فراتر از سطح قبلي عملكردش تعيين نمايد.

• با معيارهاي خودش براي رسيدن به موفقيت تلاش نمايد. هر گونه فعاليت و هدفي را كه انتخاب مي‌كند، با 100 %، 90 %، 80 % يا حتي 60 % موفقيت بپذيرد. اين امر به او كمك خواهد كرد، تشخيص دهد كه كامل نبودن به معني پايان دنيا نيست.

• توصيه كنيد طي مراحل انجام كار در فعاليت، تنها بر روي نتيجه پاياني تمركز نكند. موفقيت خود را تنها بر اساس اينكه چه چيزي را به پايان رسانيده‌ است، ارزيابي ننمايد، بلكه به اين مساله نيز اهميت دهيد كه انجام اين كار چقدر موجب احساس لذت در او شده است. به اين موضوع دقت كند كه، مراحل به انجام رسانيدن يك هدف نيز مي‌تواند ارزشمند باشد.

• احساس اضطراب و افسردگي را همچون فرصتي جهت ارزيابي خويش مغتنم شمارد و با خود اين پرسش را مطرح سازد كه آيا من انتظارات غير ممكن را در چنين موقعيتي براي خود فراهم كرده‌ام؟

• با طرح سوالاتي از خود از قبيل از چه چيزي در هراسم؟ بدترين چيزي كه ممكن است اتفاق بيافتد چيست؟ با ترسي كه در پشت كمال گرايي او نهفته است، رويارو شود.

• به اين نكته دقت كند كه بسياري از چيزهاي مثبت تنها با اشتباه كردن، قابل يادگيري هستند. بطور مشخص به آخرين اشتباه خود فكر كرده و عبرتهايي را كه از آن گرفته‌ است، براي خود فهرست كند.

• از تفكر همه يا هيچ در ارتباط با اهدافش اجتناب نمايد. بياموزد كه بين كارهاي كه اولويت بالايي براي او دارند و كارهايي كه اهميت كمتري دارند، تفاوت بگذارد و نسبت به كارهايي كه اهميت تلاش كمتري داشته باشند كوشش كمي به عمل آورد.
 

SHM.IT

عضو جدید
کاربر ممتاز
رفتارهاي منطقي لازم براي غلبه بر گرايشات كمال گرايي :

* پذيرفتن خود به عنوان يك انسان.

* بخشيدن خود به خاطر اشتباهات و شكست ها.

* بازگشت فوري به روال عادي زندگي پس از هر شكست.

* پذيرفتن اينكه ايدآل فقط يك راهنما و هدف است كه بايد براي رسيدن به آن تلاش كرد، نه اينكه بايد %100 به دست آيد.

* ايجاد قالب هاي زماني واقع گرايانه و قابل انعطاف براي رسيدن به يك هدف.

* ايجاد حس صبر در خود براي رسيدن به اهداف.

* آسان گرفتن به خود؛ ايجاد اهداف يا ضرب العجل ها و فرجه هاي غيرواقعي و غيرمنطقي براي رسيدن به آن فقط شما را در مسير شكست قرار مي دهد.

* درك اينكه همه انسانها دچار شكست، نقص، ضعف، انحراف، و اشتباه ميشوند و اين مسائل براي انسانها كاملاً طبيعي است.

* درك اينكه شكست و اشتباهات انسان به معناي آخر زندگي نيست؛ هيچ اشكالي ندارد كه بعد از يك شكست دوباره از جا بلند شده و به مسيرمان ادامه دهيم.

* ايجاد توانايي استفاده از تكنيك «توقف فكر» در زماني كه مي بينيد در ذهنتان به سرزنش خود مي پردازيد كه چرا به اندازه كافي خوب نبوده ايد.

* تصويرسازي واقعيت به صورتي كه براي يك انسان ساخته شده باشد نه يك فرا انسان.

* ياد گرفتن اينكه خود را همانطور كه هستيد بپذيريد نه اينكه چطور مي توانيد باشيد.

* از موفقيت و پيروزي خود با غروري سالم لذت ببريد و سرزنش خود يا كوچك شمردن كاذب را كنار بگذاريد.

* به خود براي پيشرفت و ترقي هايتان جايزه بدهيد تا ميل شما به تغيير و پيشرفت بيشتر و بيشتر شود.

