قوم به حج رفته !!!

northstar2

عضو جدید
باز
افراط
تفریط
واما
من زیاد دیدم افرادی که در یک سفر حج جوری متحول شدند
که با قبلشون قابل مقایسه نبودند!!!
وافرادی هم که هیچ تفاوتی نکردند
معیار ریختن پول تو حلق آل سعود نیست!!
خیلی ها هستند که نه حج میرن نه قدمی در جامعه بر مبدارند
خیلی ها هم هستند که حج میرن اما قدمی برای قشر ضیف بر نمی دارن
اما خیلی ها هم هستند همین سفر حج ها باعث میشه نگاهشون به زندگی عوض شه!
درکل نه افراط نه تفریط!!!


---------------------------------------------------
ضمنا به نظرم اصلا درست نیست به
افراد جامعه ای که توش هستیم توهین کنیم
به هرحال افراد این جامعه رو ما و خانواده هامون تشکیل میدن!
سعی کنیم از اصلاح خودمون شروع کنیم تا توهین به جامعه!!!در هر ضمینه ایی


با نظر این دوستمون موافقم.حق باشماست افراد این جامعه رو ماتشکیل می دیم پس برای اصلاح باید اول از خودمون شروع کنیم.
 

esmikhani.m

عضو جدید
عزیزم منظور این نی که همه نمیفهمند...می فهمند رسم و رسوم غلط بعضیهارو به جاهایی میکشه که زندگی رو خودمون برا خودمون سخت میکنیم...حج بد نی اتفاقا خیلی خوبه و خودمم خیلی دوست دارم برم...اما مسئله سوغاتی خریدنای ما ایرانیاس که حدومرز نداره...البته همه منظورم نی ولی از کشورای دیگه میان اندازه ایرانیا خرید نمیکنن...ضمنا با پست 25 هم موافقم[/QUOTE]
بابا مگه فقط مسئله سوغاتی و خریدن آشغالای چینیه برید مطالعه کنید از بی حرمتیا و ظلمایی که به همین آدمایی رو که میگید بهشون توهین نکنید شده ولی بازم چشماشون رو میبندن و برای اینکه اسمشون تو نوبت مسافرا جلو بیفته چه کارایی که نمیکنن کافیه یه بار زمان ثبت نام از میدون انقلاب رد بشید.(اگر خواستید لیستی از بی احترامیهایی که شده رو براتون خصوصی بگم چون اصلا قابل گفتن نیست)
یه عده هم میان فیگور روشن فکرانه میگیرن که ......
ولی بدون که عدهای لایق بی احترامی هستند
انسانها همه اشتباه میکنند و لی احمقها اشتباهشان را تکرار میکنند بهتره بجای گرفتن پزهای روشت فکری با خودمون رو راست باشیم
و در آخر بهتره اکثریت واقع رو در نظر گرفت نه یه عده انگشت شمار که اگر اینجور باشه چینیها هم میتونن بگن ما بلند قد ترین آدمای رو زمینیم چون بلند قدترین آدم رو زمین چینی هستش
 

esmikhani.m

عضو جدید
باز
افراط
تفریط
واما
من زیاد دیدم افرادی که در یک سفر حج جوری متحول شدند
که با قبلشون قابل مقایسه نبودند!!!
وافرادی هم که هیچ تفاوتی نکردند
معیار ریختن پول تو حلق آل سعود نیست!!
خیلی ها هستند که نه حج میرن نه قدمی در جامعه بر مبدارند
خیلی ها هم هستند که حج میرن اما قدمی برای قشر ضیف بر نمی دارن
اما خیلی ها هم هستند همین سفر حج ها باعث میشه نگاهشون به زندگی عوض شه!
درکل نه افراط نه تفریط!!!