* دوست داشتن خود؛ باور اينكه شما ارزش و لياقت بهترين چيزها را داريد.
:D

* پايين آوردن انتظارات و توقعات غيرواقعي و تصور اينكه فردي خطاناپذير هستيد.

* تجسم كردن خود به عنوان فردي پيروز و موفق حتي زماني كه به انرژي و صبري بسيار بيشتر از آنچه تصور مي كرديد براي رسيدن به آن نياز باشد.

* كنار گذاشتن قضاوت هاي سخت گيرانه و اخلاقي درمورد نحوه عملكرد خود و ايجاد دركي باز و دلسوزانه نسبت به موانع، مشكلات و سختي هاي راه.

* انعطاف پذير بودن در ايجاد هدف.

* درك اينكه مهمترين چيز اين است كه در يك مسير مثبت قدم برداريد.
;);)

موفق باشی گلممممممممم:heart:
 

eti68

عضو جدید
کاربر ممتاز
رفتارهاي منطقي لازم براي غلبه بر گرايشات كمال گرايي :

* پذيرفتن خود به عنوان يك انسان.

* بخشيدن خود به خاطر اشتباهات و شكست ها.

* بازگشت فوري به روال عادي زندگي پس از هر شكست.

* پذيرفتن اينكه ايدآل فقط يك راهنما و هدف است كه بايد براي رسيدن به آن تلاش كرد، نه اينكه بايد %100 به دست آيد.

* ايجاد قالب هاي زماني واقع گرايانه و قابل انعطاف براي رسيدن به يك هدف.

* ايجاد حس صبر در خود براي رسيدن به اهداف.

* آسان گرفتن به خود؛ ايجاد اهداف يا ضرب العجل ها و فرجه هاي غيرواقعي و غيرمنطقي براي رسيدن به آن فقط شما را در مسير شكست قرار مي دهد.

* درك اينكه همه انسانها دچار شكست، نقص، ضعف، انحراف، و اشتباه ميشوند و اين مسائل براي انسانها كاملاً طبيعي است.

* درك اينكه شكست و اشتباهات انسان به معناي آخر زندگي نيست؛ هيچ اشكالي ندارد كه بعد از يك شكست دوباره از جا بلند شده و به مسيرمان ادامه دهيم.

* ايجاد توانايي استفاده از تكنيك «توقف فكر» در زماني كه مي بينيد در ذهنتان به سرزنش خود مي پردازيد كه چرا به اندازه كافي خوب نبوده ايد.

* تصويرسازي واقعيت به صورتي كه براي يك انسان ساخته شده باشد نه يك فرا انسان.

* ياد گرفتن اينكه خود را همانطور كه هستيد بپذيريد نه اينكه چطور مي توانيد باشيد.

* از موفقيت و پيروزي خود با غروري سالم لذت ببريد و سرزنش خود يا كوچك شمردن كاذب را كنار بگذاريد.

* به خود براي پيشرفت و ترقي هايتان جايزه بدهيد تا ميل شما به تغيير و پيشرفت بيشتر و بيشتر شود.

* دوست داشتن خود؛ باور اينكه شما ارزش و لياقت بهترين چيزها را داريد.
:D

* پايين آوردن انتظارات و توقعات غيرواقعي و تصور اينكه فردي خطاناپذير هستيد.

* تجسم كردن خود به عنوان فردي پيروز و موفق حتي زماني كه به انرژي و صبري بسيار بيشتر از آنچه تصور مي كرديد براي رسيدن به آن نياز باشد.

* كنار گذاشتن قضاوت هاي سخت گيرانه و اخلاقي درمورد نحوه عملكرد خود و ايجاد دركي باز و دلسوزانه نسبت به موانع، مشكلات و سختي هاي راه.

* انعطاف پذير بودن در ايجاد هدف.

* درك اينكه مهمترين چيز اين است كه در يك مسير مثبت قدم برداريد.
;);)

موفق باشی گلممممممممم:heart:

مررسی...
من عوض نمیشم.خخخ
:D
 

etnn

عضو جدید
کاربر ممتاز
من نمیدونم هر کاری میخوام انجام بدم که پیشرفت کنم هی نمیشه :D

یه مدت خیلی سفت و سخت چسبیده بودم به کلاس زبان ...تا اینکه یه اتفاقایی افتاد که اصن نشد برم..... یعنی یه مشکلاتی پیش اومد که وقتشو نداشتم...
یه مدت دیگه چسبیده بودم به برنامه نویسی ..بازم سفت و سختا..یکی دو ماه اصن وقت سر خاروندن نداشتم...اما دوباره وسطش همون اتفاقای وسط زبانه باعث شد ازینجام بمونم!
یه مدت رفتم کلاس خیاطی :D الان هنوز که هنوزه تموم نشده کلاسش..تا میام برم کلاس یه اتفاقی میفته که نرم!!
نمیدونم شاید مشکل از منه :D ولی به هر حال جایگاه الانم اون چیزی نیست که پارسال همین موقع تصور میکردم :(:razz:

الانم باز یه سری اتفاقا مانع شده برام...اه ..خسته شدم دیگه! زندگی معمولی نمیخام!
 

MaRaL.arch

کاربر فعال تالار مهندسی معماری ,
کاربر ممتاز
من نمیدونم هر کاری میخوام انجام بدم که پیشرفت کنم هی نمیشه :D

یه مدت خیلی سفت و سخت چسبیده بودم به کلاس زبان ...تا اینکه یه اتفاقایی افتاد که اصن نشد برم..... یعنی یه مشکلاتی پیش اومد که وقتشو نداشتم...
یه مدت دیگه چسبیده بودم به برنامه نویسی ..بازم سفت و سختا..یکی دو ماه اصن وقت سر خاروندن نداشتم...اما دوباره وسطش همون اتفاقای وسط زبانه باعث شد ازینجام بمونم!
یه مدت رفتم کلاس خیاطی :D الان هنوز که هنوزه تموم نشده کلاسش..تا میام برم کلاس یه اتفاقی میفته که نرم!!
نمیدونم شاید مشکل از منه :D ولی به هر حال جایگاه الانم اون چیزی نیست که پارسال همین موقع تصور میکردم :(:razz:

الانم باز یه سری اتفاقا مانع شده برام...اه ..خسته شدم دیگه! زندگی معمولی نمیخام!
خب الان ما دقیقا باید چیکا کنیم؟؟ سوالت چیه؟؟؟؟؟/ : ))))))))))))
 

mihua

عضو جدید
کاربر ممتاز
منم تا حدود زیادی کمال گرا هستم. کمال گرایی آدمو عقب میندازه!.چون انگیزه ت اختلال پیدا میکنه و همه چی رو پیش پا افتاده میبینی!.
 

modir banoo

عضو جدید
کاربر ممتاز
به دوستان کمال طلب پیشنهاد می کنم کتاب "آنچه زنان شادمان می دانند" از دکتر دان بیکر، دکتر کتی گرینبرگ، اینایالوف، ترجمه مهدی قراچه داغی رو بخونند.
یه فصل کامل این کتاب در مورد همین کمال طلبیه

بخشی از اون رو این جا میارم :

کمال طلبی همان گونه که خوب است ولی هزینه های خود را هم دارد اول اینکه عزت نفس شما را ازبین میبرد ومعمولا انسان های کمال طلب اهداف بزرگ ودست نیافتنی انتخاب می کنند وممکن است نتوانند به آن دست پیدا کنند و وقتی موفق نشوند ازخود انتقاد می کنند خودراسرزنش می کنند وفکر می کنند به اندازه کافی خوب نیستند، ازاین رویا از هدف اولیه خودنزول می کننندو یا هدف دیگری انتخاب می کنندو دارای استرس واضطراب وحتی افسردگی می شوند.
سه عامل مهم منجربه کمال طلبی می شوند فرهنگ، جامعه و پدرومادر
کمال طلبی در زنان بیشتر از مردان است. ومعمولا زنان ازخودشان راضی نیستند.
زنانی هستندکه می گویند تنها درصورتی احساس شادی وخوش بختی می کنند که احساس کنند جوان تروزیباتر به نظر برسند چه کسی می تواند ساعت رابه عقب بکشدو اگر این زنان خودشان را نپذیرند ودوست نداشته باشند برای همه عمر دراسترس وفشارخواهندبود.
زنان شادمان به راحتی دهه های عمرخودرا پشت سر می گذارند زیرا احساس می کنند درتمام مدت عمرشان خودشان رادوست دارند
گرایش های کمال طلبانه تلاش برای جلب مهر و عشق وپذیرش و تایید وتصدیق است این گرایش ها اغلب ازدوران کودکی آغاز می شود ومعمولا پای پدرومادر درمیان است.
تلاش برای ظاهرشدن درحدمیل وخواسته ی پدرومادر تا دوست داشته شوند یکی از منشا های کمال طلبی است.
افرادی که کمال طلب نیستند مایلند دست به عمل بزنند وخطرشکست را برای خودبخرند درنظر انها اشتباه کردن بخشی از انسان بودن است وانسان ها نباید خودرا به خاطر آن شماتت کنند.
اشتباهات باعث می شوند رشد کنیم و بر پویایی های خود اضافه کنیم. زندگی وآن چه درزندگی اتفاق می افتد یک تجربه است وشکست ها می توانند یک آموزگار باشند ومنبعی برای رشد شخصی. شما قدرتی دارید تا چالش های زندگی رابپذیرید.شکست فرصت مناسبی است که نشان می دهدموفقیت می تواند در گوشه ای کمین کرده باشد به شرط آنکه بخواهید واولین قدم رابردارید. تنها شکست واقعی دست کشیدن و تسلیم شدن است.
 