---------------------------------------------------
ضمنا به نظرم اصلا درست نیست به
افراد جامعه ای که توش هستیم توهین کنیم
به هرحال افراد این جامعه رو ما و خانواده هامون تشکیل میدن!
سعی کنیم از اصلاح خودمون شروع کنیم تا توهین به جامعه!!!در هر ضمینه ایی
اتفاقا منم دیدم کسایی که بد رقتن و بد تر شدند و معمولی رفتن و خوب شدن بد بودن و خوب شدن ولی چند در صد از این جماعت رفتن و گرایش مثبت پیدا کردن عده بسیار کمی که یه تعدادی از اونا هم بسیار کوتاه مدت و تحت تاثیر جو اون فضا هستش
ضمنا معیار ریختن پول تو جیب آل سعود نیست ولی اتفاقی که میفته دقیقا همینه یعنی ریختن ملیاردها دلار تو جیب یه مشت انسان که من اسمشون رو میزارم زرنگ و اقتصاد دان و جامعه شناس و.....
تو پست قبلیم جواب این حرفت رو دادم بهتره بجای گرفتن پز روشنفکرانه با واقعیتها روبرو بشیم
 

Ir. A. P

عضو جدید
کاربر ممتاز
فقط که مکه رفتن نیست این همه اسراف تو جامعه هست کی میتونه جلوشو بگیره حالا مکه کجای این همه اسراف قرار میگیره باید بحث کرد اما حداقل رفتن به مکه مفید میتونه باشه بقیه این همه کار الکی چی؟
 

Ice Dream

عضو جدید
کاربر ممتاز
فقط که مکه رفتن نیست این همه اسراف تو جامعه هست کی میتونه جلوشو بگیره حالا مکه کجای این همه اسراف قرار میگیره باید بحث کرد اما حداقل رفتن به مکه مفید میتونه باشه بقیه این همه کار الکی چی؟
فرقش اینه که مکه رو بخاطر رضای خدا و بخاطر نزدیکتر شدن به خدا آدم می ره... فرقش اینه عزیزم...اگه نه اسرافهای دیگه هدفش مادیه...
کمک به همنوع مارو به خدا نزدیک نمی کنه؟؟؟... من دیدم آدمی که واقعا استطاعتشو نداره و وام می گیره می ره مکه... که چی بشه آخه؟؟... دیدم آدمی که بارها و بارها رفته مکه اما به آدم فقیرتر از خودش به چشم تحقیر نگاه می کنه... نمی دونم یه بار از خودش پرسیده واسه چی دارم می رم مکه؟...
اصلا مکه هم می ری برو دیگه نه ده بار.. یه بار اگه فک می کنی واجبه برو باقیشو یه کار خیر بکن... اگه کسی دوبار بره اروپا می گن مرفه بی درده اینهمه آدم از گرسنگی دارن می میرن این هرروز یه پاش اروپاس... اونوقت هرسال بریم پولمونو بریزیم تو جیب یه عده ای که به خون ما تشنه ن بقیه هم هی بیان زیارت قبولی بگن و کک هیشکی هم نگزه اینهمه بچه دارن تو سرمای خیابونا گل و شکلات و آدامس می فروشن!
 

Ice Dream

عضو جدید
کاربر ممتاز
ابن جوزي در تذكره الخواص نقل مي كند كه عبدالله بن مبارك مدت پنجاه سال مرتب هر دو سال يك بار براي زيارت به مكه مي رفت. سالي مهياي رفتن به حج گرديد و از خانه خارج شد. در يكي از منازل بين راه به زني سيده برخورد كرد كه مشغول پاك كردن يك مرغابي مرده بود. پيش او رفت و گفت اي زن چرا اين مرغابي مرده را پاك مي كني؟ گفت كاري كه براي تو فايده اي ندارد از چه رو مي پرسي؟
عبدالله اصرار زياد كرد. زن گفت حالا كه اين قدر اصرار مي ورزي مي گويم. من زني علويه هستم و چهار دختر دارم كه پدر آنها چندي پيش از دنيا رفت امروز روز چهارم است كه ما چيزي نخورده و به حال اضطرار افتاده ايم و مرده بر ما حلال است. اين مرغابي را پيدا كرده ام و مي خواهم براي بچه هايم غذا تهيه كنم. عبدالله مي گويد: «در دل گفتم واي بر تو چگونه اين فرصت را از دست مي دهي؟ فورا تمام دینارهایم را به زن دادم... زن با قيافه اي كه شرمندگي را حكايت مي كرد سر به زير انداخته بود، از همانجا رفت و من نيز به منزل خود برگشتم و خداوند ميل رفتن مكه را در آن سال از قلبم برداشت. مدتي گذشت تا مردم از مكه برگشتند. براي ديدار همسايگان سفر كرده به حج به خانه آنها رفتم. هر كدام مرا مي ديدند مي گفتند ما با هم در فلان جا بوديم در فلان محل همديگر را ديديم، من به آنها تهنيت براي قبولي حج مي گفتم، آنها نيز مرا تهنيت مي گفتند كه حج تو هم قبول باشد. آن شب را در انديشه اي عجيب به خواب رفتم در خواب حضرت رسول را ديدم كه فرمود: عبدالله! رسيدگي و كمك به يك نفر از بچه هاي من كردي از خداوند خواستم، ملكي را به صورت تو خلق كند تا برايت هر سال تا روز قيامت حج بگذارد. اينك مي خواهي پس از اين به حج برو و مي خواهي ترك كن.
 