mihua

عضو جدید
کاربر ممتاز
ممنون از مطلب خوب مدیربانو.
ولی بشخصه کمال طلبی من ریشه در خانواده نداره.یعنی بهیچ وجه تقصیر اونا نیست.والا خیلی هم بهمون خوش گذشته...
میدونید چیه؟. من اتفاقاً با وجود کمال گرایی که دارم، اهل ریسک هم هستم...نمیدونم تضاد دارن یا نه.. بنظر من که اصلاً تضاد ندارن....!.
ولی گاهی هرکاری کنیم راضی نمیشیم و انگیزه هامون خراب میشه و کلاً ... مشکل اصلی اینه میخوایم زود به چیزای بالاتر برسیم. به اهداف مثبتمون. ولی چون میبینیم زمان میبره، و آخرش معلوم نیست، و عمر کوتاهه، دلسرد میشیم.
وگرنه خیلی دنبال فعالیتهای مثبتیم. و چون روند بعضی مسائل ما رو راضی نمیکنه، نگران میشیم بخصوص اگر در شرایط جامعه روند سیر صعودی کند یا یکنواخت باشه. یا نظام تربیت انسانی بر اساس رقابت ناسالم، سطحی نگری، در نظام آموزشی نمره سنجی، و غیره باشه.
مثلاً مثلاً مثلاً؛ من با خودم گاهی میگم که مقاله مینویسیم که چی بشه وقتی بایگانی میشن یا صرفاً از روی مقالات دیگران، ادامه یه کار اتوماتیک وار انجام میشه ولی نه خود پژوهشگر سودی میبره و تغییر خاصی بجز پر شدن CV ! براش رخ میده، نه در جوامع تحول خاصی رخ میده. (شاید خیلی باهوشیم باید بیان کشفمون کنن. :D).
بازم درنهایت میدونم که مهمترین عامل افکار درونیه که باید انقلاب همیشگی (نه موقتی) رخ بده. اصلی ترین عامل خود شخصه.
ای بابا.... دور تسلسل!!.
 

t3teknik

عضو جدید
کاربر ممتاز
من نمیدونم هر کاری میخوام انجام بدم که پیشرفت کنم هی نمیشه :D

یه مدت خیلی سفت و سخت چسبیده بودم به کلاس زبان ...تا اینکه یه اتفاقایی افتاد که اصن نشد برم..... یعنی یه مشکلاتی پیش اومد که وقتشو نداشتم...
یه مدت دیگه چسبیده بودم به برنامه نویسی ..بازم سفت و سختا..یکی دو ماه اصن وقت سر خاروندن نداشتم...اما دوباره وسطش همون اتفاقای وسط زبانه باعث شد ازینجام بمونم!
یه مدت رفتم کلاس خیاطی :D الان هنوز که هنوزه تموم نشده کلاسش..تا میام برم کلاس یه اتفاقی میفته که نرم!!
نمیدونم شاید مشکل از منه :D ولی به هر حال جایگاه الانم اون چیزی نیست که پارسال همین موقع تصور میکردم :(:razz:

الانم باز یه سری اتفاقا مانع شده برام...اه ..خسته شدم دیگه! زندگی معمولی نمیخام!

شناسنامه و کارت ملیتو وردار برو بورس سهام دارشو
درامد
الکی مثلا سهامایی رو میخری که شاخصشون همیشه سبزه!)
کلاس داره !
اونم وقتی دختر باشی !
مهیج
دز استرسش نرماله : )


سایت فروشگاهی بساز
درامد
وقت پرکن
 

Arezoya

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام دوستان:gol::gol: ...اینجا میتونیم همه جور سوال بپرسیم یا فقط بحث کمال طلبی و کمال پرستیه؟!
 

Arezoya

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام :)
والا من ک سؤال داشتم پرسیدم. دوستان هم جواب دادن.
شمام بپرسید تا دوستان راهنمایی کنن.. :gol::gol:

سلام.دستتون درد نکنه........باشه ....
اگه احساس کنین تو زندگی دارین تنهاتر میشین چیکار می کنین؟
اگه احساس کنین 5 سال پیش بمب انرژی بودین و عزیزترین آدما تو زندگیتون باعث شدن الان به زور یه لبخند بیاد رو لبتون چیکار می کنین؟
 

MaRaL.arch

کاربر فعال تالار مهندسی معماری ,
کاربر ممتاز
سلام.دستتون درد نکنه........باشه ....
اگه احساس کنین تو زندگی دارین تنهاتر میشین چیکار می کنین؟
اگه احساس کنین 5 سال پیش بمب انرژی بودین و عزیزترین آدما تو زندگیتون باعث شدن الان به زور یه لبخند بیاد رو لبتون چیکار می کنین؟

من اگه باشم دلیلشو اول تو خودم جستجو میکنم. چرا باید این تغییر بوجود بیاد؟؟ تقصیر بقیه س؟ خب چرا باید بهشون اجازه بدم اینقدر رو من تاثیر داشته باشن؟؟؟
نمیدونم منظورت از عزیزان کیه اما کسی ک باعث منزوی شدنت بشه نمیشه اسمشو گذاشت عزیز
بنظرم نیاز ب خودسازی داری.اینکه تحت تاثیر قرار میگیری بخاطر ضعف خودته. با خودت خلوت کن و نیروی درونی قبلیتو تجدید کن
در نهایت آخرین راه کنارگذاشتن و حذف اون افراد از زندگیته. تو بیشتر از همه دربرابر خودت مسئولی. و همه چی هم نهایتا برمیگرده بخودت
امیدوارم بازم بزودی بشی همون بمب انرژی ک بودی : )
 

Takesh

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
من نمیدونم هر کاری میخوام انجام بدم که پیشرفت کنم هی نمیشه :D

یه مدت خیلی سفت و سخت چسبیده بودم به کلاس زبان ...تا اینکه یه اتفاقایی افتاد که اصن نشد برم..... یعنی یه مشکلاتی پیش اومد که وقتشو نداشتم...
یه مدت دیگه چسبیده بودم به برنامه نویسی ..بازم سفت و سختا..یکی دو ماه اصن وقت سر خاروندن نداشتم...اما دوباره وسطش همون اتفاقای وسط زبانه باعث شد ازینجام بمونم!
یه مدت رفتم کلاس خیاطی :D الان هنوز که هنوزه تموم نشده کلاسش..تا میام برم کلاس یه اتفاقی میفته که نرم!!
نمیدونم شاید مشکل از منه :D ولی به هر حال جایگاه الانم اون چیزی نیست که پارسال همین موقع تصور میکردم :(:razz:

الانم باز یه سری اتفاقا مانع شده برام...اه ..خسته شدم دیگه! زندگی معمولی نمیخام!

بستگی داره هدفت چیه ؟
میخای وختت پر شه؟
میخای یه چیزی یادبگیر
میخای کسب درآمد کنی
میخای .........


اگه همش رو میخای پس علت شکستات همینه :دی اول وختتو با چیزی که بهش علاقه داری و هدفت پر کن :دی
بعد اونو کم کم یاد بگیر
بعد از اون راه در آمد کسب کن