saeedashrafi

عضو جدید
ببینید عزیزان خودتون رو خسته نکنید جهنم که تو قرآن اومده خیلی برام آشناست :cry:دقیقن مشخصاتش رو دارم میبینم
بهشت هم اونجاست خودتون میدونین کجا رو میگم:cool:
 

نفتکش

عضو جدید
کاربر ممتاز
از قدیمی ها شنیدم که مکه بهانه ست
مکه دم در خونست
راست میگنند
 

senaps

عضو جدید
کاربر ممتاز
ببخشید، مگه اینایی که حج میرن از سفره ی شما برداشتن که ناراحتی که میرن حج؟ میره حج،دوست داره....مگه کسی جلوی شما رو گرفته؟؟؟؟
خودش کار کرده،خودش پول در اورده،خودش هر جوری دوست داشت خرج میکنه....
مگه کم ازش مالیات و ... میگیرن که بخواد دست کس دیگه ای رو هم بگیره؟!! وقتی مالیات میده،وقتی میره هر امام زاده ای کلی پول خرج میکنه،اون پولها رو جای اینکه خرج گنده تر کردن گنبد و طلاکاری کردنش کنن،خرج مردم منطقه بکنن!!
عزیزم،کمک کردن به مردم،وظیفه ی مردم نیست!! وظیفه ی دولت و حکومته....
 

Ice Dream

عضو جدید
کاربر ممتاز
ببخشید، مگه اینایی که حج میرن از سفره ی شما برداشتن که ناراحتی که میرن حج؟ میره حج،دوست داره....مگه کسی جلوی شما رو گرفته؟؟؟؟
خودش کار کرده،خودش پول در اورده،خودش هر جوری دوست داشت خرج میکنه....
مگه کم ازش مالیات و ... میگیرن که بخواد دست کس دیگه ای رو هم بگیره؟!! وقتی مالیات میده،وقتی میره هر امام زاده ای کلی پول خرج میکنه،اون پولها رو جای اینکه خرج گنده تر کردن گنبد و طلاکاری کردنش کنن،خرج مردم منطقه بکنن!!
عزیزم،کمک کردن به مردم،وظیفه ی مردم نیست!! وظیفه ی دولت و حکومته....
همه حرفاتون درست... من همه حرفاتونو قبول دارم
اما یه چیزی هم هست به اسم وجدان انسانی.... ضمن اینکه اگه طرف می رفت اروپا واس خوشگذرونی خب رفته بود که پولی که خودش درآورده رو خرج خوشیش بکنه... اما اونی که می ره مکه اونم 5بار 5بار می ره به خدا نزدیک شه... اون کدوم خداست که برای نزدیکتر شدن بهش از کنار اینهمه فقر بگذری و دلارکف دست عربستان بذاری تا بهش نزدیک شی؟
 

senaps

عضو جدید
کاربر ممتاز
احتمالا خدای اسلام....
دوست عزیز،شما حجاج رو زیر نظر میگیری،چون دستت به اونا میرسه....
تا حالا خودت زیارت شهر دیگه رفتی؟!
این کدوم خداست که نیاز داره برای نزدیک تر شدن بهش،بری قم یا مشهد و اون همه فقیر همشهری خودت رو نبینی؟!!

مسئله اینه که فکر نمیکنم خدا کسی رو به خاطر کمک نکردن به دیگران محکوم کنه!!
 
کالای معیوب

کالای معیوب

گرد و غبار در پرتو آفتاب که تنها روشنی بخش دفتر پدر اسمیت بود،می رقصید. او در صندلی دفترش جا به جا شد و به پشتی صندلی تکیه داد. در حالی که به ریش خود دست می کشید،نفس عمیقی کشید. سپس عینک قاب فلزی خود را از روی چشمانش برداشت و با حواس پرتی آن را با پیراهن نخی خود برق انداخت.
پدر اسمیت گفت:«خب،پس طلاق گرفتید.و حالا هم می خواهید با این پسر خوب ازدواج کنید. مشکل چیست؟»
چانه ی خود را که پوشیده از ریش جو گندمی بود بر روی دستش تکیه داد و با مهربانی به من لبخند زد.
می خواستم فریاد زده و بگویم:«مشکل چیست؟ اول از همه من از او بزرگ ترم،دوم و از همه مهم تر،من مطلقه هستم!» اما در عوض سعی کردم با نگاه کردن به چشمان قهوه ای روشن او کلمات مناسبی را بیابم.
با لکنت گفتم:«فکر نمی کنید که مطلقه بودن من به معنی دست دوم بودن باشد؟مثل این که کالای معیوبی باشم؟»
او به پشت صندلی تکیه داد. آن قدر خود را عقب کشید که گویی به سقف نگاه می کند. دستی به ریش نامرتبی که چانه و گردنش را پوشانده بود کشید. سپس به وضعیت سابق خود پشت میز برگشت. لحظه ای بعد به طرف من خم شد.
او گفت:«فرض کنید که یک عمل جراحی در پیش دارید و فرض کنید که حق انتخاب پزشک هم با خودتان است. شما کدام را انتخاب می کنید: پزشکی که تازه از دانشکده فارغ التحصیل شده یا یک پزشک یا تجربه را؟»
جواب دادم:«پزشک با تجربه را.»
هنگام خندیدن صورتش چروک برداشت:«من هم همین کار را می کردم.»
سپس چشم هایش را به من دوخت و گفت:«در این ازدواج هم شما فرد با تجربه هستید. این که بد نیست. می دانید که اغلب ازدواج ها از مسیر خود منحرف می شوند و در جریان های خطرناکی قرار می گیرند. در واقع برخی از ازدواج ها چشم و گوش بسته و شتابان به سوی باتلاقی از شن های رونده فرو می روند.هیچکس تا زمانی که کار از کار گذشته باشد،متوجه ی خطر نمی شود. درد و رنج یک ازدواج ناموفق را بر روی چهره ات می بینم. اما در این ازدواج متوجه ی هرگونه انحرافی خواهید شد. وقتی خطر را ببینید،فریاد خواهید زد که مواظب باش،حواست را جمع کن،تو همان فرد با تجربه هستی.»
آهی کشید و گفت:«باور کنید که این مسئله بد نیست. به هیچ وجه بد نیست.»
به سمت پنجره رفت و از لای تیغه های پرده کرکره به بیرون نگریست:«می دانید،این جا هیچکس در مورد همسر اول من نمی داند. این مسئله را مخفی نمی کنم،اما آن را بزرگ هم جلوه نمی دهم. اوایل ازدواجم،قبل از این که به این شهر منتقل شوم همسرم فوت کرد. هنوز هم شبه ا به کلماتی که هرگز به زبان نیاورده ام فکر می کنم. به تمام فرصت هایی که در ازدواج اولم از دست داده ام فکر می کنم. معتقدم که امروز برای همسر دومم شوهر بهتری هستم،چون یک بار همسرم را از دست داده ام.»
برای اولین بار معنی غمی که در چشمانش بود را فهمیدم. حال دریافتم که چرا برای مشورت نزد این مرد آمده بودم تا این که یک راه ساده تر را برگزیده و هر دو نفرمان ازدواج کنیم. به گونه ای احساس کرده بودم که او می تواند به من آموزش دهد،یا شجاعت لازم برای تلاشی دیگر،ازدواج و عشقی دیگر را به من بدهد.
او گفت:«اگر قول بدهید همان کسی باشید که وقتی ازدوجتان را در خطر می بینید،فریاد بزنید،شما و دیوید را به عقد یکدیگر در می آورم.»
به او قول دادم و برخاستم تا بروم.
زمانی که در آستانه ی در کمی درنگ کردم، گفت«آیا تا به حال کسی به شما گفته بود که جوانا نام زیبایی است؟»
از زمانی که پدر اسمیت من و دیوید را در یک صبح بارانی در ماه اکتبر به عقد هم در آورد، شانزده سال می گذرد و بله،چندین بار که احساس کردم ازدواجم به خطر افتاده است،فریاد زدم. دلم می خواست به پدر اسمیت بگویم که قیاس هایش تا چه حد مفید بوده اند،اما نمی توانم،او دو سال پس از ازدواج ما فوت کرد. اما همواره به خاطر هدیه ی ارزشمندی که به من داد از او سپاسگزارم. هدیه ی او عبارت است از آگاهی از دانستن این مطلب که تجارب ما در زندگی از ارزش هایمان نمی کاهند،بلکه بر آن ها می افزایند و توانایی ما را در عشق بیشتر می کنند نه کمتر.
:gol::gol::gol:

 

mec1386

عضو جدید
کاربر ممتاز
با واقعیتها روبرو بشیم
تا حالا فکر کردید چرا وهابیون با اهانت ها و مشکلاتی که سر راه ایرانیان ایجاد میکنند میخوان مانع از حضورشون در حج شوند!
مگر نه اینه که داریم پول تو حلقومشون میریزیم!!
مشکل اینجاس که شما حج رو صرفا یه عمل عبادی شخصی می دونید ...درحالی که اینگونه نیست!
کمی به ابعاد عظیم اجتماعی و بین المللی حج هم دقت کنیم بد نیست!!!
والبته همون ابعاد انسانی وشخصی حج هم اونقدر وسیع و عمیق هست که اینقدر سریع ، با جوزدگی و بدون دانش در موردش نظریه پردازی نشه!

هرچند قطعا افراط و عدم تشخیص اولویت ها هم چیز پسندیده ای نیست
 

alipiroozz

عضو جدید
كيه كه توجه كنه .ما هم آدم زياد ديديم پول مردمو ميخورن سيد هستن هر سالم ميرن حج .ديگه چيزه عادي اي شده واسمون .


اين كه چيزي نيست .دارم تو عراق حرم حضرت فاطمه هم ميسازن !!!! گفتن هر چي ميتونيد طلا و سكه هم بياريد .دوستاني كه باور ندارن ميتونم عكس از بنرش بيارم .

كاسبيه جديده ديگه .
 

t.askari

عضو جدید
زهد با نيّت پاك است نه با جامه پاك

ای بس آلوده كه پاكيزه ردائی دارد
 

t.askari

عضو جدید
زاهــــد نمـــا مبـــاش و به دل بذر دين بكار

دستـــار و طيلسان و قبا دين نمی شود
 

samira.bas

عضو جدید
کاربر ممتاز
باز
افراط
تفریط
واما
من زیاد دیدم افرادی که در یک سفر حج جوری متحول شدند
که با قبلشون قابل مقایسه نبودند!!!
وافرادی هم که هیچ تفاوتی نکردند
معیار ریختن پول تو حلق آل سعود نیست!!
خیلی ها هستند که نه حج میرن نه قدمی در جامعه بر مبدارند
خیلی ها هم هستند که حج میرن اما قدمی برای قشر ضیف بر نمی دارن
اما خیلی ها هم هستند همین سفر حج ها باعث میشه نگاهشون به زندگی عوض شه!
درکل نه افراط نه تفریط!!!


---------------------------------------------------
ضمنا به نظرم اصلا درست نیست به
افراد جامعه ای که توش هستیم توهین کنیم
به هرحال افراد این جامعه رو ما و خانواده هامون تشکیل میدن!
سعی کنیم از اصلاح خودمون شروع کنیم تا توهین به جامعه!!!در هر ضمینه ایی

چراغی که به خانه رواست به مسجد حرام است.
 

نداجون

عضو جدید
جسارت به دوستان نباشه اما میگن از این همه حاجی، فقط قلی خان و خرش حاجی میشن !

راستش من خودم سال 84 رفتم مکه ! به نظرم نیمی از اشخاصی که میان فقط واسه داعی بودن رفتن به این سفر تن میدن. خیلی از باید ها و نبایدها رو بلد نیستم و یاد نگرفتیم !

در اطرافم چه بسیار اشخاصی هستن که بویی از خدا و نماز و انسانیت نبردن اما به کررات حاجی شدن !!!!!!!
 

سایرس

عضو جدید
منم تازه برگشتم اگه زمان ب عقب برگرده نمیرم
هر چند سفر معنوی بزرگیه
 

Similar threads

بالا