ولی همش باهم یه جا ......... فقط به خودت حسه پوچی تزریق میکنی
 

noosheen1

عضو جدید
سلام.دستتون درد نکنه........باشه ....
اگه احساس کنین تو زندگی دارین تنهاتر میشین چیکار می کنین؟
اگه احساس کنین 5 سال پیش بمب انرژی بودین و عزیزترین آدما تو زندگیتون باعث شدن الان به زور یه لبخند بیاد رو لبتون چیکار می کنین؟
سلام دوست عزیز
من نسبتا شما رو درک میکنم
به قول این دوست عزیز ریشه ی مشکل شما درون خودتونه!
باید خودتون رو تغییر بدید، نگاه کن ببین چه چیزی یا چه کسی بیشتر از همه آزارت میده بعد منصفانه که با خودت فکر کنی میبینی همه تقصیرات هم به گردن طرف مقابل نیست، شما هم مقصری! هر کس ممکن با خودش فکر کنه که لیاقتش بیشتر از اینه که دیگران باهاش به طرز آزار دهنده ایی برخورد کنن، شایدم واقعا همینطور باشه، شاید افرادی که برای شما عزیز هستن گاهی آزارتون هم بدن!
ولی اگه قرار بود همه آدما با ما طوری رفتار کنن که ما دلمون میخواد که دنیا گلستان میشد!
بنابراین سعی کنید اون مسئله ایی رو که سر اون با اطرافیانتون اصطکاک دارید رو در نظر بگیرید، ببینید سهم خودتون تو به وجود اومدن اون تنش چیه؟ بعد سعی کنید یواش یواش مشکل رو حل کنید
تاکید میکنم یواش یواش هیچ مشکل بزرگی از روز اول که به وجود میاد بزرگ نیست این ما هستیم که با دست رو دست گذاشتن یا راه های اشتباهی که برای حل مشکل انتخاب میکنیم اون مشکل رو بزرگ میکنیم!مثلا کسی که تو روز ده نخ سیگار میکشه از روز اول که شروع به سیگار کشیدن کرد ده نخ نمی کشید بنابراین اگه روزی بخواد ترک کنه و با خودش بگه از فردا دیگه اصلا سیگار نمیکشم اون فردا رو هرگز به چشم نمیبینه اما اگه قصد کنه که از فردا فقط یک نخ سیگارش ترک کنه احتمال موفقیتش بیشتر میشه اگرچه به زمان و تلاش بیشتری نیاز داره
امیدوارم تونسته باشم به شما کمک کنم دوست عزیز
 

بانو امین

مدیر تالار اسلام و قرآن
عضو کادر مدیریت
مدیر تالار
کاربر ممتاز
سلام.دستتون درد نکنه........باشه ....
اگه احساس کنین تو زندگی دارین تنهاتر میشین چیکار می کنین؟
اگه احساس کنین 5 سال پیش بمب انرژی بودین و عزیزترین آدما تو زندگیتون باعث شدن الان به زور یه لبخند بیاد رو لبتون چیکار می کنین؟

علایقت رو دسته بندی کن
اطرافیان هم جزو این دسته هستن
بعد برو دنبال مهمترین هاش

ببین مثلا واسه من اینا مهمه
شوهرم
خواهرم و دخملاش
بابام
تیراندازی
والیبال
داداشام
و ...
خب بیشتر وقتم رو برای اولویت های مهمترم میذارم. مثلا بین بیرون رفتن با داداشام و تیراندازی، تیراندازی رو انتخاب میکنم


وقتت رو برای چیزایی بذار که میدونی بهت انرژی مثبت میده. من الان انرژی و رفتارم برگشته به دوران دانشجویی
 

Arezoya

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام دوستای گلم.:gol::gol:بچه ها بسیار ممنونم که زحمت کشیدین و راهنماییم کردین.ببخشید اگه نقل قول نگرفتم، راستش ممکن بود برا بقیه دوستان آزاردهنده باشه.
راستش دوس ندارم بگم عزیزانی که ازشون حرف میزنم کیان.ینی اصلا تا الان یه بارم راجع به این موضوع با کسی حرف نزدم چه برسه به اینکه تو یه همچین شبکه اجتماعی مطرحش کنم.امروزم نمیدونم چم شد که اینجا گفتمش! ولی باید بگم این عزیزان رو نه می تونم حذفشون کنم نه اینکه ترکشون کنم.این از این. در ضمن من به هیچ وجه آدمی نیستم که بگم همه باید با من خوب باشن، اصلا. من فقط می خوام مثه بقیه دخترای عادی باشم.همین.........میدونین من که نمی خوام وارد جزئیات بشم الکی وقتتون رو نگیرم..............بازم میگم بی نهایت ممنونم که راهنماییم کردین:redface::gol::gol:..................انرژیم یکم بالا رفت:smile:..........می خوام بشم من ه سابق، همون ورزشکاره....شاید دوباره برم باشگاه:neutral:.............بچه ها ممنونم:hypocrite:
 
آخرین ویرایش:

secret11

عضو جدید
کسی اینجا هست که IBD...التهاب روده داشته باشه و همزمان گیمر باشه؟
من تنها سرگرمیم بازی هست و اکثرا فوتبال بازی میکنم...این استرسه مشکل سازه؟
به دکترم هم میگم چی خوبه چی بده اصلا هیچی نمیگه

یعنی باید فکر یه دلبستگی دیگه باشم؟

سوال یه بنده خدای هست کسی اطلاعی داره بتونه کمک کنه؟
 

Saeed.bi

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
کسی اینجا هست که IBD...التهاب روده داشته باشه و همزمان گیمر باشه؟
من تنها سرگرمیم بازی هست و اکثرا فوتبال بازی میکنم...این استرسه مشکل سازه؟
به دکترم هم میگم چی خوبه چی بده اصلا هیچی نمیگه

یعنی باید فکر یه دلبستگی دیگه باشم؟

سوال یه بنده خدای هست کسی اطلاعی داره بتونه کمک کنه؟

من IBS دارم...خیلی وقته
همینجوری گاهی خود ب خود الکی استرس میگیرم...
والا رفیقم هم مشکل روده داره...میرفت دکتر ی سری دارو هم میخورد....فک کنم بادمجون نباید بخوری.رو همه چی اطلاع ندارم
من که خودم اصلا اهمیت نمیدم.بیخیال شدم.همه چی میخورم
 

secret11

عضو جدید
من IBS دارم...خیلی وقته
همینجوری گاهی خود ب خود الکی استرس میگیرم...
والا رفیقم هم مشکل روده داره...میرفت دکتر ی سری دارو هم میخورد....فک کنم بادمجون نباید بخوری.رو همه چی اطلاع ندارم
من که خودم اصلا اهمیت نمیدم.بیخیال شدم.همه چی میخورم

IBS باIBD خیلی تفاوت داره در مورد استرس میگم ایا باعث تشدید بیماری میشه؟
 

Elmira2010

عضو جدید
کاربر ممتاز
کسی اینجا هست که IBD...التهاب روده داشته باشه و همزمان گیمر باشه؟
من تنها سرگرمیم بازی هست و اکثرا فوتبال بازی میکنم...این استرسه مشکل سازه؟
به دکترم هم میگم چی خوبه چی بده اصلا هیچی نمیگه

یعنی باید فکر یه دلبستگی دیگه باشم؟

سوال یه بنده خدای هست کسی اطلاعی داره بتونه کمک کنه؟

اتفاقاورزش برای بیماری کولیت اولسراتیو(IBD)خیلی خوبه چون این بیماری باپوکی استخوان ارتباط داره واونایی که این بیماری رودارن استخوناشون مثه بقیه قوی نیس ورزش کردن نه بصورت حرفه ای(مثه فوتبال که احتمال ضربه به استخوان وغضروف زیاده)باعث میشه روندپوکی استخوان کندتربشه وهمچنین استرس روکم میکنه ،بیماری کولیت اولسراتیو علتش استرس نیس اما بااسترس شدیدترمیشه واسه همین کسایی که این بیماری رودارن ورزش خیلی کمک میکنه که حالشون بهترباشه البته بایددرموردنوع ورزش کردن بادکترتون مشورت کنین
یه چیزدیگم بگم راجبه کولیت اینه که غذاهای آلوده،نپخته،سرد،آب آلوده ،بستنی و..واسشون بده ازایناپرهیزکنن
 

M.A777

عضو جدید
کاربر ممتاز
من تا جاییکه اطلاع دارم برای سندرم روده ی تحریک پذیر غذاهای چرب که سر دل میمونن،غذاهایی که نفخ تولید میکنن مثل حبوبات(لپه عدس لوبیا و..) نبایستی بخورن،اگر بخورن بشدت دل درد میاره و کلن از غذا زده میشن.مثلا قرمه سبزی معمولا با لوبیاس،شما بدون لوبیاشو بخور حله!
قرصو دواهای زیادی هم هستن فکر میکنم برای اینکه تبدیل به زخم معده نشه بایستی تحت درمان باشند که کنترل بشه.
بیشتر بایستی سبزیجات و غذاهایی شبیه به پیتزا مانند مصرف کنند.
 

Similar threads

بالا